شفقت

تعریف شفقت:

شفقت از ترس گرفته شده است، کسی که بر کسی دیگری شفقت می کند به این معنی است که در مورد او ترس دارد؛ وقتی شخصی به شخص دیگری از روی شفقت نصیحت می کند، در حقیقت در موردش ترس دارد که نشود به او بدی برسد و یا عاقبت زشتی در انتظارش باشد. پس شفیق شخصی است که نصیحتگر باشد و بر صلاح کار نصیحت شده حرص و طمع داشته باشد.

در اصطلاح: راغب اصفهانی شفقت را به معنای توجه همراه با ترس تعریف کرده است، و ابن قیم اشفاق را به معنای نرم دلی و ترس آمیخته با رحمت ومهربانی در مورد دیگران تعبیر کرده است. از نظر او شفقت بلند ترین درجه خوف و رأفت ونرمدلی در حق دیگران است. و همچنان شریف گرگانی در تعریفات خویش شفقت را به مفهوم تلاش همه جانبه و توجه ویژه به دور کردن زشتی و بدی از مردم تعریف می نماید.

ترغیب به شفقت در سنت نبوی:

از ابن عمر رضی الله عنهما روایت است که گفت: پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده است:« المسلم أخو المسلم، لا يظلمه، ولا يسلمه، ومَن كان في حاجة أخيه، كان الله في حاجته، ومَن فرَّج عن مسلم كربةً، فرج الله عنه كربةً مِن كربات يوم القيامة، ومَن ستر مسلمًا، ستره الله يوم القيامة.» یعنی: مسلمان برادر مسلمان است؛ بر او ستم نمی کند، وبه ظالم تسلیمش هم نمی کند، شخصی که در پی رفع نیازمندی برادرش باشد خداوند هم نیازهای او را مرفوع میدارد، شخصی که مصیبتی را از مسلمانی بر طرف کند خداوند هم مصیبتی از مصیبتهایش در روز قیامت را بر طرف می دارد، و شخصی که عیب مسلمانی را بپوشاند خداوند عیبهایش را در روز قیامت می پوشاند.

و از نعمان فرزند بشیر رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:« مَثَلُ المؤمنين في توادِّهم وتراحمهم وتعاطفهم، مَثَلُ الجسد، إذا اشتكى منه عضو، تَدَاعى له سائر الجسد بالسَّهر والحمَّی.» یعنی: مثال مؤمنان در مودت با همدیگر، مهربانی با همدیگر، و عطوفت در حق همدیگر همانند یک جسد، هرگاه از آن جسد عضوی دچار بیماری گردد، سایر اعضای جسد با عضو بیمار در بیداری و تب همراهی می کنند.

از ابو هریره رضی الله عنه روایت است که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده است:« إذا أمَّ أحدكم النَّاس فليُخَفِّف؛ فإنَّ فيهم الصَّغير والكبير والضَّعيف والمريض، فإذا صلَّى وحْدَه، فليصل كيف شاء.» یعنی: هرگاه یکی از شما امامت مردم را به دوش می داشته باشد بایستی خفیف نماز گزارد؛ زیرا که در میان مردم خردسال و کهن سال و ضعیف و بیمار هم وجود می داشته باشد، و هرگاه که تنها گزار می بود طوری که دلش می خواهد نماز گزارد.

علماء در مورد تخفیف در نماز بر آنند که بایستی امام در جماعت نمازش را خفیف اداء کند و لی خفیف اداء کردن آن است که مطابق سنت و روش پیامبر صلی الله علیه وسلم باشد نه مطابق خواستها و هوای مردم.
در حدیث دیگری آمده است، هنگامی که حضرت جعفر بن ابی طالب رضی الله عنه در غزوه مؤته به شهادت رسید، آن حضرت صلی الله علیه وسلم دستور داد که به خانواده جعفر به خاطر مصیبتی که به ایشان رسیده غذا تهیه کنید.

دیدگاه سلف صالح و علماء پیرامون شفقت:

گویند که عمر بن خطاب رضی الله عنه شخصی را که هنی نام داشت بر پاسداری مرزها گماشت و برایش نصیحت فرموده گفت: ای هنی، در حق مسلمین شفیق ومهربان باش و از دعای مظلوم برحذر باش، زیرا که دعای مظلوم مورد اجابت قرار می گیرد.

عبدالملک بن حمید گوید: با عبدالحمید بن صالح در دمشق بودیم که در آرشیف دیوان رسائل دمشق نامه ای را در یافت، در نامه نوشته شده بود: ( بسم الله الرحمن الرحیم، از طرف عبد الله بن عباس به معاویه بن ابو سفیان، سلام بر تو، من الله را سپاسگزارم که جز الله خدایی نیست، خداوند ما و شما را با لباس تقوی بپوشاند… اما بعد، تو در میان قریش از مردم پر قدرت و دارای بردباری و اخلاق زیبا هستی، بایستی به چیزی که دستور می دهی بدان عمل کنی، از دینت پاسداری نمایی، و بر اسلام و اهل اسلام شفقت و مهربانی داشته باشی، که آن برای تو بهتر است، و دینا و آخرتت را خوشبخت می گرداند….”

جنید گوید: وقتی ابن عباس از شفقت بر مردم پرسیده شد که چیست؟ در پاسخ گفت: آنچه را که از تو مطالبه دارند برای شان بده، و آنها را وادار به چیزی نکن که در توان شان نیست، با چیزی آنها را مورد خطاب قرار نده که نمی دانند….”

ابوالخیر گوید: ” دلها مانند ظرفها اند، دلهایی اند که از ایمان مملو می باشند، نشانه آن شفقت بر تمام مسلمانان، توجه و اهتمام به امور آنها، همکاری با ایشان که خیر صلاحی برای آنها عاید گردد، و دلهای دیگری اند که مملو از نفاق اند، و نشانه آن نوع دلها کینه توزی، خیانت، حسد، سنگدلی می باشد. ..”

فوائد شفقت:

(1) شخصی که از خوی شفقت برخوردار باشد در واقع خویی را کسب نموده که رسول اکرم صلی الله علیه وسلم بدان آراسته بوده است.

(2) مردم آراسته با خوی شفقت رحمت خدا را به عنوان پاداش الهی، از آن خود خواهند کرد.

(3) از فوائد آن کسب محبت خداوند است که او تعالی بنده شفیق ومهربانش را دوست میدارد؛ و در نتیجه مردم هم او را دوست خواهند داشت.

(4) شفقت یک پایه بزرگی است که بنیاد جامعه اسلامی اسلامی بر روی آن بنا میابد؛ جامعه ای که برخی در برابر برخی دیگر عطوفت نشان می دهد ومهربانی می داشته باشد.

(5) شفقت یکی از پدیده ها و مظاهر زندگانی و برخورد نیکو است. یکی از نشانه های این شفقت آن است که بایستی در برابر برادر همفکر بیشتر از برادر تنی و فرزند شفقت ومهربانی داشت؛ یکی از بزرگان تاریخ اسلامی به نام احنف به یکی از دوستانش نامه نوشت و گفت: هرگاه یک برادر همفکرت به نزدت آمد باید او را به منزله گوش چشم خود پنداری؛ زیرا که برادر همفکر از فرزند مخالف بهتر است.

مگر قول الله متعال را نشنیده ای که به نوح علیه السلام در مورد پسر ش گفته بود: ” إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ “{هود: 46}. یعنی: او فرزندت نیست بلکه او عملکردی نا سالم است.

(6) یکی از بزرگ ترین فوائد شفقت آن است که خویی است که نفعش به تمام مخلوقات الله متعال می رسد؛ چه انسان باشد یا حیوان، نزدیکی باشد یا بیگانه، مسلمان باشد یا غیر مسلمان.
(7) شفقت سبب می شود که انسان به قشر ضعیف و ناتوان جامعه از قبیل مستمندان، مساکین، بیوه ها، یتیمان، کهن سالان، بیماران و غیره ملتفت گردد.

شفقت نا پسند:

شفقت مذموم و نا پسند آن است که اگر اجراء شود شریعت الله متعال معطل گردد، یا در تطبیق حدود و اوامر او تعالی سستی و کوتاهی صورت گیرد، مانند شخصی که شفقت در حال کسی نماید که مرتکب جرم گردیده و مستحق حد می باشد، و تلاش نماید که بر گناه او خاک بپاشد و مورد عفوش قرار دهد، و‌ آن کار را از شفقت در حق بندگان به شمار آرد.

حسن رضی الله عنه در این مورد فرموده است:” اگر مادری فرزندش را از روی شفقت، از رفتن به نماز خفتن باز دارد، نباید از او اطاعت کند”.

این در حالی است که فرمان برداری از فرمان والدین در اموری که معصیت نباشد فرض است، ونماز عشاء از این روی مشخص شده که اداء آن بر انسان سنگین بوده و بر منافقین سنگین ترین نماز به شمار می رفت، و نام مادر را ذکر نموده به این خاطر که مادران نسبت به پدران در حق فرزندان خود مهربان تر می باشند.

عامر بن سعد روایت کرده که اسامه بن زید رضی الله عنه به نزد پدرم سعد بن ابی وقاص رفته برایش خبرداد: شخصی به نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم آمده گفت: من می خواهم که از زنم جدا شوم، آنحضرت صلی الله علیه وسلم پرسید: چرا این کار را می کنی؟ می خواهم که بر فرزندانش شفقت ورزم. آن حضرت در پاسخش گفت: چنین نکن، اگر این امر برایشان مضر می بود به فارس و روم ضرر می رساند.

ما مانند معلمی که از روی شفقت به شاگردانش، به ایشان اجازه می دهد که امتحان غش کنند تا نا کام نشوند.
یا مانند طبیبانی که بیماران خود را که امید شفای شان نیست می کشند؛ زیرا که درد والم آنها را تحمل کرده نمی توانند…. این مسائلی است که نباید در چنین حالاتی شفقت ورزید.

اشکال شفقت:

(1) شفقت پیش نماز در مورد مقتدیان و دوری از آنچه که باعث مشقت ایشان می گردد:

از ابو هریره رضی الله عنه روایت است که فرمود: “هرگاه یکی از شما پیش نماز مردم قرار می گرفت خفیف بخواند، زیرا که درمیان آنها خرد سال و بزرگ سال و ضعیف و بیمار وجود می داشته باشد، وچون تنها می شد هر طور که می خواست نماز گزارد” .

(2) شفقت در حق فرزندان و عطوفت بر آنها و اندوهگین شدن از این که آسیبی برای شان برسد:

(الف) از عایشه رضی الله عنها روایت که گفت: شماری از بادیه نشینان عرب به نزد پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم آمده پرسیدند: آیا کودکان تان را بوسه می کنید؟ فرمودند: بلی، گفتند: ولی ما، سوگند به خدا که چنین کاری را نمی کنیم، پیامیر صلی الله علیه وسلم فرمود: ” برایتان چه کرده می توانم که خداوند از قلبهای شما رحمت و مهربانی را ریشه کن کرده باشد!” .

(ب) از اسامه بن زید رضی الله عنهما روایت است که گفت: یکی از دختران پیامبر صلی الله علیه وسلم شخصی را به نزد آن حضرت فرستاد تا برایش اطلاع دهد که فرزندش وفات نموده است و از ایشان تقاضا کرده بود که به نزدش بیاید، پیامبر صلی الله علیه وسلم شخصی را نزدش فرستاد و برایش سلام فرستاد و گفت: برایش بگو: هرچه را که خداوند بخواهد می گیرد، وهرچه را که بخواهد می دهد، وهر شخصی در نزد الله اجل معینی دارد، باید شکیبایی کند و صوابش را از خداوند بخواهد. دخترش دو باره نفر فرستاد و آن حضرت را سوگند داد که به نزدش بیاید، آنحضرت اجابت کرد و از جای برخاست در حالی که سعد بن عباده، معاذبن جبل، ابی بن کعب، و زید بن ثابت وچند تن دیگر او را همراهی می کردند، زمانی که کودک را به نزد آن حضرت آورده بالا کردند، دید که روحش بیرون شده است، …

دیدم که چشمان آن حضرت اشکباران شد، سعد روی به رسول خدا کرده گفت: ای رسول خدا این چه کاری است؟ آن حضرت فرمود: ” این رحمتی است که خداوند در دل بندگان خویش به ودیعت گذاشته است، در حقیقت شامل رحمت خداوند کسانی می شوند که رحمت ومهربانی داشته باشند” .

(ج) از شداد بن الهام رضی الله عنه روایت است که گفت: در یکی از نماز های عشاء پیامبر صلی الله علیه وسلم به مسجد آمد در حالی که حسن یا حسین را با خود داشت، آنحضرت به نماز پیش شد و طفل را روی زمین گذاشت، سپس برای نماز تکبیر گفت و نماز گزارد، در جریان نماز خود سجده ای کرد که خیلی طولانی شد، من سرم را بلند کردم دیدم که کودک بر پشت آن حضرت سوار است، دو باره به سجده رفتم، هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه وسلم از نماز خود فارغ گردید، مردم پرسیدند: ای رسول خدا! درجریان نماز یک سجده ات به اندازه ای طولانی بود که برای مان این گمان پیدا شد که حادثه ای رخ داد، یا برای تان وحی نازل می شود، آن حضرت فرمود: هیچ یک نبود. بلکه فرزندم بر بالای پشتم بالا شده بود نخواستم او را زود پایین کنم تا آنکه رضایتش حاصل آید” .

نگاه کنید پیامبر صلی الله علیه وسلم کودک را روی پشت مبارک خویش می گذارد در حالی که خود در سجده است و از سجده اش بر نمی خیزد تا آنکه کودک به رضایت و رغبت خودش پایین شود، واین کار را از روی رحمت ومهربانی انجام می دهد.

(3) شفقت در حق زنان:

حضرت اسماء بن ابی بکر رضی الله عنهما گفته است: ” وقتی که زبیر با من ازدواج نمود از مال دنیا هیچ چیزی نداشت، جز یک اسب، و یک شمشیر، من اسبش را علف می دادم، وخود خمیر می کردم و خود می پختم در حالی که پختن را خوب بلند نبودم، و گاهی هم بعض از زنان همسایه های انصاری ام برایم پخته می کردند، وآنها زنان خوبی بودند، ومن خسته ها را از زمین زبیر، که رسول خدا صلی الله علیه وسلم برایش داده بود، بر بالای سرم حمل می کردم درحالی که سه فرسخ از خانه فاصله داشت، یک روز آمدم در حالی که خسته ها روی سرم قرار داشت، در راه با رسول خدا صلی الله علیه وسلم رو به رو شدم که با تعداد از انصاریان قرار داشت، مرا به نزد خود خواست و گفت بر پشت من سوار شو، حیایم آمد که با مردان حرکت کنم و سوار نشدم…”
امام نووی در این باره می گوید: این حدیث نشان می دهد که پیامبر صلی الله علیه وسلم در حق مردان وزنان به طور یکسان رحمت و شفقت می ورزید.

برخی از نمونه های شفقت و رحمت:

 عیادت نمودن مریضان.
 با بیچارگان و محتاجان کمک و همکاری نمودن.
 خود داری نمودن از ضرر، آزار و اذیت دیگران.
 با دیگران در حل مشکلات و مصیبت ها همکاری نمودن.
 عفو و بخشش کسی که از ادای حقوق تو کوتاهی نماید.
 بالای پدر و مادر و اطفال خود دست ترحم کشیدن.
 با مسافران و محتاجان کمک نمودن.
 به آسیب دیدگان زلزله کمک و پناه دادن.
 برای پیدا نمودن گمشدۀ کسی همکاری نمودن. و چیز های مانند این…

راههای کسب شفقت:

(1) عدم سیری:

ابو سلیمان دارانی گوید: شکم کسی که سیر می شود دچار شش آفت می گردد: لذت مناجات را از دست می دهد، بر حفظ حکمت توان نمی داشته باشد، از شفقت در حق مخلوق محروم می گردد؛ زیرا وقتی که سیر می شود گمان می کند که همه مردم سیر هستند، عبادت برایش سنگین می شود، غرایز شهوانیش افزایش میابد، و حالش به جایی می رسد که دیگر مؤمنان به گرد مساجد می گردند و سیرها به گرد مزبله ها وکنارآبها”.

(2) عدم حسد وکینه:

ابو عبدالرحمن سلمی گوید: حسد دشمن نعمات الهی است، و پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده است: ” با همدیگر حسد نکنید” ” و حسد در برابر مسلمانان نشانه قلت شفقت در مورد آنها است”.

(3) همزیستی با مستمندان ومساکین و نیازمندان:

این کار قلب آدمی را نرم می گرداند، و باعث رحمت و شفقت در حق ایشان وغیر آنها می شود.

(4) دست نوازش کشیدن بر سر یتیمان:

از ابو هریره رضی الله عنه روایت است که مردی به نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم شکایت نمود قلبش بسیار سخت و سنگین است، آن حضرت برایش دستور داد که بر سر یتیمان دست نوازش بکش و به مسکینان رحمت داشته و به ایشان غذا بده.

 

your ads

Advertisement | Why Ads? | Advertise here

پوهنتون چینل

پوهنتون چینل درسره سبسکرایب او شریک کړئ

سبسکرایب Subscribe


Editorial Team

د واسع ویب د لیکوالۍ او خپرونکي ټیم لخوا. که مطالب مو خوښ شوي وي، له نورو سره یې هم شریکه کړئ. تاسو هم کولی شئ خپلې لیکنې د خپرولو لپاره موږ ته راولېږئ. #مننه_چې_یاستئ

خپل نظر مو دلته ولیکئ

wasiclinic.com
Back to top button
واسع ویب