اسلام و احترام به احساسات انسانی

مسلماً بنيادهاي اولي دين حنيف اسلام بر پايه­های استوار اخلاق بنا يافته است، بل، نخستين و بالاترين هدف دعوت محمد صلى الله عليه وسلم  عبارت از تمام نمودن اين بنيان و ترسيخ اين اساس و به اوج كمال رساندن آن مي­باشد؛ رسول اكرم صلى الله عليه وسلم  مي­فرمايند:

(من فقط براي به كمال رساندن ارزش­هاي اخلاقي مبعوث شده­ام) (روايت از امام مالك).

يقينا اسلام در پي خوشبختي و صلاح مردم است، نه در جستجوي فشار و ناخوشايندي بر آنان، مسلمان، انسان حساسي است كه مشاعر و احساسات تمام مردم را در نظر گرفته و به ميزان بالاي از عاطفه و تأثر بهره­مند و داراي قلبي زنده و تپنده­ي بوده و همه­ي اين­ها بر سلوك و رفتارش منعكس مي­شود.

اسلام قواعد و اصول متعددي را براي حفظ احساسات و عواطف انسان­ها در نظر گرفته است؛ اينك به مواردي چند، اشاره مي­شود:

پايبندي به آداب سخن گفتن:

your ads

الله متعال پيامبرش را به نرمي و برخورد مهربانانه دستور مي دهد آنجا كه مي­فرمايد:

(فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ)  (آل عمران/159).

از پرتو رحمت الهي است كه تو با آنان نرمش نمودي و اگر درشت­خوي و سنگ‌دل بودي از پيرامون تو پراكنده مي‌شدند. پس از آنان درگذر و براي­شان طلب آمرزش نما و در كارها با آنان مشورت و رايزني كن و هنگامي كه تصميم به انجام كاري گرفتي بر خدا توكّل كن‌؛ چرا كه الله توكّل‌كننده­گان را دوست مي‌دارد .‏

و الله متعال ما را نيز به اين امر فرمان مي­دهد:

(وقولوا للناس حسنا) (بقره/83)

(با مردم به نيكويي سخن بگوييد).

عبدالله بن مسعود رضى الله عنه  از پیامبر صلى الله عليه وسلم  چنين روايت مي­كند كه فرمودند: (مومن طعنه زننده، لعنت كننده، زشت گوينده نمي­باشد). (روايت از ترمذي است و حاكم نيز آن را صحيح دانسته است).

رسول اكرم صلى الله عليه وسلم  بهترين مثال­ها را در اين مورد به ما بيان داشته و در سيرت ايشان به نمونه­هاي زيادي بر مي­خوريم كه احساسات و عواطف اصحاب شان را به زيباترين شيوه مورد توجه قرار مي­دهند.

جريحه دار ننمودن عواطف فرد خطاكار:

عجله نمودن در صدور حكم نسبت به ديگران امري است نفرت انگيز كه صاحبش را در معرض لغزش، خطا و غيبت از ديگران قرار مي­دهد و اين نيز مخالف روش ربانيي است كه به تحقيق، تبيين و دقت دستور مي­دهد و از روش اسلام در مورد عفو از گناهكار و پذيرش عذر عذر خواه، بعيد است.

در سيرت رسول اكرم صلى الله عليه وسلم  نمونه­هاي شگفت­انگيزي موجود است كه  مي­توان به جريان حاطب بن ابي بلتعه و نوع برخورد پیامبر صلى الله عليه وسلم  با وي اشاره نمود. در فتح مكه وقتي سعد بن عباده كه قيادت بخشي از لشكر مسلمانان را به عهده دارد، وارد مكه مي­شود و يادش از آزار و اذيت­هاي مشركين نسبت به مسلمانان مي­آيد و شهادت سميه و ياسر را به­خاطر مي­آورد؛ نداي)اليوم يوم الملحمه( را سر مي­دهد يعني امروز، روز انتقام و كشتار است. وقتي قريش اين شعار را مي­شنوند به پیامبر صلى الله عليه وسلم  شكايت مي­كنند. رسول اكرم صلى الله عليه وسلم  مي­خواهند به هر دو طرف توجه داشته باشند، هم به شاكيان و هم به سعد. بنا بر اين بيرق را به قيس فرزند سعد  مي­دهند و در حالي داخل مكه مي­شود كه پدرش سعد در كنار وي قرار دارد.

حضرت عمر بن خطاب رضى الله عنه  مي­گويد: (سخني كه از دهان برادرت بيرون مي­شود تا زماني كه تعبير خيري دارد، شر مپندار).

انساني كه مرتكب اشتباه شده است پيش از اين كه وي را مورد سرزنش و محاسبه قرار دهيم سبب اشتباه وي را بايد درك نماييم و ده­ها عذر را براي وي جستجو نموده و در همه حال احساسات و عواطف وي را در نظر داشته باشيم كه به عناد وي كشانده نشده و يك خطا به دو تبديل نشود.

شناخت ادب تناصح:

آیينه­ی برادر بودن از اخلاق انسان مومن به­شمار مي­رود، اگر در وي خيري ببيند آن را تشويق مي­كند و بر دوام و استمرار آن ترغيب مي­نمايد و اگر خلأ، اشتباه و يا نقصي در كار آن مشاهده نمود، در راستاي جبران و جلوگيري از آن تلاش مي­نمايد.

الله متعال در كلام پاكش مي­فرمايد:

(وَالْعَصْرِ * إِنَّ الإِنسَانَ لَفى خُسْرٍ * إِلاَّ الَّذِينَ ءامَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْاْ بِالْحَقّ وَتَوَاصَوْاْ بِالصَّبْرِ) (العصر/1-3).

(سوگند به زمان‏، انسان­ها همه زيانمندند. مگر كساني كه ايمان مي‌آورند و كارهاي شايسته و بايسته مي‌كنند و همديگر را به تمسّك به حق سفارش مي‌كنند و يكديگر را به شكيبایي توصيه مي‌نمايند).‏‏

و نصيحت را به­طور سري و در خلوت انجام مي­دهد، نه در حضور جمع زيرا اين امر انگيزه­ي براي ورود شيطان مي­شود و دروازه­هاي خير را مي­بندد و قابليت استفاده از نصيحت را تضعيف مي­نمايد.

يكي از دعوتگران مي­گويد: (نصيحت تو براي برادرت بايد تلميحي باشد نه صراحتاً و تصحيحي باشد، نه تجريحي).

و امام شافعي(رحمه­الله) مي­گويد: (هركس برادرش را به­طور سري اندرز دهد، وي را نصيحت نموده و مزينش ساخته است و هر كس به­طور آشكارا و علني موعظه­اش نمايد باعث رسوايي و زشتي آن مي­شود).

ادب تغافل را بياموز:

ادب تغافل يا چشم پوشي از لغزش­هاي مردم نوعي در نظر گرفتن  عواطف و احساسات مردم به شمار مي­رود.

الله متعال در كلام مجيدش به اين موضوع اشاره نموده آنجا كه مي­فرمايد:

(وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلَى بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِيثاً فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَأَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنْبَأَكَ هَذَا قَالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ) (تحريم/3)

(خاطر نشان ساز وقتي را كه پيغمبر با يكي از همسرانش رازي را در ميان نهاد، و او آن راز را خبر داد، و خداوند پيغمبرش را از اين آگاه ساخت. پيغمبر برخي از آن را  بازگو كرد و از برخي ديگر خودداري كرد. هنگامي كه همسرش را از آن مطّلع كرد، او گفت: چه كسي تو را از اين آگاه كرده است‌؟ پيغمبر گفت: خداوند بس دانا و آگاه مرا با خبر كرده است).‏

ابن­جريج از عطا بن ابي رباح روايت مي­كند كه وي مي­گويد: (شخصي با من سخني را مطرح مي­كند و من چنان به آن گوش مي­دهم گويا هرگز تا اكنون به گوشم نخورده­است؛ در حالي كه قبل از تولدش من آن را شنيده­ام). (تاريخ مدينه دمشق ج:40 ص:401).

شخصي بر امير مجاهدان قتيبه بن مسلم باهلي وارد و در مورد  حاجت خود با وي سرگرم گفتگو مي­شود، پيكان شمشيرش را بر زمين گذاشته و اتفاقاً بر روي انگشت پاي امير برابر مي­شود، وي حاجت خود را بيان مي­دارد و متوجه نيز نمي­باشد، امير به خود نمي­آورد و هم نشينان امير نيز از هيبت آن چيزي نمي­گويند. وقتي آن شخص   مي­رود، قتيبه بن مسلم، دستمالي را مي­خواهد و خون را پاك نموده سپس مي­شويد. گفته مي­شود كه چرا پاي خود را كنار نكشيدي و يا نگفتي كه آن شخص شمشيرش را بر دارد؟ مي­گويد: ترسيدم كه مانع حاجت وي شوم.

ادب نجوا را فراموش منما:

الله متعال مي­فرمايد:

(إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ الشَّيْطَانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَيْسَ بِضَارِّهِمْ شَيْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ) (مجادله/10)

(نجوا تنها از ناحيه­ی اهريمن (شیطان) است و مي‌خواهد مؤمنان را غمگين و اندوهناك سازد! اما هيچ زياني نمي‌تواند بديشان برساند مگر اين­كه اجازه خدا در ميان باشد. پس مؤمنان بايد به خدا توكل كنند و بس).‏

عبدالله بن مسعود رضى الله عنه  روايت مي­كند كه رسول­اكرم صلى الله عليه وسلم  فرمودند: (هرگاه شما سه نفر بوديد دو نفري با هم درگوشي صحبت ننماييد كه ديگري را تنها بگذاريد، زيرا اين عمل سبب اندوه وي مي گردد). (روايت از صحيح مسلم).

خطابي مي­گويد: اين اندوهش براي اين است كه شايد فكر كند كه سرگوشي آن دو، دسيسه­ي بر عليه وي مي­باشد.

ادب اجازه خواستن را ياد بگير:

الله متعال در اين مورد مي­فرمايد:

(فَإِن لَّمْ تَجِدُوا فِيهَا أَحَدًا فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتَّى يُؤْذَنَ لَكُمْ وَإِن قِيلَ لَكُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْكَى لَكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ) (نور/ 28).

(اگر كسي را در خانه‌ها نيافتيد بدانجاها داخل نشويد تا به شما اجازه داده مي‌شود. اگر هم به شما گفتند: برگرديد، پس برگرديد. اين پاك­تر براي­تان مي‌باشد. خدا بس آگاه از كارهایي است كه مي‌كنيد).‏

ابي موسي اشعري روايت مي­كند كه رسول ­اكرم صلى الله عليه وسلم  فرمودند: (هرگاه كسي از شما سه بار اجازه خواست و برايش اجازه ورود داده نشد حتما برگردد) (متفق عليه).

بعد از سه بار اجازه خواستن اصرار نورزد زيرا باعث جريحه دارساختن احساسات ديگران مي­شود.

هرگز مرده­ گان را دشنام مده!

اسلام از دشنام دادن مرده­ گان منع نموده؛ زيرا سبب اذيت احساسات زنده­ها مي­شود، عايشه صديقه(رضی­ الله­ عنها) از  رسول­ اكرم صلى الله عليه وسلم  روايت مي­كند كه فرمودند: (مرده­ گان را دشنام مدهيد چون آنان به نتيجه­ ی اعمال خود رسيدند). (روايت از صحيح بخاري).

در كتب سيرت وارد شده است كه رسول­ الله صلى الله عليه وسلم  براي ياران شان فرمودند: (عكرمه پسر ابي جهل در حالي كه مومن و مهاجر است  به ­سوي شما مي­آيد، پدرش را دشنام ندهيد، زيرا دشنام ميّت زنده­ها را اذيت نموده و بر مرده نيز تاثيري ندارد). (الواقدي وابن عساكر).

احترام به احساسات ضعيفان، مريضان و حاجتمندان:

هر چند همه­ي انسان­ها نياز به رعايت عواطف و احساسات­شان دارند؛ اما در اين زمينه به مريضان، ضعفا، معذورين و نيازمندان توجه داشتن، اهميت بيشتري دارد.

عثمان بن ابي العاص رضى الله عنه  روايت مي­كند که پیامبر صلى الله عليه وسلم  به وي فرمودند: (امام مردمت باش، هركس به مردم امامت مي­دهد بايد نماز را فشرده اقامه نمايد زيرا در ميان آنان بزرگ سال، مريض، ناتوان و حاجتمند مي­باشد و هرگاه كسي تنها نماز مي­گذارد هر گونه كه مي­خواهد بخواند). (صحيح مسلم 4 / 185).

بدون شك مراعات عواطف و احساسات انسان­ها از جمله مسايلي است كه سبب افزايش دوستي، محبت و پيوند قلب­ها مي­شود.

افراد داراي احساس و عاطفه، احساسات و عواطف برادران شان را در نظر مي­گيرند و به آن احترام قايل مي­شوند و سخت احتياط مي­نمايند تا كدام آسيبي به آن نرسد.

(اللهم جنبنا الزلل في القول والعمل، واجعلنا ممن يقول فيعمل ويعمل فيخلص، ويُخلص فيُقبل منه).

بار الها! ما را از لغزش­هاي گفتاري و رفتاري حفظ بفرما، ما را از كساني قرار بده كه مي­گويند و به گفته­های شان عمل مي­نمايند و عمل را مخلصانه انجام داده و مورد پذيرش درگاه تو قرار مي­گيرد.

ماهنامه معرفت، نشريه زون غرب جمعيت اصلاح، شماره ماه اسد ۱۳۸۹

نوشته‌ي: د. بدر عبدالحمید همیسه

ترجمه: عبدالباری قانت استاد پوهنتون هرات

Advertisement | Why Ads? | Advertise here

پوهنتون چینل

پوهنتون چینل درسره سبسکرایب او شریک کړئ

سبسکرایب Subscribe


Editorial Team

د واسع ویب د لیکوالۍ او خپرونکي ټیم لخوا. که مطالب مو خوښ شوي وي، له نورو سره یې هم شریکه کړئ. تاسو هم کولی شئ خپلې لیکنې د خپرولو لپاره موږ ته راولېږئ. #مننه_چې_یاستئ

خپل نظر مو دلته ولیکئ

wasiclinic.com
Back to top button
واسع ویب