آزادی و محدوده کار و وظیفه برای زن مسلمان
آزادی کار کار، فضیلت و جایگاه آن
1- خداوند متعال فرموده است: فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ [الجمعه/ 10]
در تفسیر این آیه آمده است: امر به انتشار در روی زمین برای اباحه است و معنای آن چنین است هرگاه از نماز فارغ شدید در روی زمین برای تجارت و کسب نیازهایتان پراکنده شوید و فضل خدا را جست و جو کنید یعنی روزی او را از راه خرید و فروش بخواهید. عراک بن مالک وقتی نماز جمعه را به جای آورد بر در مسجد ایستاد و گفت: «خداوندا! من دعوت تو را پاسخ دادم و فرض تو را به جا آوردم و در زمین راهی شدم، همانگونه که فرمان دادی. پس از روزی خود مرا بهرهمند گردان چون تو بهترین روزیدهندگان هستی».(تفسیر رازی، ج 20، ص 9، تفسیر القرطبی، ج 18، ص 108.)
2- خداوند فرموده است:
هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُوا فِي مَنَاكِبِهَا وَكُلُوا مِن رِّزْقِهِ ۖ وَإِلَيْهِ النُّشُورُ[ملک/ 15]
در تفسیر این آیه آمده است: خداوند متعال زمین را هموار قرار داده تا بتوان بر آن آرامش و استقرار یافت پس در اطراف آن و راهها و گذرگاههای کوهها گردش کنید و در جای جای آن با انجام انواع کسب و کار و تجارت رفت و آمد نمایید.( – تفسیر ابن کثیر، ج 4، ص 397، تفسیر القرطبی، ج 18، ص 215.) در تفسیر آلوسی آمده است: «به این آیه برای مستحب بودن کسب و کار استدلال میشود و در حدیثی شریف آمده است که، پیامبرصلی الله علیه وسلم فرمود: «خداوند بنده مؤمنی را که در حال انجام کار است دوست دارد». و امر در هر دو جای آیه برای اباحه است».(تفسیر آلوسی، ج 29، ص 15)
3- خداوند فرمود:
لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَبْتَغُوا فَضْلًا مِّن رَّبِّكُمْ ۚ فَإِذَا أَفَضْتُم مِّنْ عَرَفَاتٍ فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِندَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ ۖ وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ وَإِن كُنتُم مِّن قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّينَ [البقرة / 198]
«گناهی بر شما نیست که از بخشش پروردگار خود بخواهید (و در ایام حج به کسب و تجارت بپردازید) و هنگامی که از عرفات (به سوی مزدلفه) روان شدید، خدا را (با تهلیل و تکبیر) در نزد مشعرالحرام یاد کنید».
در تفسیر این آیه در صحیح بخاری آمده که از ابن عباسب روایت شده عکاظ و مجنه و ذوالمجاز بازارهای مشهور زمان جاهلیت بودند. وقتی که اسلام آمد از تجارت در آن خودداری کردند پس این آیه نازل شد:
لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَبْتَغُوا فَضْلًا مِّن رَّبِّكُمْ ۚ فَإِذَا أَفَضْتُم مِّنْ عَرَفَاتٍ فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِندَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ ۖ وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ وَإِن كُنتُم مِّن قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّينَ [البقرة / 198]
یعنی در موسم حج. (صحیح البخاری به شرح العسقلانی، ج 4، ص 288)
ابن عربی مالکی درباره این آیه نوشته: «این آیه سبب جواز تجارت در زمان حج برای حاجیان هنگام ادای مناسک حج است». (احکام القرآن ابن عربی، ج 1، ص 135)
در تفسیر قرطبی درباره این آیه آمده است: «چون خداوند به تنزیه و پاک نمودن حج از زشتی، فسق و جدال دستور فرمود تجارت را جایز نمود و فرمود گناهی بر شما نیست که فضل خدا را بخواهید و کسب فضل در قرآن به معنای تجارت آمده است. خداوند متعال فرموده:
فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ [الجمعة / 10] (تفسیر قرطبی، ج 2، ص 413)
4- إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَىٰ مِن ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِّنَ الَّذِينَ مَعَكَ ۚ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ ۚ عَلِمَ أَن لَّن تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْكُمْ ۖ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ ۚ عَلِمَ أَن سَيَكُونُ مِنكُم مَّرْضَىٰ ۙ وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِن فَضْلِ اللَّهِ ۙ وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ۖ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ ۚ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا ۚ وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنفُسِكُم مِّنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا ۚ وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ ۖ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ [مزمل / 20]
«پروردگارت میداند که تو و گروهی از کسانی که باتو هستند، نزدیک به دو سوم از شب یا نصف یا یک سوم آن را (نمیخوابید و به عبادت میپردازید) و به نماز میایستید و خداست که اوقات شب و روز را میداند و دقیقاً تعیین میکند.
او میداند که شما نمیتوانید (ساعات شب و روز را دقیقاً تعیین کنید و) حساب آن را داشته باشید. لذا (برای شما تخفیف قائل شد و) بر شما بخشید. پس آن مقدار از قرآن را (در نماز) بخوانید که برایتان میسر است».
در تفسیر رازی درباره این آیه آمده است: از ابن عباس روایت شده است که گفت: «وجوب نماز شب از اصحاب رسولاللهصلی الله علیه وسلم ساقط شد و به صورت سنت درآمد اما حکم آن، به عنوان فرض بر رسول خدا باقی ماند و خداوند حکمت نسخ آن را بیان نمود و فرمود:
«زیرا بیماران به سبب بیماری نمیتوانند نماز تهجد را به جا آورند و مسافرن و جهانگردان که در روز مشغول اعمال سخت و مشقتآوری هستند اگر در شب نخوابند سبب افزایش مشقت میشود».
رازی در ادامه آورده است: «از لطایف و نکتههای آیه این است که خداوند متعال میان مجاهدان و مسافران برای کسب حلال برابری پدید آورده است». (تفسیر رازی، ج 30، ص 187)
5- وَجَعَلْنَا النَّهَارَ مَعَاشًا (النباء / 11)
«و روز را وقت تلاش و کوشش زندگی نکردهایم؟».
یعنی روز زمان کسب و کار است و مردم پیوسته برای کسب رزق و روزیشان از جایی به جای دیگر میروند.(تفسیر آلوسی، ج 3، ص 7.)
6- بخاری در صحیح خود از مقدام روایت کرده که پیامبرصلی الله علیه وسلم فرمود: «هیچ شخصی هرگز غذایی بهتر از دسترنج خود نخورده است و پیامبر خدا داودعلیه السلام از دسترنج خویش میخورد». ابن حجر عسقلانی در توضیح این حدیث آورده است: «این حدیث بر اهمیت دسترنج و برتری آنچه انسان خود به دست میآورد بر آنچه دیگران به وی میرسانند، اشاره مینماید. فلسفه اختصاص حضرت داودعلیه السلام به این امر ـ یعنی او فقط از دسترنج خویش میخورد ـ همانطور که بخاری نیز در روایتی دیگر فرموده است ـ او جز از دسترنج خود نمیخورد ـ به این معنا نیست که اکتفا به دسترنج خود به سبب عدم قدرت او بوده است زیرا او در زمین جانشین [و وارث نیکوکاران] است بلکه منظور این است که او تنها از راه بهتر در پی کسب روزی قدم برداشت. به همین سبب پیامبرصلی الله علیه وسلم بحث و جریان او را به عنوان استدلال و الگویی برای بخش آغازین روایت قرار داده است».(صحیحالبخاری به شرح العسقلانی، ج 4، صص 303 و 306)
7- بخاری از ابوهریرهرضی الله عنه روایت کرده که پیامبرصلی الله علیه وسلم فرمود: «اگر یکی از شما دستهای هیزم را بر پشت خود حمل کند و بفروشد، بهتر از آن است که از کسی [چیزی را] بخواهد که [معلوم نیست] آن را به او بدهد یا از دادن آن به وی خودداری نماید». بخاری این روایت را [با عبارتی دیگر] از ابوهریره آورده که پیامبرصلی الله علیه وسلم فرمود: «سوگند به کسی که جانم در دست اوست اگر یکی از شما ریسمانش را بر دارد و با آن دستهای هیزم بر پشتش حمل کند [تا آن را بفروشد] بهتر از این است که از کسی درخواستی نماید و او خواستهاش را برآورد یا رد نماید».
در شرح این حدیث آمده است: «این حدیث بیانگر تشویق انسان برای استفاده از دسترنج خود و کسب حلال است».(صحیحالبخاری به شرح العینی، ج 9، صص 50-49)
8- بخاری از عایشهك روایت کرده است: «اصحاب پیامبرصلی الله علیه وسلم خودشان کار میکردند و اگر به سبب کاری که میکردند بوی عرق میدادند پیامبر به آنها میگفت: کاش غسل میکردید».( – در معنای حدیث و دلالت آن آمده است: «کأن أصحاب رسولالله عمال أنفسهم» یعنی آنها خود با تجارت و کشاورزی، کسب روزی میکردند. آنها کار میکردند و عرق مینمودند و برای نماز حاضر میشدند در نتیجه بوی عرق آنها به مشام میرسید و پیامبر صلی الله علیه وسلم به آنها میفرمود: «اگر غسل میکردید این بوی بد از بین میرفت».) این حدیث از بزرگواری و کرامت صحابه و بهرهگیری از دسترنج و تواضع و فروتنی آنان حکایت دارد».(همان، ج 11، ص 186.)
9- ابن ماجه و ابوداوود از عایشهك روایت کردهاند که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: «بهترین و حلالترین چیزی که انسان میخورد از کسب و کار خودش است و همانا فرزند [و ثروت] وی نتیجه کسب و کارش است».(سنن ابن ماجه، ج 2، ص 723، سنن ابوداوود، ج 9، ص 444)
در شرح این حدیث آمده است: «حلالترین چیزی که انسان میخورد آن است که شرعی باشد و از راه حرفه و تجارت و کشاورزی به دست آورده باشد و فرزند انسان نیز جزو کسب او شمرده میشود زیرا آن فرزند به سبب ازدواج وی به دست میآید و برای او جایز است که از کسب فرزندش بخورد».(عون المعبود به شرح سنن ابوداود، ج 9، ص 444.)
10- ترمذی از صخر غامدی روایت کرده که پیامبرصلی الله علیه وسلم فرمود: «خداوندا! بر امت من در صبح آغاز کار و در تجارت آنان برکت بیفزا» صخر تاجر بود و هرگاه کاروانی را برای تجارت میفرستاد در آغاز روز میفرستاد پس ثروتمند شد و داراییاش افزایش یافت».(تحفه الاحوذی شرح جامع الترمذی، ج 3، ص 402.)
آموزش صنایع مستحب است
خداوند متعال درباره داوود نبی فرموده است:
وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ مِنَّا فَضْلًا ۖ يَا جِبَالُ أَوِّبِي مَعَهُ وَالطَّيْرَ ۖ وَأَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ(۱۰) أَنِ اعْمَلْ سَابِغَاتٍ وَقَدِّرْ فِي السَّرْدِ ۖ وَاعْمَلُوا صَالِحًا ۖ إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ [سبا / 10-11]
«ما به داود از جانب خود فضیلت بزرگی بخشیدیم. (از جمله به کوهها و پرندگان دستور دادیم که) ای کوهها! و ای پرندگان! با او (در تسبیح و تقدیس خدا) همآواز شوید. همچنین آهن را (همچون موم) برای او نرم کردیم (تا در زرهسازی نیاز به تافتن آن نداشته باشد) * (ما به او دستور دادیم) که زرههای کامل و فراخ بساز و بافتهها (حلقههای آنها) را به اندازه و متناسب کن و کار شایسته انجام دهید. چرا که من میبینم آنچه را که انجام میدهید (و ساخته و پرداخته کسی، بیحساب و کتاب نمیماند)».
امام قرطبی در تفسیر آیه گفته است: «این آیه بر آگاهی اهل فضل از صنعتها اشاره نموده و اشتغال به آن، جایگاه و مقام آنها را کاهش نداده حتی به افزایش فضل آنها انجامیده، زیرا این کار موجب تواضع و بینیازی از دیگران میگردد.
یعنی زرههایی بینقص و کامل و، و السرد یعنی «ساختن حلقههای زره» به اندازه درست و مشخص.(تفسیر قرطبی، ج 14، ص 267)
خداوند متعال فرموده است:
وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَّكُمْ لِتُحْصِنَكُم مِّن بَأْسِكُمْ ۖ فَهَلْ أَنتُمْ شَاكِرُونَ[انبیا / 80]
صنعت ساختن زره و استفاده از آن. قرطبی در تفسیر این آیه آورده است: «این آیه در بکارگیری صنایع یک اصل است و خداوند از داوود سخن به میان آورده که زره میساخته است».(تفسیر قرطبی، ج 11، ص 321.)
– کار، حق انسان مسلمان است و شرع بر انجام آن تشویق مینماید
از نصوص قرآن کریم و سنت مطهر پیامبرصلی الله علیه وسلم که ذکر گردید و آنچه علما در تفسیر خود از کتاب و سنت گفتهاند استنباط میشود که کار نه تنها مباح است، بلکه مندوب است و سبب کرامت و فضیلت میگردد و شرع بر انجام دادن آن تشویق مینماید، همچنین حقی از حقوق افراد است که میتوانند انواع کارهای جایز شرعی مانند تجارت، کشاورزی، صنعت و کارهای دستی را تمرین کنند و به سبب آن حق آزادی سفر را به اطراف و اکناف کشور حتی خروج و بازگشت به آن را دارند.
میزان مشروعیت کار
کار کردن مباح است و چنانچه برای رفع نیاز باشد مستحب است و اگر هدف کسی از کسب درآمد انجام فریضه حج یا یاری نیازمندان و یا راهی برای به دست آوردن نفقه واجب مانند نفقه همسر و پدر و مادر یا فرزندان یا برای جلوگیری از گدایی و درخواست از دیگران برای خود یا دیگری باشد ـ در صورت توانایی انجام کار بر او واجب است.
حق کار کردن مستلزم حق آزادی است
[گفته شد] کار کردن حق انسان است و شرع این حق را به او داده و بر ا نجام آن تشویق نموده است و منع او از کار، جایز نیست همانگونه که اجبار او نیز جایز نیست و اصل بر این است که هر کس حقوقی دارد که، در انجام دادن یا رها کردنش مختار است؛ زیرا اگر انسان ناچار باشد با اجازه دیگری کار را ترک یا انجام دهد ـ گرچه این دیگری حاکم باشد ـ در این صورت داشتن حق آزادی برای انسان بیمعناست. آیات و احادیثی که آوردیم درستی سخن ما را تأکید کرده و اشاره و تمجید آنها به فضیلت کار و تشویق بر آن بیانگر مباح و مندوب بودن آن است. با این وصف، منع یا اجبار هر کس بر کار جایز نیست. چون شرع [انسان] را بر انجام کار ملزم میسازد اما با وجود اصل حق کار و آزادی، گاهی انسان به سبب وجود عارضهای از کار کردن منع یا بر انجام آن مجبور میشود که در زیر به توضیح آن میپردازیم.منع انسان از کار و یا اجبار به آن
اصل این است که انسان حق آزادی کار دارد. بنابراین میتواند همانگونه که آن را انجام میدهد، ترک نماید. و اگر آن کار وسیلهی ضرر رساندن به دیگران شود او را از انجام آن منع میکنند؛ مانند کار محتکران و مشارکت آنها در خرید مواد غذایی و فروش به قیمتی که بر آن اتفاق مینمایند. و نیز وقتی کاری مقدمه انجام واجبی باشد که بر عهده انسان است مجبور به انجام آن میشود مانند مرد کاسبی که باید نفقه خانواده خود و پدر و مادر فقیرش را بپردازد و یا کار او تأمین کننده مصلحتی عام باشد به همین سبب علما گفتهاند: بر حاکم جایز است که صاحبان حرفهها و صنایع را ـ وقتی که از انجام کار امتناع ورزند و در میان مردم به کار و حرفه آنها نیاز باشد ـ با پرداخت «اجرت المثل» مجبور به کار نماید.(الطرق الحکمیه، ابن قیم، ص 247)
حکمت مشروعیت کار و شرایط آن
اصل در حکمت مشروعیت کار، رفع نیاز انسان و دستیابی به مایحتاج زندگی خود و افراد تحت تکفل او و نیز برآوردن نیازهای جامعه به کار و کالاهای گوناگون است. هدف از کار انسان مسلمان همیشه به دست آوردن ابزار زندگی نیست بلکه میتواند برای کسب پاداش از خداوند متعال باشد مانند آموزش مسایل دینی به دیگران و جهاد در راه خدا بیدریافت پاداش مادی. اما مشروط کار برای اینکه مباح، جایز، مستحب یا واجب باشد، در قوانین شریعت اسلامی این است که، مشروع باشد و مهم نیست که آن، کار دستی یا ابزاری یا کشاورزی یا صنعتی و یا تجاری باشد.
زن و آزادی کار
چنان که قبلاً گفته شد حکمت مشروعیت کار مشروع، این است که انسان اسباب و وسایل زندگی، مانند خوراک، پوشاک، مسکن و … برایش فراهم گردد و اگر همه این نیازمندیها برای انسان فراهم شود، کار کردن مباح خواهد بود و برای افزایش درآمد میتواند کار کند یا نکند چون به اندازه رفع نیازها و واجبات زندگی خود رفاه دارد.
زن چه ثروتمند باشد چه فقیر در صورت توانایی شوهرش نفقهاش بر عهده اوست و در صورت عدم توانایی شوهرش چنانچه خود ثروتی نداشته باشد نفقه او بر عهده پدر یا برادر یا هر کس که ملزم به نفقه وی است، میباشد [یعنی در هر حال] هزینه مخارج زندگی او تأمین شده است اما کار کردن زن نیز مباح است.
– کار مباح نباید مزاحم تکالیف زن شود
کار زن برای کسب روزی مباح است اما این مباح نباید برای واجبات او مزاحمت ایجاد کند. زیرا کار واجب از کار مباح، مقدمتر و مؤکدتر است و حتی این مباح نباید برای مستحبات مزاحمت ایجاد نماید. از آن جایی که رسیدگی به کارهای خانه، نیازهای زندگی زناشویی، رعایت حقوق شوهر، پرداختن به مسایل فرزندان، تربیت و خدمت به آنها بر عهده و تکلیف زن است و این تکالیف بسیار فراوان و خسته کنندهاند و زن برای انجام آنها به فراغت نیاز دارد اغلب نمیتواند بیرون از خانه به انجام کار مباح خود بپردازد و در این تکالیف اگر نگوییم اهمال، کوتاهی میکند. و از آن جایی که اصول حقوق و تکالیف اجازه نمیدهد، حقوق انسان برای تکالیف وی مزاحمت پدید آورد پس جایز نیست که، این مباح برای تکالیف زن در خانه مزاحت ایجاد کند.
منع زن از کار در بیرون خانه، اصل است
براساس آنچه گفتیم کار بیرون از خانه برای زن ممنوع است زیرا کار بیرون از خانه به انجام کار خانه که واجب است صدمه میرساند و ایجاد مزاحمت کار مباح برای کار واجب به شیوهای که در انجام آن آسیب وارد کند، جایز نیست و چون اغلب کار بیرون از خانه به تکالیف زن صدمه و آسیب میرساند، اصل بر ممنوعیت آن است زیرا [در این گونه مسایل] به آنچه اغلب و بیشتر اتفاق میافتد، توجه میشود و به [استثناها و] امور نادر توجهی نمیشود. البته همچنان که توضیح داده میشود، همه موارد مذکور وقتی پیش میآید که ضرورتی برای کار بیرون از خانه وجود نداشته باشد.
– اعتراض یکم
گاهی این اعتراض مطرح میشود که اگر زنی بخواهد بیرون از خانه به انجام کار مشروع بپردازد و کارگری بگیرد تا به جای او به کار خانه، حضانت کودکان و تربیت آنان بپردازد آیا [باز هم] کار در حق این زن همچنان ممنوع است؟
پاسخ این است که تا زمانی که زن به انجام کار در بیرون از خانه ناچار نباشد، ممنوعیت آن در حق او به قوت خود باقی است و استخدام خدمتکار، او را از ارتکاب چنین ممنوعی معاف نکرده و صدمه به وظایف منزل را نیز [به دو دلیل] از او دور نمیسازد، اول آنکه چون پرورش و تربیت کودکان به عهده مادر است دستیابی آنان به عطوفت و مهر مادری با کارگر به دست نمیآید و دوم آنکه از سخن معترض، اینگونه استنباط میشود که او ارزش و اهمیتی برای زنان خدمتکار قایل نیست و از نظر او شایسته احترام نیستند و از زنان دیگری که در خارج خانه کار میکنند، ارزش کمتری دارند. چنین دیدگاهی درست نیست؛ زیرا زمانی که ما درباره منع کار زن در خارج از خانه سخن میگوییم این سخن حکمی کلی است که همه زنان خدمتکار و غیرخدمتکار را در بر میگیرد. پس چگونه است که کار خارج از خانه برای زنان خدمتکار جایز و برای دیگر زنان حرام است؟ و به زنان خدمتکار اجازه کار خارج از خانه داده میشود در حالی که برای زنان غیرخدمتکار حرام میگردد؟ آیا این از نوع ارتکاب به دو گناه برای رهایی از یک گناه نیست؟ و واضح است که جایز نیست.
– اعتراض دوم
اگر کسی اعتراض کند چنانچه زنی ازدواج نکرده و مسئولیت کارهای خانه را به عهده نداشته باشد، آیا باز هم از کار در خارج خانه منع میشود یا نه؟
پاسخ، مثبت است زیرا نفقه او اگر فقیر باشد به عهده پدرش و اگر پدر نداشته باشد، بر عهده ولی شرعی او یا کسی است که نفقهاش بر عهده اوست. در نتیجه به کار کردن نیازی ندارد و ماندن در خانه برای او بهتر و سالمتر است زیرا در هر حال مخارج او تأمین است و شرع در صورت عدم توجیه شرعی برای خروج، او را به ماندن در خانه تشویق و فرا میخواند.
– اعتراض سوم
و اگر این اعتراض مطرح شود زنی که شوهر ندارد تا حقی بر او داشته باشد و کودکانی هم ندارد که ناچار به مراقبت از آنها باشد کار برای او مباح است، پس چرا از انجام امر مباح منع میگردد؟
پاسخ: از نظر شرعی برای زن مطلوب و مستحب این است که در خانه بماند و بدون ضرورت و نیاز، وقت خویش را برای کار و دیگر برنامههای بیرون از خانه سپری نکند. همچنین او موظف به خدمت به والدینش است این خدمت اگر نگوییم واجب است برای او مستحب شمرده میشود یعنی خدمت به پدر و مادر بر اشتغال به کار مباح در خارج خانه مقدم است و همچنین او پیش از ازدواج باید کیفیت اداره کارهای خانه را بیاموزد تا در انجام آنها مهارت پیدا کند و این به تکرار بسیار نیاز دارد و نباید در آن غفلت کند یا آن را به تأخیر بیندازند. زیرا هر آن ممکن است به خانه بخت برود و میبایست برای زندگی زناشویی و مهارت در امور خانهداری و انجام آن آماده شود و آن جزو وظایف زندگی زناشویی به شمار میآید و بیگمان مهارتهای خانهداری بر کار بیرون از خانه که مستحب است مقدم است. البته همه این مطالب زمانی بیان میشود که زن به کار بیرون از خانه ناچار نباشد اما اگر ضرورتی برای کار بیرون از خانه وجود داشته باشد ضرورتها، احکام خاص خود را دارند که در جستار بعدی بیان خواهد شد.
– زن هنگام ضرورت میتواند بیرون از خانه کار کند
اصل در کار بیرون از خانه، برای زن منع است. اما هرگاه ضرورت اقتضا کند که زن از راه کار مباح مشروع نیازهای زندگیاش را برآورده سازد، استثنائاً جایز است زیرا ضرورتها(و این براساس قاعده «الضررورات تبیح المحظورات» میباشد و به این معناست که ضرورتها موجب مباح و جایز شدن امور حرام در حالت اضطرار میشوند ولی به مقداری که رفع حرج شود و سرکشی وتعدی نداشته باشد. مترجم.) کارهای حرام را مباح میگرداند و از قواعد ثابت در شریعت اسلامی است و هیچ اختلافی درباره آن وجود ندارد. مواردی که در قرآن و سنت درباره کار زن بیرون از خانه هنگام ضرورت و نیاز آمده، چنین است:
آیاتی از قرآن که درباره کار زن بیرون از خانه هنگام ضرورت، آورده شده است
خداوند متعال میفرماید:
وَلَمَّا وَرَدَ مَاءَ مَدْيَنَ وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِّنَ النَّاسِ يَسْقُونَ وَوَجَدَ مِن دُونِهِمُ امْرَأَتَيْنِ تَذُودَانِ ۖ قَالَ مَا خَطْبُكُمَا ۖ قَالَتَا لَا نَسْقِي حَتَّىٰ يُصْدِرَ الرِّعَاءُ ۖ وَأَبُونَا شَيْخٌ كَبِيرٌ(۲۳) فَسَقَىٰ لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّىٰ إِلَى الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ [قصص / 23-24]
«و هنگامی که به (چاه) آب مدین رسید مردمان زیادی را دید که بر آن گرد آمدهاند و چهارپایان خود را سیراب میکنند و آن طرفتر دو زنی را دید که گوسفندان خویش را میپایند [موسی] گفت: «شما دو نفر چه کار میکنید؟» گفتند: «پدر ما پیرمرد کهنسالی است. ما گوسفندانمان را آب نمیدهیم تا چوپانان [همگی، گوسفندان خود را] برگردانند» (موسی دلش به حال آنان سوخت و) گوسفندان ایشان را سیراب کرد. سپس به زیر سایه (درختی) رفت؛ و عرضه داشت: پروردگارا! من نیازمند هر آن چیزی هستم که برایم حواله و روانه فرمایی».
در تفسیر این آیه آمده است: زمانی که موسیعلیه السلام به آب مدین رسید که با آن آب [حیوانات, را سیراب میکردند.
یعنی بر لب چاه گروه بسیاری از مردم را دید. در محلی پایینتر از آن مردم. موسی دو زن را دید که گوسفندانشان را دور میکردند تا با گوسفندان مردم نیامیزند. موسی به آنها گفت: «شما این جا چه میکنید؟» گفتند: ما گوسفندانمان را آب نمیدهیم تا مردم گوسفندان خود را آب دهند و جا برای ما خالی شود. زیرا ما توان بدنی آنها را نداریم و اگر پدرمان ضعیف و ناتوان نبود به این جا نمیآمدیم. هنگامی که موسیعلیه السلام سخنان آنها را شنید گوسفندانشان را سیراب کرد و با آن مردم رقابت نمود و [آن دختران] پیش از وقت همیشگی و معمول به نزد پدر بازگشتند».(تفسیر الرازی، ج 24، ص 239، تفسیر آلوسی، ج 20، صص 59-60.)
دلیل استدلال به این آیات این است که شعیب علیه السلام به دخترانش اجازه داده بود تا گوسفندان را بیرون از خانه و از چاه مدین، سیراب نمایند زیرا خود از سیراب نمودن گوسفندان ناتوان بود و به سبب ضرورت برای او مباح گشته که به دخترانش اجازه دهد، این کار را انجام دهند. امام رازی در زمینه تفسیر این آیه گفته است: اگر پرسیده شود چگونه جایز است پیابمری چون شعیبعلیه السلام راضی شود که دخترانش برای سیراب کردن گوسفندان بروند؟
پاسخ این است که اگر شعیبعلیه السلام پیامبر است، هیچ مفسدهای نیز در انجام کار دخترانش نیست. زیرا دین آن را منع نمیکند اما جوانمردی مردم نسبت به یکدیگر و وضعیت بادیه [نشینان] با شهر متفاوت است. به ویژه اگر وضعیت ضروری باشد.(تفسیر الرازی، ج 24، ص 238)
در واقع، انجام این کار در حالت ضرورت بوده است زیرا شعیبعلیه السلام پسری نداشته که گوسفندان را به جای او سیراب کند پس ناچار بود دخترانش را برای انجام این کار بفرستد و این نکته را که شعیبعلیه السلام پسری نداشت ادامه داستان روشن میکند. زیرا هنگامی که دختران برگشتند و پدر را از اتفاقات پیش آمده خبر کردند. او یکی از دختران را دنبال موسیعلیه السلام فرستاد تا او را به خانهاش بیاورد. خداوند فرموده است:
فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي عَلَى اسْتِحْيَاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا ۚ فَلَمَّا جَاءَهُ وَقَصَّ عَلَيْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ ۖ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ [قصص / 25]
«یکی از آن دو (دختر) که با نهایت حیا گام بر میداشت به پیش او آمد و گفت: «پدرم از تو دعوت میکند تا پاداش اینکه [گوسفندان] ما را آب دادهای، به تو بدهد».
اگر نزد شعیبعلیه السلام کس دیگری جز دختران میبود وی را به جای دخترش میفرستاد. همه اینها دلالت میکنند، بر اینکه شعیب ناچار بود، برای سیراب کردن گوسفندان دخترانش را بفرستد.
– سنت پیامبرصلی الله علیه وسلم بر کار بیرون از خانه هنگام ضرورت امر مینماید
امام بخاری در صحیح خود از اسما،ك دختر ابوبکررضی الله عنه روایت کرده است: «زبیر با من ازدواج کرد در حالی که بر روی زمین، ثروت و نوکر و خدمتکار نداشت و جز شتری آبکش و یک اسب، سرمایه دیگری جمع نکرده بود. من به اسبش علوفه میدادم و آب از چاه میکشیدم و آرد الک شده را خمیر میکردم. اما خوب بلد نبودم، نان بپزم. برای همین، زنان همسایهام که از انصار بودند آن را برای من میپختند آنها زنان صادقی بودند.
روزی در حالی که هستهها را از زمین زبیررضی الله عنه که پیامبرصلی الله علیه وسلم به او واگذار کرده بود روی سرم حمل میکردم، به پیامبرصلی الله علیه وسلم و گروهی انصار برخورد کردم. پیامبرصلی الله علیه وسلم مرا صدا زد و با بخبخ شترش را متوقف کرد تا مرا بر پشت آن شتر سوار کند.
من شرم داشتم که با آن مردان رهسپار شوم و زبیر و غیرتش را به یاد آوردم و او باغیرتترین مردم بود. پس پیامبرصلی الله علیه وسلم دانست که من شرم میکنم رفت. هنگامی که نزد زبیر بازگشتم داستان را تعریف کردم و گفتم: پیامبرصلی الله علیه وسلم مرا در حالی دید که، بر روی سرم هسته بود و گروهی اصحاب رضی الله عنهم همراه او بدند. پس شترش را متوقف نمود تا سوار شوم. من شرم نمودم و غیرت تو را به یاد آوردم. زبیررضی الله عنه گفت: سوگند به خدا، حمل خرما بر سرت از سوار شدنت با او برایم سختتر است. بنابراین از آن به بعد ابوبکر خدمتکاری را نزدم فرستاد تا اسبسواری را به من یاد دهد».(فتحالباری به شرح صحیح البخاری، ابن حجر عسقلانی، ج 97، صص 320-319.)
در شرح این حدیث آمده است: انگیزه أسما،ك دختر ابوبکررضی الله عنه، در شکیبایی بر این کارهای سخت که در حدیث آمده است و سکوت شوهر و پدرش بر آن کار، مشغول بودن شوهر و پدرش به جهاد و کارهای دیگری بود که پیامبرصلی الله علیه وسلم به آنها دستور میداد زیرا زبیررضی الله عنه وقت انجام کارهایی را که اسما به آن میپرداخت، نداشت و نیز توانایی استخدام خدمتکار و برده را نداشت که این کارها را برایش انجام دهند و در نتیجه کار تماماً به همسرش واگذار شده بود و او رنج کارهای خانه، ساکنان آن، زحمت نگهداری اسب، حمل میوه و مانند آن را تحمل میکرد تا زبیر برای کارهایی که به پیروزی اسلام و اجرای دستورات پیامبرصلی الله علیه وسلم میانجامد، وقت داشته باشد.
همچنین عرف مردم در آن زمان، کمک همسران را به شوهر زشت و ناپسند نمیدانست و با استدلال به ا ین حدیث زن موظف به انجام همه خدماتی است که مرد به آن نیاز دارد.
امام ابوثور نیز به همین معتقد است. اما جمهور علما کارهایی را که أسماك انجام داده، بر سنت حمل نمودهاند و معتقدند کاری که أسماك انجام داده، بر او واجب نبوده است. ابن حجر عسقلانی گفته است: «بر من روشن است که این واقعه و امثال آن، برای حالت ضرورت است. پس حکم آن به کسانی که در حالتی مانند أسما نیستند سرایت، داده نمیشود.(همان، صص 324-323 و صحیحالبخاری به شرح العینی، ج 2، صص 209-207.)
داستان أسماك و همچنین آگاهی پیامبرصلی الله علیه وسلم از حال او و سکوتش، دلیل روشنی بر جواز کار زن، در هنگام ضرورت است. البته کار اسماك نیز ـ اینگونه که برای من [زیدان] آشکار گردید ـ هر چند برایش سخت و طاقتفرسا بود اما به تکلیف و وظایف او در خانه آسیبی نمیرساند. زیرا او به اسب زبیر هم میرسید برای نمونه به آن علوفه و آب میداد، همانگونه که به روشنی در روایت امام مسلم به این داستان اشاره شده و ابن حجر عسقلانی نیز آن را آورده است. در روایت مسلم گفته شده است: «من کارهای خانه زبیر را انجام میدادم، برای من هیچکدام سختتر از تیمار و نگهداری اسب نبود. من برای آن [از بیرون خانه] علوفه جمع میکردم و از عهده این کار [به خوبی] بر میآمدم».(صحیحالبخاری به شرح العسقلانی، ج 97، ص 323.)
جمعآوری علف کار دیگری بود که اسما،ك بیرون از خانه انجام میداد و همه اینها با رضایت شوهرش بود حتی کارهایی که انجام میداد، آسیبی به وظایف خانهداریش نمیرساند. به سبب اینکه اسماك گفته است: «من کارهای خانه زبیر را انجام میدادم».
حالت های ضرورت کار بیرون از خانه
با قیاس بر حالت ضرورتی که در قرآن درباره دختران شعیب و نیز آنچه در سنت درباره داستان أسما،ك آمده، هرگونه حالت ضرورت دیگری که زن ناچار به انجام کار بیرون از خانه باشد، بر این دو حالت قیاس میگردد و اگر زن فرزندان یتیمی داشته باشد و سرپرستی هم نداشته باشند و چیزی هم از بیتالمال به آنها نرسد، برای او جایز است با وسایلی که در خانه میسازد و در خارج از خانه میفروشد، کار کند و روزی به دست آورد. مانند پختن نان و یا بافتن پشم و یا دوختن لباسهای بچهگانه و زنانه در خانه تا در بازار بفروشد و جایز است که برای انجام این کارها از خانه بیرون رود.
– ضرورتها با معیار خود، اندازهگیری میشوند
چنانچه کار زن بیرون از خانه ضروری باشد، چنین وضعیتی با معیار خود سنجیده میشود. یعنی کار در خارج از خانه تا زمانی جایز است که ضرورت باشد و چون ضرورت تمام شد آن هم ممنوع میگردد. پس زنی که زندگی خود و فرزندش با کار خارج از منزل، آشفته و نابسامان میگردد، هرگاه بچهها بالغ شدند و قدرت کسب و کار یافتند، دیگر ضرورتی برای کار زن در بیرون از خانه وجود ندارد. زیرا نفقه و مخارج آنها در حالی که بزرگ شدهاند بر عهده خودشان است. همچنین نفقه زن به سبب اینکه مادر آنهاست، بر فرزندان واجب میگردد.
– زن میتواند به عنوان جهاد در راه خدا بیرون از خانه کار کند
همانگونه که جایز است زن بیرون از خانه در حالت ضرورت کار کند، جایز است که نه برای خود و رفع نیازهایش، بلکه برای شرکت در جهاد و یاری رزمندگان از خانه خارج شود، بنابراین میتواند، برای آب دادن، درمان زخمیها و نیز کارهایی که میتواند انجام دهد و رزمندگان به آن نیاز دارند، همراه آنها به میدان جنگ برود.
حدیثی که امام بخاری در صحیح خود از ربیع، دختر معوذ، روایت نموده بر جواز این کار اشاره میکند. ربیع، دختر معوذ گفته است: «ما همراه پیامبرصلی الله علیه وسلم بودیم به جنگجویان آب میرساندیم و زخمیها را درمان میکردیم و کشتگان را به مدینه میفرستادیم».(صحیحالبخاری به شرح العسقلانی ج 6، ص 80.)
[عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، قَالَ: «كَانَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَغْزُو بِأُمِّ سُلَيْمٍ وَنِسْوَةٍ مِنَ الْأَنْصَارِ مَعَهُ إِذَا غَزَا، فَيَسْقِينَ الْمَاءَ، وَيُدَاوِينَ الْجَرْحَى»].
در صحیح مسلم از انس بن مالکرضی الله عنه روایت شده که گفته: «پیامبرصلی الله علیه وسلم جهاد مینمود در حالی که ام سلیم و زنانی از انصار او را همراهی میکردند و به سربازان آب میرساندند و زخمیها را درمان میکردند».(صحیح مسلم به شرح النووی، ج 12، ص 188) بیگمان این کار زنان، نمونهای از جهاد در راه خداست و ممنوع نیست حتی در مواقعی بر زن فرض عین خواهد بود.
زن میتواند زخمیها را بیرون از میدان جنگ درمان کند
جایز است که هنگام ضرورت، زن، بیماران را بیرون از خانه و بیرون از میدان جنگ درمان نماید. دلیل جواز این کار این است که وقتی سعدبن معاذب در جنگ خندق، تیر خورد. پیامبرصلی الله علیه وسلم فرمود: «او را به چادر رفیده که در مسجد است ببرید تا او را از نزدیک ببیند». رفیدهك زنی از انصار یا اسلم بود که زخمیها را درمان میکرد و خود را وقف خدمت به مسلمانانی که زخمی یا مجروح میشدند، کرده بود».(الاصابة فی تمییز الصحابه، ابن حجر عسقلانی، ج 4، ص 302.)
در «الاستیعاب» ابن عبدالبر در شرح حال رفیده آمده است: «او زنی از أسلم بود. پیامبرص سعدبن معاذب را به چادر او در مسجد خود برد تا او را از نزدیک معاینه کند و او زنی بود که زخمیها را درمان میکرد و خود را وقف [خدمت به] مسلمانانی که آسیب میدیدند، نموده بود».(الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج 4، ص 311.)
– آیا اشتغال زن به کارهایی که در آن تخصص دارد، بیرون از خانه جایز است؟
حال این سؤال مطرح میشود که اگر زن شغل معینی داشت که زنان دیگر به خوبی او از انجام آن بر نمیآمدند، آیا میتواند آن را بیرون از خانه انجام دهد؟
اگر شوهر داشته باشد و شوهرش به او اجازه بدهد یا اگر شوهر نداشته باشد و ولی شرعی و قانونیاش به او اجازه بدهد و نیز سببی توجیه کننده برای انجام حرفهاش بیرون از خانه داشته باشد پاسخ این سؤال مثبت است. برای نمونه اگر نیاز و مصلحتی شدید برای انجام کارش وجود داشته باشد یا برای گذران زندگی خود و فرزندانش ناچار باشد بیرون از خانه کار کند جایز است.
زیرا در زمان پیامبرصلی الله علیه وسلم، زنان ماما و ختنه کننده کارشان را بیرون از خانه، یعنی در خانه زن زائو یا خانهای که دخترانشان را ختنه میکردند، انجام میدادند و هیچ انکار و اختلافی هم در این باره وجود ندارد. در شرح حال خدیجهك، همسر رسول خداصلی الله علیه وسلم آمده است که مامای او، سلما، کنیز صفیهك بود و در شرح حال ابراهیم، پسر پیامبرصلی الله علیه وسلم آمده است: مامای او سلما، کنیز پیامبرصلی الله علیه وسلم، زن ابورافع بود و ابورافع تولد ابراهیم را به پیامبرصلی الله علیه وسلم به ام عطیهك ـ که دختران را ختنه مینمود ـ گفت: «أشمی» (به اندازه کوتاه کن) و «لاتنهکی» (در بریدن زیادهروی نکن) «فإنه أسری للوجه وأحظی عندالزوج» (زیرا این کار باعث زیبایی چهره میشود و برای شوهر خوشآیندتر است».(التراتیب الاداریة، شیخ عبدالحی الکتانی، ج 2، ص 118.)
دلیل جواز این کارها قیاس به کار رفیدهی انصاری و پرداختنش به درمان زخمیها ـ که ظاهراً در این کار مهارت داشت ـ در چادرش در مسجد است، زیرا این کار هم برای او، و هم برای زخمیها راحتتر و در دسترستر بود. کار رفیده با آگاهی و اطلاع پیامبر انجام میگرفت و پیامبر آشکارا اجازه داد تا سعدبن معاذب را به چادر او برای درمان ببرند و این بر جواز پرداختن زن به حرفهای بیرون از خانه اشاره میکند.
آیا برای پزشک زن جایز است که بیرون از خانه مطب باز کند؟
در صفحات پیشین گفته شد که، زن میتواند بیرون از خانه کار کند و دلایل جواز آن نیز بیان شد. حال سؤال این است که آیا پزشک زن میتواند مطبی باز کند تا زنان بیمار برای معاینه و درمان به نزد او بروند؟
پاسخ، مثبت است زیرا این کار قیاس به کار رفیدهی انصاری که با آگاهی پیامبرصلی الله علیه وسلم انجام میداد و نیز قیاس بر کار زنان ماما و ختنهکننده، جایز است. و میتوان گفت برای زن مسلمان بازگشایی مطب برای درمان زنان و کودکان جایز است و این کار او فرض کفایی است. زیرا این کار مراجعه به پزشک زن آسان میشود و از همه مهمتر ضرورت کشف عورت نیز از میان خواهد رفت.
اما جواز گشودن مطب برای ویزیت بیرون ازمنزل مشروط بر این که این کار بر انجام وظایف منزل، شوهرداری و تربیت فرزندانش تأثیر منفی نگذارد و شوهر اجازهای این کار را به او بدهد. زیرا مسایل یاد شده جزو واجبات عینی اوست و درمان زنان بیمار از واجبات کفایی است و واجب عینی مقدم بر واجب کفایی است.
– کار زن در خانه
چنانکه گفتیم کار زن بیرون از خانه مباح است به شرط اینکه به وظایف خانهداری او صدمه نرساند و با اجازه شوهر یا ولی شرعی انجام گیرد و اگر خود و فرزندانش سرپرستی نداشته باشند، کار خارج از خانه، بنا به ضرورت برای او جایز است. اما اکنون این سؤال مطرح میشود که باتوجه به این اصل که گفته شد کار زن بیرون از خانه ممنوع است، آیا اگر زن در خانه به جز وظایف خانهداری، زناشویی و تربیت بچههایش کار دیگری انجام دهد و کار او خارج از چارچوب وظایف خانهداری باشد اما در خانه باشد باز هم برای او حرام است یا مباح؟
اصل جایز بودن کار زن در خانه است
ابونعیم از عبدالله بن ربیعه انصاریب سخنش را که با سلسله سند به پیامبرصلی الله علیه وسلم میرسد روایت کرده که: «به فرزندانتان شنا و تیراندازی بیاموزید و بهترین سرگرمی زن مؤمن، ریسندگی در خانهاش است».
ابن عدی از ابن عباسب این خبر را روایت کرده و دیلمی از انسرضی الله عنه که با آوردن سلسله سند، آن را به پیامبرصلی الله علیه وسلم میرساند روایت کرده و خطیب در تاریخش از ابن عباسب که او هم سلسله سند را به پیامبرصلی الله علیه وسلم میساند روایت کرده است: «زنانتان را با زینت ریسندگی بیارایید». ابن عساکر از زیاده بن سکن روایت کرده و گفته: «نزد ام سلمهك رفتم و در دستش دوکی بود و با آن ریسندگی میکرد.
به او گفتم: هرگاه نزد تو آمدم، در دست تو دوکی دیدم. گفت: این کار، شیطان و افکار بیهوده را از انسان دور میکند. من چنین شنیدهام که پیامبرصلی الله علیه وسلم فرموده است: «کسی از شما اجر بیشتری دارد که طاقت و صبر بیشتری داشته باشد».(التراتیب الاداریة، شیخ عبدالحی الکتانی، صص 120-119..) از این حدیث فهمیده میشود که، کار زن در خانه خود جایز و مباح است و اغلب، انجام چنی کارهایی در خانه با استدلال به سخن ام سلمه که گفته است: «ریسندگی، شیطان را دور میکند و دلمشغولیها انسان را رها میسازند». ایجاد مزاحمت نمیکند زیرا دلمشغولی و وسوسهی شیطان در اوقات فراغت به سراغ انسان میآیند و معمولاً زن اینگونه کارها را در اوقات فراغش انجام میدهد.
– آنچه بر ریسندگی قیاس میشود
ابزاری مانند چرخ خیاطی یا نخ و سوزن برای دوختن یا پینه و وصله برخی لباسها یا گلدوزی، از لحاظ اباحه بر ریسندگی در خانه قیاس میشوند. همچنین کار کردن با بکارگیری برای تمیز کردن پشم از خاشاکی که به آن چسبیده تا برای بافتن با دوک یا دیگر دستگاهها آماده شود و انجام کارهایی مانند عملآوری خرما برای شهدسازی یا سرکهسازی برای مصرف خانه یا فروش آن یا بافتن لوازم بهداشتی، مانند کیسه، لیف و کلاه در خانه همگی برای زن مباح است.
شرایط کار زن در بیرون خانه
شرط جواز کار زن در بیرون خانه این است که انجام آن به وظایف خانهداری او و حقوق شوهر و فرزندانش آسیب نرساند. به همین سبب اجازه شوهر در انجام این کارها، شرط میباشد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
از کتاب: حقوق و تکالیف زن در اسلام