هنر سکوت
در اين جهان هستي هميشه انسان هايی بوده و هستند كه دنبال زنده گي با هدف و نيكو مي گردند و از لحظه لحظه ي عمر شان بهره برده و از واژه واژه سخنان شان انتظار پاداش نيك و از هر دم و باز دم شان جان تازه مي طلبند، چه زيبا است زنده گيي اين چنين داشتن و در اين گونه فضاها نفس كشيدن و شربت گواراي بنده گي الله را سركشيدن، محبت و دوستي اهل ايمان را جرعه جرعه نوش نمودن.
براي دست يافتن به زنده گي فوق به هر گوشه ي از فرمايشات دين انسان ساز مان كه چنگ بزنيم آغازي عزت آفرين خواهد بود؛ ما هم بر آنيم تا در اين مقال كوتاه به شاخچه ي كوچكي از شاخه هاي نظام اخلاقي اسلام اشارتي داشته باشيم و از ميوه ي مبارك آن كام خود را با سكوت-هاي هدفمندانه ي مان، شيرين نماييم.
با دقت در آيات قرآن كريم، احاديث رسول اكرم صلی الله علیه وسلم، گفتار بزرگان دين در عرصه ي نظام اخلاقي اسلام به اين نتيجه مي رسيم كه شريعت اسلامي نكات بسيار ظريف و ريز زنده گي كردن را به پيروانش آموخته و با زيبايي خاصي انسان هاي با ايمان را متوجه اعمال، گفتار و افكار شان نموده است.
در حديثي كه امام بخاري -رحمت الله عليه- در صحيح خود از ابوهريره ر روايت نموده است، پيامبر نازنين مان صلی الله علیه وسلم مي فرمايند: «من كان يؤمن بالله واليوم الآخر فلا يؤذ جاره ومن كان يؤمن بالله واليوم الآخر فليكرم ضيفه و من كان يؤمن بالله واليوم الآخر فليقل خيرا أو ليصمت» صحيح بخاري/5672، صحيح مسلم/47، سنن ابي داوود/5154، مسند احمد/7615
(هر كس به الله و رو ز آخرت ايمان دارد همسايه اش را آزار ندهد، و هر كس به الله و روز آخرت ايمان دارد، مهمانش را گرامي بدارد، و هر كس به الله و روز آخرت ايمان دارد سخن نيكو بگويد و يا خموشي گزيند).
در ضمن توصيه هايی كه حضرت ابوبكر صديق رضي الله عنه به فرماندهان جبهات داشتند، آمده است: وقتي يزيد بن ابوسفيان را به سوي شام مي فرستند به وي اين گونه توصيه و نصيحت مي نمايند: «و اذا وعظتهم فاوجز فان كثير الكلام ينسي بعضه بعضا» (دكتور علي محمد صلابي، معاوية بن ابي سفيان رضي الله عنه شخصيته و عصره، ص/28).
(هرگاه به لشكريانت موعظه مي نمودي موجز و مختصر نما؛ زيرا سخن گفتن زياد برخي برخ ديگر از ياد مي برد).
از امير مؤمنان عمر بن خطاب رضي الله عنه سخن زيباي نقل شده است كه مي فرمايد:
«من كثر كلامه كثر سقطه ومن كثر سقطه كثرت ذنوبه ومن كثرت ذنوبه كانت النار أولى به» (ابن رجب حنبلي، جامع العلوم والحكم، 1/135)
»هركس سخن زياد بگويد لغزش هايش زياد مي شود و هر كس لغزش هايش زياد شد، گناهانش فزوني مي يابد و كسي كه گناهانش فزوني يافت، آتش جهنم برايش سزاوار تر است«.
امام نووي (رحمت الله عليه) در اين زمينه راه كار جالبي دارد:
(اين را بدان كه بر هر مكلف لازم است تا زبانش را از تمام سخنان محفوظ دارد [به هيچ صورت سخن نگويد] مگر آن سخني كه مصلحتي آشكار در پي داشته باشد و هرگاه متوجه شد كه سخن گفتن و نگفتن در بهره مندي از مصلحت و عدم آن مساوي است، سنت اين است كه زبان به كام در كشد؛ زيرا در مواردي سخن مباح، انسان را به طرف حرام و يا مكروه مي كشاند، و اين گونه معمولاً زياد هم اتفاق مي افتد، با سالم ماندن هيچ چيزي برابري نمي كند) (فتحي يكن، ماذا يعني انتمائي للاسلام، ص/32).
حضرت لقمان حكيم براي فرزندش مي گويد: «فرزندم، گنگ عاقل باش اما سخنور نادان مباش» (حلية الاولياء/6/6).
امام محمد سخاوي مي گويد: «من صمت نجا من كثر كلامه كثر سقطه إن كان الكلام من فضة فالصمت من ذهب» (المقاصد الحسنة للسخاوي باب الادب).
»هر كس سكوت را اختيار نمايد نجات مي يابد، كسي كه سخنش زياد شود اشتباهاتش زياد مي شود، اگر سخن گفتن به نقره بماند سكوت نمودن به طلا مي ماند«.
اگر به فرمايشات فوق دقت نماييم و سري به زنده گي افراد جامعه ي خود بزنيم و كوتاه مقايسه ي داشته باشيم در اغلب موارد متوجه تفاوت اساسي ميان اين توصيه ها و آن حالات عملي خواهيم شد؛ زيرا به طور معمول وقتي دو فرد كنار هم قرار مي گيريم حتمي چيزي براي گفتن بايد داشته باشيم و اگر چيزي براي گفتن نداشته باشيم از وضعيت آب و هوا مي گوييم خيلي گرم شده، زياد سرد شده و… و اگر كسي را ساكت و آرام ببينيم دل مان برايش سوخته و به زبان حال و گاه هم به زبان قال مي گوييم بيچاره سخن گفتن بلد نيست و تلاش مي نماييم در حد توان سكوتش را شكسته و به سخنش آوريم، بي خبر از آنيم كه قضيه بر عكس است؛ ساكت ماندن عيب نيست پر گويي و سخنان بيهوده گفتن عيب است.
سكوتي كه در اين مقال از آن صحبت به عمل آمد سكوت متفكرانه و انديشمندانه يی است كه فعاليت و عمل را در پي دارد نه تنبلي و ترسويي.
لازم به تذكر است كه مناقشه و گفتگو در موضوعات و مباحث علمي و يا حقيقت را بيان داشتن و سخن حق را به زبان آوردن حسابي جداگانه دارد.
هر فرد مؤمن –اعم از زن و مرد، پير و جوان- اين را هميشه بايد در نظر داشته باشيم كه گاه به كار بردن يك جمله و يا گفتن يك كلمه نا درست سبب رنجش كسي شده و مصيبت هايی را به بار مي آورد كه آن سرش ناپيدا.
چه دلنشين است كه حسن ختام اين بحث، آيه ي مباركه ي قرآن كريم باشد، اميد كه فرد فرد ما آن را الگو و سر مشق زنده گي خود و خانواده ي مان قرار دهيم:
الله متعال مي فرمايد:
(مَا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ)
(ق/18).
»انسان هيچ سخني را بر زبان نمي راند مگر اين كه فرشته اي، مراقب و آماده (براي دريافت و نگارش) آن سخن است«.