علم و اخلاق، دو بال پیشرفت
علم و اخلاق دو روي يك سكه:
دانشمندان اتفاق دارند كه اخلاق، اساس معنوي نهضت و ترقي امت ها بوده و مقياس تطور و پيشرفت و سربلندي آن ها مي باشد و علم اساس مادي نهضت و حركت تمام جوانب زنده گي است؛ لذا علم به تنهايي سعادت بشر را تضمين کرده نمي تواند مگر اين كه با اخلاق همراه باشد. هرگز امت ما به رشد و شكوفايي نمي رسد مگر همراه اين دو وجيبه، خوبي ها را در جامعه پيشكش كنيم و سعادت و آرامش را به جهانيان به ارمغان آوريم.
آن گاه كه امت ما بين علم و اخلاق پيوند ناگسستني ايجاد نمود، بين امت ها در عزت و سر بلندي به سر مي برديم.
آن گاه كه علم و اخلاق توأم بودند، پيشرفت و ترقي وجود داشت و تاريخ بشري مانند تمدن بزرگ ما را به ياد ندارد. آن تمدني كه اساس و زير بناي آن علم و اخلاق حسنه بود كه از اسلام و پيام هاي آسماني سر چشمه مي گرفت؛ چنانچه رسول الله صلی الله عليه وسلم مي فرمايد:
(إنما بعثت لاتمم مكارم الاخلاق) )مسند احمد)
»براي به كمال رسانیدن اخلاق فاضله مبعوث شدم«.
امروز امت ما باید در تمام ميدان هاي علمي، ادبي، اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي، ورزشي، هنري و تحقيقي ابتكار كرده و امتياز خود را از ديگر امت ها ثابت سازند؛ چون فراخواني به سوي علم ارزش جایگاه بس بزرگي دارد. الله تعالی مي فرمايد:
(يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ) (مجادله/11)
»الله به كساني از شما كه ايمان آوردهاند و بهره از علم دارند، درجات بزرگي ميبخشد. الله به اعمال شما آگاه است«.
رسول الله صلی الله عليه وسلم مي فرمايند: »طلب علم بر هر مسلماني فرض است«. (سنن ابن ماجه-224)
و نيز مي فرمايند: »كسي كه به طلب علم راهي را بپيمايد الله متعال راه رسيدن به بهشت را برايش آســان مي گرداند«. (صحیح-المسلم)
علمی سبب تمدن و سازنده گي مي گردد كه بر مبناي اخلاق به دست آمده باشد.
الله متعال مي فرمايد:
(أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَم مَّنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَىَ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ) (توبه/109)
»آيا كسي كه شالوده ی آن (مسجد) را بر پايه ی تقوا و پرهيز از (مخالفت فرمان) الله و (جلب) خوشنودي (او) بنياد نهاده است، (كارش) بهتر است يا كسي كه شالوده ی آن را بر لبه ی پرتگاه شكافته و فرو تپيدهاي بنياد نهاده است و (هر آن با فرو ريختن خود) او را به آتش دوزخ فرو مياندازد؟ الله مردمان ستمپيشه را (به چيزي كه خير و صلاح ايشان در آن باشد) هدايت نميكند«.
علم و اخلاق دو بال تمدن ما:
ما امت » اقرأ« هستيم كه علم دستور نخستين آن است: (اقرأ باسم ربك الـذي خلق ) و نوشتــن دستــور دومــي مي باشد (والقلم و مايسطرون ) و اخلاق دستور تمام كننده ی آن در واقعيـت زنده گــي عمـلي مي باشد.
رسول الله صلی الله عليه وسلم مي فرمايند: (بعثت لاتمم مكارم الاخلاق) (مستدرک حاکم، تصحیح ذهبی)
به اين معني كه اصول و اساسات اخلاقي زير بناي تمام پيام هاي آسماني مي باشد؛ لهذا رسول الله فرمودند تا» به اتمام برسانم« بناءً علم و اخلاق دو بال پيروزي امت گذشته ماست و اگر كسي به علم منهاي اخلاق راضي شود در واقع خود را به نابودي حتمي كشانده و كسي كه اخلاق را بدون علم بخواهد از زنده گي و تمدن عقب مي ماند و امت ما كه الله متعال آن را به حيث بهترين امت براي مردم بر انگيخته، نابود نشده و از زنده گي غافل نمي ماند؛ چون ايمان داري شان به الله تعالی قوي است:
(كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْراً لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ ) (آل عمران/ 110)
»شما (اي پيروان محمّد) بهترين امّتي هستيد كه به سود انسان ها آفريده شدهايد (مادام كه) امر به معروف و نهي از منكر مينمایيد و به الله ايمان داريد و اگر اهل كتاب (مثل شما به چنين برنامه و آیين درخشاني) ايمان بياورند، براي ايشان بهتر است (از باور و آیيني كه برآنند. ولي تنها عدّه ی كمي) از آنان با ايمانند و بيشتر ايشان فاسق (و خارج از حدود ايمان و وظایف آن) هستند«.
دو بال سازنده ي تمدن سالم:
تمدن سازنده و سالم نيز دو بال نياز دارد: بال روحي و بال مادي، تمدني كه به اخلاق بي توجه بوده و به اوج پشرفت مادي برسد، ارزشي ندارد و نمي تواند به قله هاي سعادت پرواز كند.
امروزه براي ما كه تمام اسباب ترقي و پيشرفت نزد ماست، معقول نيست كه راه را گم كنيم؟
انديشمندان اسباب عقب ماني امت ها را اين گونه بر می شمارند: دوري از الله متعال، گسترش اختلاف ذات البيني، فراگيري جهل، شيوع علم ناقص، خشنودي به فساد اخلاقي، عدم پایبندی به شريعت الهي و عدم استقبال از پيشرفت هاي علمي.
پايه هاي پيروزي نهضت علمي و اخلاقي:
بهره گيري از قرآن و سنت در بناي پروژه ی نهضت: قرآن كريم با هداياتش نشانه هاي حركت و عوامل پيشرفت را ترسيم مي كند و سنت رسول اكرم صلی الله عليه وسلم الگوي است كه علامه هاي تغيير و خيزش را ترسيم نموده است، آن علامه هايی كه انسان به وسيله ی آنان مي تواند مشكلات خويش را علاج نموده و مسير درست حركت و فعاليت در روي زمين را بپيمايد. توسط سيرت پيامبر صلی الله عليه وسلم ، امت به اساسات و عوامل نهضت آشنا شده و اسباب ضعف را كشف نموده و با منهج صحيح قيادت بشريت را به سوي ساحل امان رهنمــون می شود و نيز نعمت هاي الله تعالی و ثروت هايی را كه به بشريت و به خصـوص بنده گان صالحش عنايت نموده، مي شناساند.
ايجاد هماهنگي بين حقايق قرآني و سنن هستي: قرآن و هستي دو كتابي اند كه حكمت خلقت عالم را تفسير نموده و مقصد الله متعال را در سپردن امانت خلافت به انسان تبیین مي نمايند؛ آيات نوشته شده و آيات پراگنده شده از يك منبع اند و فراخــوان صريحــي مي باشند به سوي تسخير امكانات هستي در راه تحقق نهضت علمي مادي؛ چون الله متعال امور تكويني را بيهوده تشريع نكرده بلكه آن را به گونه یی دستور داده كه به تغيير حالات مردم دگرگون نمي شود. لذا سقوط و صعود امت ها از اكتشاف سنن كوني كه الله تعالی در ميدان هاي مختلف زنده گي جاري ساخته، بيرون نيست.
اصلاح انسان و برنامه آموزشي: انسان از بزرگ ترين ثروت هاست، اگر برنامه ی آموزشي دقيقي در خدمت انســان قرار گيــرد و تمام دست آوردهاي علمي جديد و تطورات علمي نوين را در اختيار او قرار دهد؛ درين صورت مي تواند از عقول فرزندان خويش بهره گيرد تا دانش دوستان به سرزمين هاي دور از وطن مهاجر نشوند.
تسخير علم براي خدمت بشريت:
اين چيزي است اسلام از آن به علم نافع تعبیر می نماید، اين قاعده تأسيس نهضت عموم امت-هاست. ما امروز خيلي نيازمنديم كه در تمام ميدان ها علم نافع را بجوييم، آن علمي كه از يك طرف موجب خشيت از الله متعال شده و از جانب ديگر منافع جهان هستي را به تمام اقشار مردم هديه نمايد.
كشف گنج ها و ثروت هايی كه در اعماق سرزمين هاي امت ما پنهان شده است، همان گونه که دانشمندان امت ما مانند رازي، زمخشري، ابن هيثم، ابن خلدون، ابن سينا، البيروني و… آناني كه در ميدان هاي طب، رياضي، جغرافيا، فزيك و هندسه درخشيدند و در ميدان دين و اساسات اخلاقي نيز سر آمد روزگار شان بودند، در این راه گام برداشتند و خدمات شایانی ارائه داند.
با همت و اميد، نهضت خويش را متحقق مي سازيم:
موانعي كه بين ما و نهضت علمي و اخلاقي ما حايل شده، زياد اند. برخي عوامل خارجي اند مانند: تقليد، دنباله روي و جهل؛ و برخي داخلي اند مانند: استبداد، هرج و مرج و نا اميدي. اما همه ی اين عوامل را قوت، همت، نيك فالي، اميد، آگاهي اجتهادي از پروژه ی نهضت، ابراز نيرومندي اخلاقي امت در سر گيري زنده گي اسلامي و سعاتمندي جهانيان؛ نابود مي سازد.
امام شهيد حسن البناء(رحمه الله) در خصوص اين دو ستون (علم و اخلاق) پروژه ی اسلامي مي گويد: »امت اسلامي به علم نيازمند است تا به اختراعات و اكتشافات دسـت يابد و اسلام علم را فريضه یی از فرايض اسلامي قرار داده است و قرآن بين علم دنيا و علم دين فرقي قايل نشده؛ بلكه به هر دو توصيه كرده و تمام علوم هستي را در يك آيه جمع نموده و به آن تشويق كرده است و علم را وسيله ی خشيت و راه معرفت قرار داده است:
(أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ ثَمَرَاتٍ مُّخْتَلِفاً أَلْوَانُهَا وَمِنَ الْجِبَالِ جُدَدٌ بِيضٌ وَحُمْرٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهَا وَغَرَابِيبُ سُودٌ )(فاطر/27)
»(اي عاقل!) مگر نميبيني كه الله از آسمان آب سودمندي را ميباراند و با آن محصولات گوناگون و ميوههاي رنگارنگ را به وجود ميآورد؟ (و مگر نميبيني كه) كوهها خطوط و جادههایي است (كه بر سطح زمين كشيده شده است. خطوط و جادههایي) كه برخي ها سفيد و برخي ها سرخ و بعضي ها سياه پر رنگ است، و هر يك از آن ها به رنگ هاي مختلفي و در طرح هاي متفاوتي (با دست تقدير پروردگار، بر چهره ی زمين ترسيم گشته) است«.
الله متعال درين آيه به فلك و علم نجوم، ارتباط آسمان به زمين، نباتات و عجايب و غرايب آن ها، علم جيولوجي و طبقه هاي زمين و ادوار و دگرگوني هــاي آن اشـــاره نموده است. و نيز مي فرمايد:
(وَمِنَ النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ كَذَلِكَ إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ ) (فاطر/28)
»انسان ها و جنبنده گان و چهارپايان نيز كاملاً داراي رنگ هاي مختلفي بوده و متفاوت اند. (اين نشانههاي بزرگ آفرينش، بيش از همه توجّه خردمندان و فرزانه گان را به خود جلب ميكند، و اين است كه) تنها بنده گان دانا و دانشمند، از الله، ترس آميخته با تعظيم دارند. قطعاً الله توانا و چيره (در كار جهان آرایي است) و بس آمرزگار (براي بنده گان توبهكار و اميدوار به الطاف كردگاري) است«.
الله متعال درين آيه به بيان علم بيولوژي و حيوان شناسي با تمام اقسام آن از انسان و حشرات و چهارپايان پراخته و در اخير خشيت و ترس از خود را ويژه ی علماء و دانشمندان قلمداد كرده است.
سپس امام شهيد از ستون اخلاق مي گويد: »امت مترقي، خيلي محتاج اخلاق است؛ اخلاق نيكو، نيرومند، متين و نفس بزرگ و عالي؛ چون امت اسلامي در عصر جديد به قضايايي بر مي خورد كه بدون اخلاق قوي و سر چشمه گرفته از ايمان عميق، ثبات پايدار، قرباني دادن فراوان، تحمـل پذيري اساسي آزادي كامل عقلي؛ آن ها را تحليل نمي تواند. امت مسلمه بايد اين صفات را داشته باشد تا به ابداع و ابتكار دست يازد. اسلام است كه چنين شخصيت كاملي را سروسامان مي دهد، اسلامي كه اصلاح نفس و تزكيه ی آن را اساس رستگاري مي داند.
(قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا ) (شمس/9- 10)
»(قسم به همه ی اين ها!) كسي رستگار و كامياب ميگردد كه نفس خويشتن را ( با انجام طاعات و عبادات ، و ترك معاصي و منهيّات) پاكيزه دارد و بپيرايد (و آن را با هويدا ساختن هويّت انساني رشد دهد و بالا برد). و كسي نااميد و ناكام ميگردد كه نفس خويشتن (و فضایل و مزاياي انسانيّت خود را در ميان كفر و شرك و معصيت) پنهان بدارد و بپوشاند، و (به معاصي) بيالايد«.
الله متعال تغيير امور امت ها را وابسته به تغيير اخلاق و اصلاح نفس به حساب مي آورد:
(إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ ) (رعد/11)
»الله حال و وضع هيچ قوم و ملّتي را تغيير نميدهد (و ايشان را از بدبختي به خوشبختي، از ناداني به دانایي، از ذلّت به عزّت، از نوكري به سروري، و… و بالعكس نميكشاند) مگر اين كه آنان احوال خود را تغيير دهند)«.
الله تعالی همه ی ما و به خصوص دانشمندان و دانش جويان را توفيق دهد تا براي شكوفايي سرزمين هاي خويش، كمر همت ببنديم و سر بلندي اسلام را نسبت به همه ی امت ها و ملت ها و دولت ها ثابت سازيم.
نوشته: محمد بديع مرشد عام اخوان المسلمين
ترجمه: عبدالخالق احسان