حکم زنا و نکاح با زن زناکار؟

خداوند در سوره نور ميفرمايد: ” الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِئَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآَخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (2) الزَّانِي لَا يَنْكِحُ إلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا يَنْكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَحُرِّمَ ذَلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ (3)

حکم زنا و جزای زناکار

به اين معنى كه «زن‌ و مرد زناكار» كه‌ هنوز ازدواج‌ نكرده‌اند ؛ «به‌ هريك‌ از آنان‌ صد تازيانه بزنيد» يعني: حكم‌ زن‌ و مرد زناكاري‌ كه‌ قبل‌ از ازدواج‌ مرتكب‌ اين‌ عمل‌ شده‌ باشند، زدن‌ صد تازيانه‌ به‌ هريك‌ از آنان‌ است‌.
زدن‌ صد تازيانه‌، حد زناي‌ مرد آزاد بالغ‌ بكر (غيرمتأهل) و زن‌ زناكار آزاد بالغ‌ غيرشوهردار است‌، البته‌ در سنت‌ رسول‌اكرم‌ ص افزون‌ بر زدن‌ صد تازيانه‌، تبعيد يك‌ سال‌ هم‌ ثابت‌ شده‌ است‌، هرچند اين‌ حكم‌ ميان‌ فقها اتفاقي‌ نيست‌. اما مرد و زني‌ كه‌ آزاد و متأهل‌ باشند، يعني‌ با نكاح‌ صحيح ‌ازدواج‌ كرده‌ باشند و ميان‌ آنها مقاربت‌ هم‌ انجام‌ گرفته‌ باشد ـ هرچند يك‌ بار ـ ومرتكب‌ زنا گردند، حد آنها بنا بر سنت‌ صحيح‌ متواتر، رجم‌ (سنگسار) است‌ وفقها بر اين‌ حكم‌ اتفاق‌ نظر دارند. همچنين‌ اتفاق‌ نظر دارند بر اين‌كه‌ حد زناي‌ مرد و زن‌ متأهل‌ برده‌ كه‌ آزاد نيستند، فقط زدن‌ تازيانه‌ است‌ زيرا در بردگان‌ سنگساري ‌نيست‌. اما در خصوص‌ حد زناي‌ بكر (مرد و زن‌ غيرمتأهل)، احناف‌ با عمل‌ به ‌صريح‌ آيه‌ فقط به‌ تازيانه‌ حكم‌ مي‌كنند نه‌ به‌ تبعيد يك‌ سال‌ ولي‌ جمهور فقها (مالك‌، شافعي‌، احمدحنبل) برآنند كه‌ حد زناي‌ مرد بكر، صد تازيانه‌ به‌ اضافه ‌تبعيد يك‌ سال‌ از محل‌ اقامتش‌ مي‌باشد و حد اقل‌ مسافت‌ اين‌ تبعيد نزد شافعي‌ها وحنبلي‌ها، مسافت‌ كوتاه‌ كردن‌ نماز يعني‌ مقدار (89) كيلومتر است‌. اما نزد مالكي‌ها، مرد بكر در همان‌ سرزميني‌ كه‌ تبعيد شده‌، زنداني‌ نيز مي‌شود ولي‌ زن‌ بكر زناكار به‌ اتفاق‌ فقها تبعيد نمي‌شود تا مبادا بار ديگر در تبعيدگاه‌ به‌ آفت‌ زنا مبتلا گردد.

دليل‌ اين‌كه‌ آيه‌ كريمه‌، زن‌ زناكار را بر مرد زناكار مقدم‌ گردانيد، اين‌ است‌ كه‌ انگيزه‌ زنا در اغلب‌ احوال‌ از زن‌ بروز مي‌كند زيرا اوست‌ كه‌ با چهره‌نمايي‌ها وعشوه‌گريهاي‌ فريبنده‌ براي‌ مرد با روشهاي‌ گوناگون‌، اورا به‌ عمل‌ حرام‌ تحريك‌ مي‌نمايد. دليل‌ ديگر تقدم‌ ذكر وي‌ اين‌ است‌ كه‌ مفسده‌ زنا و ننگ‌ و بدنامي‌ آن‌، در زن‌ بيشتر از مرد است‌.
احناف‌ و حنبلي‌ها برآنند كه‌ بايد تمام‌ حدودالهي‌ در محضر مردم‌ برپا داشته ‌شود زيرا هدف‌ از اقامه‌ حدود، هشدار دادن‌ به‌ مردم‌ و بازداشتن‌ آنها از ارتكاب‌ چنان‌ اعمالي‌ است‌

اما ابزار زدن‌ تازيانه:

علما اتفاق‌ نظر دارند بر اين‌كه‌ تازيانه‌ زدن‌ زناكاران‌ با چوبي‌ واجب‌ است‌ كه‌ هنوز ميوه‌ نداده‌ نباشد و آن‌ تازيانه‌اي‌ است‌ متوسط كه‌ نه ‌بسيار سخت‌ و ضخيم‌ است‌ و نه‌ نرم‌ و لطيف‌. البته‌ چگونگي‌ تازيانه‌ زدن‌ در همه‌ حدود يكسان‌ است‌. اما احناف‌ برآنند كه: تازيانه‌ زدن‌ در تعزير نسبت‌ به‌ تازيانه‌ زدن‌ در حدود شديدتر است‌ تازيانه‌ زدن‌ در حد زنا، از تازيانه‌ زدن‌ در حد شراب‌ شديدتر است‌ و تازيانه‌ زدن‌ در حد شراب‌، از تازيانه‌ زدن‌ در حد قذف‌ (بهتان) شديدتر است‌. حكم‌ ديگر دراين‌ مورد اين‌ است‌ كه‌ مرد به‌ حالت‌ ايستاده‌ تازيانه‌ زده‌ مي‌شود و زن‌ به‌ حالت‌ نشسته‌.
خطاب‌ اين‌ آيه‌ به‌ اتفاق‌ مذاهب‌، متوجه‌ زمامداران‌ جامعه‌ اسلامي‌ و جانشينان ‌ايشان‌ مي‌باشد. به‌ قولي: خطاب‌ متوجه‌ تمام‌ مسلمين‌ است‌ و حاكم‌ مسلمان ‌نمايندگي‌ آنان‌ را بر عهده‌ دارد.
مرد زناكار جز با زن‌ زناكار يا زن‌ مشركي‌ ازدواج‌ نمي‌كند و زن‌ زناكار را جز مرد زناكار يا مشركي‌ به‌ زني‌ نمي‌گيرد يعني: غالب‌ زناكاران‌ ـ چه‌ مرد و چه‌ زن‌ ـ چنين ‌گرايشي‌ دارند كه‌ يكي‌ از آنان‌ جز به‌ ازدواج‌ با زناكاري‌ همانند خود رغبت ‌نمي‌كند. در اين‌ آيه‌ ـ به‌ عكس‌ آيه‌ قبل‌ ـ مرد بر زن‌ مقدم‌ ذكر شد زيرا در اينجا سياق‌ به‌ نكاح‌ ارتباط دارد و در نكاح‌ مرد اصل‌ است‌ زيرا اوست‌ كه‌ خواستگاري‌ را آغاز مي‌كند.

نكاح با زن زنا کار

هدف‌ آيه‌ كريمه‌ ـ بعد از هشدار دادن‌ مؤمنان‌ از ارتكاب‌ زنا ـ بازداشتنشان‌ از ازدواج‌ با زناكاران‌ است‌ و اين‌ راجح‌ترين‌ اقوال‌ در تفسير آيه‌ كريمه‌ مي‌باشد «و اين‌ امر» يعني: ازدواج‌ با زناكاران‌ و مشركان‌ «بر مؤمنان‌ حرام‌ شده‌ است‌» زيرا ازدواج‌ با آنان‌، شبيه‌ساختن‌ خويش‌ به‌ فاسقان‌ و پيش‌افگندن‌ خويش‌ در معرض ‌تهمت‌ ديگران‌ است‌ چنان‌كه‌ اين‌ احتمال‌ نيز وجود دارد كه‌ در اثر اين‌ پيوند، فرزندي‌ بر بساط مرد به‌ دنيا آيد كه‌ از نطفه‌ وي‌ نيست‌ لذا براي‌ مرد مسلمان‌ پاكدامن‌ روا نيست‌ تا با زن‌ ناپاكي‌ ازدواج‌ كند درحالي‌كه‌ به‌ بي‌ عفتي‌ وي‌ آگاهي‌ دارد چنان‌كه‌ براي‌ زن‌ پاكدامن‌ نيز روا نيست‌ تا در عين‌ آگاهي‌ از فاسق‌ بودن‌ مردي ‌با وي‌ ازدواج‌ نمايد.

اما در رأي‌ اكثر علما، حكم‌ اين‌ آيه‌ با (آيه ‌32) از همين‌ سوره: ﴿و انکحوا الایامى منکم﴾ منسوخ‌ است‌، بدين‌ جهت‌ احناف‌ گفته‌اند: مرد زناكار، مي‌تواند با زني‌ ازدواج‌ كند كه‌ با وي‌ زنا كرده ‌است‌ چنان‌كه‌ ديگران‌ نيز مي‌توانند با او ازدواج‌ نمايند
اما در مورد حكم تكرار زنا با يك زن چند بار، و يا زنا با چند زن و چند بار، اگر زنا بر آن شخص ثابت شود و يا اعتراف كند فقط يكبار حد بر او اجرا ميشود و در اين مسئله علماء اتفاق نظر دارند، ولى اگر حد اجرا شد و دوباره زنا كرد، حد دوباره اجرا خواهد شد.

Atomic Habits

Editorial Team

د واسع ویب د لیکوالۍ او خپرونکي ټیم لخوا. که مطالب مو خوښ شوي وي، له نورو سره یې هم شریکه کړئ. تاسو هم کولی شئ خپلې لیکنې د خپرولو لپاره موږ ته راولېږئ. #مننه_چې_یاستئ

خپل نظر مو دلته ولیکئ

Atomic Habits
Back to top button
واسع ویب