پيام سيرت البنى صلى الله عليه وسلم

اگربه ترتيب منطقى درمورد اين موضوع صحبت شود، اولين سوالى که مطرح مى گردد اين است که چرا پيام سيرت يک نبى و پيامبر؟ چرا پيام کسى ديگرى نه؟ و در بين انبياء چرا تنها بنام سيرت سيدنا محمد رسول الله صلى الله عليه وسلم چرا پيامى ازسيرت ساير انبياء وپيشوايان سايرمذاهب نه؟
بحث روى اين سوال درآغاز به اين دليل هم ضرورى است تا ذهن ما در اين رابطه ،   کاملاً  مطمين گردد که ما از زنده گى و سيرت هيچ رهنمايى ازعهد قديم وجديد  نمى توانيم هدايت حاصل نماييم،  بلکه تنها و تنها از سيرت و زندگى  يک نبى وپيامبرمى توانيم هدايت حاصل نماييم. ما اززنده گى وسيرت هيچ نبى وپيامبرديگرى نمى توانيم هدايت کامل بدست بياوريم، بلکه تنهااززنده گى وسيرت محمدرسول الله صلى الله عليه وسلم مى توانيم هدايت کاملى را بدست بياوريم که ما هم اکنون به آن محتاج داريم.

ضرورت به هدايت خداوندى:

حقيقت انکار ناپذيريست که سر چشمه و منبع علم ذات خداوند متعال است که اين کاينات را پيدا نموده است،  جزذات خداوند متعال کسى ديگرى در مورد حقايق کاينات، و فطرت انسانى و حقيقت آن علم ندارد تنها ذات خالق و پيدا کننده بشريت است که مى تواند مخلوق خود را بشناسد. و مخلوق اگر چيزى مى داند ازگفتارخالق خود مى داند. ونزد خود مخلوق وسيله اى وجود ندارد که بتواند با آن حقيقت را درک نمايد. در اين موضوع فرق بين دو چيز را بايد به خوبى درک نمود. تا مباحث با هم خلط نه گردند، يک مقدار چيزها آن اند که شما مى توانيد آن را احساس کنيد، و معلومات حاصل شده توسط آن را به کمک فکر، استدلال   مشاهدات  و تجربات خود مرتب نموده، به نتايج  جديدى در آن مورد دست يابيد،وضرورتى براى  نازل شدن تعاليمى از بالا در مورد آن  ديده نمى شود.

حال اين امر مربوط به دايره تدبر، غور جستجو تحقيق و اکشاف شما مى گردد، اين امر به شما واگذار شده تا اشياى موجود در اطراف خود را جستجو نموده،  نيروهاى کارکن را در آن نشاندهى کنيد، قوانين کارفرما درآن را بدانيد، ودرراستاى ترقى وپيشرفت گام برداريد،گرچند دراين معامله نيزخالق شما همکارى با شما را ترک نه نموده، درطول تاريخ به شکل غير محسوس وبا يک تدريج شما را با دنياى خلق نموده خود آشناو متعارف مى سازد، در وازه هاى جديدى از واقعيت ها  را براى شما باز مى کند.

گاه نا گاه سخنى را با يک روش الها مى به  يکى ازانسانها رامى آموزاند که وى توسط آن چيز جديدى را ايجاد نموده يا قانون جديدى را در يافت مى نمايد، ولى به هرحال اين همه دردايره علم انسانى مى آيد که جهت آن ضرورتى براى ارسال نبى و کتابى  ديده نمى شود. و معلوماتى که در اين دايره مطلوب است، ذرايع و وسايل آن را براى انسان فراهم نموده است.
اشياى ديگرى آن اند که از حواس ما بالاتر اند، چيز هاى که ما به هيچ صورتى نمى توانيم آن را درک کنيم. نه آن را مى توانيم اندازه کنيم، و نه مى توانيم با استعمال وسيله اى  از وسايل  علم خويش آن را بدانيم و معلوم کنيم، اگر فلسفى ها و ساينس دانان در مورد اين اشياء نظرى مى دهند، اين نظريات فقط و فقط مبتنى  برقياس اند، که نمى توان آن را علم ناميد.

و اين حقايق اخير (Ultimate Relit ) چيزهاى اند که حتى افکار و نظريات استدلالى مطر ح شده در اين مورد را آنها يى هم يقينى نمى دانند، که آن را مطرح نموده اند. اگر اين افراد حدود علم خود را بدانند، نه خود مى توانند بر آن ايمان بياورند و نه هم کسى ديگرى را مى توانند بسوى آن دعوت نمايند.

Advertisement | Why Ads? | Advertise here

پوهنتون چینل

پوهنتون چینل درسره سبسکرایب او شریک کړئ

سبسکرایب Subscribe


Editorial Team

د واسع ویب د لیکوالۍ او خپرونکي ټیم لخوا. که مطالب مو خوښ شوي وي، له نورو سره یې هم شریکه کړئ. تاسو هم کولی شئ خپلې لیکنې د خپرولو لپاره موږ ته راولېږئ. #مننه_چې_یاستئ

خپل نظر مو دلته ولیکئ

wasiclinic.com
Back to top button
واسع ویب