صبر و شكيبايي در قران
ایمان را دو ستون است یکی صبر و دگرش شکر، از اینرو سزاوار است که مومن آنها را بشناسد و بر آنها تکیه کند و حرکت خود را بهسوی پروردگار در میان این دو ادامه بدهد! تنها با دو بال صبر و شکر میتوان به آسمان معنویت پرواز کرد بهویژه صبر که در این نوشته میخواهیم این گوهر گرانبها را درگوهرستان قرآن جستجو کنیم.
نوشتهي: محمد بن عبدالعزيز الخضيري
ترجمه و تصرف: عبدالقدير صالحي
سخن از صبر آنهم در زبان قرآن بسیار شگفت انگیز است و شیرین و در مسیر حرکت بهسوی الله، اسپرهواری است که واژگون نمیشود، شمشیری است که پیوسته برش دارد، حصاری است که منهدم نمیگردد و لشکری است که هرگز شکست نمیخورد.
آری! پیروزی با صبراست؛ با همین سلاح است که بعد از هر تنگنا گشایش، و بعداز هر سختی آسانی رخ میدهد و سلاح صبر بیش از هر سلاح و لشکر، صاحب خود را یاری میرساند!
الف. تعريف: صبردرلغت به معنی حبس کردن نفس و حفظ کردن و خود داری کردن. من صابر هستم یعنی نفسم را حبس میکنم و مانع نفسم میشوم.. نفسم را در فرمانبری حبس میکنم یعنی بر انجام طاعات مداومت میورزم. نفسم را در برابر گناهان حبس میکنم یعنی دروازهي گناهان و معصیتها را میبندم. الله تعالى میفرماید:
)واصبر نفسك مع الذين يدعون ربهم بالغداة والعشي(
یعنی نفس خود را به همراهی با دعا کننده گان و ذاکران الله وادار کن.
در اصطلاح وادار کردن نفس بر انجام عمل و یا ترک عمل فقط بهخاطر رضای الله. پروردگار متعال میفرماید: )والذين صبروا ابتغاء وجه ربهم(. «کسانیکه صبر پیشه کردند فقط بهخاطر پروردگار خویش»
انواع صبر: انسان در مسیر زندهگی خویش به سه نوع صبر ضرورت دارد و در قرآن کریم نیز به هر سه نوع آن اشاره شده است که عبارت اند از:
1. صبر بر طاعت الله: یعنی مقاومت و پایداری دربرابر همه کششهای نفسی و شیطانی وتلاش بیامان برای نیکو انجام دادن عبادت پروردگار و سایر وظایف و رسالتهای انسانی.
2. صبر در برابرمعصيت الله: یعنی نگاه داشتن نفس از فرو افتادن در لجنزار معصیت و نافرمانی پروردگار و دست رد زدن بر سینهي شیطان و فریبکاران پنهان و آشکار و دامن خویش را پیوسته پاک نگه داشتن.
3. صبر در برابر حوادث دردناک زندهگی: یعنی پی بردن به این حقیقت که بساط زندهگی یک طرفش غم و طرف دیگرش شادی است، و انسان باید هنگام مصیبت امید خود را از دست ندهد و خود را تسلیم پروردگارش کند و به آنچه او خواسته راضی باشد و این است نوع سوم صبر که در قرآن کریم نیز از آن فراوان سخن رفته است.
ناگفته نماند که انگیزهي و سبب صبر در هر سه میدان باید رضای پروردگار باشد همانگونه که خود پروردگار گفته است: )ولربك فاصبر(و صبری که بدین انگیزه نباشد نه پاداشی دارد و نه هم ارزشی. و خداوند صرف صابران بهخاطر خویش را در قرآن وصف کرده است و آینده را از آن ایشان دانسته:
)وَالَّذِينَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ( (رعد22)
«و كسانى كه براى طلب خشنودى پروردگارشان شكيبايى كردند و نماز برپا داشتند و از آنچه روزيشان داديم نهان و آشكارا انفاق كردند و بدى را با نيكى مىزدايند ايشان راست فرجام خوش سراى باقى».
ب. اهميت صبر: صبر از بارزترین اخلاق وارد شده در قرآن است که بیش از صد مرتبه در قرآن از آن سخن رفته است بلکه ستون اخلاق اسلامی است که باقی سلوک بر محور آن میچرخد و از صبر سرچشمه میگیرد و به هر یک از صفات نیکو که دقیق شویم اساس و مرکز آن صبر است مثلا عفت درحقیقت همان صبر در برابر کششهای شهوانی است! عزت نفس درحقیقت صبر در برابر خواستههای شکم و مقام محل سکونت و.. است. حفظ اسرار در حقیقت صبر در برابر عدم اظهار سخنانی است که آشکار کردن آن خلاف امانتداری است و یا در شأن انسان و انسانیت نیست و قناعت در حقیقت صبر در مقابل مقدار معيین از نصیب حلال است. و زُهد در حقیقت صبر در برابر زرق و برق دنیاست. و حلم در حقیقت صبر در برابر اسباب غضب و خشم است. وقار صبر در برابر عجله و سبکمغزی است. شجاعت صبر در برابر انگیزههای ترس و فرار از میدان است. عفو در حقیقت همان صبر در برابر انگیزههای انتقامجویی و تجاوزاست.
جود صبر در برابر انگیزههای بخل و آزمندی است!
این همه از مکارم اخلاق است که انسان را به مقامات عالی میرساند و با صبر همآغوش است مگر اینکه فقط نامهای آنها تغیر کرده و معنا همان صبر است، که بدون صبر این مقامات طی نخواهد شد و انسان عاقل در پی رسم و نام نیست بلکه در پی گوهر معنا، میخواهد خود را بشناسد و جایگاه خویش را باز یابد و رستگاری را نصيب شود البته در پناه صبر زیرا قرآنکریم رستگاری را در آغوش صبر آنداخته است:
)وَجَزَاهُمْ بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرًا( (انسان12)
«و به [پاس] آنكه صبر كردند بهشت و [لباس] ابرشمين پاداششان داد»
)أُولَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلَامًا( (الفرقان75)
«اينانند كه به پاس آنكه صبر كردند غرفه[هاى بهشت را] پاداش خواهند يافت و در آنجا با سلام و درود مواجه خواهند شد»
)سَلَامٌ عَلَيْكُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَىالدَّارِ( (الرعد24)
«ملائکه [به آنان مىگويند] درود بر شما به [پاداش] آنچه صبر كرديد راستى چه نيكوست فرجام آن سراى».
این همه توجه و اهتمام قرآن کریم به صبر به این بر میگردد که تضمین کنندهي رستگاری در دنیا و آخرت و از فضایل دست اول، بلکه از ضروریات جدایی ناپذیر زندهگی انسان است. کامیابی واستقرار در دنیا و رستگاری و نجات در آخرت بدون صبر غیر ممکن است. اگر باغبان صبر نکند باغ گلستان نمیشود و اگر دانش آموز صابر نباشد گوهر دانش از کف میدهد و اگر مجاهد از صبر کمک نگیرد سنگر به دشمن خواهد ماند! همان گونه که گفته اند: «هرچند مقصد دور به نظر میرسد مأیوس مشو اگر از صبر یاری بخواهی دروازههای امید را گشوده خواهی یافت!»
أبو طالب مكي میگوید: «آگاه باش که صبر سبب دست یابی بر بهشت و نجات از جهنم است و نشنیدی که راه جنت با خار مشکلات فرش است و مسیر دوزخ با لذتها و شهوات و مومن نیاز دارد که جهت نایل شدن به جنت بر مشکلات صبر کند و در برابر شهوات نیز از سلاح صبر یاری بخواهد تا از آتش جهنم در امان بماند». و میگوید: «بدان که افزایش گناه بندهگان در دو چیز است: قلت صبر در برابر آنچه دوست میدارند و بر آنچه که دوست نمیدارند».
اگر صبر برای همهي مردم ضروری است برای اهل دعوت اسلام و رسالتمندان راه حق ضروریترین سلاح است زیرا ایشان بیش از همه کس در معرض آزمایش و ابتلاء پروردگار قرار دارند
)الم!أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ ! وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ( (عنکبوت1-3)
«الف لام ميم، آيا مردم پنداشتند كه تا گفتند ايمان آورديم رها مىشوند و مورد آزمايش قرار نمىگيرند!؟ به يقين كسانى را كه پيش از اينان بودند آزموديم تا خدا آنان را كه راست گفتهاند از دروغگويان جدا کند».
ومیفرماید:
)أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ( (بقره-214)
«آيا پنداشتيد كه داخل بهشت مىشويد و حال آنكه هنوز مانند آنچه بر [سر] پيشينيان شما آمد بر [سر] شما نيامده است آنان دچار سختى و زيان شدند و به [هول و] تكان درآمدند تا جايى كه پيامبر [خدا] و كسانى كه با وى ايمان آورده بودند گفتند پيروزى خدا كى خواهد بود هشدار كه پيروزى خدا نزديك است».
در این آیه امتحان را یک امر حتمی اعلان میکند می فرماید:
)تُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذًى كَثِيرًا وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ( (آل عمران186). «قطعاً در مالها و جانهايتان آزموده خواهيد شد و از كسانى كه پيش از شما به آنان كتاب داده شده و [نيز] از كسانى كه به شرك گراييدهاند [سخنان دل]آزار بسيارى خواهيد شنيد و[لى] اگر صبر كنيد و پرهيزگارى نماييد اين [ايستادگى] حاكى از عزم استوار [شما] در كارهاست»
در این آیات چند نکته قابل اندیشه است:
اول اینکه کفر کیشان با همه اختلاف شان باز هم در برابر اسلام با هم یک پارچه و یکدست عمل میکنند. دوم اینکه پروردگار در کنار صبر تقوا را نیز بهعنوان سلاح مقاومت معرفی میدارد و تنها به صبر اکتفا نمیکند تا تقوا سبب آن شود که مسلمانان در مقابل دشمن از وسایل پست و غیر انسانی استفاده نکنند و جواب تجاوز را با تجاوز و نسل کشی را با نسل کشی و ویرانی را با ویرانی ندهند زیرا مومنان ارزشهای اخلاقی و انسانییی دارند که پیوسته ایشان را در میدان جنگ و صلح سختی و فراخی جهت میدهد. سوم اینکه از فراوانی سخنان آزار دهنده مانند تهمت، دروغ و انواع شایعات تبلیغاتی سخن میگوید تا مسلمان را از یک جنگ روانی بهعنوان يك حقيقت آگاه بسازد که گاهی ممکن است سبب شکست لشکری بسیار قوی شود و مسلمانان باید این آمادهگی را داشته باشند تا تبليغات و شايعات دشمن سبب تضعیف و شکست فکری و نظامی ایشان نگردد.
اصلاح جوامع انساني يك ضرورت حتمي براي بقاي جهان است و اين ضرورت بدون موجودیت اصلاحگران غیر قابل دسترس است و بدون صبر اصلاحگری در میدان سامان بخشیدن به وضع نا بسامان بشریت باقی نمیماند. بنابراین صبر بزرگترین نیاز اصلاحگران جوامع انسانی است، از اینروی پیامبران (صلوات الله وسلامه عليهم) که نام مبارک شان در صدر فهرست اصلاحگران نگاشته شدهاست شدید ترین نیاز را به سلاح صبر داشتند زیرا اساس کار شان دعوت مردم بهسوی دین خدا و تغییر جامعه بر محور توحید بوده است واین برگزیدهگان خدا به تنهایی با یک یا چند امت طرف بودند؛ تکذیب شدند، تعذیب شدند و تبعید، و مردم از سر دشمنی و عناد جفاهای بر ایشان رواداشتند که در تصور نگنجد و پیامبر (ص) چه زیبا فرمودهاند «أشد الناس بلاءً الأنبياء ثم الأمثل فالأمثل»، شدید ترین مصیبت را پیامبران خواهند چشید و سپس کسانیکه از لحاظ راه و سلوک به پیامبران نزدیک تراند»
به هراندازه که یک ملت، در برابر دعوت جهالت بیشتر بهخرج بدهند و سرکشی کنند گمراه باشند به همان پیمانه نیاز به صبر و خویشتنداری است از همین رهگذر است که بعضی از پیامبران به (أولي العزم) صاحبعزم سترگ توصیف شدهاند مانند نوح(ع) و إبراهيم(ع) و موسى(ع) و عيسى(ع).
اگر در قرآنکریم عمیق اندیشه کنیم روشن میشود که پروردگار، پیامبر گرامی (ص) را فراوان و پیوسته به صبر توصیه میکند و این بدان جهت است که دعوت پیامبر (ص) فراگیر و طرف خطابش همه بشریت میباشند و طبیعی است که دشمنانش نیز فراوان و سلاح شان نیز متنوع و نیاز امام دعوت و رهبر بشریت به صبر بیش از همه انبیاء و هر اصلاحگر دیگری است! حقیقت امر هم چنین شد که پیامبر (ص) با انوع شکنجههای بدنی، روحی، اجتماعی و غیره مواجه شدند و همه را با سلاح صبر و ثبات در نوردیدند، همان صبری که الله در قرآن کریم دوران مکی یعنی عهد ضعف و بلا و مصیبت و تسلط کفر بیست مرتبه از ایشان درخواست کردهاست:
)تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ( (هود49)
«اين (قصه و داستانهاي ملتهاي پيشيني كه تو آنان را نديدهاي) جزو اخبار غيب است كه آن را به تو (اي پيغمبر اسلام!) وحي ميكنيم. نه تو و نه قوم تو پيش از اين، آن را نميدانستيد. پس (در برابر اذيّت و آزار قوم خود) شكيبائي كن (همانگونه كه پيغمبران پيشين در برابر اذيّت و آزار اقوام خود شكيبائي كردند، و بدان) كه سرانجام (كار، برد با شكيبايان و) از آنِ پرهيزگاران است».
)وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ( (النحل127).
«و (اي پيغمبر! تو نيز در برابر مصائب و صحنههاي جانسوزي كه در راه تبليغ رسالت آسماني خواهي ديد) شكيبائي كن و شكيبائي تو (و هركس ديگري) جز در پرتو (لطف رحمان و به ياري و) توفيق يزدان ميسّر نيست. (اگر كافران ايمان نياوردند،) بر آنان اندوهگين مشو و در برابر مكر و نيرنگي كه ميورزند (و توطئههائي كه به راه مياندازند) ناراحت و نگران مباش (و خويشتن را در پناه خدا دار)».
)وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ( (الطور48).
«برابر فرمان پروردگارت، صبر و شكيبائي پيش گير (و با استقامت و شجاعت، پيام آسماني را به گوش انسانها برسان و مترس) كه تو زير نظر ما و تحت حفاظت و رعايت ما هستي. وقتي كه (سحرگاهان از خواب) بلند ميشوي، به تسبيح و تقديس و شكر و سپاس پروردگارت بپرداز».
دقت کنید که پروردگار، پیامبر (ص) را به صبر امر میکند و میفرماید: )واصبر لحكم ربك( «برابر فرمان پروردگارت شکیبا باش» و پروردگار هم جز به حق و عدل فرمان نمیدهد و از جانب دیگر میفرماید که )فإنك بأعيننا( «كه تو زير نظر ما و تحت حفاظت و رعايت ما هستي» و این سخن بیش از حد پیامبر (ص) را اطمینان میبخشد و انس، چنانچه به موسی فرموده است )وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَيْنِي( (طه39) «تاكه تحت نظارت و رعايت من چنانكه بايد پرورش يابي» -سبحان الله– کسیکه در زیر نظر خدا و تحت رعایت ربالعالمین است، هرگز شکست نمیخورد، سست نمیشود و ضایع نمیگردد.
نکتهي لطیف و قابل اندیشهی دیگر اين است كه در کنار فرمان به صبر همزمان الله امر به حمد و تسبیح ميكند، همانگونه که در بیشتر آیات صبر، این نکته به نظر میخورد و حقیقت ایناست که حمد و تسبیح خداوند برای انسان صفا و گرمی روحی میبخشد و صبر را با همه تلخیهایش شیرین میکند و این از رازهای ارزشمندی است که همهي مبتلایان به مصیبت نباید از نظر دور بدارند…!
1- تسبیح گفتن و به پاکی یاد کردن پروردگار درهنگام بلا و مصیبت بدین سبب است تا بنده اطمینان حاصل کند که الله منزه از آن است که بیهوده کاری کند، بلکه همه افعالش از روی حکمت کامل و بلاها نیز از کار های حکیمانهای اوست!
2- اما حمد و سپاس بدین خاطر که خداوند در پی هر محرومیتی عنایتی قرار داده و از پس هر بلایی نعمتی و سزاوار است که خدا را سپاس گفت و شاکر نعمتهایش شد و راز اصلی در امر به حمد و تسبیح بعد از صبر بهطور همزمان در همین است و بس!
ج: حكم صبر: صبر بهطور عموم از واجبات بهشمار میرود ودلایل آن از این قرار است:
أ: اول اینکه الله متعال در آیات بیشماری به آن امر فرمودهاست:
)وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ( (بقره 45) «و از شكيبائي ياري جوئيد».
)يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ((آل عمران آیهي200 )
«اي كسانيكه ايمان آوردهايد! شكيبايي ورزيد و استقامت و پايداري كنيد و (از مرزهاي مملكتخويش) مراقبت بهعمل آوريد و از (خشم) خدا بپرهيزيد، تا اينكه رستگار شويد».
ب: از بیصبری و ترک صحنه به دشمن و خود را بهدست غمها سپردن منع فرموده است:
)يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُواْ زَحْفاً فَلاَ تُوَلُّوهُمُ الأَدْبَارَ( (انفال 15)
«اي مؤمنان! هنگاميكه با انبوه كافران (در ميدان نبرد) رو برو شديد، بدانان پشت نكنيد (و فرار ننمائيد)». و می فرماید:)فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُوْلُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِل لَّهُمْ((احقاف 35). «پس (در برابر اذيّت و آزار كافران) شكيبائي كن، آنگونه كه پيغمبران أُولُواالعزم (در سختيها) شكيبائي كردهاند، و براي (عذاب) آنان شتاب مكن».
ج: سوم اینکه خیر و سعادت دنیا و آخرت را پروردگار بر صبر بنا کرده و محور همه کارهای نیک همانگونه که گذشت صبر است از این روی از واجبات زندهگی اسلامی بهشمار میرود.
بنابر این حکم تفصیلی صبر نظر به هر یک از اموري که به آن تعلق میگیرد فرق میکند مثلاًً صبر بر طاعات و عبادات و صبر در برابر محرمات از جمله فرایض میباشد و صبر بر مستحبات و در برابر مکروهات حکم مستحب را دارد و گاهی هم صبر لازمی و حتمی نمیباشد مثل این سخن پروردگار:
)وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُواْ بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِّلصَّابِرينَ((نحلآيه 126)
)(اي مسلمانان!) هرگاه خواستيد مجازات كنيد (كساني را كه به حقوق شما تعدّي و تجاوز كردهاند)، تنها بدان اندازه مجازات كنيد و كيفر دهيد كه دربارهي شما روا شدهاست (و از حدّ آن فراتر نرويد و برمگذريد) و اگر شكيبائي پيشه ساختيد (و بهخاطر خدا مجازات نكرديد و كيفر نداديد) حتماً شكيبائي براي شكيبايان (حقپرستي چون شما كه از دل فرمان ميبريد و به راهنمائي يزدان گوش فرا ميداريد، در دنيا و آخرت) بهتر خواهد بود».
بنابر قول پروردگار، اگر کسی پاداش بدی را با بدیيي مانند آن بدهد و از حد نگذرد برایش جایز است اما اگر صبر پیشه کند، در دردنیا و آخرت به خیر و خوبی نایل میشود.