آیا کنیز و برده گرفتن حلال است یا حرام؟
سلام و احترامات من را قبول نمایید امیدوارم در لباس صحت ملبس باشید، از انجاییکه شما در مسایل دینی معلومات کافی دارید و همچنان با علمای دین اشنایی زیادتری دارید من به یک سوال برخورده ام و اگر برایم معلومات دهید خرسند میگردم . از چی زمانی در دین اسلام برده داری و خرید کنیز منع شده و ایا این عمل حلال است یا حرام و در این باره کدام حدیث ویا ایت مشخص وجود دارد؟ چرا اکنون این پدیده ازبین رفته است؟ در صورت داشتن کنیز مانند گذشته ها برای صاحبش اجازه مجامعت و داشتن فرزند از کنیز وجود دارد اگر بلی مستند به کدام ایت ویا حدیث و اگر ندارد نظر به کدام آیت و حدیث. من ارزو دارم از این پرسش من آزرده نشده باشید
از همکاری همیشگی شما جهان سپاس
محمد عارف عظیمی از کابل
السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
الحمدلله،
در اینجا مسائلی هستند که شناخت آنها درباره اسارت زنان و مردان کافر که در جنگ با کفار اسیر شده اند ضروری است، تا کسانی که قصد سوء استفاده از جهالت بعضی از مسلمانان را دارند، از بی علمی مردم به سود عقاید و دین فاسد خود بهره برداری نکنند.
این اسلام نبود که اسارت زنان و مردان و به برده گرفتن آنها را تشریع (رواج) کرد، بلکه این روند در امت های پیشین قبل از اسلام و در بین تمام ملتها رواج داشت، بلکه اسلام راههای این امر را محدود و محصور ساخت و تنها یک مصدر واحد را برای آن باز گذاشت و آن جنگ و جهاد مشروع با کفار است. درحالیکه دیگران راههای متعددی را برای به برده گرفتن مردمان در پیش گرفتند و تنها محصور به اسرای جنگ قرار ندادند، چنانکه علاوه بر اسیرانی که در یورشها و غارتها به دست میآوردند، قرضدارنیکه که نمیتوانستند قرض خود را بپردازند، به بردگی فروخته میشدند. همچنین گاهی اشخاص آزاد، در جریان یک قمار! خود را میباختند و به دام بزرگی میافتادند، به گزارش ابوجعفر طبری : «در روزگار جاهلیت (بردهداران) کنیزان خود را به فاحشه گری وامیداشتند و مزدشان را برای خود میگرفتند». و آیه 33 از سوره نور که میفرماید :« وَلَا تُکْرِهُوا فَتَیَاتِکُمْ عَلَی الْبِغَاءِ» (نور: 33). «کنیزان را به زناکاری وامدارید». ناظر به همین فاجعه است. و یا کسانی که فرزندان خود را می فروختند و برده می شدند، و یا «مجرمان» را به بردگی میگرفتند، و یا انسانهای آزاد – از مرد و زن و کودک – را میدزدیدند و آنان را به بردگی میفروختند، تمامی این راهها در اسلام ممنوع شد.
اسارت گرفتن زنان و مردان در اسلام تنها بمجرد کافر بودن آنها نیست، بلکه جنگجویان آنها که در حال جنگ و پیکار با مسلمانان هستند اسیر می شوند، و بدون تردید اسیر شدن آنها بهتر از کشته شدنشان در میدان جنگ است.
اسیر شدن کفار در معارک و جنگها گاهی موجب خیر بزرگی برای آنها می شود، چه بسا سبب دخول آنها به دین اسلام شده و مسلمان شوند، و با این رویداد نفس آنها از اینکه برای همیشه در جهنم بمانند رهایی می یابد، چنانکه از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت شده که فرمودند : « عَجِبَ اللَّهُ مِنْ قَوْمٍ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ فِی السَّلَاسِلِ» بخاری (2848).
یعنی : « خداوند، از قومی که به زنجیر کشیده شده اند و وارد بهشت می شوند، تعجب می کند».
حافظ ابن حجر در “فتح الباری” (6 / 145) از امام ابن جوزی نقل کرده که درباره این حدیث می گوید : «یعنی آنها به اسارت گرفته می شوند و بعد صحت اسلام را خواهند شناخت و با رغبت داخل آن می شوند، و با این کار به بهشت می روند، پس اکراه بر أسراء و به بند کشیدن سبب اول است .. و از آنجائیکه سبب نخست در وارد شدن به بهشت است، مسبب در مقام سبب قرار می گیرد».
شریعت مطهر اسلام هیچگاه برده داری وغلام گرفتن را تشویق نکرده، بلکه راههای متعددی را برای آزادسازی بردگان باز کرده است، و به آزاد کنندگان مژده خیر و ثواب داده است، و حتی بعضی از این راهها بر انسان توانا واجب است، مثل کفاره سوگند، یا کفاره قتل، یا ظهار و یا جماع در روز رمضان که بر خاطیء واجب است برده ای آزاد کند. و یکی از راهها آنست که برده و کنیز می تواند خویشتن را از اربابش بخرد تا آزاد شود.
علاوه بر این کسی که برده خود را ضرب و شتم کند مورد عقوبت و مجازات قرار می دهد، و احادیث زیادی درباره بزرگی آزادسازی برده وارد شده است.هنگامی که پیامبر صلی الله علیه وسلم به نبوّت مبعوث شد در سورة «البلد» که از سورههای دوران مکّه است، این آیات تکاندهنده آمد : « فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ* وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْعَقَبَةُ* فَکُّ رَقَبَةٍ» (البلد: 11، 12، 13)
یعنی : «آدمی از گردنه گذر نکرده است! (تا به قلّة سعادت یا بهشت موعود رسد) و تو چه میدانی که گردنه چیست؟ بردهای را آزاد کردن است».
با نازل شدن این آیه، مسلمانان کوشیدند تا دعوت قرآن را در آزادی بردگان، پاسخ دهند، از اینرو هر کدام که توان مالی داشتند به سوی مشرکان مکّه رفتند و غلام یا کنیزی را خریدند و از قید بردگی آزاد کردند، چنانکه ابوبکر هفت برده را رهایی بخشید که: بِلال و عامِر بن فُهَیرَه و امّ عُبَیس و زنّیره و نَهْدِیه و دخترش و کنیزی از بَنی مُؤَمَّل بودند. (سیره ابن اسحق، تحقیق محمّد حمید الله، و سیره ابن هشام (السیرة النبویة)).
اسلام نخواست تا به زور و اجبار مردم را به آزاد سازی بردگان وادار نماید، زیرا اگر این اجبار روی می داد بیشتر مردم ضررهای بسیار زیادی می کردند و به اصطلاح ورشکست می شدند، چرا که پول زیادی بابت برده های خود داده بودند، ولی اسلام اندک اندک نظام برده داری را برداشت؛ مثلا صاحبان برده و کنیز را ترغیب می کرد که مثلا هرکس برده ای در راه الله آزاد کند به فلان اجر و ثواب خواهد رسید و یا هرکس کفاره ای بر او واجب گشت می تواند با آزاد کردن برده یا کنیزی کفاره بدهد و از این قبیل احکام که بصورت تدریجی و بدون آنکه کسی زیان ببیند و بلکه با رضایت قلب اربابان بردگان خود را آزاد می کردند و نظام برده داری تقریبا محو گشت.
پس اسلام دینی نیست که برده گی وغلام گرفتن را رواج داد بلکه این کار از قبل به بسیار شدت جریان داشت، ودرعیسویت، یهودیت، مشرکین مکه، پادشاهان روم وفارس به میلونها برده داستند که مانند حیوان با آنها برخورد می نمود، وزمانیکه رسول الله صلی الله علیه وسلم مبعوث گرید، برای آزدای برده گان به کار شد، واسلام یگانه دینی بود که مردم را به آزادن نمودن برده تشویق کرد ولی این کار را اجباری نه نمود ولی به برده گان وغلامان حقوقی خاصی تفویض نمود که با دیگر مردم آزاد یکسان شدند، وهمین اسلام بود که بلال حبشی که یک غلام بود را موذن رسول الله ساخت ومصعب بن عمیر وفامیلش که همه برده بودند به بلندترین مراتب رساند.