چگونه شخصیت طفل را رشد واحترام نمائیم؟
همه ما و شما در خانه اطفال داریم و آنها نیازمند به رشد ، رعایت واحترام هستند . چون طفل مانند یک نهال کوچک است که نیاز به تربیه دارد تا مانند یک درخت بزرگ رشد ونمو ءکند، طوریکه طفل درحیات خود نیاز به اب وغذا دارد.
عواطف وصحت روانی طفل:
عاطفه یکی از مهمترین عنصر تکوین رشد وشخصیت طفل به شمارمیرود برای ما نهایت حایزاهمیت میباشد که به ان توجه جدی مبذول نمائیم تا اینکه در آینده طفل ازلحاظ بدنی صحتمند وازلحاظ عاطفی به تکامل ورشد سالم برسد، بناء اطفال درین سن وسال درحیات ابتدایی شان درمورد درک امورحیاتی وکسانیکه دراطراف ومحیط بانها زیست مینمایند بیشترا اتکا به عاطفه دارند، چون عقل اطفال درین مرحله رشد نکرده واز تجارب کافی برخوردار نمی باشد تا هرچیز را به سادگی درک نماید، لذا طفل جهت تعامل با محیط خود بیشتر بالای عواطف و احساسات تکیه می نماید . غفلت واهمال وجهالت ونادانی به این حقایق باعث می شود تا نیازمندیهای روانی و عاطفی وشخصیت اطفال وحمایت انها از امراضی روانی سهل انگاری وبی اعتنائی صورت میگیرد که میتواند درقسمت رشد ذهنی وارتقای عواطف اطفال مضر واقع شود.
نیاز طفل به احترام :
یکی از مهمترین ضرورت ها ی عاطفی که اطفال بیشتربه ان محتاج هستند، عبارت ازداشتن احترام به اطفال میباشد که هنگام سنین حیات ابتدائی شان درمورد چندان توجه صورت نمی گیرد. اکثر مایان به این اندیشه هستند که اطفال معنا ومفهوم احترام را نمی دانند وانرا حسا س نمی کنند وهرچه انانرا تهدید لفظی وروحی نماییم کدام حرج واشکالی درقبال نخواهد داشت به زعم اینکه اوطفل است نمیداند درحالیکه ما همه مسول تربیت انها هستیم، تاثیرات منفی انی برخوردهای لفظی وعاطفی درشخصیت طفل طوری برملا میگردد که دراینده انها دیگران را احترام نمی کند وبهمین شکل احساسات وعواطف دیگران نیز از اذار لفظی وبدنی وی درجامعه مصئون نخواهد ماند.
ما می بینیم که مادران ازاولاد واطفال خود شکایت میکنند که پسرش خواهران وهمسالان خودرا میزند وانهارا اذار واذیت میکند ، بعضی چیزهای شانرا اخذ میدارد و یا انهارا دشنام میدهد ودرمقابل انها تعامل وبرخورد زشت مینماید. رویهمرفته مادر طفل همواره شاکی از منزوی بودن وضعف طفل خود میباشد که گویا اورا همسالانش مورد لت وکوب قرارمیدهند واین طفل نمیتواند ازجان خود دفاع نماید ، ودیگران وی را مورد دشنام وسخنان زشت قرارمیدهند درحالیکه او ساکت وضعیف وبی پروا میباشد وهیچ باک وپروای نمی کند. این درمجمو ع نتایجی است که به اثرعدم اهتمام به عواطف، احساسات وشخصیت طفل خورد سالان تاثیرگذاراست، به گونه ایکه اذارواذیت وی به شکل متداوم وعدم احترام وی عکسل العمل انفعالی وانتقامیبوده همواره شخصیت طفل را منزوی ساخته واین طفل برای خود ترجیح میدهد از دیگران فاصله بگیرد تا اینکه ازتعرض واذیت های بشتر سایرین درامان باشد. اطفال نیازمند احترام بیشترهستند نسبت به بزرگسالان ، چون بزرگان داری خرد وعقل سالم هستند که داشتن خرد ایشانرا وامیدارد تا یک سلسله سلوک خشن، بدرفتاری واهانت های کوچک را بپذیرند وانها قابلیت درک را دارند که غرض ومقصود ازین برخوردها ازروی محبت بزرگان است صورت میگیرد مانند والدین چون انها طبعیتاکدام هدف سوء وبد برای فرزندان خود نمیداشته باشند، ولی فهم چنین مسایل ازقوه ادراک طفل خارج است، چون عقل طفل به حد نمو وکمال نرسیده واضافه ترازین اهانت واضرار عاطفی وروحی بزرگتر ازان است که بالای کلانسالان عاقل وبالغ واقع میشود.
طفل نیاز به احترام دارد با استفاده ازرفتار ها وروش های ذیل میتوان شخصیت طفل رابه گونه ای رشد وارتقاء داد که او درقدم نخست یک انسان محترم برای خود وسایر مردم واقع گردد:
– احترام کردن به شخصیت طفل اورا متمایزتر ازسایرین مسیازد واین احترام سبب ان میشود که وی با همسالان وهم سلوکان خود قابل مقارنه ومقایسه نباشد ، چنانچه اینگونه مقایسه ومقارنه ها برای شخصیت روانی طفل نیز ازاردهند ه ومضراست.
– احترام داشتن به اشتباهاتیکه ازطفل واقع میشود ، واین لازم نیست که عیب ها واشتباهات وی را همزمان مورد انتقاد قرارداد ، چون این طفل است که اشتباه میکند توازاشتبای خود تجربه حاصل میکند.
– احترام داشتن به عقل وفهم اطفال درامورات خصوصی وفردی شان، زیرا سوالها ، کلمات و افکار براساس عمر وسنین مختلف اطفال روی میدهد ،بایدازتمسخر واستهزاء علیه اطفال جدا امتناع صورت گیرد.
– برای اطفال طوری رفتار وبرخورد بهترشود که عواطف واحساسات انها مورد احترام قرارگیرد و دربرابرغضب انها ازجهالت ونادانی کارگرفته نشود وارزش احساسات وعواطف درونی انها را نادیده نباید گرفت وهمچنان درمورد شادمانی ، وخوشحالی بانها سهل انگاری وبی تفاوتی اختیارنشود.
– احترام داشتن به زبان وادبیاتی و روش های تعبیرکه طفل درزبان خود به ان صحبت مینماید و سخنان ابتدائی اطفال را نباید به استهزآء ، خنده ودید انتقادی نگرست .
– احترام داشتن به قدرت وامکاناتیکه طفل توان وقدرت اجرای انراداشته باشد ،نه اینکه طفل به اموراتی توظیف شود که او ازعهده ان برامده نتواند..
– احترام داشتن به اشیاء وملابس ووسایل بازی اطفال ، باطفل به شکلی برخورد نشود که اوگویا قدرت انجام همه چیزرادارد ؛ بلکه دروقت حاجت وضرورت برایش اجازه داده شود تا به کاریکه شایق و تمایل دارد انرا انجام دهد.
– احترام داشتن به شکل وچهره ظاهری طفل وهیچ کسی باید قافیه وصورت ظاهری او را تمسخرنکند.
– احترام داشتن به علایق ، شوق ورغبت اطفال برای اینکه اینگونه عناصر درقسمت موفقیت انجام امور برایش بسیارمهم وسازنده است ، درمورد شوق ورغبت اطفال باید از شدت وسرعت گارگرفته نشود مگردرحدودیکه معقول وقابل قبول باشد.
– احترام داشتن به رابطه دوستی اطفال وهم صنفان او ، وهیچ یک انها باید توهین وتحقیر نشوند وهمیشه انتقاد ازعیب ها ونواقص انها صورت نگیرد.
– احترام داشتن به استادان ومربیون که طفل انهارا بسیاردوست دارد،ضمنا هرانچه را که اطفال دوست ندارند برایشان تذکرویاداوری نگردد.
روش ها ورفتار هایکه باعث ازبین بردن احترام شخصیت خود طفل ، , وسایر افراد میگردد قرارذیل است:
– منع کردن همراه باتهدید، بدون دانستن برای اینکه چرا طفل را ازان بازمیدارند.
– امرکردن همراه باتهدید بدون دانستن اینکه چرا به انجام ان مامورشده است.
– انتقاداتیکه حاوی تهدیدات جدی وتاکید بیشتر برای اشتباهات ، تکاسلی وتنبلی اطفال باشد.
– هنگام صحبت کردن وپریشانی باطفل وهمچنان عدم تخصیص وقت کافی صحبت کردن همراه طفل به شکلی که آموزنده باشد .
– ترش روی باطفل به شکل دوامدار.
– مقاطعه وترک صحبت کردن باطفل برای مدت طولانی .
– تمسخر واستهزاء نمودن به شکل وقیافه ، ویا توهین داشتن به بعضی ازخصوصیات والفاظ طفل.
– اهانت ،عیب گوئی ، ویا به چشم وابرو اشارت کردن .
– ندا کردن به نام ها والقابیکه توهین امیز وناراحت کننده برای طفل باشد.
– اظهارداشتن اشتباهت طفل درپشروی مردم به نحوی که وی را پیشروی مردم خجالت بسازد.
– دشنام دادن وجریجه دار ساختن احساسات وعواطف طفل .
– لت وکوب کردن وچیغ زدن به اوازبلند بالای طفل از جمله شدید ترین اذارعاطفی وروحی شمرده میشود واین چیزیست که بیشتربه ان بی اعتنائی وکم توجهی صورت میگیرد.
پس میتوان گفت معامله ورفتاربا اطفال نیازبه حوصله احساسات قوی دارد که متاسفانه ما وشما فاقد ان درمعامله با بزرگان ومیان همدیگر هستیم ، ولی تاثیرات اینگونه عناصر بدون شک وترید تکامل شخصیت واحساسات فکری وذهنی اطفال را صدمه رسانیده و متاثرمسیازد. مانند اینکه یک درخت کوچک را دربرابر امراض بادادن تربیه وادویه وقایه نمود ، پس ضرورت احساس میشود که برای اطفال نوع از ویتامین ها داده شود تااینکه شخصیت اورا قوی ونیرومند بسازد.
سلوک و وروش هایکه برای احترام خود طفل ، طرز اموزش واحترام برای دیگران کمک میکند قرارذیل است : بهترین سلوک وروش هایکه باعث قوت شخصیت ذاتی طفل میگردد مثلا برای طفل هیچوقت گفته نشود که تو درترتیب وتنظیم اطاق خود بسیار بی پروا ویا بی تفاوت هستی ، بهتر ان است که برایش گفته شود که شما اطاق خودرا منظم ومرتب نمی سازید، طفل باید به انعده از مواصفاتیکه بالای عامه مردم اطلاق میشود متهم نشود تا اینگونه مسایل منفی بالای عقل ووران طفل به شکل منفی تاثیر نگزارد.
– طفل دربرابرانچه شما توقع دارید مسول نیست، بناء اطفل را مکلف به تکرار وکوشش های غیرعملی موظف نسازید که خارج از طاقت وتونان انها باشد ، چون هرطفل ازخود قدرت وتوانائی خودرا دارد.
– اعتراف داشتن به استقلالیت وشخصیت فردی طفل : چون طفل یک چیزی کوچک وبدون ارزش نیست.
– هرانچه که طفل را خوش ومسرورمیسازد برایش تهیه گردد واختلافات میان پسران خودرا نیزبدید احترام نگریست.
– درخواست ها وپشنهادات اطفال پذیرفته شود ودرمشکلات واشتباهات بانها مناقشه ومشوره صورت گیرد.
– طفل باید میان وضعیت فعلی وگذشته خود ازلحاظ ارتقای دانش وظرفیت مقایسه شود نه اینکه باسایراطفال مقارنه شود، باید دیده شود که نمرات حاصل شده درماه گذشته عالی وبهتربوده ویا اینکه نمرات ماه کنونی وفلی عالی است.
– طفل را باید وظایف که متناسب به قدرت ، توانانی وعلم اوباشد موظف نمود ، لذا طرز اجرای این وظیفه طفل را اطمینان می بخشد که او اعتماد به نفس واحترام به خودرا کسب نماید.
سخن اخیر این است که با اطفال باید طوری برخورد واحترام شودمانند اینکه برای بزرگان احترام وتعامل میشود، بخاطرُداشته باشید هرانچیزی راک زرع میکنید محصول انرا بعد ازیک مدتی هم بدست می اورید.
نوشته : دعاء راجح
ترجمه : محمد نذیر” فقیری”