معنای ایثار و مردانی ایثارگر

معنای واژه ایثار:

ایثار در لغت به معنای برتر و تفضل به کار برده می شود، طوریکه در قرآن کریم از زبان برادران یوسف علیه السلام حکایه شده: تالله لقد آثرک الله علینا.(سوره یوسف آیه 91) یعنی سوگند به خدا، اوتعالی شما را از میانه ما برتری وفضیلت بخشیده است. و چنانچه از زبان ساحران فرعون حکایت  شده: لن نؤثرک علی ما جائنا من البینات. یعنی هرگز تو را به آنچه که از براهین و دلایل ( مبنی بر حقانیت دین موسی و الوهیت الله تعالی) برای ما آمده است، برتری نمی بخشیم.
و چنانکه خداوند در مقام ستودن انصار و یاد آوری خصایل و مواصفات خجسته آنان می فرماید: و یؤثرون علی انفسهم. یعنی دیگران را (مردم مهاجرمکه) را نسبت به خویش برگزیده اند.
و این واژه در اصطلاح، بدین گونه مورد کاربرد قرارگرفته است:
انسان حق را برباطل مقدم نماید و دیگران را نسبت به خود ترجیح دهد.

گونه ها و انواع ایثار در قرآن:

قرآن کریم به دوگونه ایثار اشاره می نماید:

نخست:

 گزینش حق و تقدم آن برباطل. این نوع ایثار و برتری بخشیدن حق و گزینش آن، در موقف و جهت گیری جادوگران در برابر فرعون و ایستادگی آنان در قبال هشدار آن، تبلور یافته است، چون زمانی که چهره حق را آفتاب گونه مشاهده فرمودند و به حقانیت موسی علیه السلام باورمند شدند و متیقن گردیدند که موسی علیه السلام ساحرنیست، خویشتن شان از کنترول شان و اداره خودشان بیرون شد، شتاب زده به سجده افتادند و زبان شان با اعتراف حقانیت موسی و باطل بودن ادعای فرعون پرطراوت بود، آنگونه که خداوند می فرماید: فالقی السحرة سجداً قالوا برب هارون و موسی (سوره طه آیه 70)  یعنی ساحران به سجده افتادند و گفتند: ما به پروردگار هارون و موسی ایمان آوردیم. دراین حالت، فرعون آرام ننشست، و به نمایش جباریت و ستمگری خود پرداخت و این جویندگان حق را  زیر فشار و تهدید قرار دادند و چنان ایشان  رامتهم کرد که موسی آموزگار و رهنمای شما در سحر بود، اگراز دین وی برنگردید، دست و پای شما را بریده و به شاخسارهای درخت خرما آویخته می سازم. ساحران بر موقف حق پابرجا و ثابت قدم ماندند و هیچگاه تسلیم به هشدار و تهدیدهای فرعون نشدند و این هشدارها هیچ لرزه و لغزشی را در وجود آنان برنیفگند و گفتند حق از جانب پروردگار برای ما رسید، الان دست تان آزاد هرآنچه خواستار هستید درموردما، انجام بدهید.

این مشاجره و کشمکش میان حق و باطل برای مؤمنان درس میدهد که همواره ثابت قدم بر حق باشند و حق را برباطل گرچند پرزرق و برق و زورمند و دیکتاتور باشد ترجیح دهند و لو آنکه در همین جهت گیری شان، از سوی مستبدان و مستکبران به ایذا و سرزنش و تهدید و فشار رو به رو شوند، چون عذاب دنیا بسی سبک تر و ناچیزتر است به نسبت عذاب آخرت.

قسم دوم ایثار: تقدیم و برگزیدن دیگران به نسبت منافع شخصی است: و نمونه عملی این گونه ایثار را در زندگی و کارکردهای انصار مدینه منوره در برابر مهاجران مکه مکرمه مشاهده می نماییم، هنگامی که مهاجرین مکه به مدینه تشریف بردند، انصارمدینه با سینه فراخ آنان را استقبال نمودند، طوریکه خداوند در مقام مدح و ستودن انصار می فرماید: یحبون من هاجر الیهم لایجدون فی صدروهم حاجة مما أوتوا و یؤثرون علی انفسهم و لوکان بهم خصاصة.
واژه یؤثرون دلالت بر آن دارد که ایثار و معاونت مردم انصار مدینه برای مهاجران مکه مستمر بود و در هر موقع به یاری و همکاری آنان می شتافتند. واژه علی افاده می نماید که آنان علیه خواسته های نفس خود حاکم بودند و همین موضوع آنان را وامی داشت تا مهاجرین مکه را نسبت به منافع و خواسته های خود مقدم نمایند.

در میان مردم معمول این است که مردم به یاری و همکاری شخص مستمند زمانی می شتابند که خودشان فراخ دست باشند و حوایج و نیازهای شان برآورده شده باشد؛ اما انصار مدینه با وجودی که خود شان در مشکل فقر و ضعف اقتصادی قرار داشتند و نیازمند بودند  و به کمک ضرورت داشتند، بازهم، خود و خواسته های خود را کنار گذاشته به رفع نیازمندی های برادران دینی خود پرداختند.

نمونه های از ایثار در صدر اسلام:

ایثار رسول الله صلی الله علیه وسلم:
بی تردید زندگی رسول خدا سرشار از ایثار و از خودگذری بود، زیرا، ایشان به مقام رسالت برگزیده شده بودند تا برای انسانها انسانیت را بیاموزاند و ارزش ایثار را برای انسان تعلیم دهد و آنان را از مواصفات و خصایل نکوهیده و زشتی کبر، انانیت، خودخواهی و خودپسندی برحذر نماید.
روزی زنی مسلمان برای رسول خدا چادری را هدیه داد، دراین حالت یکی از حاضرین مجلس رسول خدا به سوی چادر نگریسته گفت: چه زیبا است این چادر، رسول خدا چادر را برایش بخشید.

ایثار ابوبکرصدیق رضی الله عنه:
ایثار ایشان می توانیم در حین هجرت رسول الله به مدینه منوره مطالعه نماییم، وقتی که رسول الله به غار ثور رفتند و ابوبکر صدیق ایشان را همراهی میکرد، و گاهی پیش رو قرار می گرفت و گهی از عقب شان می رفت، رسول الله وقتی این حالت رفتاری شان را دیدند، برایش فرمودند: چه شده است که شما گهی از عقب من راه می روید و گاهی پیش رویم قرار می گیرید؟ حضرت ابوبکر صدیق فرمود: ای رسول الله زمانی که به یاد می آورم که مشرکین شما را از عقب جستجو می نمایند، از عقب تان راه می روم و وقتی تصور می کنم که مشرکین در کمین شما نشسته اند، پیش روی تان قرار می گیرم.
همچنان ابوبکر صدیق به خاطرخدا در راه خدا همه مال خود را صدقه نمودند رسول الله برایش فرمودند: برای خانواده خود چه چیز را باقی گذاشتید: ابوبکر صدیق فرمود: خدا و رسولش را.

ایثار صحابه به همدیگرشان:
از عبدالله بن عمر رضی الله عنهما روایت است که می فرماید: برای یکی از اصحاب رسول الله سرگوسفندی هدیه داده شد، شخص هدیه داده گفت: این هدیه را برای فلانی ببرید که ایشان و خانواده اش به نسبت من نیاز مند تر به این هدیه هستند، به همین گونه، به هفت خانه رد وبدل شد و دست به دست  گشت تا آنکه همان سر گوسفند دو باره به شخص اول رسید و این عملکرد شان را خداوند چنین تحسین فرمود: و یؤثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصه.

از حضرت ابوهریره رضی الله عنه روایت است که روزی مردی نزد رسول الله آمده گفت:گرسنگی برایم طاری شده است، رسول الله از همسرانش مطالبه طعامی برای وی نمود ولی نزد آنان هیچ چیزی وجود نداشت و در میان اصحاب خود ندا سرداد که شخصی است که این شخص را امشب  مهمان خود نماید؟ مردی از انصار فرمود: من او را مهمان می کنم، ومهمان ر ابا خود به خانه برد و برای همسرش گفت: این شخص مهمان رسول خدا است هرچه هست برایش بیاور! همسرش گفت: جز مقداری طعام اطفال، چیزی وجود ندارد، این مرد دلاور برای همسرش فرمود: وقتی فرصت طعام شب فرارسید، اطفال را بخوابانید، و طعام شان را برای مهمان بیاورید، و چراغ را خاموش نمایید، تا طعام را مهمان بخورد و چنان فکر کند که ما نیز در خوردن با وی شریک هستیم، و چنین کردند و سحرگاهان این مرد مهمان نزد رسول الله رفت و رسول خدا فرمودند: خداوند از این عملکرد فلان وفلانه (این مرد و زن انصار) تعجب نمود و خداوند این آیت را نازل نمود: ویؤثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصه.
به همین گونه داستانه و واقعات زیادی وجود دارد از ایثار و فداکاری اصحاب چون دستان های ایثار عثمان بن عفان ، حضرت عمر، عبدالرحمن و…

این همه درس برای ماست:

این بود نمونه یی از سخاوت و ایثار رسول الله و یاران شان که همواره منافع دیگران را مدنظر می گرفتند و حوایج و نیازمندی های شان را محراق توجه خود قرار می دادند و به برآوردن آن پیش از حل مشکلات و برآوردن حوایج و نیازمندی خود سبقت می گرفتند و این درسی است عملی برای تمام مسلمانان که همیشه توجه به همکیشان و برادران دینی خود داشته باشند و در راه برآورده ساختن نیازمندی های مادی و معنوی آنان همت بخرچ دهند.

نویسنده: دکتور عبدالمجید
ترجمه و تلخیص: نقیب الله حمید

Editorial Team

د واسع ویب د لیکوالۍ او خپرونکي ټیم لخوا. که مطالب مو خوښ شوي وي، له نورو سره یې هم شریکه کړئ. تاسو هم کولی شئ خپلې لیکنې د خپرولو لپاره موږ ته راولېږئ. #مننه_چې_یاستئ

خپل نظر مو دلته ولیکئ

Back to top button
واسع ویب