طرح شوم کتابهای بیگانگان
انسان از همان آغاز وجودش، شاهد تقابل حق و باطل، راستی و کژی، نور و ظلمت و عدالت و ستمگری بوده است. انبیای الهی، بشر را به حق، راستی و نور دعوت میکردهاند و همزمان طاغوتهایی بودهاند که بشر را به سوی باطل، ظلمت و نادرستی سوق داده، از هر کوششی برای سقوط و انحراف وی فروگذار نبودهاند. این واقعیت را میتوان ازقبل خلقت که ابلیس برای این انحراف عزم خود را جزم کرد و بر این اقدام خویش قسم یاد نمود تا امروز که پیروان وی با یکدیگر هم قسم شدهاند تا حقیقت را نابود کنند و خود با ظلم و جور بر دیگران سلطه یابند، نظاره کرد. مهمترین شیوههایی راکه این شیطان صفتان امروزی، در جوامع اسلامی به کار میبرند، اسلامستیزانی هستند که در دو حوزهی نظامی و فرهنگی کار میکنند تا مردم مسلمان را از دین حق و عدالت دور کنند، روشهای نظامی و خشن، روشهای شناخته شده و روشن است، اما شیوههای فرهنگی، بیشتربه صورت مخفی بوده، در شکلها و رنگهای مختلفی ظاهرمیشوند.
غربیهابامطالعه در رفتارها و آموزههای مسلمانان دریافتهاند که هرگزنمیتوان به صورت مستقیم مسلمانان را از دین الهی و راه راست خود منحرف کرد، به همین سبب با مطالعات عمیقی که در آیات قرآن و سنن و آداب دینی داشتهاند، دستورالعملهای کلیدی آنرا یافته و درصدد نفی و خدشهدارکردن آنها در اذهان عمومی مسلمانان برآمدهاند و آنقدر روی این مسائل کار کردهاند که عملاً بخش عظیمی از پیکرامت اسلامی مصداق آیهی شریفه «نؤمن ببعض ونکفر ببعض» شدهاند و دشمنان را به ادامهی راهشان امیدوار کردهاند.
بزرگان غرب در کشورهای اسلامی، بسیار زیرک و باهوش عمل میکنند؛ زیرا برنامههای شومی را اجرا میکنند؛ تا در درون مسلمانان آشوب ایجاد کنند؛ مدرسههایی را برای پرورش کودکان ما گشودهاند؛ کلیساهایی بنا کردهاند؛ شراب، قمار و فساد را میان آنها رایج کردهاند؛ در جوانهایمان نسبت به دین تردید ایجاد کردهاند؛ حکومتهایمان را به جان هم انداختهاند؛ در جاهای مختلف فتنهها را در میانمان شعلهورکردهاند؛ اتاقهای جوانان ما را از زیبا رویان مسیحی آکندهاند تا بزرگیشان از میان برود، و به مرور زمان دلبستگی ما نسبت به دینمان کم شود و وحدت و همدلیمان کاستی یابد؛ آنگاه بزرگان غرب به یکباره نیروهای نظامی سهمگین برانگیزند تا ریشه اسلام را از این کشورها برکنند. جدا از طرحهای استراتژیک، و ایجاد تفرقه در میان مسلمانان به وسیله بوجود آوردن فرقههای زیاد در ممالک اسلامی، طرحی دیگر از دیرباز در فکرشان میپرورانند که برای از هم پاشیدن مسلمانان و دورشدن جوانان از اسلام و قرآن، مؤلفان و نویسندگان و اندیشمندانشان دست به کار شدند و کتابها و مقالات زیادی را در میان جوانان مسلمان ما پخش کردند، در کتابها و مقالات نوشته شده توسط آنها اهداف شومی نهفته است که اگر جوانان ما از قرآن و دستورات پیامبر دور شوند به راحتی زیر بار فکر شوم آنها خواهند رفت و از اسلام فاصله خواهند گرفت، در اینجا اشاره به بعضی از تفکرات شوم آنها خواهیم کرد و دریابیم که آنها از هر راهی استفاده خواهند کرد تاضربهای به جهان اسلام وارد کنند:
نمونههایی برای از میان بردن نقطههای قوت در جهان اسلام، از سوی اسلامستیزان
•زنده کردن فریادهای قومی، سرزمینی، زبانی، نژادی و مانند اینها در میان مسلمانان؛ چنانکه باید به مسلمانان سفارش کردکه به تمدن گذشته کشورهای خود و قهرمانان پیش از اسلام توجه کنند: همچون زنده کردن فرعونها در مصر، دوگانهپرستی در ایران، تمدن بابلی در عراق و دیگر مواردی که در کتابهایشان به تفصیل آمده است.
•پراکندن چهار چیز ضروری است: شراب، قمار، زنا و گوشت خوک بصورت آشکار یا نهان با همکاری یهودیان، مسیحیان، مجوس که در سرزمینهای اسلامی زندگی میکنند، فرا میخوانند تا این امور زنده نگه داشته شوند؛ از وزارت کشور میخواهند تا از خزانهی خود برای کارمندانی که امور را می پراکنند حقوق مشخص نمایند. هرکه توانست این امور را گسترده و همهگیر کند به اوجایزه دهند و تشویق نمایند. اشاعهی فساد و فحشا از مؤثرترین عوامل انحطاط جوامع است. با گسترش فساد و فحشا، روح آزادگی و فضایل اخلاقی، رخت خواهد بست. زیرا چنین جامعهای دیگر انگیزهای جهت کسب دانش و عزتمندی برای آباد کردن فردایی بهتر را ندارد.و هرچه بگذرد احساس نیاز و وابستگی بیشتر میکند.
نمونهی تاریخی سقوط دردناک اندلس «اسپانیا» بود. توطئهی صلیبیهای مسیحی در این ماجرا چیزی جز ترویج فساد و فحشا نبود که درچارچوب آزادییهای لجامگسیختهی مشروبات الکلی و آمیزش جنسی دختران و پسران و ترویج فرهنگ مسیحی به اجرا درآمد. وزیرمستعمرات بریتانیا در قرن ۱۸گفت: «ما اسپانیا را از کفار (مسلمانان) به وسیلهی شراب و فحشا بازستاندیم و لذا باید سایر بلاد اسلامی را با این دو نیروی عظیم تسخیرکنیم.»
•ربا به هر شکل ممکن باید ترویج شود؛ این کار افزون بر آنکه اقتصاد ملی را ویران میکند، مسلمانان را در شکستن قوانین قرآن جرأت میبخشد. هرکس قانونی را نقض کند، شکستن دیگر قانونها نیز برایش آسان میشود. توصیه میکنند که به مسلمانان گفته شود تنها ربای مضاعف، بر مسلمانان حرام است زیرا قرآن میگوید: «ربا را دوچندان افزوده نخورید» و همه گونههای ربا حرام نیست.
•پیوستگی مردم با عالمان دینی را باید کاست و برخی مزدوران را جامهی عالمان پوشانند. آنگاه اینان همهگونه کار بد انجام دهند تا مردم به هر عالم دینی مشکوک شوند و نتوانند دریابندکه این عالم است یا مزدور!
•تردید برانگیختن در امر جهاد و شناساندن آن به عنوان مسألهای که مربوط به زمان خاصی بوده و مدت آن سپری شده است.
•مسلمانان باید باور کنند که منظور پیامبر از اسلام، همهی ادیان است چه نصرانیت باشد و چه یهودیت و مقصود تنها پیروان محمد(ص) نیست؛ زیرا قرآن همهی دینداران را مسلمان میخواند.
•باید در این خبر که «یهودیان را از جزیرة العرب بیرون رانید» و نیز اینکه «دو دین در جزیرة العرب گرد هم نمیآیند» تردید افکند.
•باید مسلمانان را از عبادت باز داشت و در سودمند بودن آن تردید افکند. با این دستاویز که خدا از طاعت و عبادت انسانها بینیاز است. باید به سختی از حج جلوگیری کرد و از هر گردهمایی مسلمانان چون نماز جماعت و حاضرشدن در مجلسها و مدارس باز داشت.
•اسلام را باید دین عقبماندگی و هرج و مرج برشماریم؛ غربیان با تبلیغات شگفتانگیز تکنولوژی خویش از یکسو و تلقین ناتوانی و ضعف کشورهای جهان سومی از سوی دیگر، تا آنجا پیش رفتهاند که توانستهاند برخی سردمداران کشورهای اسلامی را قانع کنند که شما حتی توان تنظیم قوانین صحیح و ادارهی کشورتان را ندارید. در عقاید مردم تردید ایجاد کنیم و پیوند مسلمانان را با اسلام سست کنیم. عقبماندگی، ناآرامی و دزدی در کشورهای اسلامی را باید به اسلام نسبت دهیم.
•باید پدران را از پسران جدا کنیم تا فرزندان به پرورش پدران گردن ننهند و تربیت آنان به دست ما بیفتد و ما آنان را از عقیده، تربیت دینی و پیوستگی با عالمان دور کنیم.
•باید زنان را تشویق کنیم که حجاب از سر بیفکنند؛ زیرا حجاب را خلیفگان بنی عباس رایج کردند و این یک عادت اسلامی نیست. آنگاه که زن حجاب از سرافکند، جوانان را تشویق کنیم که به سوی آنان بروند تا فساد درمیانشان افتد. در ابتدا باید زنان غیرمسلمان حجاب از سر بردارند تا زنان مسلمان نیز سر در پی آنان نهند.
•نمازهای جماعت را باید با نسبت دادن فسق به امام جماعت و آشکار کردن بدیهای او و نیز دشمنی انداختن با شیوههای گوناگون در میان امام و مأمومانش بر افکند.
•باید پیام بیبند و باری را در جانهای مسلمانان دمید؛ هرکس هر کاری بخواهد میتواند بکند؛ نه امر به معروف واجب است و نه نهی از منکر، نه آموزش احکام؛ باید به آنها گفت «عیسی به دین خود، موسی به دین خود» و «کسی را در گور دیگری نمیگذارند» و امر و نهی به عهدهی دولت است نه مردم.
•کاهش جمعیت لازم است. باید در راه ازدواج محدودیتهایی پدید آورد.
•باید از دعوت و هدایت به اسلام و گسترش آن جلوگیری کرد؛ باید این اندیشه را گسترش داد که اسلام یک دین قومی است و در قرآن هم آمده که «این قرآن یادآوری برای تو و قوم توست.»
•سنتهای نیکوباید محدود گردند و این کارها به دولت سپرده شوند؛ هیچکس حق نداشته باشد، مسجد، مدرسه و یا مکانی برای کودکان بیسرپرست بسازد؛ همینطور دیگر سنتهای خوب و صدقههای همیشگی.
•باید با این دستاویز که قرآن کم و زیاد شده است، در آن تردید افکند و قرآنهای ساختگی که کاستیها و افزودنیهایی داشته باشند توزیع نمود. باید آیاتی که در آنها از یهود و یا نصاری بدگویی شده برداشته شوند؛ آیات جهاد و امر به معروف حذف شوند؛ قرآن به زبانهای فارسی، ترکی و هندی برگردانده شود، در کشورهای غیرعرب از قرائت قرآن به زبان عربی نهی گردد. چنانکه باید اذان، نماز و دعا به زبان عربی در کشورهای غیرعرب ممنوع شوند. در احادیث نیز میبایست تردید افکند و آنچه در مورد قرآن توصیه شد، مانند تحریف، ترجمه و بدگویی، در مورد روایات نیز باید عمل شود.
جوامع اسلامی درحالیکه در سردرگمی شناختی و رفتاری به سرمیبرند، از گذشته به همکاری با غرب پرداختهاند. بنابراین، جوامع مزبورتوانایی لازم برای ارزیابی دقیق فرهنگهای وارداتی نداشتند. همکاری کورکورانه موجب بروز آشفتگی در پیکرهی امت اسلامی گردید. و تأثیراتی برجای گذاشت که مهمترین آن عبارت است از بحران هویت، آشفتگی در اصطلاحات و مبانی نظری، فرار مغزها و دگرگونیهای ناگهانی در ساختار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی. بدین ترتیب، ستیز با اسلام که پرچمدار حق و عدالت است، پدیدهای نوظهور نیست، بلکه امری کاملاً تکراری است، اما با وجود این از آنجا که شیوهها و ابزارهای طاغوتیان و اهل باطل، همواره درحال تغییر و دگرگونی است، بر عالمان و فرهیختگان عدالتخواه و حق طلب است که با جدیت و دقت، جبهههای مختلف راشناسایی کرده، آنرا به دیگران معرفی کنند و برای مقابله با آن تدبیری بیندیشند.
______________________________
باسپاس از پایگاه اطلاع رسانی اصلاح
هژار منافی- اشنویّه