دشنام
دشنام عبارت از سخنی است که از شنیدن آن طبع سلیم نفرت داشته و عقل سلیم آن را زشت و ناپسند تلقی نماید.
به عبارتی دیگر: دشنام یعنی نام یا نسبت زشتی که هنگام ناراحتی وتنفر از کسی یا چیزی به او داده شود.
مذمت دشنام در سنت نبوی:
(1) عن عبد الله بن عمررضي الله عنهما عن النبي صلى الله عليه وسلم قال : ( لَيسَ المُؤمِنُ بالطَّعَان ولا اللعَان ، ولا الفَاحِشِ ، ولا البَذِي ) . یعنی: از عبدالله بن عمرو –رضی الله عنهما- روایت است که پیامبر- صلی الله علیه وسلم- فرموده است: مؤمن طعن زننده ، لعنت کننده، فحش گوینده و زشت زبان نمی باشد.
(2) عن عُرْوَةَ بْنَ الزُّبَيْرِ أَنَّ عَائِشَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا أَخْبَرَتْهُ قَالَتْ اسْتَأْذَنَ رَجُلٌ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَقَالَ ائْذَنُوا لَهُ بِئْسَ أَخُو الْعَشِيرَةِ أَوْ ابْنُ الْعَشِيرَةِ فَلَمَّا دَخَلَ أَلَانَ لَهُ الْكَلَامَ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ قُلْتَ الَّذِي قُلْتَ ثُمَّ أَلَنْتَ لَهُ الْكَلَامَ قَالَ أَيْ عَائِشَةُ إِنَّ شَرَّ النَّاسِ مَنْ تَرَكَهُ النَّاسُ أَوْ وَدَعَهُ النَّاسُ اتِّقَاءَ فُحْشِهِ) .یعنی: عروه بن زبیر- رضی الله عنهما- گوید: حضرت عائشه – رضی الله عنها- برایش حکایت کرده گفت: مردی بر رسول الله – صلی الله علیه وسلم – اذن ورود خواست، فرمود: برایش اجازه دهید ولی او انسانی بد رفتار است، هنگامی که وارد خانه شد با وی سخن نرم گفت. گفتم: ای رسول خدا! در باره اش چنین و چنان گفتی و بعد با وی سخن نرم گفت، ای عائشه! بد ترین مردم کسی است مردم او را ترک کنند یا از وی دوری نمایند تا از دشنامش خود را نگهدارند.
آثار و پیامدهای دشنام و ناسزاگویی:
(1) دشنام گوینده در دنیا و آخرت مستحق عقوبت الهی می باشد.
(2) مردم به سبب بد زبانیش از او دوری می گزینند.
(3) ناسزاگویی و دشنام از نشانه های نفاق است.
(4) مؤمنی که از کمال ایمان برخوردار باشد زبان خود را از دشنام و ناسزاگویی پاک می گرداند.
(5) دشنام گوینده از الله متعال و از مردم دور می باشد.
اسباب و عوامل دشنام و ناسزاگویی:
(1) خبث و پستی.
(2) قصد اذیت رساندن.
(3) عادت کردن در همنشینی با فاسقان.
راهها وروشهای ترک دشنام وناسزاگویی:
(1) الله متعال را به کثرت یاد کردن.
(2) التزام به سکوت وعدم اظهار نظر پیرامون اموری که نسبت به آن دانش واقعی وجود نداشته باشد.
(3) عادت دادن زبان به سخن زیبا.
(4) دوری از استعمال الفاظ زشت هرچند که درست و صادق باشد.
(5) دوری از اظهار نظر در اموری که به وی ارتباط ندارد.
(6) خود را به لعنت کردن چهارپایان و جایها عادت ندهد.
(7) آراسته شدن به اخلاق حیاء و شرم.
(8) دوستی و همنشینی با مردم نیکوکار.