حضرت محمد (صلی الله علیه وسلم) ازنظر دانشمندان منصف غرب
دردرازنای تاریخ مقالات وسخنرانی های زیادی توسط مسلمانان وغیرمسلمانان نگاشته ویاهم ایراد شده است.
دانشمندان مسلمان ازمنظرقرآن وسنت ویافته های دینی ودانشمندان منصف غیرمسلمان ازمطالعه کتب وتاریخ وتاثیرگذاری پیامبراسلام حرف وحدیث زیادی بدست آورده اند.
وقتی که کتب ارزشمند از نویسنده غربی را زیر نام صد مرد تاثیر گذار در تاریخ بشریت ورق میزنیم نویسنده، فصل اول کتاب خویش را به پیامبر اسلام اختصاص میدهد و با کمال انصاف به داوری پرداخته و محمد را از تاثیر گذار ترین انقلابینان در تاریخ زندگانی بشریت میخواند به نظر او حضرت محمد در جهت دهی بشریت و نجات ایشان ازتاریکی ها و خرافه پرستی ها لحظه هم درنگ نکرده است.
آری حضرت محمد مساوات و برابری را نوید داد وبا زنده به گور کردن زنان مبارزه کرد .
گر چه شخصیت پیامبر اسلام نیازمند توصیف دانشمندان غربی نیست، زیرا اورا خدایش ستوده و رحمت برای عالمیان خوانده است، چون دراین اواخر شاهد دین گریزی و اهانت نمودن به مقدسات اسلامی در غرب به خصوص در دنمارک بودیم وبرآن شدیم تا حضرت محمد را از نظر فیلسوفان و دانشمندان غربی به معرفی گیریم تا همه بداند که تنها مسلمانان محمد را بزرگ نداشته بلکه دانشمندان و فیلسوفان مطرح غرب نیز درین امر با موافق اند.
اینک با کمال امانتداری نظریات ودیدگاهای فیلسوفان غربی را نقل میکنیم و خوانندگان عزیز را به داوری فرا میخوانیم .
تولستوی:
نویسنده و فیلسوف اخلاق گرای معروف روسیه که آموزههایش سرمشق رهبران بزرگ سیاسی در جهان همچون گاندی قرار داشت، میگوید: شخص شخیص پیامبر اسلام سزاوار همه گونه احترام و اکرام میباشد. شریعت پیغمبر اسلام به علت توافق آن با عقل و حکمت در آینده عالمگیر خواهد شد.
کارل مارکس:
فیلسوف، سیاستمدار و انقلابی آلمانی الاصل در قرن 19 با درک عمیق از شخصیت پیامبر عظیم الشأن اسلام چنین اظهار میدارد: محمد مردی بود که… از میان مردمی بت پرست با اراده آهنین برخاست و آنان را به یگانه پرستی دعوت کرد و در دلهای ایشان جاودانی روح و روان را بکاشت، بنابراین او را نه تنها باید در ردیف مردان بزرگ و برجسته تاریخ شمرد، بلکه سزاوار است که به پیامبری او اعتراف کنیم و از دل و جان بگوییم که او پیامبر خدا بوده است.
مهاتما گاندی:
حیات شخص پیامبر اسلام به نوبه خود نشانه و سرمشق بارزی برای رد فلسفه عنف و اجبار در امر مذهب میباشد.
جواهر لعل نهرو:
مذهبی که پیامبر اسلام تبلیغ میکرد به واسطه سادگی و راستی و درستی آن و دارا بودن طعم دموکراسی و برابری، مورد استقبال تودههای کشورهای مجاور شد.
ولتر فرانسوی:
حضرت محمد(ص) بیگمان مردی بسیار بزرگ بود. وی جهانگشایی توانا، قانونگذاری خردمند، سلطانی دادگر و پیامبری پرهیزگار بود. او بزرگترین نقشی را که ممکن بود در مقابل چشمان مردم عادی ایفا کند در روی زمین ایفا کرد.
پیرسیمون لاپلاس:
منجم و ریاضیدان بسیار معروف فرانسوی در قرن 18 و 19 میلادی بود که نظریات او تحولات بزرگی در نجوم ایجاد کرد. او یکی از محققین غربی است که در مورد دین مبین اسلام چنین اظهار نظر نموده است:
گرچه ما به ادیان آسمانی عقیده نداریم، ولی آیین حضرت محمد(ص) و تعالیم او دو نمونه اجتماعی برای زندگی بشریت است. بنابراین اعتراف میکنیم که ظهور دین او و احکام خردمندانهاش بزرگ و با ارزش میباشد و به همین جهت از پذیرش تعالیم حضرت محمد بینیاز نیستیم.
پروفسور ارنست هگل:
یکی از بزرگترین و پرنفوذترین فلاسفه آلمانی الاصل قرن 19 میگوید: اسلامیت طرح خیلی جدید و در عین حال، طرح غیر مخدوش و بسیار عالی توحید میباشد.
هربرت جرج ولز:
نویسنده و محقق انگلیسی در کتاب سرمایه سخن میگوید: اسلام تنها دینی است که هر بشر شرافتمند میتواند به داشتن آن افتخار ورزد… تنها دینی است که من دریافتهام و بارها گفتهام که آنچه از سرّ خلقت آگاه است و با راز آفرینش آشنا و همه جا با تمدن همراه است، دین اسلام میباشد.
گوته:
دانشمند، شاعر و نویسنده معروف آلمانی که تأثیر عمیقی بر ادبیات آلمان و جهان بر جای گذاشت، در کتاب دیوان شرقی و غربی میگوید: مندرجات کتاب قرآن … ما را مجذوب میکند و به شگفت میآورد و سرانجام به تعظیم و احترام بر میانگیزد.
جورج برنارد شاو:
1950 ـ 1856 بزرگترین نویسنده انگلستان بعد از شکسپیر که افکار او در زمینه مذهب، علم، اقتصاد، خانواده و هنر اثر عمیقی بر روی مخاطبین خود داشت و امواج خروشان افکارش در جوامع غربی منجر به روشنگری افکار عمومی مردم گردید، در رابطه با شخصیت والای پیامبر بزرگ اسلام چنین میگوید: من همیشه نسبت به دین محمد ص به واسطه خاصیت زنده بودن شگفت آورش نهایت احترام را داشتهام، به نظر من اسلام تنها دینی است که دارای آنچنان خاصیتی است که میتواند تغییرات گوناگون را به خود جذب کند و خود را با اشکال و صور هر عصر منطبق سازد. من درباره دین حضرت محمد(ص) چنین پیش بینی کردهام که کیش او برای فردای اروپا قابل قبول خواهد بود. همان طوری که در اروپای امروز هم پذیرش آن آغاز شده است. من معتقدم که اگر مردی مانند پیامبر اسلام فرمانروایی مطلق جهان عصر جدید را احراز کند، طوری در حل مسایل و مشکلات جهان توفیق خواهد یافت که صلح و سعادتی را که بشر به شدت احتیاج دارد برای او تأمین خواهد کرد.
ادوارد گیبن:
بزرگترین مورخ انگلستان در قرن 18 میلادی و نویسنده مشهور تاریخ سقوط امپراطوری روم درباره قرآن چنین مینویسد: از اقیانوس اطلس تا کنار رود گنگ در هندوستان قرآن نه فقط قانون فقهی شناخته شده است، بلکه قانون اساسی شامل رویه قضایی و نظامات مدنی و جزایی و حاوی قوانینی است که تمام عملیات و امور مالی بشر را اداره میکند و همه این امور که به موجب احکام ثابت ولایتغیری انجام میشود، ناشی از اراده خداست. به عبارت دیگر قرآن دستور عمومی و قانون اساسی مسلمین و دستوری است شامل: مجموعه قوانین دینی، اجتماعی، مدنی، نظامی، قضایی، جنایی، جزایی، و همچنین مجموعه قوانین از تکالیف زندگی روزانه تا تشریفات دینی؛ اعم از تزکیه نفس تا حفظ بدن و بهداشت و از حقوق عمومی تا حقوق فردی تا منافع عمومی و از اخلاقیات تا جنایات و از عذاب و مکافات این جهان تا عذاب و مکافات جهان آینده، همه را در بردارد.
پرفسور ویل دورانت:
مورخ و نویسنده آمریکایی 1981 ـ 1885 که میلیونها نفر در جهان آثار او را مطالعه میکنند در رابطه با شخصیت بزرگ پیامبر بزرگوار اسلام چنین اظهار نظر میکند:
اگر به میزان اثر این مرد بزرگ در مردم بسنجیم باید بگوییم که حضرت محمد صلي الله عليه وسلم از بزرگترین بزرگان تاریخ انسانی است. وی درصدد بود سطح معلومات و اخلاق قومی را که از فرط گرمای هوا و خشکی صحرا به تاریکی توحش افتاده بودند، اوج دهد، در این زمینه توفیقی یافت که از توفیقات تمام مصلحان جهان بیشتر بود. کمتر کسی را جز او میتوان یافت که همه آرزوهای خود را در راه دین انجام داده باشد، زیرا به دین اعتقاد داشت. محمد(ص) از قبایل بت پرست و پراکنده در صحرا امتی واحد به وجود آورد. برتر و بالاتر از دین یهود و دین مسیح و دین قدیم عربستان آیینی ساده و دینی روشن و نیرومند با معنویاتی که اساس آن شجاعت قومی بود پدید آورد، که در طی یک نسل در یک صد معرکه نظامی پیروز شد و در مدت یک قرن یک امپراتوری عظیم و پهناور به وجود آورد و در روزگار ما نیروی مهمی است که بر یک نیمه جهان نفوذ دارد.
وپایان سخن اینکه:
جهانی نیک میداند
که نامی همچو نام پاک پیغمبرموید نیست
ومردی زیراین سبزآسمان همتای احمد نیست
زمین ویرانه بادوسرنگون باد آسمان پیر
اگربینیم روزی درجهان نام محمد نیست
گرد آورنده: عطاء الحق انس