چرا با تملق و چاپلوسی از انسان ها بُت میسازیم؟

خاک عنصراصلی به کار رفته در خلقتِ آدمی است، چنانچه خداوند بزرگ در آیاتِ متعدی به این حقیقت اشاره کرده و به انسان گوشزد می کند تا با نظر داشت چیستی خلقت خویش دست از تکبر و خود بزرگ بینی بردارد و خویشتن را به زیورِ تواضع و فروتنی بیاراید، او در رهنمون های خویش برای بشر همیش بر استقلایت و آزادگی نوع بشر تاکید داشته آنها را از عبادت و کُرنش به یکدیگر باز می دارد تا باشد انسان به عنوان جانشین خدا بر روی زمین از عزتِ نفس برخوردار بوده و ذلت را نه به خویش و نه هم بر دیگرِ روا دارد.

انسان ها همانطوریکه درخلقت یکی اند از نگاه حق و حقوق هم باهم برابر اند و مساوی، هیچ کسی بر دیگرِ برتری نداشته و افضل نیست، مگر بوسیله علم و دانشِ که او را به حقیقت رهنمود کرده و فضایل اخلاقی را در او تبارز دهد.

دعوت انبیا همانطوریکه بر محوریت توحید می چرخید و شناخت خدا به معنی واقعی آنرا ندا می داد، اجتناب از طاغوت های ساخته و پرداختهِ بشر را نیز محکوم کرده و در راستای زدودنِ این صنم ها از زندگی اجتماعات بشری مبارزهِ خستگی ناپذیر را آغاز کرده و نابودی این بت های متنوع را که هراز گاهی در مقاطع مختلف زمانی با شکل های متغیر در جامعه متبلور می شدند هدف اساسی پنداشته و رهای مردم را گره خورده در منهدم شدنِ آنها می دانست.

امروز اگرچه از بت ها ساخته شده توسط بشر با همان مفاهیم تاریخی گذشته در جغرافیای وسیع اسلامی بخصوص کشور ما خبری نیست و هیچ تمثالِ از آنها بر چهارراهِ شهر نصب نگردیده، ولی ما شاهد بر این هستیم که عده با تذلیل خویش دنبال ساختن چنین بت های هستند.
بت های که از طریق تملق و چاپلوسی دنبال خلقِ آن اند، این جماعتِ چاپلوس با ژاژخای های فاقدِ مفهوم در مدح و ثنای انسانِ همانند خویش دنبال دریافتِ چیزی هستند، متاع اندک که در قبال اش آگاهانه عزت خویش را قمار زده اند و مرتکب یکی از رذایلِ شده اند که در دراز مدت شرک خفی را در درونِ آنها نهادینه می کند.

آن گاه که انسان از محیط ارزش های خدایی خارج می شود و ارزش های مادی ملاک بِه روزی و برتری او قرار می گیرد، اسارت آغاز می شود. چاپلوسی، حالتی است برخاسته از ضعف نفس و نوعی اسارت روحی انسان که در برابر دیگر آدمیان برای جلب منافع و کسب امتیازهای مادی صورت می گیرد.

چاپلوسی، هنر افرادی است که با به کارگیری روش های عادی و بهنجار جامعه یا محیط کار خود قادر به کسب موفقیت دلخواه شان نیستند و با توسل جستن به راه های گوناگون چاپلوسی، زبان بازی، خبرچینی، جاسوسی، دورویی، نوکر صفتی و خیانت می کوشند خلأ ناشی از ضعف های شخصیتی و تخصصی مورد نیاز خویش در جامعه یا محیط کار خود را جبران کنند. گاهی تملق گویی، نتیجه عادت های رفتاری برگرفته از تربیت خانواده باشد و در مواردی نیز ممکن است افرادی به دلیل نداشتن مهارت در برقراری روابط درست اجتماعی، به این حالت حرکتند. در هر صورت چاپلوسی، ناشی از حقارت شخصیت فرد یا به گمان خود آنان، ره آورد زرنگی و هوش و تدبیر ایشان است..

در کمال تعجب می نگری که این جماعت چاپلوس بر آستانِ این صنم های ساخته شده خویش سرخم می کنند و با حرکاتِ عجیب و غریبِ مفتضحانه دنبال جلب توجه اند و حرفهای به زبان می آورند که قلباٌ به آن اعتقاد ندارند، اینها با این کارهای شان تعادلِ جامعه را برهم زده و آنرا به سوی حالتی دروغین و مسمومِ سوق داده اند.

تملق بشکلِ عجیبی با روح و روانِ اینها عجین شده است و تلاشی فروانِ برای ذلیل شدنِ خویش می کنند، این جماعت با واژه های عزت نفس، بزرگ منشی و آزاده زیستن در کمال شگفتی نا آشنا اند و گردن های شان به خم بودن و زنجیر خود گرفته است و اسارت را در بدلِ متاع اندک و ناچیز بر آزاده بودن و آزاده زیستن فروخته اند.

بت های امروزی در چنین فضای خلق شده و بال و پر می کشاید و هرچقدر مدح گو و ثنا سرای اش فزونی گیرد به همان اندازه او هم بزرگتر شده وعصیان اش گسترده تر می شود، عصیان که در نهایت یک جامعه را بسوی پرتگاهِ سوق می دهد که پایانِ جز تباهی و سقوط ندارد.

د ښوونکي لارښود کتابونه

Editorial Team

د واسع ویب د لیکوالۍ او خپرونکي ټیم لخوا. که مطالب مو خوښ شوي وي، له نورو سره یې هم شریکه کړئ. تاسو هم کولی شئ خپلې لیکنې د خپرولو لپاره موږ ته راولېږئ. #مننه_چې_یاستئ

خپل نظر مو دلته ولیکئ

د ښوونکي لارښود کتابونه
Back to top button
واسع ویب