چرا از اروپا به افغانستان برگشتم؟ حکایت واقعی

دختر، مادر و پدر سالخورده و بیمار هر سه در شهر مزار شریف، مرکز ولایت بلخ در شمال افغانستان زندگی می‌کردند و به گفته خودشان، در کنار فقر، تنگدستی، نا امنی و دربدری وجه مشترک دیگری داشتند: آرزوی زندگی در جایی بهتر از افغانستان، جایی که فقر و گرسنگی نکشند و در خطر زندگی نکنند. مهم تر از همه پدر بیمار نیز آنجا مداوا شود.
زهرا رضایی و معصومه رضایی به این امید افغانستان را ترک کرده بودند. رفتند و مهاجر کشور سوئد (سویدن) شدند.
این شهرندان افغان بعد از ماه‌ها زندگی در سویدن، یک ماه پیش دوباره به کشورشان برگشتند و حالا در گوشه‌ای از شهر مزار شریف در خانه نزدیکانش زندگی می‌کنند.
خانه‌ای که این مادر و دختر در آن زندگی می‌کنند تنها دو اتاق دارد. اتاق متعلق به مادر و دختر، چنان کوچک است که مشکل دو نفر می‌توانند روزگار را در آن بگذرانند.
زهرا رضایی که دوباره به شهر خود برگشته است، می‌گوید:” به این فکر از افغانستان رفتیم که در آن جا زندگی خوب است و آرام. حدود یک ماه سفر کردیم تا رسیدیم به سویدن اما وضع زندگی ما در آن جا هم تغییر نکرد.”
این خانم ۵۵ ساله افغانستان در گوشه‌ای از حیاط خانه نشسته و با صدای گرفته و ماتم زده‌، قصه زندگی خودش را از افغانستان تا سویدن برای من تعریف کرد.
او گفت:”شوهرم می‌خواست برویم؛ دار و ندار خود را فروختیم. ۱۲ لک افغانی (معادل۲۲ هزار دلار) تهیه کردیم. همه‌اش را (در این سفر) بر باد دادیم. حالا دربدر، در خانه دیگران به سر می‌بریم.”
به گفته‌ خانم رضایی، شوهرش بیماری حادی داشت و به امید درمان تصمیم به مهاجرت از کشور را گرفته بود.
بیماری شوهرش در ترکیه بیشتر می‌شود. به همسر و دخترش توصیه می‌کند که به اروپا بروند و خود او به ایران بر می‌گردد و در آنجا رخ در نقاب خاک در می‌کشد.
معصومه رضایی دختر جوان این خانواده که ۱۸ سال دارد، می‌گوید:”پدرم به ایران برگشت اما ما بر نگشتیم؛ رفتیم تا به آرزوهایمان دست یابیم. به سویدن رسیدیم اما چندی نگذشته بود که خبر مرگ پدر را شنیدم.”
معصومه از خطرات راه و غرق شدن کشتی و کشته شدن ۵ نفر از جمع ۴۰ سرنشین کشتی‌اش سخن به زبان می‌راند.
او می‌گوید:”ترس در اینجا هم است. از خانه تا بیرون هم که بروی ترس و خطر همراهی‌ات می‌کنند؛ به همین دلیل بی‌هیچ هراسی به کشتی سوار شدیم.”
مادر و دختر هردو می‌گویند که از زندگی در سویدن خوششان نیامده است. زهرا رضایی مادر خانواده، دچار بیماری رماتیسم بود و هوای مرطوب، بارانی و سرد سویدن درد پایهایش را تشدید می‌کرد.
زهرا رضایی می‌گوید: “هر چه داکتر رفتیم دارو نداد، می‌گفت برو آب بخور، برو آب بخور! حتی اگر بمیری دارو نمیدن.”
خانم رضایی هنوز از این درد رنج می‌برد. چندین بار به دکترهای مزار شریف نیز مراجعه کرده است. معصومه می‌گوید که “یگانه دلیل برگشتن ما، بیماری مادرم بود و من نتوانستم مادرم را تنها بگذارم و آمدم.”
به گفته‌ای او “زندگی در سویدن غیر اسلامی بود و هیچ کسی نماز نمی‌خواند.”
براساس قانون مهاجرت دولت سویدن، به کسانی که دوباره به کشورشان برمی‌گردند، مقداری پول نقد داده می‌شود. به این خانواده نیز ۴۵۰ دلار داده‌اند. این خانواده هنوز امیدوار است که یک مقدار دیگر نیز از سازمان بین المللی مهاجرت (IOM) دریافت کند.
از زهرای سالخورده که ۵ ماه زندگی‌اش را در کشور سویدن سپری کرده پرسیدم که چه آرزو دارد؟ گفت: ” آرزوها رفت، برباد شد؛ فقط آرزوی صحت مندی و یک سرپناه دارم.”
شرایط سخت پناهندگی و یا قبولی در اروپا شماری از افغان‌های دیگر را وادار به بازگشت به افغانستان کرده است.
پیش از این مقامات محلی در ولایت بلخ گفته بودند که حدود ۲۰ نفر از مهاجران دوباره برگشته‌اند.

جمال ابراهیمی

your ads

Advertisement | Why Ads? | Advertise here

پوهنتون چینل

پوهنتون چینل درسره سبسکرایب او شریک کړئ

سبسکرایب Subscribe


Editorial Team

د واسع ویب د لیکوالۍ او خپرونکي ټیم لخوا. که مطالب مو خوښ شوي وي، له نورو سره یې هم شریکه کړئ. تاسو هم کولی شئ خپلې لیکنې د خپرولو لپاره موږ ته راولېږئ. #مننه_چې_یاستئ

خپل نظر مو دلته ولیکئ

wasiclinic.com
Back to top button
واسع ویب