موقف دین از طلب ریاست

با در نظرداشت اینکه نمیخواستم این موضوع را بشکل مضمون در آورم زیرا هدفم این بود تا تقاضای یکی از تبصره نویسان را لبیک بگویم که پیرامون مصاحبۀ رئیس جدید جمعیت اصلاح که از سوی شورای مرکزی به این پست منسوب و منتخب گردیده اند تبصرۀ جنجال برانگیزی نوشته بود . با اینکه او و همه میدانند و از همه اولتر خودم میدانم که اهلیت ازعهده برآمدن این تکلیف را ندارم مگر باز هم از من خواسته بود که در مورد چیزی بگویم . نوشتن را آغاز کردم ، و وقتی که از نوشتن فارغ شدم دیدم که موضوع طویل شده و میشود بشکل مضمون مستقل نشر شود تا منفعتش عام گردد . زیرا تبصره ها را اکثرا فقط کسانی میخوانند که خودشان تبصره ای دارند یا به اصطلاح عامیانه ” سیل بین ” میباشند . اما مضمون را شاید تعداد بیشتری بخواند . استعین بالله و اتوکل علیه …

در مورد طلبیدن ریاست نص صریحی که به تحریم دلالت کند وجود ندارد و هرچه درین مورد گفته شده اجتهادات علما در بعضی آیات قرآنی و احادیث نبوی میباشد . اما با وجود اجتهادات هم کسی از علمای معتبر و فقهای مذاهب نگفته است که این کار مطلقا حرام است .

لیکن همه متفق اند که این کار درست نیست و خود را مورد فتنه و آزمایشهای خداوندی قرار دادن کار عاقلان نیست .

اشخاصی که موقف یوسف علیه السلام را برای این کار مبرر میدانند چند اشتباهی مرتکب میشوند : اول اینکه یوسف علیه السلام نبی بود و مورد تأیید خداوند قرار داشت و انبیا الله در روشنی وحی قدم میگذارند … دوم اینکه خداوند در مورد یوسف علیه السلام میفرماید که “وَكَذَلِكَ مَكَّنِّا لِيُوسُفَ فِي الأَرْضِ يَتَبَوَّأُ مِنْهَا حَيْثُ يَشَاءُ … ” و در موضعی دیگری میفرماید ” وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَیْنَاهُ حُکْمًا وَعِلْمًا … ” و در موقعی دیگری فرموده است ” … کذلک کدنا لیوسف ، ما کان لیأخذ أخاه فی دین الملک إلا أن یشاء الله … ” بمعنای این که خداوند خودش امور متعلق به یوسف علیه السلام را اداره مینمود که گروگان گرفتن برادر یوسف نیز درآن اداره شامل بود … سوم اینکه یوسف علیه السلام این اظهار را وقتی کرد که عزیز مصر در مورد ایشان گفت بود ” … قال الملک ائتونی به استخلصه لنفسی ، فلما کلمه قال إنک الیوم لدینا مکین أمین ” یوسف علیه السلام وقتی دید که عزیز مصر منصبی را بوی واگذار میکند تقاضا کرد که اگر قرار چنین است پس بگذار که بیت المال را حفاظت کنم و توزیع غله را بدست داشته باشم .. با یک نگاه دقیق به این نتیجه میرسیم که یوسف علیه السلام از آنجاییکه نبی اند و در روشنی وحی قدم میگذارند و در خود امانت میبینند و بیاری خداوند یقین کامل دارند و در عین حال از طریق وحی و تعبیر رؤیا اطلاع دارند که سالهای شدیدی و سنوات قحط در انتظار مصر است ، فقط توزیع عادلانۀ غله را تقاضا نمود نه کدام ریاست یا زعامت مصر را . ایشان در حقیقت خود را خدمتگار عباد الله قرار دادند نه زعیم آنها ..

اکنون در روشنی آیاتی از قرآنکریم و احادیثی از رسول اکرم صلی الله علیه و سلم میبینیم که طلب ریاست چه حکم دارد ..

your ads

الله متعال میفرماید که “تِلْکَ الدَّارُ الآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الأرْضِ…” و آشکار است که ریاست علو است . قمة الهرم است .

ابو موسی اشعری رضی الله عنه دو تن از اصحاب را که تقاضای ملاقات با آنحضرت صلی الله علیه و سلم را داشتند نزد ایشان برد . یکی از آنها به رسول الله صلی الله علیه و سلم گفت که ما آمده ایم تا از ما در امور دولت کار بگیرید و دومی نیز گفت آمده ام تا مرا بکاری بگمارید . آنحضرت صلی الله علیه وسلم با لهجۀ تقریبا خشم آمیز به آنها فرمودند ” إن أخونکم عندنا من طلبه ” خاین ترین شما کسی است که این امر را میطلبد . و آنحضرت صلی الله علیه و سلم در حیات خود آن دو را بهیچ کاری نگماریدند در حالیکه ابو موسی اشعری رضی الله عنه را در چندین موقع به کارهای خیلی بلند پایه گماریدند و حتی که والی یمن مقرر کردند .

باری رسول الله صلی الله علیه و سلم به عبدالرحمن بن سمره نصیحت فرموده گفتند که ” یا عبد الرحمن لا تطلب الإمارة ، فإنک إن أعطیتها عن مسألة وکلت إلیها و إن أعطیتها عن غیر مسألة أعنت علیها ” ای عبدالرحمن ! هرگز طلبگار امارت مشو ، زیرا اگر با خواستن به آن نایل گردی به آن موکول میشوی و اگر بدون خواستن بتو واگذار شود خدا مددگارت میشود .

در موقعی دیگری به یکی از اصحاب فرمودند که ” إنا لا نولی هذا من سأله او حرص علیه ” این امر را بکسی نمیدهیم که او خواستارش است یا در حصولش میکوشد .

در جملۀ سخنان حکیمانۀ رسول الله صلی الله علیه و سلم این هم روایت شده است که فرموده اند ” ما ذئبان جائعان أرسلا فی غنم بأفسد لها من حرص المرء علی الشرف والمال لدینه .. ” دو گرگ گرسنه ، رمۀ گوسفند بدون چوپان را آنقدر زیان نخواهند رسانید به اندازه ایکه شخصی خواهان ریاست و مال ، دینش را میرساند …

از ماسبق به این نتیجه میرسیم که طلب ریاست صریحا حرام نیست . زیرا اگر حرام میبود رسول الله صلی الله علیه و سلم آن دو صحابه را که همراه ابو موسی اشعری رضی الله عنهم تشریف آورده بودند سرزنش میکرد و به استغفار وادار میکرد ..

لیکن شخص مسلمان هرگز جرأت این نخواهد کرد که خود را عمدا مورد ابتلای خداوند قرار بدهد .
یک نکتۀ باریک دیگر را ما مسلمانان منحیث انتخاب کنندگان و اهل الرأی و الشوری فراموش نکنیم که وجیبۀ دینی ماست که نباید کسی را که خود را برای ریاستی مرشح یا کاندید میکند انتخاب کنیم . و ولی الامر نباید این گونه افراد را بکاری بگمارد ولو که هرقدر از تقوای شان مطمئن هم باشد .

در مورد موقف حضرت عثمان و حضرت علی رضی الله عنهما که خاموشی اختیار کردند خود ثابت میکند که یکی هم خلافت را برای خود طلب نکرد با وجود اینکه هرکدام در خود صلاحیت کاری و أحقیت میدید . خاموشی آنها را نباید با خاموشی دختری مقایسه کرد که ولی امرش رأی وی را از موافقه یا عدم موافقه بر ازدواج با شخصی معینی طلب میکند .

در قسمت برداشتن لوای بدر نیز همین نظر دارم که این افتخار را هر صحابی تمنا داشت مگر یکی هم صریحا از رسول الله صلی الله علیه و سلم تقاضا نکرد که او را به این کار بگمارند . زیرا ایشان فرموده بودند که لوا را بکسی میدهم که خدا و رسولش او را دوست دارد و او نیز خدا و رسولش را دوست دارد . چه کسی نمیخواهد که خدا و رسولش بگواهی خود رسول کریم صلی الله علیه و سلم او را دوست داشته باشد . مگر چون موضوع ریاست در میان بود یکی از اصحاب هم مستقیما تقاضای چنین کاری نکرد . حضرت عمر رضی الله تعالی عنه این حادثه را بعد ها در مناقب حضرت علی کرم الله وجهه بیان داشته اند .

در قسمت ” و من ذریتی … ” اول اینکه حضرت ابراهیم علیه السلام این موضوع را وقتی بمیان گذاشتند که خداوند متعال برایش گفت ” … إنی جاعلک للناس إماما ” دوم اینکه ومن ذریتی طلب نیست بلکه طبق اکثریت علما ، استفسار است .. سوم اینکه منقب نبوت را که مشرّف ترین منقب برای بشریت است چه کسی برای اولاده اش تمنا نمیکند . ابراهیم علیه السلام را بگذارید ، موسی علیه السلام را بنگرید که از خدا مستقیما طلب کرد تا منصب نبوت برای برادرش هارون علیه السلام حاصل نمود : ” واجعل لی وزیرا من أهلی ، هارون أخی .. “

رسالت و نبوت تنها شرف دنیوی یا وزارت نزد پادشاهان دنیا نیست بلکه خلافت الهیست . تشریف خداوندیست . وصال مستقیم با ذات علویست . تلقی وحی است .

والله أعلم بالصواب

Advertisement | Why Ads? | Advertise here

پوهنتون چینل

پوهنتون چینل درسره سبسکرایب او شریک کړئ

سبسکرایب Subscribe


Editorial Team

د واسع ویب د لیکوالۍ او خپرونکي ټیم لخوا. که مطالب مو خوښ شوي وي، له نورو سره یې هم شریکه کړئ. تاسو هم کولی شئ خپلې لیکنې د خپرولو لپاره موږ ته راولېږئ. #مننه_چې_یاستئ

خپل نظر مو دلته ولیکئ

wasiclinic.com
Back to top button
واسع ویب