مسلمانان امروزی چرا از رهبر دلسوز محروم اند؟

نوشته: د. محمد عبده

ترجمه: عبدالخالق احسان.

دور از حقیقت نیست اگر بگوییم: نبود رهبری از مهمترین اموری است که مسلمانان در دهه های اخیر از آن رنج می برند، هم چنان این نبود رهبری، غربیان را نیز رنج می دهد؛ انستیتوت بین المللی تحقیقات استراتژیک در گزارش سالانه خویش (1995) که در لندن منتشر گردید، می گوید: جهان امروز به رهبری قوی و نیرومندی نیاز دارد تا همگام با حوادثِ جهان، به رهبری به رهبری بپردازد، قضیه رهبری در سطح عمومی دچار عجز و ناتوانی شده و مدتی است که در اتحادیه اروپا کدام فکر و اندیشه‌ی جدیدی ثبت نگردیده است.

لذا نبود و کمبود رهبری، مشکل جهانی است؛ اما مسلمانان بیشترین ظرفیت رشد استعداد های مطلوب رهبری را دارا می باشند؛ چون منهج، هدف و اخلاق عالی سرچشمه گرفته از منابع اسلامی را با خود دارند، از تجربه تاریخی دانسته می شود که رهبران هسته‏ی نهضت ها بوده و اهل جرأت، دورنگر و اندیشه کننده به اهداف بزرگ در ترسیم نشانه های آینده می باشند، رهبرانی که با درد های ملت ها دردمند شده و احساس ملت را داشته باشند، در قرآن کریم داستان پدر پیامبران حضرت ابراهیم علیه السلام چندین بار تکرار شده است تا برای ما این حقیقت را تأکید کند که ما در ساختار بنای حقانیت و نابودی باطل و نشر هدایت اصل عریق و نسب طولانی و تاریخ درازی داریم، هر گاه انسان با فطرت صحیح به پاکیزگی اصل خویش پی ببرد، کشش های انگیزشی او به حرکت می افتد.

توجه زیاد به اهمیت قیادت و ضرورت آن به این معنی نیست که ما دیدگاه منحصر به فرد را تأیید کنیم و منتظر قهرمان نجات دهنده باشیم؛ بلکه سخن در مورد سپردن قیادت به کسانی است که اهلیت و شایستگی آن را دارند و می توانند مشکلات و مسائل مهم و اساسی رهبری را بر دوش گیرند، البته همراه با تمرین رشد ذکاوت و توانایی او بر ترتیب و تنظیم اولویت ها؛ این رشد و ارتقای رهبریت کار دشواری نیست؛ چون قیادت و رهبری قابل آموزش و انتقال می باشد، برخی ویژگی های رهبری مربوط تکوین شخصیتی افراد بوده و برخی دیگر قابل آموزش می باشند. دیدگاه کسانی که می گویند: شرایط آماده نیست و طبیعت مرحله زندگی ما توانایی رشد رهبران را ندارد، مردود می باشد؛ چون این نظریه آرزوها را بر باد داده و همت ها را ضعیف می سازد. بنابراین تربیه، آمادگی، تمرین عملی بر ایجاد رهبرانی که آرزوداریم، کمک مان می کنند.

الگو
تربیه در روشنایی تقدیم الگو، موفق ترین روش آماده کردن افراد است و بزرگترین رهبرانی که باید به ایشان تأسی جست، پیامبران علیهم السلام می باشند؛ چون آنان کاملترین مردم از لحاظ ایمان، علم و عمل می باشند، قرآنکریم صفات پیامبران را در سوره های زیادی یاد آوری نموده و اخلاق و اعمال و شکیبایی شان را ذکر کرده و تأکید دارد که جذابیت پیامبران ناشی از امور فریبنده مادی و جایگاه و القاب بزرگ نیست، پیامبران خزانه های زمین را در اختیار نداشتند که بین مردم توزیع کنند، قرآنکریم پیامبران را ازین فریبنده ها خالص نموده و الله متعال از زبان نوح علیه السلام می گوید: {قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَ لَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ} [الأنعام: 50] ([اي پيغمبر! بدين كافران] بگو: من نمي گويم گنجينه هاي [ارزاق و اسرار جهان] يزدان در تصرّف من است [چرا كه الوهيّت و مالكيّت جهان تنها و تنها از آن خداي سبحان است و بس] و من نمي گويم كه من غيب مي دانم [چرا كه كسي از غيب جهان باخبر است كه در همه مكانها و زمانها حاضر و ناظر باشد كه خدا است] و من به شما نمي گويم كه من فرشته ام. [بلكه من انساني همچون شمايم]). {وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَى رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ} [الزخرف: 31] (گفتند: چرا اين قرآن بر مرد بزرگواري از يكي از دو شهر[مكّه و طائف] فرو فرستاده نشده است؟!) لذا جاذبیت رهبری بر مبنای اخلاق و اعمال و ارتباطش با الله متعال می باشد و از کسی پاداش و سپاسگزاری انتظار ندارد، پیروی از فریبنده های مادی و منصب های بزرگ یکجا نمی شود، و هر گز فریب خوردگان مادیات نمی توانند جنایات و نابسامانی های خویش را بپوشانند.

حضرت محمد صلی الله علیه و سلم در روشنایی قرآنکریم
قرآنکریم از دلتنگی رسول الله صلی الله علیه و سلم و حرص شدید شان بخاطر ایمان آوردن قومش سخن می گوید، دلتنگی و اصراری که نشست و برخاست او را فراگرفته بود.{لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ} [ الشعراء: 3 ] (انگار مي خواهي از غم و اندوه اين كه آنان ايمان نمي آورند، خويشتن را نابود كني؟!) {فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا } [الكهف: 6] (نزديك است خويشتن را در پي ]دوري گزيدن و روي گردانيدن] ايشان [از ايمان آوردن، دق مرگ كني و] از غم و خشم اين كه آنان بدين كلام [آسماني قرآن نمي گروند و بدان] ايمان نمي آورند [خود را] هلاك سازي.)
وظیفه اساسی این فرستاده گرامی، پاکسازی و تزکیه مردم، آموزش کتاب و حکمت برای شان و این که به زبان خود شان سخن گوید و مردم را بشناسد و مردمان او را بشناسند، می باشد.
{لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَاعَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ} [التوبة: 128] (بيگمان پيغمبري ]محمّد نام]، از خود شما [انسانها] به سويتان آمده است. هرگونه درد و رنج و بلا و مصيبتي كه به شما برسد، بر او سخت و گران مي آيد. به شما عشق مي ورزد و اصرار به هدايت شما دارد، و نسبت به مؤمنان داراي محبّت و لطف فراوان و بسيار مهربان است.)
رهبری پیامبر صلی الله علیه و سلم توأم با مهربانی و عطوفت و با شناخت از واقعیت ضعف بشری بوده و رسول الله صلی الله علیه و سلم یارانش را جستجو می کرد و از احوال شان خود را با خبر می ساخت و تلاش می نمود تا نیازمندی های شان را برطرف سازد، این رهبری فرزانه ناشی از اخلاق اصیل و آسانگیری دین مبین اسلام می باشد.

برخی ویژگی‌های رهبری در روشنایی آیات قرآنی:
اول – حکمت: الله متعال پیامبران علیهم السلام را به صفت حکمت آراسته است، {وَلَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ وَمَنْ يَشْكُرْ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ} [لقمان: 12] (ما به لقمان فرزانگي بخشيديم [و بدو دستور داديم] كه خدا را سپاسگزاري كن و [بدان كه] هر كس سپاسگزاري كند، به سود خويش سپاسگزاري مي كند، و هر كس ناسپاسي كند [به خود زيان مي رساند نه به خدا] چرا كه خدا بي نياز و ستوده است) {فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُم مُّلْكاً عَظِيماً } [النساء: 54] (ما كه به آل ابراهيم [كه ابراهيم نياي شما و ايشان است] كتاب [آسماني] و پيغمبري و پادشاهي عظيمي داديم. [مانند: سلطنت يوسف در مصر، و شاهي داود و سليمان در شام]). {يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا} [البقرة: 269] (فرزانگي را به هركس كه بخواهد ]و شايسته بيند] مي دهد، و به هركس كه فرزانگي داده شود، بيگمان خير فراواني بدو داده شده است.)

حکمت در اصل معنایش بر می گردد به باز داشتن به منظور اصلاح، حکیم به کسی گفته می شود که نفس خود را از خواهشات نابجای نفسانی باز می دارد، هم چنان حکمت به معنی گذاشتن هر چیز به جایگاه مناسب آن می باشد، حکمت بر اساس این تعریف، شامل علم، عمل، شناخت حق و عمل به خوبی‌ها می گردد، حکمت نوعی ذکاوت است که دارنده‌اش را به سوی دیدگاه و نظریه درست رهنمون می شود؛ لذا کینه و حقد و حسد بر این گونه رهبر غلبه نمی کند و به خاطر تشویق و شاباش گفتن اطرافیانش به حرکت نمی افتد.

اما رهبران حرفه ای دغل‏باز، غاصبان مراکز رهبری؛ فقط به منافع شخصی خود می اندیشند و تلاش می کنند که مدح وستایش مردم را جلب نمایند، لهذا حکمت را نزد کسانی که تظاهر به فصاحت نموده و به نظریه پردازی های متکبرانه مشغول اند، جستجو مکن؛ بلکه حکمت را نزد آنانی که مشغول عملیه تزکیه خود و دیگران اند، جستجو نما؛ چون حکمت فقط در چارچوب نقشه های صحیح همراه اصول سالم و سازنده یافت می گردد.
کسانی که به علوم مختلف تبحر دارند، وقتی دارنده حکمت می شوند که علم وعمل را همگام سازند. از قدیم گفته اند: هر گاه حکمت افزایش یابد، معلومات افول می کند تا این که اصول بسیاری از تفصیلات را می بلعد؛ چون تفصیلات در جریان تمرین عملی رونما می گردد.

دوم- اعتماد: از صفاتی که قرآن کریم برای پیامبران (رهبران موفق) ذکر نموده، اعتماد مطلق به آن چه که به سوی آن دعوت نمی نمودند، می باشد. برای رسیدن به اهدافی که قلب های شان به آنها اطمینان داشت، هیچ شک و تردیدی نداشتند، هر مشکلی نظر به دید مردم، نزد شان آسان می نمود، هر چند مخالفان و معاندان شان زیاد می بودند، پیامبران و پیروان شان، یک لحظه نسبت به برنامه و اهداف شان شک نمی کردند. {وَكَانَ حَقًّا عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ} [الروم: 47] (همواره ياري مؤمنان بر ما واجب بوده است.)

سوم – شجاعت: شجاعت یکی از بزرگترین ویژگی های رهبر است، خواه شجاعت معنوی باشد یا شجاعت مادی، بنابر آنچه در حدیث آمده، بدترین صفت شخص بخل همراه با اندوهباری و ترسویی بی هدف می باشد. یکی از نماد های شجاعت این است که اگر بر حق باشد در مقابل همگان ایستادگی کند ، حضرت موسی علیه السلام در مقابل فرعون و قومش ایستادگی کرد در حالی که تنها بوده و فقط برادرش هارون را با خود داشت و هم چنان رسول الله صلی الله علیه و سلم در مقابل قومش در حالی که تنها بوده و تعداد اندکی صحابه را با خود داشت، ایستادگی کرد.
تصمیم شجاعانه در لحظات حساس و حیاتی پریشانی مترددین و سراسیمگی انسان های سرگردان را از بین می برد و دستاورد های مطلوب را به ارمغان می آورد.

چهارم – فطانت و ذکاوت: رهبر موفق با داشتن این صفت می تواند در موقف های حساس افرادش را نجات داده و از حوادث ناگهانی و غیر منتظره خلاص نماید و در موقعیت های سخت و طاقت فرسا، به تدبیر امور بپردازد، در داستان مجادله حضرت ابراهیم علیه السلام با دشمن خدا و دشمن ابراهیم چنین می خوانیم: {قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ } [البقرة: 258] )ابراهيم گفت: خداوند خورشيد را از مشرِق برمي آورد، تو آن را از مغرب برآور. پس آن مرد كافر واماند و مبهوت شد.)

وقتی حضرت یوسف علیه السلام خواست برادرش را نزد خودش نگهدارد، پیمانه را بین بار برادرش گذاشت و موقع تفتیش اول بارهای برادرانش را جستجو کرد. {فَبَدَأَ بِأَوْعِيَتِهِمْ قَبْلَ وِعَاءِ أَخِيهِ ثُمَّ اسْتَخْرَجَهَا مِنْ وِعَاءِ أَخِيهِ كَذَلِكَ كِدْنَا لِيُوسُفَ} [يوسف: 76] (]يوسف] نخست بارهاي ديگران را پيش از بار برادرش [بنيامين] بازرسي كرد، و سپس پيمانه را از بار برادرش بيرون آورد. ما اين گونه براي يوسف چاره سازي كرديم [و نقشه و طرح انداختيم تا بتواند بنيامين را به گونه‌اي نزد خود نگاه دارد كه ديگر برادران متوجّه نشوند و تسليم فرمان او گردند])

آن گاه که الله متعال برای بنی اسرائیل پادشاهی را برگزید تا همراه او به نبرد دشمن بروند، بنی اسرائیل را مورد امتحان قرار داد که از جوی آب ننوشند، مگر یک جرعه تا این که کسانی که در راه الله متعال به پیکار می پردازند تصفیه گردند و نصرت الهی از نزد الله متعال نصیب گردد.

ذکاوت می تواند تاریکی ها را بشگافد و حجاب های ابرگونه را بر طرف نماید، البته این مسئله به این معنی نیست که رهبر باید ذکاوت فوق العاده داشته باشد؛ چون بسیاری از رهبران امت ها در طول تاریخ دارنده درجه متوسط ذکاوت بودند؛ اما همیشه نسبت به آینده خوشبین بوده و گردن می افراشتند تا به قله های پیشرفت و سعادت برسند و با دقت دگرگونی شرایط و اوضاع را زیر نظر داشته و مراقبت می نمودند.

اگر زندگی از الگوهای برتر و از خوبی های فراوان و مردان قدوه خالی باشد، در آن صورت مقام و مال هیچ ارزشی نداشته و انسان ها بی عزت و سرگردان و مضطرب خواهند بود.

Editorial Team

د واسع ویب د لیکوالۍ او خپرونکي ټیم لخوا. که مطالب مو خوښ شوي وي، له نورو سره یې هم شریکه کړئ. تاسو هم کولی شئ خپلې لیکنې د خپرولو لپاره موږ ته راولېږئ. #مننه_چې_یاستئ

خپل نظر مو دلته ولیکئ

د ښوونکي لارښود کتابونه
Back to top button
واسع ویب