قلب، جایگاه ایمان
الله متعال بنا بر لطف و رحمتی که بر بنده گان خویش دارد، قلبهای آنان را به ید خود قرار داده، به هر جهتی که اراده کند آن را میگرداند؛ و او یگانه ذاتی است که ایمان را در قلبهــای بنده گان مؤمن و متقی خود آن گونه که خود اراده کند جابهجا مینماید. الله متعال در این مورد میفرماید:
]…وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمْ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمْ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُوْلَئِكَ هُمْ الرَّاشِدُونَ. فَضْلًا مِنْ اللَّهِ وَنِعْمَةً…[ (الحجرات/8)
»امّا الله ایمان را در نظر تان گرامی داشته است و آن را در دلهای تان آراسته است و کفر و نافرمانی و گناه را در نظر تان زشت و نا پسند جلوه داده است. فقط آنان [که دارای این صفات هستند، یعنی ایمان در نظرشان محبوب و مزین، و کفر و فسق و عصیان در نظر شان منفور و مطرود است] راهیابند و بس. این لطف و نعمتی از سوی الله است [که بدانان ارزانی داشته است]«.
وقتی ایمان در قلب یک انسان جای بگیرد، تمام احساسات و عواطف و حتی اعضای بدن وی را به سوی خیر و عمل صالح رهبری میکند؛ قلب خشت اساس شخصیت انسان و فرمانروای اعضای بدن او است.
رسول الله صلی الله عليه وسلم از این ویژه گی قلب به این صورت تعبیر مینمایند:
«أَلَا وَإِنَّ فِي الْجَسَدِ مُضْغَةً إِذَا صَلَحَتْ صَلَحَ الْجَسَدُ كُلُّهُ وَإِذَا فَسَدَتْ فَسَدَ الْجَسَدُ كُلُّهُ أَلَا وَهِيَ الْقَلْبُ«(بخاری و مسلم)
(بدانید که در پیکر انسان پارهگوشتی است که اگر اصلاح شد تمام بدن وی اصلاح میشود و اگر فاسد شد، تمام بدنش فاسد میگردد؛ و آگاه باشید که این پارهگوش، قلب است).
هر گاه ایمان در قلب انسان زیاد شود، نیروهای خیر قوت گرفته و سینهی مؤمن برای انجام اعمال صالح فراختر میشود.
نیاز قلب به تجدید ایمان:
یکی از نیازهای همیشه گی انسان مسلمان تغذیهی روحیی مستمر وی میباشد؛ تغذیهای که به وی نیروی ایمانی داده سینهاش را برای حرکت در انجام اعمال نیک باز گرداند؛ هر گاه بندهی مسلمان از تغذیهی قلب خویش غافل شود، قلب وی سست و بیمار میشود و یا می میرد. الله تبارک و تعالی اثر ایمان را در قلوب بنده گان به این صورت به تصویر میکشد:
]…وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ[ (التغابن/11)
»و هر کس که به الله ایمان داشته باشد، الله دل او را [به ثبات و آرامش، و خشنودی به قضا و قدر الهی میرساند و] رهنمود میگرداند، و الله از هر چیزی کاملاً آگاه است).
پس الله جل جلاله به خاطر اعمال صالحه و نیکی که بندهاش انجام میدهد و به اثر آن سینهاش فراخ میشود و قلبش به تپش میافتد، قلب وی را نورانی و روشن میسازد. چنین کسی در دنیا پارسایی پیشه نموده، هموغم وی آخرت میگردد، و برای ملاقات با پروردگار خویش آماده میشود. یکی از دلایل این موضوع حدیثی است که ابن ابی الدنیا و حاکم در مستدرک آن را روایت نمودهاند:
«التجافي عن دار الغرور، والإنابة إلى دار الخلود، والاستعداد للموت قبل نزول الموت«، وصدق الله العظيم القائل: (أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ) (الزمر/22)
»فاصله گرفتن از سرای فریبنده، و تمایل به سرای همیشه گی، و آمادگی برای مرگ قبل از فرارسیدن مرگ. و راست گفته الله بزرگ آنجا که فرموده است: »آیا کسی که الله سینهاش را برای پذیرش اسلام گشاده و فراخ ساخته است و دارای [بینشی روشن از] نور پروردگارش میباشد [و در پرتو آن، راه را از چاه تشخیص میدهد، هم چون کسی است که هدایت الهی در سایهی اسلام پرتوی به دل او نیفکنده است و درونش با ایمان تابان نشده است؟!] وای بر کسانی که دلهای سنگینی دارند و یاد الله بدان ها راه نمییابد [و قرآن یزدان در آن ها اثر نمیگذارد!] آنان واقعاً به گمراهی و سرگشته گی آشکاری دچارند«.
برخی از وسایل تجدید ایمان در قلوب انسانها عبارتاند از: (ذکر، دعاء، احساس عظمت الله، تدبر در مورد مخلوقات الله تعالی، یاد مرگ، رفتن به زیارت قبور، دوستی با اهل ایمــان و هم صحبتی با بنده گان صالح و نیک خدا).
تضعیف ایمان در قلوب به خاطر گناهان:
گناهان و معاصی باعث ضعیف شدن ایمان و سبب آفات متعدد دیگری مانند: (سنگدلی، خشونت، انکار حق، پیروی از خواهشات، خودخواهی، محبت دنیا، محبت مال، فخر فروشی، تنبلی در انجام عبادات و اعمال صالحه، بد اخلاقی، انحراف از راه مستقیم و…) میشود؛ الله متعال در آیات متعدد قرآن کریم ضمن توصیف کافران به این حقیقت اشاره نموده میفرماید:
]…أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدْ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ…[ (المائدة41)
»آنان کسانی اند که [در ضلال و عناد اسراف کردهاند و] الله نمیخواهــد دلهای شان را [از کثافت کفر و شرک] پاک گرداند«.
و در توصیف منافقان یهود میفرماید:
]ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنْ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ[ (البقرة/74)
»پس از آن، دلهای شما هم چون سنگ سخت شد، بلکه سختتر از آن گردید. چه پارهای از سنگها است که از آن نهرها میجوشد، و پارهای از آن ها است که میشکافد و آب از آن روان میگردد، و پارهای از آن ها است که از ترس الله فرو میریزد. و الله از آنچه میکنید، غافل نیست«.
و هم چنین این فرمودهی الله متعال:
(فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً…[ (المائدة/13)
»به سبب پیمانشکنی ایشان، آنان را نفرین کردیم و از رحمت خود محروم داشـتیم و دلهای شان را سخت نمودیم«.
رسول الله صلی الله عليه وسلم در مورد اثر گناهان در دلها میفرمایند:
«إن المؤمن إذا أذنب ذنبًا كانت نكتة سوداء في قلبه، فإن تاب ورجع واستغفر صُقِلَ قلبه منها، فإن زاد زادت حتى تغلف قلبه«، وذلك هو الران الذي ذكره الله في كتابه بقوله: (كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ) (المطففین) (سنن ابن ماجه؛ آلبانی آن را حسن گفته است)
(بیگمان مؤمن گناهی را مرتکب میشود که در اثر آن نکتهی سیاه در قلب وی میافتد، اگر توبه کند و رجوع نماید و استغفار کند، قلبش صیقل یافته و پاک میگردد؛ اما اگر بعد از گناه اولی، مرتکب معصیتی دیگر شد، سیاهی قلبش افزون میگردد تا بالآخره در حجابی از غفلت قرار میگیرد) و این همان زنگاری است که الله متعال در کتاب خود از آن یاد نموده است. »هرگز!. اصلاً کردار و تلاش [پلشت و زشت] ایشان دلهای شان را زنگ زده کرده است«.
هم چنین پیامبر خدا صلی الله عليه وسلم در مورد اثر فتنهها در قلوب مسلمانان میفرمایند:
«تُعْرَضُ الْفِتَنُ عَلَى الْقُلُوبِ كَالْحَصِيرِ عُودًا عُودًا فَأَىُّ قَلْبٍ أُشْرِبَهَا نُكِتَ فِيهِ نُكْتَةٌ سَوْدَاءُ وَأَىُّ قَلْبٍ أَنْكَرَهَا نُكِتَ فِيهِ نُكْتَةٌ بَيْضَاءُ حَتَّى تَصِيرَ عَلَى قَلْبَيْنِ عَلَى أَبْيَضَ مِثْلِ الصَّفَا فَلاَ تَضُرُّهُ فِتْنَةٌ مَا دَامَتِ السَّمَوَاتُ وَالأَرْضُ وَالآخَرُ أَسْوَدُ مُرْبَادًّا كَالْكُوزِ مُجَخِّيًا لاَ يَعْرِفُ مَعْرُوفًا وَلاَ يُنْكِرُ مُنْكَرًا إِلاَّ مَا أُشْرِبَ مِنْ هَوَاهُ«(صحیح مسلم)
(فتنهها همانند چوبهای بوریا، یکی بعد دیگری بر قلبها افزوده میشوند، هر قلبی که دروازهاش را بر روی فتنهها بگشاید یک نکتهی سیاه بر روی آن پیدا میشود، و هر قلبی که به فتنهها اجازهی دخول ندهد بر آن نکتهی سفیدی ظاهر میگردد، تا بالآخر قلبها به یکی از دو حالت ذیل در میآید: قلبی سفید و صاف که تا هنگام موجودیت آسمانها و زمین هیچ فتنهی به آن آسیب نمیزند؛ و قلبی سیاه و تیره، همانند کوزهی سرچپه که نه معروفی را میشناسد و نه از کار زشتی رویگردان است؛ بلکه همیشه دنبال خواهشات نفسانی خود میدود).
و برای این که ایمان در قلوب ما ضعیف نشود رسول الله صلی الله عليه وسلم ما را امر میکنند تا بیشتر اوقات به ذکر و دعا مشغول باشیم:
»إن الإيمان ليخلق في جوف أحدكم كما يخلق الثوب فاسألوا الله أن يجدد الإيمان في قلوبكم« (سلسلهی احادیث صحیحة مختصره؛ آلبانی)
(هر آیینه ایمان در سینهی هر یک از شما همانند لباس کهنه میشود؛ از الله بخواهید تا ایمان را در قلبهای تان تجدید نماید).
و در حدیثی دیگر میفرمایند:
»ما من القلوب قلب إلا وله سحابة كسحابة القمر بينا القمر مضيء إذ علته سحابة فأظلم إذ تجلت عنه فأضاء« (سلسلهی احادیث صحیحة مختصره؛ آلبانی)
(هیچ قلبی نیست مگر این که ابری همانند ابر پیش روی ماه بر آن عارض میشود؛ احیاناً مهتاب روشن است اما ابری در مقابل آن قرار گرفته، آن را تاریک میکند؛ و باز هنگامی که آن ابر کنار رفت دوباره روشن میشود).
برخی از دعاهای قلب:
• اللهم نوِّر قلوبنا بنورك الذي لا يخبو.(پروردگارا! قلوب ما را به نور خود منور گردان، نوری که هیچ وقت ضعیف و خاموش نمیشود)
• اللهم نقِّ قلوبنا من الخطايا كما ينقَّى الثوب الأبيض من الدنس.
(خدا یا قلبهای ما را از خطاها به گونهای پاک کن که جامهی سفید از پلیدیها پاک میگردد)
• اللهم اشرح لنا صدورنا ويسر لنا أمورنا.
(یا الله سینههای ما را باز و فراخ کن و کارهای ما را آسان گردان)
• اللهم إننا نسألك إيمانًا يباشر قلوبنا.
(پروردگارا از تو ایمان قلبی میخواهیم)
• اللهم افتح مسامع قلوبنا لذكرك.
(خدا! یا گوش دلهای مان را به یاد خود باز کن)
• اللهم نسألك رحمةً من عندك تهدي بها قلوبنا.
(یا الله از تو رحمتی میطلبیم که با آن قلبهای ما را هدایت کنی)
• اللهم زيِّن الإيمان في قلوبنا واجعلنا من عبادك الراشدين.
(پروردگارا، ایمان را در قلبهای ما مزین کن و ما را از بنده گان راه یاب خود گردان)
• اللهم لا تجعل في قلوبنا غلاًّ للذين آمنوا.
(خدایا! اجازه نده در دلهای ما خیانتی نسبت به مؤمنان جا پیدا کند)
• اللهم أَلّفْ بين قلوبنا واجعلنا بنعمتك إخوانًا متحابين.
(یا الله در میان قلبهای ما الفت ایجاد کن، و به نعمت خود ما را برادرانی دوستدار یک دیگر بگردان)
• اللهم اكتب في قلوبنا الإيمان وأيِّدنا بروح من عندك.
(خدا یا در دلهای ما ایمان را جای بده و ما را با قوت و قدرتی از جانب خود تأیید کن).
نوشته: امین الله معتصم استاد پوهنتون هرات