علل و اسباب آغشته شدن به رذائل اخلاقی
عوامل واسباب بسیاری باعث می گردند تا شخص مسلمان به رذائل اخلاقی دچار گردد، وتا زمانی که این اسباب دامنگیر وی باشند از این رذائل رهایی نمی یابد. علل واسباب رذائل اخلاقی را در نکات ذیل خلاصه می کنیم:
(1) ضعف بازدارنده ایمانی
هنگامی که شخص مسلمان در فضای بدون روحانیت و انگیزه های ایمانی قرار می گیرد بازدارنده ومانع ایمانیش را از دست می دهد، آنگاه شیطان آرام آرام وسوسه هایش را آغاز می کند و این شخص را از راه راست به سوی انحرافهای گوناگون رهنمون می شود، نخست او را به رذائل اخلاقی آغشته می گرداند، واگر زود به خود نیامد و برای رهایی خویش کاری نکرد رفته رفته انحراف اخلاقی به انحراف فکری می انجامد تا آنکه همه دین را رها کند و دینی غیر از اسلام انتخاب نماید.
بسیارند آنانی که به حکم وظیفه یا همنشینی با اشخاص منحرف از آنها اثر پذیر می شوند؛ زیرا کسی را نمی یابند که آنها را به سوی خیر و صلاح راهنمایی کند، خدا و آخرت را به یاد شان افکند، عوامل انحراف و بد اخلاقی هم برای شان مهیا می باشد، آنگاه در برابر خواستهای شیطان ونفس زانو می زنند و تسلیم اوامر شیطانی می گردند. پس فضای ایمانی و روحانی نیاز مبرم هر شخص مسلمان است.
الله متعال ما را فرا می خواند که برای خود مان فضای ایمانی جست وجو کنیم ومی فرماید:« أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ»[الحدید: 16].
یعنی: آيا براى كسانى كه ايمان آوردهاند هنگام آن نرسيده كه دلهايشان به ياد خدا و آن حقيقتى كه نازل شده نرم [و فروتن] گردد و مانند كسانى نباشند كه از پيش بدانها كتاب داده شد و [عمر و] انتظار بر آنان به درازا كشيد و دلهايشان سخت گرديد و بسيارى از آنها فاسق بودند.
معمولا فضای ارتکاب رذائل اخلاقی برای کسانی مهیا می گردد که فضای کاری شان طوری باشد که با زنان سروکارشان بیشتر باشد یا به کشورهای خارجی به مسافرت روند ویا از راههای نامشروع زر وسیم زیادی به خود دست وپا کرده باشند.
(2) نداشتن الگوی نیک:
وقتی انسان در نزد شخصی دیندار و پرهیزکار دانش فرا می گیرد یا با او ملازمت می کند و از رفتار و از شخصیتش متأثر می گردد و اخلاقش را پیروی می کند او هم انسانی پرهیزکار بار میاید، ولی هنگامی که از الگوی خود دور ماند یا به چنین الگویی دست نیافت، این امر سبب می گردد که شخص در برابر خواستهای شیطان دچار ضعف گردد و به رذائل اخلاقی روی آورد. اساسا برای شخص مسلمان بزرگترین الگو شخص پیامبر -صلی الله علیه وسلم- است و بعد از آنحضرت یاران پاکنهادش و سپس بزرگان تابعین و تبع تابعین و بالآخره در هر زمانی علمایی و انسانهای متقی و پرهیزکاری یافت می شوند که دین را در زندگی خود تطبیق می کنند و می توانند برای دیگران نیز چراغ راه قرارگیرند.
(3) افراط در حب دنیا ومظاهر آن:
یکی دیگر از عوامل آغشته شدن به رذائل اخلاقی وابستگی مفرط شخص به دنیا ومظاهرآن است. دوستی دنیا چنان در قلب آدمی نفوذ می کند که انگار بنده آن است. دنیا دوستی مفرط بنده را وامیدارد که به خاطر حصول هرچه بیشتر دنیا ومظاهر آن به هر دنائت و ارتکاب حرام تن دهد و به آنچه که خداوند برایش ارزانی داشته است قناعت نداشته باشد. دنیا دوستی انسان را طماع و آزمند و حریص می گرداند و بدین شکل رفته رفته به سوی هر بد اخلاقی و رذیلتی روی میاورد تا بالآخره در منجلاب رذیلتها سقوط کند. به همین خاطر پیامبر صلی الله علیه وسلم پیروان خویش را از عاقبت دنیا دوستی هشدار می داد و می گفت:« تعس عبد الدینار و عبدالدرهم»یعنی: خوار وهلاک باد بنده دینار ودرهم.
(4) مشغول شدن به زن وفرزند و دارایی های دنیوی:
مشغولیت بیش از حد و سرگرم شدن مفرط به مال و همسر و فرزندان یکی دیگر از عوامل افتادن در دام رذائل اخلاقی است. زیرا که مشغولیت ذهن و هوش به حفظ ونگهداری اینها آدمی را از یاد الله جل جلاله دور می کند. الله متعال در این رابطه می فرماید:« وَاعْلَمُوا أَنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ»[انفال: 28]. یعنی: و بدانيد كه اموال و فرزندان شما [وسيله] آزمايش [شما] هستند و خداست كه نزد او پاداشى بزرگ است.
ومی فرماید:« زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ»[آل عمران: 14].یعنی: دوستى خواستنيها[ى گوناگون] از زنان و پسران و اموال فراوان از زر و سيم و اسبهاى نشاندار و دامها و كشتزار[ها] براى مردم آراسته شده [ليكن] اين جمله مايه تمتع زندگى دنياست و [حال آنكه] فرجام نيكو نزد خداست.
(5) دوری از فراگیری علوم شرعی:
یکی دیگر از عواملی که سبب آغشته شدن به رذائل اخلاقی می گردد جهل افراد نسبت به شریعت اسلامی می باشد؛ زیرا که این افراد از کتب دینی، ایمانی و اخلاقی و زندگانی سلف صالح که باعث زنده شدن قلبهای مرده می گردند بی خبر می مانند.
قرآن کریم و کتب حدیث شریف در رأس کتابهایی اند که باید همواره مورد مطالعه قرار گیرند و انسان مسلمان از آن کسب فیض نماید و بدان ایمانش را تازه نگهدارد و اخلاقش را تهذیب کند. عده ای از مردم در نتیجه بی اطلاعی از مسائل اخلاقی وایمانی از یکسو، و به سبب ارتباط شان به مسائل غیر اخلاقی از قبیل کار در اداره های آزاد و مختلط از سوی دیگر ونبود وازع ایمانی از جهتی دیگر دچار مشکلات اخلاقی می گردند و زمینه رشد رذیلت در وجود شان مهیا می گردد و بالآخره به آن آغشته می شوند.
(6) قرار گرفتن در محیطهای مملو از گناه:
در هر کشوری حتا هر شهری بسا از جایها وجود دارند که طبیعتا آن جایها پاک نبوده و فضای آن طوری می باشدکه انسانهای پاک هم در آن آلوده می گردند، مانند سینما، تیاتر، برنامه های موسیقی،هوتلها وامثال آن، البته جاهای دیگری هم اند که اگر در آن اخلاق مراعات نشود وبرای آن فضای پاک مهیا نگردد آن جایها نیز سبب رشد بد اخلاقی می گردند.
در این چنین جایها بعض اشخاص می باشند که شعرهای مبتذل وترانه های به دور از نزاکت را زمزمه می کنند، بعض افراد اند که مبتلا به دخانیات و مخدرات می باشند، بعض افراد اند که مجلات مبتذل که تصاویر سکس و عریان را می فروشند، شماری اند که زبان شان در کنترل شان نیست و از آن الفاظ ناسزا بیرون می شود. در بعض محفلها جز از دنیا و حطام بی مقدار آن از چیز دیگری سخن گفته نمی شود، آنها جز از پول، دارایی، تجارت، سود وزیان و امثال آن حرف نمی زنند. این چنین فضاهایی برای روییدن فساد و گسترش رذائل اخلاقی کاملا مهیا است.
(7) ضعف تربیت:
تربیت در خانواده، در مدرسه و محیط از عوامل مهم ساختن شخصیت سالم انسان می باشد، هرگاه تربیت انسان دچار اختلال شد یا به تربیت وی توجهی صورت نگرفت، واز طرف بزرگترها تمام اعمال شخص زیر مراقبت گرفته نشد و برایش رهنمایی لازم داده نشد، در اثر اختلاط با جوانان بد اخلاق شهر او هم در کام رذائل اخلاقی فرو می رود، باید در تربیت به خوراک و لباس توجه داشت، نباید فرزندان را مترف و ناز پرورده تربیت کرد؛ زیرا که ناز ونعمت فرزندان را در برابر احکام شرعی و چارچوبهای اخلاقی بی پروا می گرداند و اسباب سقوط در دام شیطان و رذائل اخلاقی را مهیا می سازد. بیشترین تعداد از مردمی که دچار رذائل اخلاقی شده اند جوانانی اند که در ناز ونعمت پرورش یافته اند و والدین شان به تربیت اخلاقی آنها کم توجه بوده اند.
(8) اختلال روانی ومشکلات نفسانی:
شماری از مردم نظر به اسباب مختلف و علل گوناگون فضای سالمی برای ساختن شخصیت خویش نمی یابند و این امر شخصیتهای آنها را مختل و روح و روان شان را آسیب پذیر می سازد و بالآخره در فضای نا سالم رشد می کنند، عوامل ضعف در ساختار روانی شخص را می توان در نکات ذیل خلاصه نمود: محرومیت، فقر وتنگدستی شدید، ظلم وشکنجه بی حد، نرسیدن به آرزوهای واقعی، از دست دادن جایگاه بلند اجتماعی، کینه ودشمنی، خود کم بینی، توهین وتحقیر و امثال آن از عواملی اند که شخصیت روانی شخص را صدمه می زند و او در نتیجه این مشکلات روانی و روحی دچار اختلالهای روانی شده به مشکلات کلان نفسانی دچار می گردد و به جایی می رسد که به خاطر فرار از این نقایص دست به اعمال نا شایسته می زند ولو که از دائره اخلاق نیکو دور بوده به رذائل اخلاقی دچارش گرداند. عده ای به خاطر آن که خود شان را شجاع و غیرتمند نشان دهند بد اخلاقی های خویش را به روی مردم می کشند و گاه آشکارا دست به بد اخلاقی میازند تا به دیگران بفهمانند که از کسی ترس ندارند.
(9) علل و اسباب دیگر:
علل و اسباب دیگری نیز وجود دارند که انسان مسلمان را به بد اخلاقی آغشته می سازند مانند: افراط گرایی، شرم و آزرم نداشتن، عدم توانایی نقد پذیری و اصلاحات، مهار نکردن شهوت، قدرت سیاسی و اقتصادی و زور، دوستان و همنشینان زشت، عدم استفاده از وسائلی که راههای وسوسه شیطان را می بندد، بی ارادگی، نپرداختن به شناخت عیبهای خویش و مانند آن.
پیامد های زشت رذائل اخلاقی در انحراف فرد وجامعه
جامعه ای که از فضائل اخلاقی بر خوردار است جامعه ایست مملو از خیر، خوشبینی، تعاون وهمکاری، مشورت، خردگرایی وعقلمندی، نظافت ظاهری وباطنی، احسان وخیر خواهی، رحمت، عاقبت اندیشی، رفتار وگفتار مسؤولانه، توجه به تربیت دقیق و برنامه ریزی شده، طلب کمال، مراعات حکمت در هر کاری، صدق در گفتار ورفتار، عدل وانصاف، امانتداری، حقگرایی و دیگر