حکم استفاده از مال حلال که با مال حرام خلط شده باشد
مردی تجارت را با مالی حلال شروع میکند که هیچ نوع شبهه، عیب و نقصان در آن دیده نمیشود، و به مرور زمان با توسعه وگسترش معاملات و ارتباطات تصور میکند که در مال حلال وی مال حرام خلط شده است، و به علت آن برایش خوف و بيم پیدا می شود و در مورد حکم آن میپرسد ؟
جواب:
اصل این است که الله متعال بطور دایمی خوردن مال حرام را به هر صورتی که باشد حرام قرار داده است، بخاطری که در آن ظلم، اختلال در روابط خویشاوندی، سیطره و سلطه قوی بر ضعیف، و غلبه ای بزرگ بر صغیر میاید، با آنکه بطور عموم بحث شده الله رب العزت طائفه خاصی را ذکر کرده و تأکید نموده بر حرام بودن خوردن مال شان، بخاطر ضعف و عجز و قصور که در دفاع از اموال شان دارند، طوریکه الله رب العزت در مورد مال یتیم بعد از بلوغ میفرماید:
{وَآتُوا الْيَتَامَى أَمْوَالَهُمْ وَلَا تَتَبَدَّلُوا الْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَهُمْ إِلَى أَمْوَالِكُمْ إِنَّهُ كَانَ حُوبًا كَبِيرًا} [النساء: 2] ترجمه: «و اموال يتيمان را به آنان بازدهيد و پليد را با پاك بدل نكنيد و اموال آنان را همراه با اموال خود نخوريد، كه اين گناهي بزرگ است».
و دراین مورد سعید بن جبیر میفرماید: “پول حلال خود را عوض نکنید، یعنی پول حلال تان را با مال حرام خلط نکنید، که در مقابل اموال حرام را بخورید”. ( تفسير ابن كثير ج1 ص386).
بعد الله رب العزت در تأکید وی جزای کسی را که چنین فعلی را انجام دهد ذکر میکند: {إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا} [النساء: 10]
ترجمه: هرآينه آناني كه اموال يتيمان را به ظلم مي خورند، جز اين نيست كه در شكم خويش آتش را مي خورند و به زودي درآتشي فروزان درآيند».
و از خصوص به عموم الله رب العزت نهی میکند از معامله با مال حرام، و از خوردن اموال مردم به طریقه باطل و ناحق ، طوریکه الله رب العزت میفرماید: { يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ} [النساء: 29] ترجمه: «اي مؤمنان! اموال خود را در ميان خود به ناحق نخوريد مگر آن كه تجارتي باشد به تراضي خودتان».
و باطل شامل میشود هر آنچه که از طریق تعاطی حرام باشد، مثل سود، قمار، غصب، غش ( تقلب وتزويرورشوت) و انواع از حیله ها، بعد الله رب العزت استثنی کرد تعاملی را که از طریق تجارت که به اساس رضایت استوار باشد و هیچ نوع شبهه نقص و عیب در آن نباشد.
و در این مورد رسول الله صلی الله علیه وسلم میفرماید: ” به تحقیق خریدو فروش به أساس رضایت طرفین است”. و نیز میفرماید: “هر گاه دو شخصی با هم خریدو فروش کردند پس هر کدام آن دارای اختيار است تا زمانیکه از هم جدا نشدند”.
همچنان از رسول الله صلی الله علیه وسلم در منع كردن از خوردن مال حرام و اينكه گناه بزرگ است احادیث فراوانی آمده است، از آنجمله : میفرماید: “هر آن گوشتی كه جسم از آن به حرام تغذیه شود پس آتش دوزخ به آن سزاوارتر است( سزاوار آتش) است”.
و فرموده اي رسول الله صلی الله علیه وسلم در حق کسی که دست های خود را به طرف آسمان بلند نموده می گوید: ” ای پروردگارا در حالیکه منبع خوراکش حرام، منبع نوشیدنی هایش حرام، و منبع لباسهایش حرام، و با حرام تغذیه شده است لذا دعای این فرد کجا قبول می شود”.
و همچنان میفرماید: همانا حلال آشکار و حرام آشکار است و بین آن دو أمور مشتبه و شبه داری است، که بسیاری از مردم آنها را نمی دانند، پس کسی که خود را از شبهات دور نگه داشت، دینش و آبرویش را نگه داشته است و کسی که در شبهات افتاد در حرام افتاد، مانند چوپانی که اطراف منطقه ممنوعه رمه گوسفندش را می چراند و نزدیک است در آن بچراند، آگاه باشید که برای هر پادشاهی منطقه ممنوعه است و منطقه ممنوعه اوتعالى آن چیز های است که حرام نموده است.
هر گاه تمام مال حلال نباشد و به طور کلی حرام باشد، پس شبه از آن منتفی شده و به تمام اعتبار حرام شمرده می شود، و حکم حرام را به خود میگیرد، اما علماء در مورد مسأله اختلاط حلال و حرام در در مال اختلاف کرده اند، که أقوال ونظريات علماء را در اینجا ذکر میکنیم: أبو حنیفه رحمه الله چنین دیدگاه دارد، که معیار غلبه است، یعنی هر آنچه که توسط حرام فاسد شده باشد، اما غالب در آن حلال باشد پس باکی در خرید و فروش آن نیست، اما اگر حرام در آن غالب باشد درین صورت بیع و هبه آن جواز ندارد.
شيخ الإسلام ابن تیمیه رحمه الله میگوید حرام دو نوع است:
اول: حرام لوصفه خود، مانند حیوان مردار شده (حيوان حلال كه ذبح نشده باشد) و گوشت خوك. اگر این ها با آب یا با مائع یا با سائر خوراکه ها خلط شود و رنگ، بوی، و مزه آن تغیر کند حرام میگرداند.
دوم: حرام لکسبه است: مانند کسیکه چیزی را غصب میکند، و یا به عقد فاسد مالک آن میشود، هر گاه این نوع حرام با چیزی حلال خلط شود آن حلال را حرام نمی سازد، مانند کسیکه دراهم مردی را غصب کرده یا غیر از دراهم چیزی دیگری را غصب کرده است، بیع آن بطور مجموع حرام نمیشود، نه از این و نه از آن چون اگر متماثل باشند تقسیم کنند و اندازه حق هر کدام آن گرفته شود. و رأی دیگری این است که: جانب حرمت را ترجیح میدهد بمجرد خلط شدن مال حرام به حلال، صرف نظر از اینکه بین شان نسبت معین شود، و دلیل شان حدیث پیامبر صلی الله علیه وسلم است که میفرماید: “حلال و حرام یکجا نمیشود مگر اینکه در آن حرام غالب باشد”. ( و بیهقی این حدیث را ضعیف دانسته است.)
و از فروع این نظر این است که هر گاه دو دلیل با هم درتعارض واقع شود که یکی آن تقاضای حرمت و دیگری تقاضای اباحت را کند، حرمت را مقدم میکند، و از فروع وی همچنان این است که اگر با روغن زیتون چربی مرده یا چیزی دیگری خلط شود، روغن زیتون باید خورده نشود مگر در حالت ضرورت، و این بر خلاف نظر امام ابوحنیفه و امام محمد رحمهما الله است، که معیار شان غالب بودن یکی از طرفین بود، و ازفروع این رأی نیز این است که اگر بعض درخت در جاي حلال باشد و بعض در جاي حرام جانب حرام بودن آن غالب میشود.
خلاصه: قبلا بیان کردیم که معیار در مسأله اختلاط مال حرام با مال حلال غالب بودن است، اما باید گفت که غلبه مال حلال بر حرام صاحب مال حرام از مسئوليت اخروي معاف نمي كند بلکه به نسبت حق الله و حق العبد مسئول است، و حق الله متعال در آن صورت جبران مي شود كه اين شخص توبه كند ومال حرامي را كه بدست آورده صدقه كند به نيت خلاصي از آن، و حق العبد موجب رد واعاده را میکند و چون حق بنده عفو نمیشود مگر وقتی که پس بر آن بر گردانده شود و یا تقاضای عفو را از آن کند، و کسیکه مال حرام را جمع کرده و آن را با مال حلال خلط کرده باید به سوی الله رجوع کند و تقاضای عفو کند و مال حلال را از حرام پاک کند تا آنکه مطمئن شود که مال اش پاک شده است و امید است که الله رب العزت وی را از جمله کسانی بگرداند که میفرماید : {وَآخَرُونَ اعْتَرَفُواْ بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُواْ عَمَلاً صَالِحًا وَآخَرَ سَيِّئًا عَسَى اللّهُ أَن يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ} (التوبة: 102).
«و ديگراني هستند كه به گناهان خود اعتراف كردند، عملي نيك را با عمل ديگر كه بد است درآميختهاند، نزديك است كه خداوند توبه آنان را بپذيرد» زيرا اعترافشان به گناه، خود توبه است «كههمانا خداوند آمرزنده مهربان است» گناهان را ميآمرزد و بر بندگانش بزرگوارانه ميبخشد.
نویسنده: فضل الله ممتاز
ترجمه: سید آصف هاشمی استاد پوهنتون غزنی