حج و اثرات آن بر تز کیهء نفس
در ابتدای بحثی که در مورد آثار عبادات بر تزکیۀ نفس داشتیم، تذکر دادیم که حج برای اصلاح همۀ نابسامانی های نفس انسانی حیثیت اکسیر و دوای کامل را دارا میباشد. درین نسخه تمام اجزای اصلی همه عبادتهایی شامل میباشد. میباشد که اسلام برای علاج امراض گوناگون به صورت جداگانه تجویز کرده است. این نسخه اگر به صورت درست و کامل استعمال گردد، مفید بودن آن حتمی و قطعی میباشد. درینجا قبل از همه جامع بودن این عبادت را با کمی تفصیل به بحث میگیریم.
حج یک عبادت جامع :
یک جانب جامعیت این عبادت درین است که چنانچه عرض کردیم، روح تمام عبادات به صورت بارز به نظر میرسد. چنانچه ملاحظه میکنیم که:
نماز که حیثیت ستون دین را دارا میباشد درین عبادت به شکل واضح به نظر می رسد . به این معنا که سفر حج بسوی خانۀ صورت میگیرد که مرکز و قبلۀ همه مساجد و نماز گزاران میباشد. این خانه اولین خانه ای است که برای نماز و عبادت بناء شده است . این خانه «بیت الله» است که شرف و عزت تمام مساجد جهان از فیض و کرم آن میباشد . لذا زمانی که بنده بسوی حج حرکت میکند به این معناست که میخواهد به مکانی برسد که در تمام نمازها آنرا قبلۀ خویش قرار داده است و به مسجدی برسد و در آن به سجده و عبادت بپردازد که شرف همۀ مساجد و نماز گزاران از فیض آن حاصل میگردد .
علاوه برآن، در موسم حج نمازی را بجا می آورد که تنها در موسم حج نصیب انسان میگردد. این نماز عبارت از طواف است که در قرآن مجید و در احادیث بیشماری نماز خوانده شده است . درین نماز زمانی که بنه به حجر الاسود بوسه میزند و یا آنرا با دست لمس میکند، در حقیقت عهد اطاعت از الله متعال را تجدید مینماید . بعد از آن پروانه وار به گرد خانه کعبه طواف میکند . این حالتی است که قلب غافل ترین انسان را نیز به وجد می آورد . علاوه بر آن، زمانیکه انسان تصور میکند که این نماز او مشابه به نمازی است که فرشته ها در حول عرش برین اداء میکنند چنان حالتی برای انسان صاحب دل دست میدهد که توصیف آن با الفاظ به هیچ صورت ممکن نمیباشد .
بعد از نماز، زکات مهمترین عبادت در اسلام است . و با کمی دقت خواهیم دید که زکات و به تعبیر عام تر انفاق فی سبیل الله بخش بزرگ حج را تشکیل میدهد . زیرا زاد راه که در حج لازم است ، تهیئۀ در حال حاضر برای عام مردم که عاید محدودی دارند خیلی مشکل میباشد . کسیکه به سفر حج بیرون میشود، از یک طرف باید لوازم و زاد راه حج را با خود داشته باشد و کرایۀ راه و مصارف اقامت خود را بپردازد از سوی دیگر برای مدتی مدارک عایداتی او نیز باید از عمل متوقف گردد . و به این ترتیب میبینیم که بخش کافی عاید قبلی و بعدی خود را در راه الله و بخاطر اصلاح نفس خود مصرف مینماید .
روح روزه را نیز در حج به صورت خیلی بارز مشاهده میکنیم . زیرا چنانچه قبلاً گفتیم، روح اصلی روزه همانا انقطاع از شهوات و تبتل الی الله میباشد. و این روح در عبادت حج به صورت کامل و بارز موجود میباشد. پابندی هاییکه با بستن احرام بالای انسان لازم میگردد اگر چه مدت آن نسبت به روزه کمتر است، اما در کیفیت و مزاج آن خیلی شدید تر از آن میباشد.
علاوه بر آن، در اسلام عبادتهای مستقلی وجود دارد که روح آنرا به صورت بارز در عبادت حج به نظر میرسد. این عبادتهایی اند که در حالات خاصی بالای مسلمانان لازم میگردد مثلاً هجرت و جهاد اگر چه عبادات موقت میباشند. اما همینکه وقت فرضیت آن فرا رسید، مافوق همه عبادات قرار میگیرد.
هجرت در حقیقت امر، فرار الی الله و رفتن از بدی بسوی نیکی میباشد. این خصوصیت را به صورت بارز در حج مشاهده مینماییم . انسان زمانیکه به سفر حج بیرون میشود و خانه و کاشانه، فامیل، دوستان و کار و بار خود را ترک میکند و بسوی خشنودی پروردگار خود می شتابد هیچ هدف و نیت دیگر در برابرش قرار نمیگیرد . اگر چه جدایی از خانه و کاشانه در ظاهر امر برای مدت کوتاهی میباشد . اما جدایی ابدی و کامل از زندگی آگنده با معصیت و تبدیل نمودن سیر زندگی هدفی اصلی و حقیقی حج میباشد. و این امر حقیقت هجرت را نیز تشکیل میدهد. چنانچه پیامبر صلی الله علیه و سلم میفرمایند :
إِنَّ الْمُهَاجِرَ مَنْ هَجَرَ مَا نَهَى اللَّهُ عَنْهُ (مسند أحمد – 14 / 156)
« مهاجر حقیقی کسی است که از آنچه الله متعال نهی کرده است دوری کند»
همچنان مراسم حج شباهت زیادی به جهاد دارد . زیرا حجاج بیت الله در مراسم حج حالت یک سپاهی را بخود میگیرند و همراه با زاد و توشۀ خود از یک محاذ به محاذ دیگر حرکت میکنند . از مکه به سوی منی میروند و از آنجا بسوی عرفات میروند و از عرفه بسوی مزدلفه می شتابند و دو باره بسوی مکه و منی می آیند . او باید این سفر طولانی را در هر حالت در وقت معین خود طی نماید .
صحنۀ جمرات در منی و زدن شیطان با سنگریزه ها یادگاری از سنگساری و لعنت کردن شیطان و سایر دشمنان الله متعال میباشد. و بخاطر همین خصوصیت های حج است که برای زنان جهاد حقیقی قرار داده شده است . چنانچه رسول الله صلی الله علیه وسلم در جواب یکی از آنها فرمود :
جِهَادُكُنَّ الْحَجُّ الْمَبْرُورُ(مسند أحمد – 49 / 442)
« جهاد شما حج مقبول است »
پهلوی دیگر جامعیت حج اینست که از طریقه های مختلف بالای انسان اثر تربیتی میگذارد. و توانمندیهای فطری انسان را بیدار نموده و سمع و بصر و قلب انسان را هدایت مینماید. شعایر حج تصویر محسوسی از حقایق معنوی و روحانی میباشد تا عقل انسان بتواند به آسانی این حقایق را درک و اخذ نماید .
در مراسم حج تاریخ امت اسلامی از عهد ابراهیم تا محمد علیهم الصلاه و السلام با تمام نشانه های آن در برابر انسان قرار میگیرد و در خاطرۀ انسان این حقیقت زنده میگردد که این خانه ایست که ابراهیم و اسماعیل علیهما السلام آنرا با دست های مبارک شان بناء نهادند . ای مقامی است که ابراهیم و اسماعیل علیهما السلام نماز گزاردند و این کوه همان کوهیست که ابراهیم علیه السلام فرزند ارجمند خود را برای قربانی با خود آورده بودند.
موثر تر از آن، دیدار آثار و مقامات رسول الله صلی الله علیه و سلم و اصحاب گرامی شان میباشد که کارنامه های ایشان را در سینۀ خود ثبت کرده است . درین شهر انسان بیاد می آورد که چگونه پیامبر صلی الله علیه و سلم دعوت بسوی حق را آغاز کردند. کوههای این شهر هنوز هم آواز آذان بلال را انعکاس میدهد، کوچه های مکه داستانهایی از تکالیف و مشکلاتی را بیان مینماید که رسول الله صلی الله علیه و سلم و اصحاب گرامی شان در راه دعوت بسوی اسلام متحمل شده اند .
به این ترتیب تاریخ دور مکی به صورت مشهود در برابر انسان قرار میگیرد و هر نوع بعد زمانی از میان برداشته میشود .
برکات و آثار تربیتی حج :
1- تربیتگاه روحانی :
همانطوری که امراض جسمانی ضرورت به تداوی داشته و در اماکن خاص و با شیوه های مختلف معالجه میگردد، امراض روحی نیز ضرورت به معالجه داشته و باید طی تمرینات روحی تداوی گردد. و حج بهترین کلپ تربیتی برای امراض روحی میباشد .
این معالجه شامل کورس مکملی است که اگر انسان آنرا به صورت کامل عملی نماید همۀ ناتوانی ها و نواقص روحانی او صحت یاب گردیده و به همان فطرتی باز میگردد که الله متعال انسان را مطابق آن آفریده است . چنانچه رسول الله صلی الله علیه وسلم درین مورد میفرمایند :
مَنْ حَجَّ هَذَا الْبَيْتَ فَلَمْ يَرْفُثْ وَلَمْ يَفْسُقْ رَجَعَ كَيَوْمِ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ
« کسیکه حج این خانه (بیت الله) را اداء کند و در جریان حج سخنان شهوانی نگوید و به گناه دست نزد از گناهانش چنان پاک گردیده و بر میگردد که که از مادرش تولد شده بود»
2- ضمانت جنت :
چنانچه اسلام و هجرت تمام گناهان انسان را پاک میسازد، حج مبرور نیز ضمانت دخول جنت را از سوی الله متعال به دنبال دارد .
درین مورد امام بخاری چنین روایت مینمایند:
عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ الْعُمْرَةُ إِلَى الْعُمْرَةِ كَفَّارَةٌ لِمَا بَيْنَهُمَا وَالْحَجُّ الْمَبْرُورُ لَيْسَ لَهُ جَزَاءٌ إِلَّا الْجَنَّةُ
« از ابو هریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند : ادای عمره یکی بعد دیگری سبب کفاره گناهان میگردد و حج مبرور جزایی جز جنت ندارد»
و حج مبرور و مقبول همان حجی است که در جریان آن انسان مرتکب معصیت نگردیده و از آلودگیهای نفسانی پاک باشد .
3- تجدید عهد :
حج بهترین ذریعه ایست که بنده بوسیلۀ آن تعهد خود را با الله متعال بحیث یک بندۀ مسلمان و مطیع تجدید مینماید . اگر چه تجدید عهد با الله متعال با توبه و استغفار نیز صورت گرفته میتواند. اما عزم و اراده ایکه برای تجدید عهد در حج ظاهر میشود در هیچ نوع توبه و استغفار به مشاهده نمی رسد. زیرا انسان بر انجام این تجدید عهد رخت سفر می بندد و با قبول مشکلات سفر طولانی و مصارف بزرگ مالی خود را به دروازۀ پروردگارش میرساند و با بوسه کردن و یا لمس کردن حجر الاسود عهد خود را تازه مینماید و طبعاً این نوع تجدید عهد پایدار تر و عمیق تر خواهد بود .
3- نمایش وحدت امت اسلامی :
آنچه فوقاً بیان گردید آثار و برکاتی است که در مستوای فردی نصیب انسان میشود. علاوه بر آن در حج و برکات اجتماعی مهم و بزرگی نیز وجود دارد. از آن جمله میتوان به نمایش وحدت اسلامی در ایام حج اشاره کرد. در مراسم حج وحدت اسلامی به صورت خیلی آشکار ظاهر میگردد. و ثابت میسازد که اجزای امت اسلامی میتوانند دیوار مرصوص را به آسانی تمثیل نمایند. زبانهای شان مختلف، قومهای شان مختلف، کشورهای شان متعدد، ذوقها و طبیعتهای شان متفاوت … اما بر زبان شان ندای لبیک اللهم لبیک و به تن شان احرام مساویانه با هم پروانه وار حول بیت الله طواف میکنند و عقب یک امام نماز میخوانند . این وحدت و هم آهنگی و یکرنگی که در حج به نظر میرسد فقط مخصوص حج بوده و در هیچ مکان و عمل دیگری به مشاهده نمی رسد .
نوشته : مولانا امین احسن اصلاحی
اقتباس و اختصار : مومن حکیمی