امنیت و ثروت، دو نعمت بسیار مهم در قرآن
آیا به این چهار آیه دقت کردهاید؟
1- عذاب با گرسنگی و عدم امنیت (خوف): وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ. (نحل: 112)
2- دعا جهت امنیت و روزی و ثروت: وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ قَالَ وَمَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ. (بقره: 126)
3- عبادت به خاطر امنیت و روزی دادن: فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَيْتِ الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ. (قریش: 3-4)
4- آزمایش و ابتلا با ایجاد ترس و گرسنگی: وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ. (بقره: 155)
شاید گزاف نگفته باشیم، اگر بگوییم که یکی از دغدغههای مهم بشر از گذشته تا حال مسألهی امنیت بوده است و تا دنیا باقی است نیز امنیت یکی از اولویتهای مهم هر جامعهای است. بهویژه در جهان امروز که امنیت ابعاد گستردهای پیدا کرده است. بسیاری از مشکلات از جمله، گرسنگی، تشنگی، بیسوادی، قابل تحمل است و اما ناامنی قابل تحمل نیست، چرا که هر لحظه جامعه نیاز به امنیت دارد. امنیت اجتماعی، اقتصادی، جانی، و … لذا ضرورت دیدم که به مسألهی امن و امنیت از دیدگاه قرآن و سنت بپردازم، امیدوارم که بتوانم حق مطلب را ادا کنم.
یکی از نعمتهای مهمی که در جای جای قرآن به چشم میخورد و در مناسبتهای مختلف به کار رفته مقوله امن و مشتقات آن می باشد. از جمله: أمن، أمین، امان، آمن، مؤمن، و …
البته در چند جای قرآن امنیت و ثروت و دارایی در کنار هم ذکر شده که ان شاء الله در بحث دیگری راجع به نعمت ثروت و مال سخن خواهیم گفت.
الله جل جلاله یکی از فضایل شهر مکه را به وجود امن و امنیت در آن، میداند آنجا که میفرماید:
وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِّلنَّاسِ وَأَمْناً؛ (و به ياد آوريد) آن گاه را كه خانه (كعبه) را پناهگاه و مأواي امن و امان مردم كرديم
و از همین جهت است که ابراهیم علیه السلام در دعای مهمش برای اهل مکه این چنین دعا میفرماید:
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ؛ و (به ياد آوريد) آن گاه كه ابراهيم گفت: خداي من! اين (سرزمين) را شهر پر امن و اماني گردان، و اهل آن را – كساني كه از ايشان به خدا و روز بازپسين ايمان آورده باشند – از ميوههاي (گوناگوني كه در آن پرورده شود يا بدان آورده شود، و ديگر خيرات و بركات زمين) روزيشان رسان و بهره مندشان گردان.
و در مورد قوم ثمود میفرماید:
وَكَانُواْ يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتاً آمِنِينَ؛ آنان در دل كوهها خانههائي مي تراشيدند و (از نزول عذاب و تخريب آنها) خاطر جمع بودند.
و همچنین بر قوم سبأ نعمتهای فراوانی عرضه میدارد از جمله نعمت امنیت، آنجا که میفرماید:
وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّاماً آمِنِينَ؛ ميان آنان و شهرهاي ديگري كه پربركت و نعمت كرده بوديم، شهركها و روستاهائي ساخته و پرداخته بوديم كه (از يكي، ديگري) نمايان بود، و در ميان آنها فاصلههاي مناسب و نزديك به هم ترتيب داده بوديم (به گونه اي كه امنيّت برقرار بود و نيازي هم به حمل آب و توشه سفر ديده نمي شد. توسّط انبياء بديشان پيام داديم كه) شبها و روزها در امن و امان در آنجاها سير و سفر كنند (و از حق منحرف نشوند و به ياد الطاف خدا باشند و پرستش او را فراموش ننمايند).
یوسف -علیه الصلاة والسلام- خطاب به پدر و مادرش چنین میفرماید:
فَلَمَّا دَخَلُواْ عَلَى يُوسُفَ آوَى إِلَيْهِ أَبَوَيْهِ وَقَالَ ادْخُلُواْ مِصْرَ إِن شَاء اللّهُ آمِنِينَ؛ (يعقوب و خاندان او رهسپار مصر شدند. يوسف تا مدخل مصر به استقبالشان شتافت). هنگامي كه به پيش يوسف رسيدند، پدر و مادرش را در آغوش گرفت و (به همه آنان) گفت: به سرزمين مصر داخل شويد كه به خواست خدا در امن و امان خواهيد بود.
اگر نگاهی به تاریخ بیندازیم میبینیم که عربهای قبل از اسلام در چه وضع نابسامانی زندگی میکردند، جنگهای خونین، ناامنی، دزدی، غارت و … همهی اینها عرب قبل از اسلام را کلافه کرده بود، و به خاطر همین خداوند از بین عرب مکانت قریش را به خاطر سکونت در شهر امن (مکه) بالا میبرد، آنجا که میفرماید:
أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا حَرَماً آمِناً وَيُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَكْفُرُونَ؛ مگر (قريشيان با چشم عبرت و تفكّر) نمي بينند كه ما (سرزمين ايشان، مكّه را) حرم پر امن و اماني ساخته ايم، در حالي كه دور و بر آنان مردم ربوده مي گردند (و در همه جاي بيرون اين حرم غارت و كشتار مي كنند؟!). آيا به (بتهاي) باطل ايمان دارند و نعمت خدا داد (امنيّت مكّه و رسالت محمّد) را ناديده و ناسپاسی میکنند؟
حتی الله متعال به شهر مکه قسم یاد میکند:
وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ؛ و سوگند به اين شهر امين (مكّه)!
و از نعمتهای مهم اهل بهشت در بهشت نعمت امنیت مکان است:
ادْخُلُوهَا بِسَلاَمٍ آمِنِينَ؛ (پروردگارشان بدانان مي گويد:) با اطمينان خاطر و بدون هيچ گونه خوف و هراسي به اين باغها و چشمه سارها درآئيد.
و هم فی الغرفات آمنون … و ايشان در طبقات بالا (يعني در برترين منازل بهشت) در امن و امان بسر مي برند.
و در اینجا به چند حدیث که توجه خاصی به مساله امنیت داده میپردازیم.
وعن عُبَيد اللَّه بِن مِحْصَنٍ الأَنْصارِيِّ الخَطْمِيِّ رضي اللَّه عنه قال: قال رسول اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: “منْ أَصبح مِنكُمْ آمِناً في سِرْبِهِ، معافى في جَسدِه، عِندهُ قُوتُ يَومِهِ، فَكَأَنَّمَا حِيزَتْ لَهُ الدُّنْيَا بِحذافِيرِها.
از “عبيدالله بن محصن انصاري خطمي” – رضي الله عنه – روايت شده است که رسول الله -صلي الله عليه وسلم- فرمودند: «اگر کسي از شما، شب را در حالي به صبح رساند که در ميان قوم و نفس خود، امنيت داشته باشد و بدنش، نیز سالم باشد و پيش او خوراک آن روز موجود باشد، مثل اين است که دنيا به طور کلي و با همهي جوانبش، براي او آماده و جمع (و او به همهي آرزوهاي خود نايل) شده باشد.»
رسول الله -صلی الله علیه وسلم- میفرماید: عَن أبي هُرَيْرَة رضي اللَّه عَنْه عَنْ رَسُولِ اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم قَال: «لاَ يشِرْ أحَدُكُمْ إلَى أخِيهِ بِالسِّلاَح، فَإنَّهُ لاَ يَدْرِي لَعَلَّ الشَّيْطَانَ يَنْزِعُ في يَدِه، فَيَقَعَ في حُفْرَةٍ من النَّارِ » (متفقٌ عليهِ)
وفي رِوَايةٍ لِمُسْلِمٍ قَال: قَالَ أبُو الْقَاسِمِ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: « مَنْ أشارَ إلَى أخيهِ بِحَدِيدَة، فَإنَّ المَلائِكةَ تَلْعنُهُ حتَّى يَنْزِع، وإنْ كَان أخَاهُ لأبِيهِ وأُمِّهِ ».
از ابو هريره رضي الله عنه روايت است که:
رسول الله -صلي الله عليه وسلم- فرمود: هيچکدام شما با سلاح بسوي برادرش اشاره نکند، زيرا وي نمي داند شايد شيطان در دست او فساد بوجود آورده و در نتيجه در گودالي از دوزخ بيفتد.
و در روايتي از مسلم آمده که: رسول الله -صلي الله عليه وسلم- فرمود: کسي که بسوی برادرش به کاردی اشاره کند، هر آئينه فرشتگان او را لعنت میکنند، هرچند برادر شقیقش باشد.
لذا اسلام ما را به هر عملی که باعث امنیت اجتماعی شود دعوت و تشویق میکند و از اسبابی که باعث ناامنی میشود نهی میکند، و میفرمایند: لاَ يَحِلُّ لِمُسْلِمٍ أَنْ يُرَوِّعَ مُسْلِمًا؛ براى هيچ مسلمانى روا نيست كه مسلمانى ديگر را به هراس افكند.
و زمانی که رسول الله -صلی الله علیه وسلم- مکه را فتح نمودند و وارد شهر شدند اولین پیامش پیام امنیت بود
مَنْ دَخَلَ دَارَ أَبِي سُفْيَانَ فَهُوَ آمِنٌ؛ کسی که وارد خانهی ابوسفیان شود در امان است.
از مهمترین نتایج امنیت در جامعه، اتحاد، شکوفایی، ثروت، کسب علم، روابط حسنه، و عبادت خداوند میباشد. و مطمئناً همهی اینها در سایه امنیت حاصل میشود و اما برعکس در جامعهای که امنیت نباشد کسی راحت نخواهد بود، مساجد خالی خواهد شد و کسی جرأت اظهار عبادت را نخواهد داشت.
فَمَا آمَنَ لِمُوسَى إِلاَّ ذُرِّيَّةٌ مِّن قَوْمِهِ عَلَى خَوْفٍ مِّن فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِمْ أَن يَفْتِنَهُمْ وَإِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ فِي الأَرْضِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِينَ؛ هيچكس به موسي ايمان نياورد مگر گروهي از مردمان قومش، (كه ايمان آوردند) و از فرعون و درباريان و اشراف بني اسرائيل مي ترسيدند كه (شكنجه و آزارشان رسانند و) آنان را از دين برگردانند. بيگمان فرعون در زمين عَلَم طغيان برافراشته بود و گردنكشي كرده بود و از زمره متجاوزان (در ظلم و فساد و جنايت و خونريزي) بود.
یکی از مهمترین عوامل پیشرفت بشر علم و دانش میباشد، در شرایطی که امنیت در جامعه نباشد، تحصیل علم نیز ممکن نخواهد بود لذا جامعه دچار جهل و بیسوادی خواهد شد و ظلم و ستم همهجا را فرا خواهد گرفت. عدم امنیت سبب از بین رفتن جانهای بیگناهی میگردد، زنان بیوه میشوند و اطفال یتیم. لذا امنیت ارتباط مستقیم با پیشرفت، رشد و شکوفایی جامعه دارد و نبودنش نیز سبب هلاکت و عقب ماندگی جامعه در همهی ابعاد میگردد.
الله جل جلاله نعمت امن را در مقابل ذکر و شکر قرار داده آنجا که میفرماید:
فَإنْ خِفْتُمْ فَرِجَالاً أَوْ رُكْبَاناً فَإِذَا أَمِنتُمْ فَاذْكُرُواْ اللّهَ كَمَا عَلَّمَكُم مَّا لَمْ تَكُونُواْ تَعْلَمُونَ؛ و اگر (به خاطر جنگ يا خطر ديگري) ترسيديد (و نتوانستيد با خشوع و خضوع لازم به نماز بايستيد، نماز را ترك نكنيد، بلكه آن را) در حال پياده يا سواره انجام دهيد. امّا هنگامي كه امنيّت خود را باز يافتيد (نماز را به صورت معمولي و به تمام و كمال به جاي آوريد و) برابر آن چيزهائي كه نمي دانستيد و خدا به شما آموخت، خداي را ياد كنيد (و به عبادت و نيايش بپردازيد).
و الله متعال هم به قریش دستور میدهد که به خاطر نعمت مال و امنیت او را بپرستند:
فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَيْتِ الَّذِي أَطْعَمَهُم مِّن جُوعٍ وَآمَنَهُم مِّنْ خَوْفٍ
بايستي رب اين خانه (كعبه) را بپرستند (كه اين امن و امنيّت را در طول راه و در شهرها و كشورهاي پر از كشمكش و ستم و جنگ و غارت، براي ايشان فراهم آورده است).خداوندگاري كه از گرسنگي ايشان را رهانيده است و خوراكشان داده است، و آنان را از خوف و هراس (راهزنان قبائل در راهها، و ستمگران و قلدران در شهرها و كشورها، رهائي بخشيده است و) ايمن ساخته است.
اما این امنیت که بحثش کردیم چگونه حاصل میشود؟
مهمترین عامل ایجاد امنیت در یک جامعه الله جل جلاله را مراقب همیشگی دانستن و ترس از الله داشتن است، لذا میبینیم که هابیل از قتل برادرش صرف نظر کرد و فرمود:
لَئِن بَسَطتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَاْ بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لَأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخَافُ اللّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ؛ اگر تو براي كشتن من دست دراز كني، من دست به سوي تو دراز نميكنم تا تو را بكشم. آخر من از خدا (يعني) پروردگار جهانيان ميترسم.
و توجه به علم و دانش و تربیت افراد و تمسک به کتاب و سنت اینها همگی اصولی هستند برای حصول امنیت و خصوصا توجه به تعالیم شرعی که اساسیترین رکن هست، جهت ایجاد امنیت همانطور که ابن قیم رحمة الله علیه میفرمایند:
إِذَا ظَهَرَ الْعِلْمُ فِي بَلَدٍ أَوْ مَحَلَّةٍ قَلَّ الشَّرُّ فِي أَهْلِهَا، وَإِذَا خَفَى الْعِلْمُ هُنَاكَ ظَهَرَ الشَّرُّ وَالْفَسَادُ؛ وقتی که علم و دانش در شهری گسترش پیدا کند، شر و بدی از آنجا کم خواهد شد و وقتی که علم و دانش کم شود شر و بدی ظهور پیدا میکند.
یکی دیگر از اسباب حصول امنیت ملازمت با علما و دانشمندان و توجه به ارشادات آنها میباشد و اما مهمترین راه رسیدن به امنیت امر به معروف و نهی از منکر است در جامعهای که این کار صورت گیرد مطمئناً جرم و جنایت کمتر خواهد بود لذا تلاش برای ایجاد امنیت تلاش همگانی را میطلبد و برای رسیدن به این امر مهم ایجاد مراکز دینی و تربیت نسل جوان امری بسیار ضروری به نظر میرسد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باسپاس: از پایگاه اطلاع رسانی اصلاح