اسلام و تنوع زبان ها
تنوع زبان ها یکی از نشانه های وجود ، قدرت و حکمت پروردگار و یک پدیده فطری و طبیعی است.
همه زبان ها در اصل مخلوق الله متعال بوده و هیچ زبان بر زبان دیگر فی حد ذاته برتری ندارد.
قبول این تنوع و احترام به این اصل در عمل، یک وجیبه انسانی و رسالت شرعی است.
تعصب و بد بینی در برابر زبان های دیگر ، از نظر اخلاق انسانی یک عمل قابل نکوهش و در میزان اسلام گناه و از روی قانون جرم پنداشته می شود.
انسان دارای فطرت سلیم انسانی، و فرد مسلمان به همه زبان ها به نظر احترام می بیند و در برابر تنوع و تعدد زبان ها مثبت نگر، مثبت اندیش و مثبت کنش بوده، و به همزیستی بین گویندگان زبان های مختلف و متنوع باور مند می باشد و حق گویندگان همه زبان ها را در رشد، غنامندی ، ترویج ، توسعه و گسترش زبان های مادری شان و زبان های دیگری که به آنها تکلم می کنند محترم می شمارد .
مسلمان کار و تلاش برای رشد و غنامندی زبان را اگر با انگیزه و نیت نیک باشد، عبادت تلقی می کند.
هرگونه کوشش برای جلوگیری از رشد و توسعه طبیعی زبان ها و تحمیل زبان و یا زبان های مشخص بر گویندگان زبان های دیگر و ممانعت از رشد و غنامندی آن ها، از نظر اسلام مردود است.
آیات بینات قرآن ، نصوص واضح سنت نبوی، روش عملی و سیرت پیامبر اکرم- صلی الله علیه و سلم – و عمل خلفای راشدین و صحابه و ائمه دین و علمای اسلام، همه دال بر صحت و ثبوت آن چه در سطور بالا گفته شد می باشند.
مسلمانان پس گسترش اسلام در نقاط دنیا در آسیا،آفریقا و اروپا، با زبان های بومی مردم این مناطق بر اساس همان اصل قرآنی و شرعی تعامل نموده، و تنوع زبان ها را برسمیت شناختند و هیچ مانعی فرا راه رشد ،گسترش و غنامندی زبان های دیگر ایجاد نه نمودند، و زبان عربی را با وجودی که زبان قرآن و سنت و زبان نخست اسلام بود بر گویندگان زبان های دیگر تحمیل نکردند.
مسلمان زبان آیت خداوند و وسیله ی تفاهم بین بندگان وی می داند، در برابر هیچ زبانی تعصب ندارد و بر علاوه زبان مادری خود ، زبان های دیگر را می آموزد و به آنها سخن می گوید و می نویسد.
نقش مهم و بنیادین اسلام و مسلمانان در حفاظت، رشد، گسترش و غنامندی زبان های چون فارسی، پشتو ، ترکی، سواحلی ، اردو و زبان های رائج در کشور های جنوب شرق آسیا مانند اندونیزیا و مالیزیا چنان روشن است که نیازی به استدلال ندارد.
تنوع زبانی از ویژگیهای مثبت و خوب کشور عزیز ما افغانستان است و مردم کشور ما به زبان های گونه گون سخن می گویند.
پشتو، فارسی دری، ازبکی، ترکمنی،بلوچی،پشه ای، نورستانی، پامیری و گجری زبان های رائج سرزمین ما اند.
این زبان ها و زبان های دیگری چون عربی که با گذشت زمان گویندگان آنها تغییر زبان داده اند، از هزاران سال و قرن های متمادی در جغرافیای که امروز بنام افغانستان یاد می شود وجود داشته اند و جزء لا ینفک و لا یتجزای ساختار و هویت فرهنگی مردمان باهم برادر و برابر این سرزمین می باشند و در غنامندی فرهنگ و ثقافت این وطن و این ملت سهم مثبت و بارز دارند.
اعتراف به این حقیقت علمی و واقعیت عینی ، و احترام این تنوع و رعایت آن در عمل ، اصل مهمی است که عقل،شرع، اخلاق،عرف انسانی و ارزش های هموطنی بر آن تأكيد مي كند.
رابطه زبان هاى رائج در افغانستان ، رابطه تکامل و تنوع و ارتباط گویندگان این زبان ها با یکدیگر ارتباط برادری انسانی،اخوت اسلامی و تعاون هموطنی و شراکت در مشترکات انسانی، اسلامی ملی است.
هر چند بعض حکام ، زمامداران و سیاستمداران برای اهداف نامشروع خویش، تلاش کرده اند تا تنوع زبانی را وسیله ی برای بذر تخم اختلاف و افتراق در بین ملت ما بسازند، اما مردم ما همیشه با هم برادرنه و در کنار هم زیسته اند و با داشتن روابط و علایق دینی،فرهنگی، وطنی ، خویشاوندی و منافع مشترک وحدت و اخوت شان را حفظ کرده اند.
تنوع زبان هیچ گاه در کشور ما و در میان توده های مردم افغانستان ، سبب و ابزار تشنج، تنش، نفرت، بدبینی و عصبیت نبوده است و ملت افغانستان به دسیسه های بیرونی و تلاش های مشتی از کسانی که زبان را وسیله اختلاف و افتراق می سازند وقعی نگذاشته است و در آینده نیز – ان شاء الله- چنین خواهد بود.
د. فضل الهادی وزین