اختلاف خطر نيست, تفرقه خطر است!!
دكتور يوسف قرضاوى.
اگر در عرصه بيدارى اسلامى عصر حاضر دشمنانى در كمين نشته باشند و در رويارويی با آن نيرنگ های بكار گيرند، جای نگرانی نيست، بلكه امری منطقی است و برخورد حق و باطل و نبرد ميان خير و شر مقتضی آن است
اما چيزی كه مايه نگرانی و سبب رنج و پريشانی من است ، اين است كه در ميان خود بيداری اسلامی دشمنی و كينه توزی شعله كشد و مكروب دشمنی از پيكر خودش بوجود آيد، به صورتی كه افراد آن يكديگر را مورد طعن و تجريح قرار دهند و بر ضد همديگر توطئه چينى كنند و به جنگ و دعوا بپردازند.
همچنين نگران اين نيستم كه در بيداری اسلامی گرايشها و شيوه ها و گروههای متعدد وجود داشته باشند كه هر يك طبق برنامه و روش مخصوص خود در خدمت به اسلام گام بردارند و برای تجديد خلافت اسلامی و حاكمييت اسلام در زمين بر اساس تعين ترتيب آرمان ها و مشخص نمودن وسايل و مراحل و اطمينان به امانتداری و توانايی و اخلاص و شايستگی دعوتگران فعاليت نمايند.
نيز چنين انديشه ساده لوحانه در سر نمی پرورانم كه همه را به سوی يك جماعت معينی بخوانم، بطوری كه تمام تلاشگران راه اسلام را در يك نظام مخصوص گرد آورد، تعدد و تفكر گروه های فعال و ياريگر اشكالی ندارد به شرط اين كه در ميان گروه ها، روح همبستگی و نظم و انسجام دميده شود و كامل كننده نقصهای يكديگر شوندو باعث تقويت نيروی مسلمين باشند و در مقابل مشكلات و خواسته های مشترك همچون ديوار پولادين صف واحد داشته باشند.
اما چيزی كه قلبها را خون آلود می كند اين است كه ميان دعوتگران و عاملين اسلام كسانی يافت شوند كه ارزش اين نعمت را چنان كه لازم است ندانند بلكه در هر جای ممكن بذر تفرقه و كينه توزی را برای بيداری اسلامی به ارمغان آورند. و اساس كار شان برانگيختن اختلاف باشد نه ايجاد اتفاق. اين نوع افراد مغرور و خود پسند هميشه خود و جماعت خود را تبرئه نموده و ديگران را متهم می كنند.
در حقيقت اختلاف در ذات خود خطرناك نيست مخصوصا اختلافی كه در مسايل فرعی و بعضی مسائل غير اساسی باشد بلكه خطر در تفرقه و دشمنی است كه خدا و رسول، مسلمانان را از آن بر حذر داشته است.