آيا تمنا و آرزو نمودن مرگ جايز است ؟
قُلْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيَاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (٦)وَلا يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ (٧)قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقِيكُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
بگو اى يهود شوندگان، اگر ادعا داريد كه هستيد شما دوستان خدا بجز از مردمان ديگر، پس بخواهيد مرگ خود را اگر راستگوهستيد. و نمى خواهند آن را هرگز، به سبب آنچه جلو فرستاده اند دستهايشان، و خدا كاملاً اگاه است به گناهكاران،بگو مرگى كه شما از آن فرار مى كنيد به شما خواهد رسيد، سپس برگردانيده مى شويد به سوى داناى پنهان وآشكار، پس خبر مى دهد شما را به آنچه انجام مى داديد. سورة الجمعه آيت:6_8
آيا تمنا و آرزو نمودن مرگ جايز است ؟
در حديثى از آرزو نمودن مرگ، منع شده است. علتش اين است كه در دنيا كسى حق ندارد يقين داشته باشد كه به محض مردن صد در صد به بهشت خواهد رفت، و نسبت به هيچگونه عذابى احساس خطر ندارد، پس چنين آرزو نمودن براى مرگ، مرادف به آن است كه او در جلو خدا شجاعت خود را ابراز داشته باشد.
(قل إن الموت الذى تفرون منه فإنه ملقيكم) يعنى يهود با وجود اين، كه ادعاى محبوبيت را دارند، از تمناى مرگ گريز دارند، و نتيجه ى گريز او آرزوى مرگ، فرار از مرگ محسوب مى شود، پس به آنها بگوييد مرگى كه شما از آن فرار مى كنيد، حتماً شما را در مى يابد، اگر امروز نيايد بعد از چند روزى خواهد آمد، لذا در توان كسى نيست كه از آن فرار كامل داشته باشد.
احكام فرار از اسباب مرگ فرار از آنچه بر حسب عادت، اسباب مرگ است، مقتضاى عقل وشرع مى باشد.
رسول خدا (ص) در زير ديوار شكسته اى مى گذشت چنان با سرعت از آنجا گذشت كه كسى از جاى آتش سوزى، بگذرد. و عدم فرار از آن، خلاف عقل و شرع است، اما فرار از مرگ كه مذمت و نكوهش آن، در آيه وارد شده، شامل اين نمى باشد.
وقتى كه عقيده سالم باشد و مردم بداند كه هرگاه مرگ بيايد، فرار از مرگ مرا نجات نمى دهد، ولى چون نمى داند كه در اين آتش سوزى، يا سم و يا چيز مهلك ديگر، شخصاً مرگ من مقدر شده است، بنابر اين، فرار از آن، مشمول فرار از مرگ مذموم نيست.
اما فرار از طاعون و وبا، وقتى كه در جايى واقع شود، مسئله اى است جدا گانه، كه تفاصيل آن در كتب فقه و حديث آمده است، مى توان آنها را در آنجا ملاحظه نمود، و نيز در تفسير(روح المعانى) زير آيه ى مذكور نسبت به آن، كاملاً بحث شده و مسئله توضيح داده شده است.