چرا ارث زن نصف ارث مرد است؟

الحمدلله والصلاة والسلام على رسول الله:
قبل ازاينكه در  اين مورد صحبت به ميان آورويم  بايد بد انيم كه ما پيرو وفرمانبر الله سبحانه هستيم ، وكلمه طاعت الهى در قرآن بمعني اطاعت بدون چون وچرا است ، لذا قبل از همه چيز بايد فرمانبر ومطيع امر الله باشيم ولو در ظاهر امر  بر خلاف  ميل ما جلوه کند.
خداوند عزوجل در سوره نساء  أيه : 13 و14  بعد از تقسيم ميراث زن ومرد ميفرمايد :
تِلْكَ حُدُودُ اللّهِ وَمَن يطِعِ اللّهَ وَرَسُولَهُ يدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (13) وَمَن يعْصِ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَيتَعَدَّ حُدُودَهُ يدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُّهِينٌ (14(
يعني آن (چه گفته شد،) حدود ومقررّات الهى است وهركس از خدا ورسولش پيروى كند خداوند او را به باغهايى وارد مى‏كند كه از زير درختانش نهرها جارى است، آنان هميشه در آن مى‏مانند، و اين است كاميابى و رستگارى بزرگ.
چند فايده از اين آيه مباركه :
1- احكام ارث، از حدود الهى است، پس نبايد از مرز آن گذشت.
2- اطاعت از رسول خدا به منزله‏ى اطاعت از خداست.
3-  سعادت و رستگارى، در گرو حركت در مسير الهى است، نه كام‏گيرى بيشتر از ارث.
ترجمة آيه  :14
و هركس خدا ورسولش را نافرمانى كند واز حدود الهى تجاوز نمايد، خدا او را وارد آتشى مى‏كند كه هميشه در آن مى‏ماند وبراى او عذابى خواركننده است.
چند فايده از اين آيه مباركه :
1- آنان كه به وصيت‏نامه عمل نمى‏كنند، يا بدهى متوفّى را نمى‏پردازند، يا با انكار حقّ يا ندادن سهم بعضى وارثان، سعى در تصاحب اموال مى‏كنند، براى هميشه در عذاب و قهر الهى‏اند. «تلك حدود اللّه… تعدّ حدود اللّه»
2-  ملاك سعادت وشقاوت، اطاعت يا نافرمانى نسبت به خدا و رسول اوست، نه چيز ديگر. «من يطع‏اللّه … و من يعص‏اللّه»
3-  نافرمانى رسول خدا، نافرمانى خداست. «يعص اللَّه و رسوله»
4-  نافرمانى مستمرّ، سبب خلود است. «من يعص‏اللّه… يدخله ناراً خاداً فيها» «يعص» فعل مضارع و رمز استمرار است.
5-  متجاوزان به حقوق ديگران، در رديف كفّار، گرفتار عذاب جاويدان مى‏شوند. «خالداً فيها»
6-  قهر خدا، هم عذاب جسمى دارد، هم خوارى روحى. «عذاب مهين»
وباز اينكه نه تنها دين مبين اسلام در ارث دادن زن جنبه تعادل را  حفظ كرده بلكه از طرف ديگر از حقوق زن دفاع کرده چون در قوانين جهاليت حتى زن را هم به ارث ميبردند .
الله سبحانه وتعالي در  ايه : 19 سوره نساء ميفرمايد :
يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ يحِلُّ لَكُمْ أَن تَرِثُواْ النِّسَاء كَرْهًا وَلاَ تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُواْ بِبَعْضِ مَا آتَيتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَن يأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَينَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِن كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَ ى أَن تَكْرَهُواْ شَيئًا وَيجْعَلَ اللّهُ فِيهِ خَيرًا كَثِيرً
ترجمه اين ايه ى كريمه :
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! براى شما حلال نيست كه زنان را به اكراه به ارث بريد و بر آنان سخت نگيريد تا بعضى از آنچه را به آنان بخشيده‏ايد، خود ببريد، مگر آنكه مرتكب فحشاء آشكار شوند و با آنان به نيكويى رفتار كنيد و اگر از همسرانتان خوشتان نيامد چه بسا شما چيزى را خوش نداشته باشيد، ولى خداوند، خير فراوان در آن قرار داده باشد.
)بر خلاف سنّت جاهليت، كه گاهى زن نيز به ارث برده مى‏شد، ممكن است آيه اشاره به اين باشد كه تنها اموال قابل ارث است و همسرِ متوفّى، ارثِ كسى نيست. او خودش مى‏تواند بعد از فوت شوهرش، همسر ديگرى انتخاب كند.(
چند فايده از اين آيه مباركه :
1-  اسلام، مدافع حقوق زن است.
2-  باز پس‏گرفتن مهريه با زور، حرام است.
3-  تنها در صورتى كه زن در معرض بى‏عفّتى باشد، مرد حقّ سخت‏گيرى دارد.
4-  با زنان بايد خوش رفتارى كرد.
5- مرد، سنگ زيرين آسياى زندگى است و بايد با خوشرفتارى، بر سختى‏ها شكيبا باشد. خطاب آيه به مرد است .
6-  بسيارى از خيرات، در لابلاى ناگوارى‏هاى زندگى است.
7-  حلّ مشكلات خانواده و داشتن حلم و حوصله، براى سعادت فرزندان، بهتر از جدايى و طلاق است.
8-  هميشه خير و شرّ ما همراه با تمايلات ما نيست، چه بسا چيزى را ناخوشايند داريم، ولى خداوند خير زياد در آن قرار داده باشد. زيرا انسان به همه‏ى مصالح خويش آگاه نيست.
لذا دانستيم که :
موضوع نصف شدن ارث زنان در برخي موارد به معناي ناقص بودن يا نصف بودن شخصيت و ارزش زنان نيست که برخي به غلط آن را تبليغ مي کنند.
در دين مبين اسلام شخصيت انساني زن برابربا مردان بوده و در رسيدن به درجات کمال انساني هيچ تفاوتي بين اين دوجنس قرار داده نشده است که آيات قرآن و احکام دين مبين اسلام به خوبي گوياي آن است.
قانون ارث موضوع مالي و اقتصادي است که در اسلام بر پايه عدالت اجتماعي بنيان نهاده شده و در آن مسئوليت هاي اجتماعي و خانوادگي هر يک از زن و مرد رعايت شده است. اگر از درون نظام حقوق اسلام به ارث نگاه شود، سهم زنان که هيچ مسئوليت اقتصادي بر دوش ندارند، کاملا منصفانه و ضامن کرامت و عزت نفس زن مسلمان است.
در زمان ظهور اسلام و نزول قرآن کريم، محروميت زنان از ارث ميان همه اقوام ملل بشري در سطح دنيا وجود داشت و زن به هيچ يک از عناوين همسر، مادر، دختر و يا خواهر ارث نمي برد. اسلام در زمينه ارث ، انقلاب به وجود آورد و اولين نظام حقوقي جهاني بود که به زنان حق ارث عطا کرد و تمام قوانين ظالمانه دوران جاهليت را که بر پايه اعتقادات و آداب و رسوم قبيله اي بود منسوخ نمود. در دوران جاهلي نه تنها به زن ارث نمي دادند بلکه بدون توجه به رضايت او همانند ديگران اموال متوفي وي را به ارث مي بردند. اين قانون جاهلي به وسيله قرآن کريم منسوخ شد.
اسلام، احکام ارث را بر اساس جنسيت مرد يا زن بودن وضع نکرده ، بلکه براساس مسؤليت مالي و موقعيتي است که اين دو در خانواده دارند. در پاره اي از موارد زن بيش از مرد سهم مي برد، بنابراين سهم ارث متناسب با نظرگاه کلي اسلام نسبت به خانواده، تقسيم وظايف و مسؤليت ها سازگار و عادلانه است.
در بحث ارث زنان سه فرض مطرح است :
-1 در مواردي زن و مرد همتا و مساوي ارث مي برند، مانند صورتي که ميت (فرزند) پدر و مادر داشته باشد که هر کدام به طور يکسان يک ششم ارث مي برند و سهم پدر به عنوان مرد بودن بيش از سهم مادر نيست.
-2 در مواردي زن کمتر از مرد ارث مي برد، مانند دختر که کمتر از پسر ارث مي برد.
-3 در مواردي سهم زن بيش از سهم مرد مي باشد، مانند موردي که ميت غير از پدر و دختر، وارث ديگري نداشته باشد که در اين جا پدر يک ششم مي برد و دختر بيش از آن .
بنابراين ،سوال را به صورت کلي نمي توان طرح کرد که چرا ارث زن نصف مرد است، زيرا در مواردي ارث زن و مرد مساوي و در موارد ديگر ارث زن از مرد بيشتر است و فقط در برخي از موارد است که ارث از مرد کمتر است.
لذابا نگاه به احکام ديگر اسلام متوجه مي شويم که نصف شدن ارث زن نسبت به مردان در برخي موارد با توجه به مسوليت هاي اقتصادي در خانواده و جامعه مانند دادن نفقه ومهر و ديه عاقله و شرکت در جهاد و پرداخت حقوق واجب اجتماعي که بر عهده مردان نهاده شده تنظيم شده است و دين اسلام براي ايجاد تعادل ميان مسئوليت و حق اين احکام را وضع نموده است .طبيعي است که دين اسلام وقتي مسئوليت مالي بيشتري را بر دوش مردان قرار داده حق بيشتري را نيز در ارث قرار داده تا بين مسئوليت و حق تعادل بر قرار شود. و چون به موضوع مهريه و نفقه(دادن خرج خانواده) نگاه کنيم بخشي از اين حقوق(اموال مردان) به زنان برگشت مي نمايد.
چرازن نمي تواند قاضي شود چرا ارث آن در اسلام نصف مرد است چرا نمي تواند مثل مرد گواه عادل باشد چرا نمي تواند خود طلاق بگيرد.

تهيه: حميد

Editorial Team

د واسع ویب د لیکوالۍ او خپرونکي ټیم لخوا. که مطالب مو خوښ شوي وي، له نورو سره یې هم شریکه کړئ. تاسو هم کولی شئ خپلې لیکنې د خپرولو لپاره موږ ته راولېږئ. #مننه_چې_یاستئ

خپل نظر مو دلته ولیکئ

wasiclinic.com
Back to top button
واسع ویب