پنهان کاری عیب مبیعه
اسلام خیانت و فریب کاری را به هر صورت و شکلی که باشد حرام نموده است، هر خرید و فروشی و یا هر نوع معامله ای که بین انسان ها انجام می گیرد باید از فریب و دسیسه به دور باشد.
مسلمان در تمام شئون زندگی اش ملزم به رعایت صداقت و اخلاص در دین از هر دستاورد دنیایی پربهاتر می باشد.
رسول الله می فرماید: البیعان بالخیار ما لم یتفرقا، فان صدقا و بینا بورک لهما فی بیعهما و ان کذبا و کتما محقت برکة بیعهما. ( بخاری)
یعنی دو نفر که باهم معامله می کنند تا زمانی که از هم جدا نشده اند حق پیشمانی و فسخ معامله را دارند، اگر در این معامله صداقت در کار باشد و عیب پوشی در بین نباشد، خداوند معامله آنان را مبارک می نماید و اگر دروغ و عیب پوشی در بین باشد خداوند برکت آن را محو می سازد.
رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: لایحل لاحد یبیع بیعا الابین مافیه و لایحل لمن یعلم ذلک الابینه. ( حاکم و بیهقی)
ترجمه: حلال نیست کسی مال عیب داری را به فروش برساند مگر آن عیب را برای مشتری بیان نماید و حتی اگر کس دیگری به آن عیب آگاه باشد حق ندارد که آن را کتمان کند.
رسول الله روزی از کنار یک فروشنده گذشت توجهش به سوی نوعی از حبوبات جلب شد، دستش را به داخل آن فرو برد و دید که نم دارد، فرمود: ما هذا یا صاحب الطعام ؟ قال: اصابته السماء، فقال: فهلا جعلته فوق الطعام حتی یراه الناس؟ من غشنا فلیس منا. (صحیح مسلم)
یعنی چرا این طعام تر است؟ فروشنده جواب داد که با باران ترشده است، رسول الله فرمودند: پس چرا آن را در قسمت بالا قرار نداده ای تا مردم از آن آگاه شوند؟ کسی که خیانت کند از ما نیست.
در روایت دیگر آمده است رسول الله طعامی را دید که صاحبش آن را آراسته بود دستش را در آن فروبرد و دید که قسمت داخلی آن خوب نیست، رسول الله فرمودند: بع هذا علی حدة و هذا علی حدة من غشنا فلیس منا. ( روایت احمد)
یعنی این قسمت را به صورت جداگانه بفروش و قسمت دیگر را هم جداگانه ، هر کس به ما خیانت کند از ما نیست.
اخلاق سلف صادق طوری بود که هرعیبی که در مورد معامله وجود داشت، بیان می نمودند و هیچ عیبی را کتمان نمی کردند، راست بودند و از دروغ پرهیز داشتند، کمال اخلاص را به جای می آوردند، و از فریبکاری و خدعه اجتناب می ورزیدند.
ابن سیرین گوسفندی را فروخت و به مشتری گفت: عیبی که دارد این است که علفها را با دست و پای خود زیر و رو می کند و این عیب به عهده من نیست.
به راستی قلب انسان مومن راضی نیست عیبی را که در مورد معامله وجود دارد کتمان نماید و هر چند این عیب موجب نقص قیمت آن شود.