ویژهگیهای شش گانه مربی
مربی موفق و کامیاب دارای ویژگیهایی است که هیچگاه نمیتواند از آنها بینیاز باشد؛ زیرا نقش تربیت در اصلاح جامعه موضوعی است بس مهم که نمی شود آن را با دیگر امور اجتماعی مقایسه نمود.
در مورد اهمیت این موضوع و جایگاه رفیع آن همین کافی است که الله سبحانه و تعالی تربیت افراد نخبه ی بشریت را به خود نسبت داده است، پیامبران را بشارت دهنده و بیم دهنده جهت تربیت و رهنمونی بشریت فرستاده، و ایشان را به شکل ویژه و خاصی تربیت نموده است، تا برای بشریت قیادت های سترگی را ارایه نماید و آن ها را تربیه ربانی نموده است. پیوسته فرستادگان الهی یکی پس از دیگری برای این امر سترگ و مهم فرستاده میشدند؛ چنانکه الله سبحانه و تعالی صفات این مربیان سترگ را در کلام پاکش یاد نموده است.
در مورد موسی علیه السلام میفرماید: {وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَيْنِي} (طه: 39) )هدف هم این بود که تحت نظارت و رعایت من چنان که باید پرورش یابی). و در مورد سید و سرور مان محمد صلی الله علیه و سلم می فرماید: {وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُن تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا} (النساء: 113) (و چیزی را به تو آموخته است که نمیتوانستی آن را بیاموزی و بدانی. فضل خدا در حق تو رحمت او بر تو بزرگ و فراوان بوده است).
ویژگی های مربی
به یاری الله سبحانه و تعالی ویژگی های مهم مربی را ذکر خواهم نمود و این ویژگی ها را در شش نکته خلاصه می نمایم که عبارت اند از: علم، اخلاص، ربانیت، همت عالی، رفق و نرمی و محبت و عشق ورزی.
ویژگی یکم، علم:
مراد از علم، علم ربانی است که الله مهربان آن را برای انسان تعلیم داده است، در حقیقت انسان ساخته و پرداخته ی الله سبحان است و وحی نیز کلام او تعالی است، و امکان ندارد که انسان درست تربیه شود مگر این که وحی ربانی بر آن تطبیق شود، وحیی که انسان را به شکل فراگیر و همه جانبه تربیت می نماید و هیچ بخشی از ابعاد زندگی انسان را فرو نمیگذارد مگر این که برای آن راه حل و چاره ای می اندیشد.
و از جانب دیگر، دانش به اسرار انسان ـ که پیچیده ترین آفریده ی روی زمین و تربیت آن دشوارترین تربیت است ـ بسی مشکل است. و لذا الله سبحانه و تعالی این امر سترگ را به هیچ کس نسپرده مگر بر فرستادگان و پیام آورانش و سپس به جانشینان ایشان بعد از ایشان، چرا که برای هیچ یک مقدور نیست تا به انسان منهجی بسازد که او را اصلاح نمایند مگر آفریدگار دانا و آگاه به تمامی اسرار و پنهانی ها و پیچیدگی ها.
پس بر اساس این دلایل لازم است که برای این امر مهم دو علم وجود داشته باشد یکی علم وحی و دیگر علم و دانش انسان سازی. در اینجا است که اشتباه کسانی ثابت می شود که برای تربیت انسان می خواهند مناهج دیگری بسازند، مناهجی که هیچ همخوانی با ساختار و تکوین شخصیت انسانی ندارد. و مخالف با فطرت و سرشت آدمی می باشد.
برای مربیان لازم است تا به این دو ویژگی دانش آراسته باشند، مراد از مربی شخص خاصی نیست بلکه مراد مناهج تربیتی و مؤسساتی است که به تربیت می پردازند، لازم است تا به انسان از زاویه ی وحی الهی بنگرند، آفریدگاری که دانا و باریک بین است.
ویژگیدوم: اخلاص
مراد از اخلاص منتهای سعی و کوشش برای تربیت انسانی جهت کسب رضای الهی، نه به غرض دنیوی؛ یعنی تمام نیرو و توان خویش را در شب و روز جهت رسیدن به هدف تربیت دیگران بذل نماید، و بکوشد که در روز، نهایت سعی و کوشش نماید تا به روش های مختلف به تربیت دیگران بپردازد و در شب نیز در آستانه ی درگاه ایزد منان با چشم تضرع و گریان، از بارگاه الله رحمن خواستار گشایش قلوب بندگان الله سبحان برای تحقق اهداف تربیتی و پرورشی ایشان باشد.
لحظه ی با من در مورد عباد الرحمن درنگ نما، بندگانی که الله سبحان در سوره ی فرقان یادآوری نموده است، و ایشان را هم می ستاید و هم به خود نسبت میدهد (عباد الرحمن) و هم چنین ایشان را مربیان درست کردار و مصلحین خوش رفتار بیان نموده است. در مورد یکی از ویژگی های ایشان چنین میفرماید: {وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا} (الفرقان:74) (و کسانیند که میگویند: پروردگارا! همسران و فرزندانی به ما عطا فرما ]که به سبب انجام طاعات و عبادات و دیگر کارهای پسندیده، مایه ی سرور ما و[ باعث روشنی چشمانمان گردند، و ما را پیشوای پرهیزگاران گردان).
و پیش از آن می فرماید: {وَالَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِيَامًا } (الفرقان: 64) (و کسانیند که شب را با سجده و قیام به روز می آورند).
روز را در دانش و پرورش، تعلیم و تربیه به پایان میرسانند و شب هنگام را، با گریه و زاری به درگاه حضرت باری به روز می آورند. پس کسی که روش و منش او چنین باشد چگونه به فلاح و رستگاری، پیروزی و کامگاری نمیرسد.
پس ای پدری که از بدرفتاری فرزندت شکایت میکنی، شب هنگامی که همه در خوابند بر خیز و برای فرزندت از درگاه الله متعال با زاری و تضرع بخواه تا اصلاحش نماید. سعید بن مسیب برای فرزندش چنین میگوید: «من به خاطر اصلاح تو، شبی را به نماز شب خود می افزایم».
هرگز مربی به درخشش تربیتی مؤثر نمی رسد مگر این که در قلبش سوزش و گرمی، اخلاص و فنا در راه تحقق اهداف و جلب رضایت الله متعال، وجود نداشته باشد. هنگامی که مربی این گرمی و سوزش را در راه رسیدن به اهدافش، در قلب و روانش احساس کرد، بایستی به دستورات آفریدگارش لبیک گوید و با دل و جان، اجرا نماید.
در همین زمینه از برخی سلف نقل گردیده است؛ هنگامی که کار ناپسندی را مشاهده مینمودند، به دروازه ی خانه اش میرفتند، و با صدای بلند چنان می گریستند، تا این که اهل آن خانواده بیرون میشدند و میگفتند که تو را چه شده است؟
میگفت: خواهش می کنم که دست از این کار ناپسند بردارید. و آن ها هم ناچار می شدند که از روی عطوفت به حالت این شخص دست از منکر بکشند، چه گونه مربی که این گونه احساس و دردی را جهت زدون منکر با خود داشته باشد، موفق نمی شود؟! در حقیقت علم و دانش بدون اخلاص به سان جسدی است بدون روح.
ویژگی سوم: ربانیت
این بدین معنا است، هنگامی که اخلاص در قلب انسان رسوخ میکند، اثر آن نیز بر صاحبش بروز میکند، هنگامی که با این افراد ربانی روبه رو شوی قبل از گفتارش، حالت و رفتارش ترا جذب میکند، از همین جهت است که ابن عطاء الله گفته است: «هیچگاه با کسی که حالت و رفتارش ترا بر نمی انگیزد و سخن و گفتارش ترا به سوی الله رهنمون نمی کند، همراه مشو».
در حقیقت ربانیت نوری است که بر روح و روان صاحبش رسوخ می کند و سیمایش از انوار الهی می درخشد و برای صاحبش حالتی در راز و نیاز در معیت الله رخ می دهد که در هیچ کس دیگری از مردم این حالت رخ نمی دهد.
کسانی که آراسته به این صفتاند، الله سبحان چنین می ستاید: {وَلَكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ} (آل عمران: 79). (بلکه ]به مردمان این چنین میگوید که:[ با کتابی که آموخته اید و یاد داده اید و درسی که خوانده اید، مردمانی خدایی باشید).
این ربانیت هنگامی که بر صاحبانش متجلی شود، مردمی که پیرامونش هستند، احساس لطف و محبت و رحمت می کنند. و احساس می کنند که عطر و خوش بویی از هر طرفش پراکنده می شود و مشام ایشان را می نوازد.
و به همین سبب است که مصطفی صلی الله علیه و سلم هم نشین صالح را به فروشنده ی خوشبویی تشبیه نموده اند و میفرمایند: «هم نشین نیکو و هم نشین بد مانند عطر فروش و آهنگر است، در مورد عطر فروش تو چیزی را از دست نمی دهی، یا از او چیزی می خری و یا از بوی خوش او استفاده می کنی و اما دم آهنگری یا لباست را می سوزاند و یا بوی بد او مشام تو را میآزارد».
پس از ربانیت جز بوی خوش و پاکیزه چیزی دیگری استشمام نمی شود. هنگامی که بر مردم مشکلات و دشواری های رخ میدهد و دچار نابسامانی های زندگی میشوند، با مجالست و هم نشینی با انسان های ربانی، رحمات الهی و آرامش و سکون بر ایشان فرود می آید و نسیم اطمینان و پایداری مشام ایشان را نوازش می دهد.
ویژگیچهارم: همت بلند
ای مربی! هر گاه که همت تو بلند بود، دیگران از تو تبعیت و پیروی می کنند، زیرا بین تو و ایشان ریسمانی جهت وصل ایجاد می شود مانند ریسمان مشیمه بین مادر و جنین؛ در همین مورد، در تاریخ اسلامی نقل شده، که مادر محمد فاتح دست او را گرفته با خود کنار بحر می برد و برایش می گوید: «ای فرزند من، تو کسی هستی که قسطنطنیه را فتح خواهی نمود».
وقتی که مشاهده می نماییم که همت رسول اکرم صلی الله علیه و سلم بلندترین همت است، یارانش نیز چنین بلند همت تربیت شدند، همانا بلند همتی اصحاب رسول خدا رضی الله عنهم اجمعین بود که هیچگاه ایشان به چیزهای کوچک و پایین راضی نمیشدند، بلکه همیشه به چیزهای بلند و با ارزش می اندیشیدند. چه قدر امت ما امروز نیازمند بر انگیختن و بیدار نمودن همچو همت های عالی و اراده های قوی هستند؛ به ویژه نسل جوان ما.
ویژگیپنجم: رفق و نرمی
این صفت به همه ویژگی های ذکرشده، زیبایی خاصی را عطا میکند؛ دانش با نرمی، اخلاص با مهربانی و همت با ملاطفت و مدارا و… مدارا و نرمی در هر چه باشد آن را زينت دهد و از هر چه دور شود آن را خوار كند. نرمی و مهربانی هر قدر که بر مربی زیاد شود، دارای سرشت، خوی و منشی می شود که در وصف نه گنجد.
بی گمان نرمی و مدارا در وجود سرورمان سردار همهي مربیان به بهترین شکل تجسم یافته بود، هنگامی که ایشان بر یاران شان در مورد مدارا و نرمی، نقیصه ای مشاهده می نمودند، زود به فکر علاج آن میشدند.
روزی حضرت عایشه ی صدیقه رضی الله عنها، بسیار به یهودی ای که از روی استهزاء بر پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت: سام علیکم (مرگ بر شما باد، نعوذ بالله) فرمود: و علیکم السام و اللعنه (مرگ بر شما و لعنت باد) و به شدت باوی برخورد نمود.
مصطفی صلی اللهپ علیه و سلم فرمودند: «ای عایشه! همانا الله متعالی نرم و مهربان است و نرمی و مهربانی را در همه امور دوست دارد، عایشه رضی الله عنها گفت: مگر نشنیدید چه گفتند، پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمودند: من هم گفتم و علیکم (بر شما باد).
ویژگیششم: محبت
دوست داشتن صفتی است که دیگر ویژگی ها را به رشته ی منظمی در می آورد، در حقیقت محبت پلی ارتباطی است بین مربی و متربی جهت آراستن این ویژگی ها برای کسی که در تحت تربیتش قرار دارد.
پس هنگامی که روند تربیت به شکل غیر محبت آمیز باشد، در حقیقت این نوع تربیت خشک و بی ثمر است، متربی را از مربی دور میکند، زیرا شعاع های وجود تو هنوز در وجود متربی پرتو افشانی ننموده، پس چه انتظاری داری که او به تو ارادت پیدا نماید و به اندرزها و ارشادات تو گوش فرا بدهد؟! این نوع محبتی که در فانی شدن و جان فشانی تبلور می یابد، بدون رحمت و عطوفت و مهربانی امکان ندارد.
این نوع محبت به شکل کامل آن در شخصیت سید و سردار مان محمد صلی الله علیه و سلم متجلی شده است، هنگامی که اعرابی بر پیامبر صلی الله علیه و سلم وارد شد، دید که آن حضرت صلی الله علیه و سلم سیدنا حسن و سیدنا حسین رضی الله عنهما را می بوسند، تعجب نمود و گفت: ای رسول خدا، من ده فرزند دارم تا اکنون یکی را هم نبوسیده ام. پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمودند: من چه کنم که الله متعال رحمت و مهربانی را از قلبت بیرون نموده است.
و هنگامی که یکی از کارگزاران سیدنا عمر رضی الله عنه بر ایشان وارد شد، دید که فرزندان خود را میبوسد، برای عمر رضی الله عنه گفت: آیا تو با فرزندان خود این گونه تعامل میکنی؟! عمر رضی الله عنه برایش فرمود که تو چگونه تعامل میکنی؟
گفت: هنگامی که من به خانه داخل می شوم، همه خاموش می شوند و کسی که حضور دارد می کوشد تا خود را پنهان نماید. سیدنا عمر رضی الله عنه فرمود: برو! چرا که تو شایستگی مسؤولیت امور مسلمانان را نداری.
ای پدر و آموزگار مربی! بر شما لازم است که این ویژگی ها را از جمله صفات خود نمایید، تا دور، نزدیک، و مشکلات، آسان گردد؛ و شما را در سینه های خود جای دهند و فرمان برداران و منقادان شریعت الهی گردند، به وسیله ی محبتی که شما با ایشان برخورد می نمایید.
الله سبحانه و تعالی در باره ی نسل یاران پیامبر صلی الله علیه و سلم چه زیبا می فرماید: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ} (المائدة: 54). (ای مؤمنان! هر کس از شما از آیین خود بازگردد، خداوند جمعیتی را خواهد آورد که خداوند دوست شان می دارد و آنان هم خدا را دوست میدارند.
نسبت به مؤمنان نرم و فروتن بوده و در برابر کافران سخت و نیرومندند). این نسل یگانه توانست متولی امور رهایی بشریت شود و با سلاح محبت دیگران را تربیت نماید و در نتیجه، کسانی در دین الله متعال وارد شدند که خود را در خدمت دین فنا نمودند.
نگارنده: عبد العزيز عماري
گزارنده: نعمت الله سبحانی