هیئت و صورت ظاهري نماز
اکنون نظری به هیئت و صورت ظاهری نماز بیاندازید. زمانیکه بنده به نماز می ایستد به تصویری از عجز و نیازمندی مبدل میشود . دستها را میبندد نگاه خود را به جای سجده میدوزد، سرش خم و پاهایش مستقیم به سوی قبله قرار میگیرد . از راست و چپ ، عقب و پیشروی خود کاملاً بی تعلق و تصویری از خاموشی و سنجیدگی و مجسمۀ از ادب و وقار . گاهی در برابر پروردگارش سرخم کرده رکوع میکند و زمانی پیشانی ذلت در برابر معبود حقیقی بخاک میمالد و در اخیر دستها را بلندکرده به تضرع و التجاء میپردازد .
میبینیم که تمام اشکال عاجزی و نیازمندی که بنده اختیار کرده میتواند، با آداب و وقار خاص درنماز اداء میگردد . تصویری که از نمازگذار حقیقی در برابر ما قرار میگیرد آشکارا شهادت میدهد که او مالک و مولای خود را میبیند. اگر او مالکش را دیده نمیتواند، حتماً یقین دارد که پروردگارش او را مشاهده میکند و این حالت را احسان نماز مینامند. این نماز مزاج و کیفیت متفاوت از نماز فقهی دارد و از دیدگاه تزکیۀ نفس همین نماز معتب راست . همین نماز است که چهرۀ باطن نمازگذار را به نمایش میگذارد و خضوع و خشوع قلبی را همزمان با خضوع بدنی بار می آورد . درین نماز است که بنده نه تنها کمرش را در برابر پروردگار خم میکند، بلکه همراه با آن قلبش نیز رکوع و سجده میکند . نه تنها پیشانی اش به خاک سجده منور میشود، بلکه روحش نیز به سجده می افتد.
برعکس آن، کسانیکه منافق گونه نماز میخوانند کسالت، تنبلی، حرکات ناموزون بدن، خاریدن سرو روی، بازی با انگشتان و لباس وسایر حرکات او گواهی میدهد که جسمش به نماز ایستاده و قلبش غایب است . او خود به نماز نیامده بلکه آورده شده است . بدنش در مسجد و روحش در بازارها گردش میکند. شاید بخاطر نمایش به دیگران و یا پابندی به رسم و رواج سرش را بالا و پائین می کند، ولی قلبش بر جای خود ایستاده است .
چنین نماز شاید در ظاهر امر درست تلقی گردد، اما از دیدگاه تزکیۀ نفس هیچ ارزشی نداشته و اثرات نماز در رابطه به تعمیر سیرت و تزکیۀ نفس برآن مرتب نمیگردد .