
نگاهي به معناي اسلام و دين
اسلام ديني است كه بر« تسليم» بودن در مقابل مشيت خداوند واحد يا الله، وقبول وحدانيت او استوار است. دين اسلام دين تسليم در مقابل الله، يعني آن واقعيت متعالي است كه همه مراتب ديگر واقعّيت از او نشأت مييابد و همه چيز به او باز ميگردد، زيرا الله مبداء، خالق، حاكم، حافظ، و غايت هستي است. و اسلام چيزي نيست جز زندگي كردن مطابق با خواست و مشيت الله براي حصول به صلح و سلام در دنيا و سعادت و فلاح در آخرت.
اسلام تأكيد قطعي و اكيدي بر يك حقيقت جاودانه يا ازلي و ابدي نيز كه همانا حقيقت «توحيد» باشد، دارد. اسلام مؤكداً بر اين واقعيت تأكيد ميكند كه الله «احد» است، و بنا بر نص قرآني نه زاده شده و نه زاده است، و از هر چيز ديگري برتر است. به همين دليل است كه حقيقت اصلي و مركزي اسلام در كلمه شهادت «لا اله الا الله» نهفته است.
از منظر اسلام انسان به اين جهان آورده شده است تا به وجود الله به عنوان مطلق و يگانهيي كه انسان را به اين جهان آورده، اقرار كند. مسلمان بايد مطابق خواست و مشيت آن خداوند يگانهيي كه او را خلق كرده، زندگي كند.
اسلام, دين را صرفاً بخشي از زندگي نميداند، بلكه همانا تمامي زندگي ميداند كه در همه آنچه ما انجام ميدهيم، آنچه بر ميسازيم، آنچه ميانديشيم، و آنچه احساس ميكنيم جريان دارد، و پاسخ اين سؤال ما را كه از كجا آمده ايم و به كجا خواهيم رفت نيز ميدهد. در نگرش سنتي اسلامي هيچ امري غير ديني نيست، و هيچ چيزي كه از قلمرو دين مقرر شده از جانب الله بيرون باشد، وجود ندارد.
از نقطه نظر اسلامي دين در ذات انسان سرشته است. دين يك امر زائد و تجملي نيست بلكه «علت وجودي» هستييافتن بشر است. و تنها دين است كه به زندگي بشر شايستگي و ارزش بايسته ميبخشد. و به زندگي بشر معنايي نهايي ميدهد. تنها با ايمان داشتن به دين و پذيرفتن ميثاق ازلي ميان انسان و الله است كه انسان ميتواند كاملاً خودش باشد.
فهميدن الحاد، و فهميدن اين كه چگونه ممكن است مردم بدون دين زندگي كنند، و درك اين كه چگونه ممكن است آدم سراسر زندگي خود را بدون وقوف به وجود حقيقت متعالي كه الله است، طي كند، براي مسلمان بسيار دشوار است. و هم بدين سبب براي مسلمانان بسيار سخت است كه امروزه ببينند مردمي در غرب نه مسيحياند و نه يهودي و نه از پيروان ساير اديان، بلكه اصلاً از هيچ ديني پيروي نميكنند.
اين تصور موحدانه يا توحيد گرايانه از پيام ديني كه در اسلام ارائه شده است اختصاصي به مسلمانان ندارد و شامل كل تاريخ بشريت نيز ميشود. به يك معنا، اسلام ازابتداي خلقت بشر و جود داشته است. «آدم» ابوالبشر به سبب همين واقعيت كه نخستين رسول خداوند بود و به وحدانيت الله شهادت ميداد، مسلمان بود. خداوند پيوسته پيامبراني براي تجديد و تكرار پيام وحدت و تذكر دادن انسان به يگانگي خداوند احد و واحد، ميفرستاد.
قرآن از ابراهيم ‹ع› به عنوان «حنيفا مسلماً» ‹سورة آل عمران، آيه 67› يعني مسلمان و پيرو دين سرمدي، ياد ميكند، در حالي كه او چند هزار سال پيش از پيامبر اسلام و نزول وحي قرآني ميزيسته است. اين كه قرآن خود او را مسلمان ميخواند براي آن است كه مؤكداً نشان بدهد كه انديشة دين مبتني بر توحيد، جديد و نو ظهور نيست بلكه مترادف ومقارن با تاريخ ديني بشريت است.
انسان نه تنها مكلف شده است بنده يا«عبد» الله باشد، بلكه كارگزار حكومت خداوند بر روي زمين، يا «خليفة الله في الارض» نيز هست و از مواهب و نعمتهاي زيادي برخوردار است كه بايستي همواره براي آن شكر گزار باشد. و اين شكر و سپاس با وقوف به وحدانيت الله، اقرار به اين وحدانيت، و گردن نهادن بر همه توابع و نتايج اين وحدانيت به جا ميآيد.
در حالي كه بيشتر اديان ديگر خود را يا بر شخص تأسيس كننده، يا پيامبر، يا همچون مسيحيت بر يك رويداد تاريخي خاص، و يا همچون يهوديت بر يك قوم مشخص تاريخي مبتني كرده اند، اسلام, خود را نه بر رويداد تاريخي خاصي استوار كرده است، نه بر پيامبري خاص، و نه بر مردمي خاص. اسلام بر وحدانيت حقيقت مطلق، الله، واقعيت مطلق، و سرشت ازلي و سرمدي انسان، يعني همه بشريت و نه قوم خاصي و نه بر يك حادثه خاص بنا كرده است.
اسلام دين نهايي يا خاتم اديان است. پيامبر اسلام «خاتم الانبياء» است، و چهارده قرن تاريخ بشر صدق اين مدعاي خاتميت اسلام را تأييد كرده است. از رحلت حضرت رسول اكرم‹ص› تاكنون هيچ دين عمدهيي، يا ديني كه با اديان پيش از اسلام، همچون مسيحيت، يهوديت، وآئين زرتشتي ونظاير آن قابل مقايسه باشد، بر صفحه روزگار ظاهر نشده است.
اسلام وايمان
به يك معنا،«الدين» به همان مفهومي كه ما معمولاً از اين واژه مراد ميكنيم، علاوه بر عنصرنخست، يعني «الاسلام» كه شامل اداي«شهادتين» و انجام تكاليف اساسي مقرر شده توسط شرع الهي است، متضمن«ايمان» نيز هست. ايماني كه انسان را قادر ميسازد كاملاً همساز با مشيت خداوند زندگي كند، او را در كمال بپرستد، همواره مشيت و خواست خداوند را به خاطر داشته باشد، ودر عالي ترين مراتب، لحظهيي و لمحهيي از ياد او غافل نشود.
يك «مومن» يا دارندة«ايمان» بايستي علاوه بر باور داشتن به خداوند، به همه پيامبران ديگر همچون پيامبراكرم‹ص› به همه كتابهاي منزل همچون قرآن مجيد كه كتاب مقدس اسلام است، به جهان آخرت و معاد، و بالاخره به فرشتگان كه در توصيف قرآني آنچنان نقش مهمي در ادارة جهان و رابطة انسان با الوهيت ايفا ميكنند، باور داشته باشد.
تهيه وجمع آور: نقيب الله حيمد