نوع رفتارهايي كه مردم آن را دوست دارند
معمولا مردم كسي را كه به آنان توجه كرده وغمخوارآنان است وبخاطر آنان تلاش ميكند وسعي مي كند ،بداندمردم درچه فكري هستند وچه چيزي فكرآنان را بخود مشغول كرده است وزماني كه صحبت مي كنند،به حرفهايشان گوش فرا دهد، آنچه را كه مردم مي گويند خلاصه و روشن گرداند، و در رابطه با مطالبات مردم دقت وخرده بيني ومناقشه مي كند،دوست دارند. روشهاي مذكور در بالا اگر بخوبي انجام گيرد به حقيقت راههاي دعوت كننده قويي وخوبي براي جلب رضايت مردم هستند.
همچنين كسي كه حاجت ونياز مردم را برآورده ميكند وبه آنان هداياي فراواني تقديم مي‌دارد، مي‌تواند جزء كساني باشد كه مردم او را دوست دارند، وهمه اينها نشان دهنده توجه واهتمام وتلاش براي مردم است ودرحديث شريف آمده است كه:
«تهادوا تحابوا»1
(به همديگر هديه بدهيد تايكديگر را دوست داشته باشيد)
بعضي وقتها هديه از لحاظ قيمت خيلي كم است ولي نوعي سرور وشادي ايجاد مي‌كندونهايت توجه وعنايت به طرف مقابل را نشان مي دهدوهمين توجه واهتمام مورد نظر است. مي خواهم دراين رابطه داستاني براي شما تعريف كنم: دوستي داريم كه در بريطانيا بايك دوست ديگر انگليسي ملاقات ميكند، وگويا او مسلمان شده بود، واين دوست ما او را به زبان انگليسي به يك جلسه درسي دعوت ميكند تا شايد او هم ياد بگيرد، ولي آن مرد انگليسي اول مرتبه دعوت او را قبول نميكندبار ديگر او را دعوت مي كند باز قبول نميكند ولي ايندفعه او را جهت صرف غذا به ميهماني دعوت ميكند، آن مرد قبول ميكند و در اين فاصله درباره مسلمان شدنش با او صحبت ميكند.اين نوع برخورد، نزد هر مسلمان جديدي مهم وقابل توجه است.
گويا تنهايي با پدر ومادرش كه هيچگونه اهتمام وتوجهي به مسلمان شدن او نداشته‌اند،زندگي ميكرد، وبعضي وقتها به مسجد مي رفت وبنابه گفته خودبا بودن در مسجد احساس آرامش عجيبي ميكرد، زيرا دررابطه با حالت دروني خاصي كه برايش بوجود آمده بود، صحبت مي كرد. او از زندگي كردن با پدرومادركافرخود احساس ناراحتي ودلتنگي ميكرد چون هيچكسي به او توجه نمي كرد. بعد از اين گفته ها دوست ما به او مي گويد: كه جلسه درسي با زبان انگليسي وعربي وجود دارد، اگر دوست داشته باشي. وآن مرد مسلمان درس عربي را انتخاب كرده بودوزماني كه به او مي‌گويد:مي ترسم كه درس را نفهمي. مي گويد: سعي مي كنم كه ياد بگيرم وقسمتهايي كه را نمي فهمم سوال ميكنم. از آن وقت تا حالا جلسه درس انگليسي و جلسه درس عربي هيچكدام راترك نكرده است ، واو الان حدود 15 ساعت در روز وقت خود را صرف دعوت به دين الله – سبحانه وتعالي- مي كند. زيرا كسي را يافته است كه به حرفها و درد دلهاي او و مسائل او گوش مي دهد، ومي تواند درمورد آنچه كه فكر او را به خود مشغول كرده است،صحبت كند.مردم نياز مند كسي هستندكه بداندچه چيزي فكرآنها را به خود مشغول كرده است؟وتاحدي نياز دروني آنها را بشناسد وهمچنين بداند علاقات،دل مشغولي ها ،نگرانيها،ودغدغه هاي فكري آنها چيست؟ نيازمند اين نيستند كه به آنها بگويي برشما واجب است كه اين وآن را بدانيد يابشناسيد .اين نوع برخورد مهم نيست بلكه آنچه كه مهم است محبت وپذيرش چنين كاري را درآنان ايجاد كني. بطوري كه سعي بريادگيري آن بشود.
رسول اكرم ص درحديث صحيحي مي فرمايد:
«احب الناس الي الله عز وجل انفعهم للناس واحب الاعمال الى الله عزوجل سرورتدخله علي مسلم، تكشف عنه كربه، او تقضي عنه دينا، او تطرد عنه جوعا؟، ولو ان تمشي مع اخيك فى حاجيه احب الى من ان تعتكف فى المسجد شهراً»1
محبوبترين مردم نزد الله –عزوجل- نافع ترين آنها براي مردم است ومحبوب ترين اعمال نزد الله عزوجل شادي است كه دردل مسلمان ايجاد ميكني ،ناراحتي وسختي كه از سراو رفع مي كني ياقرض او را ادا ميكني يا گرسنگي او را برطرف ميكني، واگر بخاطررفع نياز وبرطرف كردن مشكل برادرت با او همراه شوي وقدم برداري، نزد من از اعتكاف يك ماه در مسجد محبوب تر وخوش تر است.
اگر مسئولين بدانندكه نهايت ارتباط آنها با مردم رفع نيازهاي آنها است،مطمئنا كارشان را دراسرع وقت انجام مي‌دهندواگر متقابلا مردم در مورد اسلام اطلاع وآگاهي داشته باشند وبه دستورات آن عمل كنند جامعه را بصورت جامعه اي نمونه والگو خواهي ديد، واين چيز مطلوب ماست.اتفاقي كه به عنوان تجربه دركشور فرانسه پيش آمد، اين بود كه:
كارگران كارخانه ها در آن كشور اعتصاب كردند ولي درميان آنان بعضي از كارگران دست برنداشتند، مشخص شد كه اين دسته از كارگران با رؤساي خود درارتباط بوده‌اند، لذا آن دسته از كارگراني كه رؤسايشان با آنان ارتباط شخصي ونزديك داشته‌اند و به آنان عنايت خاص داشته وآنان را ياري ومساعدت مي كردند، همان كساني بودندكه اعتصاب نكردند، درحاليكه از جانب كارگراني كه رؤسايشان، آنان را آلت دست خود قرارداده ونسبت به مساعدت وياري آنان توجه وعنايت خاص نداشتند، كينه ودشمني عميقي كه از قبل دردرونشان بود، ظاهرشد.
عبدالله خاطر
