نقش عبادات در تثبیت اخوت وبرادری اسلامی
همانگونه که شارع حکیم بر این اخوت تشویق فرموده وآنرا از مقاصد شريعت اسلامي دانسته، بر ما منت گذاشته و فضائل و فرجام نیک آن را در دنیا و آخرت بیان کرده، عبادت ومعاملات و آداب و اخلاق را نیز وضع نموده که ضامن ایجاد و تثبیت و استوار سازی این اخوت در جان و روان مسلمانان می باشد.
به گونۀ مثال از نماز فریضه آغاز کنیم که مسلمانان در هر شبانه روز پنج وقت در مساجد آن را ادا می نمایند و مصالح دینی و دنیویای را با خود دارد که جز الله متعال کسی آن را نمی داند. و از آن جمله تثبیت روابط برادرانه میان مسلمانان میباشد.
بنابراین، مسجدی که روزانه پنج نوبت مردم محل و قریه و منطقه در خود یکجا می کند؛ در آن بدن ها به هم می چسبد و چهره ها با هم آشنا میشوند و دستها با هم مصافحه می کنند و زبانها بسا به رازونیاز می گشاید و دلها در آن با هم الفت میگیرد و بر وحدت هدف و وسیله با هم ملاقات مینمایند؛ و چه وحدتی رساتر و قويتر از وحدت نماز گزاران در جماعت می باشد: اینان پشت سر فردی بنام امام نماز مي خوانند و ما پروردگار یگانهای را که الله است راز و نیاز می کنند و یک کتاب را که قرآن کریم است تلاوت نموده و بسوی یک قبله که همان خانۀ کعبۀ بیت الحرام شریف است، روی آورده و اعمال همسان و واحدی را که قیام و قعود و رکوع و سجود است به جای میآورند.
و مدتی که به پوست و ظاهر بسنده نکرده بلکه به مغز و درون اثر گذاشته است و مدتی در فکر و اندیشه و مدتی در سمت و سو و هدف و مدتی در گفتار و کردار، و مدتی در ظاهر و باطن، و مدتی که روح آیۀ کریمۀ: «إنما المؤمنون إخوۀ» را در آن لمس و احساس مینمایند كه مؤمنان ومسلمان باهم برادر هستند.
در مسجد، تفاوت جایگاه و ثروت و نژاد و رنگ، میبازد و در گوشه و کنار آن فضای دلکشی از برادری و برابری و محبت چیره میشود و سوگند به حق که این خود نعمت بزرگی است که انسان بتواند روزانه پنج نوبت از فضایی از صلح و امنیت کامل در جهانی که جنگ و خصومت همۀ آن را فرا گرفته، برخوردار شود. در محیطی که مساوات و برادری در آن مشهور و محسوس است و آن هم در حالی که اختلاف و جدایی و دوری و نفرت از همدیگر نظام چیره بر جهان است. در فضایی از محبت آن هم در درون کینه توزیهای حاکم و ساختگی و دشمنیهای شدیدی که زندگی روزمره مملوء از آن است. بدون شک این خود در حقیقت از بزرگترین نعمتهاست…
چه انسانهایی ناگزیر است که در میان این دوگانگی و مبارزه و کشمکش زندگی کند و همزمان روزانه پنج نوبت خود را از آن کنار کشد تا حقیقت برادری و برابری و محبت را دریابد؛ زیرا این مواصفات مصادر حقیقی سعادت و نیکبختی انسانی بشمار میرود.
همین مطلب را در موضوع ماه رمضانی که هر سال تکرار میشود و مسلمانان از تمام خوردنیها و نوشیدنیها و لذتها از طلوع سپیدۀ صبح تا غروب آفتاب باز میایستند، نیز بگویید.
الله متعال روزه را در ماه معینی برمسلمانان فرض نموده تا با هم یکجا و نه به گونه ای پراگنده روزه گرفته، وحدت و برادری را لمس کنند. چنانکه هنگامی که رمضان داخل میشود، تمام جامعۀ مسلمان در فضایی از پاکی و نظافت و ترس و ایمان در روی آوردن به امور خیر و اعمال نیک بسر میبرد که فضائل و امور خیر گسترش یافته و بازار شر ومعصيت از رونق افتاده و مرتکبان آن دچار خجالت شده از اعلان و آشکار کردن آن بخودی خود میایستند و عاطفۀ بخشش و احسان در ثروتمندان افزایش یافته، به کمک برادران ناتوان و بینوای خویش میشتابند. همۀ این مسائل در آنان این احساس عمومی را پدید میآورد که آنان یک امت و یک پیکر و برادرانیاند که با هم همبستگی و همکاری دارند.
در مراسم حج اخوت وبرادري میان مسلمانان در روشنترین اشکال و صورتهایش نمایان میگردد؛ این رکن بزرگی است که هر سال تکرار میشود و تعداد زیادی از مسلمانان از گوشه و کنار جهان به آن حضور مییابند و از امت اسلامی با اختلاف نژاد و کشور و رنگ و زبانهایش نمایندگی مینمایند. آنان در یک جا و یک زمان و لباسی همسایگی اجتماع نموده، در مشاعر یکجا ایستاده، توحید و یکتاپرستیشان را در برابر پروردگار جهانیان و فروتنی خویش را برای شریعت و قانونش و یکی شدن خود را زیر پرچمش اعلان مینمایند.
اما زکات؛ از بزرگترین اسباب ایجاد همبستگی مادی و معنوی میان مسلمانان بشمار میرود. اینکه همبستگی معنوی ایجاد میکند، از چندین جهت است که به مهمترین آنها اشاره میکنیم:
1- اینکه دادن زکات برای مستحقانش سبب الفت گرفتن دلها و انس گرفتن جان ها و پخش و گسترش فضایی از مهربانی و پیوستگی میان مسلمانان و تأکید اخوت و محبت میانشان میشود. هیچ چیزی نمیتواند مانند احسان به مردم و دراز کردن دست کمک و یاری به ایشان و تلاش برای تأمین مصالح و تخفیف آلام و رنج های شان، محبت آنان را جلب نموده و دوستي شان را تأمین نماید. در سخنان حکمیانه آمده: ” دلها بر محبت آنکه به آنان نیکی کند، و دشمنی آنکه با آنان بدی نماید، سرشته شده است”.
2- – اینکه این کار سبب گسترش روح اجتماعی میان افراد جامعه میشود؛ زیرا دهندۀ زکات، عضویت کامل خویش را در جماعت (و جامعه) و اثرپذیری خود را از آن و مشارکت خویش را در تأمین مصالح آن و حل مشکلاتش و پیشرفت آن، احساس میکند و بدینوسیله شخصیتش رشد نموده، روانش پاک گشته، دلش گشوده شده و شخصت معنویش بلند میرود و همزمان با یاری و مواسات برادرانش و انجام وظیفهاش در برادر جامعه، احساس سعادت کامل به او دست میدهد.
همانگونه گیرندۀ زکات ارزش و جایگاه خود را احساس نموده و میداند که او موجودی پوچ و پایمال شده و بیهوده نیست بلکه او در جامعۀ بزرگوار و جوانمرد زندگی میکند که به او توجه داشته و رعایت حالش را نموده، دستش را گرفته و او را در برابر حوادث روزگار یاری مینماید. این کار سبب میشود او به جامعهاش محبت ورزیده در برابرش اثرپذیر باشد و با این عمل دلش پاک و خالی از کینه و حسد شده، از برادران ثروتمندش تقدیر بعمل آورده، به فضل و احسانشان اعتراف نموده و دور موردشان دعای برکت و موفقیت و گشایش روزی مینماید.
3- زکات بینوایان را کشیده و روح و روانشان را از کینه و دشمنی و حسد نسبت به ثروتمندان پاک میسازد. چنانکه فقیر و بینوا را امر میدارد که برایشان دعای برکت و زیادت و افزایش و گسترش روزیشان را نماید که با این کار جامعه و کشور به یک خانوادهای تبدیل میشود که محبت و وفا بر آن پرتو افکنده و همکاری و اخوت بر آن چیره باشد.
4- اینکه این کار سبب گسترش امنیت و آرامش میشود؛ زیرا زکات برای گیرنده و دهنده و جامعه، مایۀامنیت و سلامتی و آرامش میباشد. در مورد گیرنده؛ زیرا او با گرفتن زکات غنی گردیده، در امن و امان بسر برده، شجاعت و عزت خویش را بدست آورده و با روحی راضی و ارادۀ ثابت با آینده روبرو میشود. اما دهنده؛ او خود به آیندۀ خویش مطمئن بوده به کمک خداوند به خویش اعتماد داشته و حفظ مال و حفاظت خود از آفات از او مقامی … و اینکه هرگاه خداوند جز امین را مقدر نمود و حوادث زمان او را پس از ثروتمندی فقیر و تنگدس ساخت، در مال برادرانش برایش حقی وجود دارد که میتواند کمبودهای خود را جبران نموده، نیازش را برآورده سازد. بنابراین او احساس میکند که نیروی برادرانش در صورت ناتوانی، نیروی خود اوست و در هنگام تنگدستی ثروت و غنامندیشان مددکار او میباشد.
5- اما جامعه، زکات مسبب همبستگی و الفت و محبت افراد آن بوده و وسیلۀ حفاظت آن از تندبادهای بیظلم و فروپاشی و از هم گسیختگی میگردد. اما اینکه همبستگی مادی را ایجاد میکند، این مطلب روشنتر از آن است که از آن یادآوری شود که هدف اصلی مشروعیت آن نیز همین است؛ زیرا خداوند زکات را برای یاری فقرا و تهیدستان و نیازمندان و برای تأمین مصالح مسلمانان مشروعیت بخشیده است.
بنابراین، زکات نخستین قانون منظمی است که برای ایجاد توازن و همبستگی مادی پدید آمده که امروز بنام بیمۀاجتماعی زیاد میشود که بر کمکهای فردی گهگهای افراد تکیه ننموده بلکه بر کمکهای حکومتی منظم و سلسلی استوار است که هدف آن تأمین نیازهای هر محتاج به اندازۀ کفایت او در طعام و لباس و مسکن و سایر نیازهایی است که برای او و خانوادهاش زندگی اقتصادی مناسبی را بدون اسراف و خست. تأمین نماید.
بنابراین، هرگاه همۀ ثروتمندان زکات مال خود را جمع نموده و به مستحقاتش بدهند، در میان مسلمان فقیر و نیازمندی باقی نمیماند و نیاز فقرا جز به سبب منع ثروتمندان نیست و هیچ فقیری نیازمند نشده مگر به آنچه ثروتمندی از دهش و بخشش خودداری کرده است.
محمدرشید رضا میگوید: “هرگاه مسلمانان این رکن دینشان را برپا دارند و آن هم پس از آنکه الله متعال تعداد شان را فزون ساخته و روزی شان را وسعت داده، در میان شان فقیری تیره بخت و وامداری مصیبت زده باقی نمی ماند ولی بیشتر شان این فریضه را ترک نموده و بر دین خود جنایت روا داشتند. از این رو، در مصالح مالی و سیاسیشان در روزگار ما و در میان تمام ملتها، نگونسارتر و خوارتر شدهاند”.
فضل الله ممتاز