معرفی جامع ترمذی
معرفی جامع ترمذی :
امام ابوعیسی ترمذی باآموزش حدیث و رسیدن به درجه امام وحافظ درین علم وبه ویژه دراثرگیری ازمجالس و آثار امام بخاری (رح) بر این شد که کتابی رادر احادیث نبوی (ص) تدوین نماید. او برای جمعآوری احادیث صحیحه و نقد حدیث ازغیرحدیث مطالعه رجال وراویان آن زحمات بسیاری را پذیراشد وسعی کرد که درتنظیم ابواب دقت به خرج دهدوروش جدیدی رابنیاد گذاشت. او کتابش را پس ازسالها سعی وتلاش تکمیل کردوآنراضمن سفرهایش به دهها عالم و محدث درشرق عرضه کرد تا هرچه بیشترنقدوتصحیح گرددوهمه باتحسین وتقدیرکتاب اورا تأیید نموده، آنرا اثرگرانبها خواندند.
درمورد نام کتاب ترمذی اختلاف نظروجود دارد. حاکم ازکتاب ترمذی باعنوان الجامع الصحیح یاد کرده است. و نیز خطیب از کتاب ترمذی با عنوان صحیح الترمذی یاد کرده است.
امادرمورداین دو نظرباید گفت که حاکم و خطیب از تساهل کارگرفته اند،زیراکتاب ترمذی مشتمل براحادیث صحیح، حسن و ضعیف میباشد. ونیزدوکتوردخیل درکتاب خود بعداز نقل قول حاکم وخطیب میگوید: «هذا تساهل منهما لان فیه الصحیح و الحسن و الضعیف و المنکر» (5: ص 196).
و اکثریت علماء ازجمله ذهبی، ابن اثیر، ادریسي و سایرین از کتاب ترمذی به عنوان جامع ترمذی و سنن ترمذی نام برده اند؛ اما جامع ترمذی نسبت به سنن ترمذی از شهرت خاصی برخورداراست. چنانچه دوکتوریوسف محمد دخیل درمورد گفته است: «اشتهرهذا الکتاب نسبته الی مؤلفه فیقال (جامع الترمذی) و یقال له ایضاً (سنن ترمذی) و الاول اشهر و اکثر استعمالاً» (5: ص 196).
و نیزمحمد ابوزهودر کتاب خود میگوید: «اشتهر هذاالکتاب بجامع الترمذی و یقال له السنن ایضاً و الاول هو الاکثر علی ما ذکره صاحب کشف الظنون» (1: ص 415). یعنی این کتاب به جامع ترمذی و سنن ترمذی شهرت دارد؛ ولی شهرت آن بیشتر به جامع ترمذی است.
به نزد بنده نیزعنوان جامع ترمذی و سنن ترمذی یک عنوان درست و مناسب است زیرا قطعاً تمام روایات از صحت برخوردار نیست؛ مگرمشتمل برابواب هشتگانه که درتعریف جامع تذکرداده شد،میباشد ونیزاشتمال آن برروایات احکام و جمعبندی آن برحسب ترتیب ابواب فقهی شایسته این میباشد که به جامع و سنن ترمذی مسمی گردد.
قابل تذکر است که در بعضی کتب، عنوان الجامع الصحیح را بر این کتاب اطلاق کرده اند که البته استعمال آن بنابر اغلب بودن احادیث صحیحة آن میباشد.
احادیث و ابواب جامع ترمذی:
جامع ترمذی 3956 (سه هزارونهصدوپنجاه وشش) حدیث دارد. (بدون مکررات) که درقالب پنجاه کتاب اصلی و صدها باب فرعی تدوین شده است. علاوه برروایات سنن، دراخیر کتاب بخشی باعنوان (کتاب العلل) به چشم میخورد که درآن ضمن مباحث علمی از 58 حدیث نبوی هم استفاده شده است.(11:ص334).
مفتی محمد فریددرکتابش درموردعددابواب جامع ترمذی چنین میگوید:«اعلم ان عدد الکتب فی النسخة الهندیة خمسون عبرعنها بلفظ الابواب سوی کتاب العلل فانه عبرفیه بالکتاب الی ان قال وعددالابواب فیها الفان وواحدو سبعون عبرعن الاکثربلفظ الباب وعن البعض بالمناقب والفضایل والابواب المجردة عن الترجمة مأتان وخمسة و عشرون فالجمیع الفان وثلث مائة وستة واربعون.(7:ص20-21). یعنی تعدادکتاب درنسخههای هندی جامع ترمذی( 50) کتاب بوده که ازآن به لفظ ابواب تعبیر شده بجز از کتاب علل، زیرا از آن تعبیر به کتاب شده است. و هم میگوید: که تعداد بابهای فرعی(2071 )بوده که ازاکثریت آنها تعبیربه لفظ باب صورت گرفته واز بعضی دیگرآن به لفظ مناقب وفضایل، تعبیر شده است. تعدادابواب مجرد وبدون ترجمة الباب (225) بوده که مجموعاً تعداد کتب و ابواب جامع ترمذی اعم از اصلی و فرعی به( 2346) بالغ میشود.
اما مبارکپوری درموردابواب واحادیث مکرره جامع ترمذی میگوید: به تعداد(10)باب و(83)حدیث ازجمله مکررات جامع ترمذی میباشدکه مصنف مقدمه تحفة الاحوزی همه ابواب واحادیث مکرره رابیرون نویس کرده است. (14:ص52-251).
احادیث معمول بهای جامع ترمذی :
امام ترمذی در کتاب علل درمورد احادیث معمول بها و غیر معمول بهای جامع ترمذی چنین میگوید: «جمیع ما فی هذا الکتاب من الحدیث هو معمول به و به اخذ بعض اهل العلم ما خلا حدیثین. حدیث ابن عباس ان النبی (ص) جمع بین الظهر و العصر بالمدینة و المغرب و العشاء من غیر خوف و لا سفر ولا مطر و حدیث النبی (ص) انه قال: اذا شرب الخمر فاجلدوه فان عاد فی الرابعة فاقتلوه»(3:ص235)
یعنی همه احادیث این کتاب «جامع ترمذی» مورد عمل قرارگرفته وعده ای ازعلمابه تمام آن استنادنموده اندکه متروک العمل میباشدبه استثنای دوحدیث: یکی حدیث عبدالله بن عباس امادرمورد قتل شارب الخمردرمرتبه چارم وحدیث دوم درموردجمع نمودن پیامبرصلی الله علیه وسلم نمازهای ظهروعصرونمازهای شام وخفتن رابدون کدام عذرویاسفر.
قابل تذکر است که مولانا تقیالدین ندوی مظاهری میگوید:« بر این دو حدیث نیز بعضی از اهل علم عمل کرده اند. چنانچه حنفیه در مورد میگوید: که حدیث اول محمول به جمع صوری بوده نه جمع حقیقی و در مورد حدیث دوم میگوید: که رئیس مملکت و امیر مسلمانان با در نظرداشت مصلحت میتواند که شارب خمر را سیا ستاً به جزای قتل برسانند.(13:ص226)
به نظر نویسنده، ممکن است که این نظر احناف پیرامون احادیث فوق به دسترس امام ترمذی قرار نگرفته باشد. بناءً حکمی که امام ترمذی در مورد احادیث فوق کرده است، در جای خود درست و صحیح بوده و نیز نظر مظاهری در جای خودش درست میباشد.