مصر و جنبش اخوان المسلمین
در این روزها بار دیگر نام اخوان المسلمین و تبصرهای پیروامون آن در محراق توجه رسانههای دنیا قرار گرفته است.
اخوان المسلمین نام حرکت و نهضتی است که در سال 1928 م یعنی پس از گذشت چهار سال از سقوط خلافت اسلامی مستقر در ترکیه, توسط امام حسن البنا به منظور بازگردانید امت اسلامی به مجد و عظمت از دسترفتة آن در شهر اسماعلیة مصر بنیانگذاری شد.
امام حسن البنا رحمةاللهعلیه به این باور بود که امت اسلامی برای اینکه مسؤولیت دینی و ایمانی خود را در برابر انسانیتی که در اثر برنامههای شیطانی به گونههای مختلف به بردگی کشیده شده است ادا کرده باشند, باید در مسیر اصلاحات از مراحل هفتگانة ذیل عبور کنند:
• اصلاح فرد
• اصلاح خانواده
• اصلاح جامعه
• اصلاح حکومت
• ایجاد حکومت اسلامی مرکزی
• ایجاد خلافت اسلامی جهانی
• به دست گرفتن رهبری جهان
ویژگی مهم حرکت امام حسن البنا این بود که باید هر مسلمانی که در این راستا کار میکند تمام هموغم و تلاش او به نیت عبادت و کسب رضای الله باشد؛ به همین دلیل حرکت اخوان المسلمین کار خود را از تربیت افراد بر اساس همین باور آغاز نمود.
از آن جاییکه مصر بستر تولد حرکت اسلامی است و نهضت اخوان المسلمین در آنجا بیش از هشت دهه به صورت مستمر فعالیت نموده است, آثار و نتایج مبارک تلاشهای دعوتگران در آن سرزمین نسبت به هر جای دیگر گستردهتر است.
هر چند حرکت اخوان المسلمین تا رسیدن به این مرحله هزینههای فراوانی را پرداخته است, اما واقعیت امر این است که این حرکت باوجود روبهرو شدن به مصیبتهای فراوان, همیشه رو به جلو حرکت نموده و با حوصلهمندی و درایت کامل گردنههای صعبالعبور را یکی بعد دیگری پشت سر نهاده است و با قوت و قدرت و باورمندی به سوی اهداف مقدس خود پیش رفته است.
فعالیتهای دعوتی اخوان المسلمین باعث گردیده که با گذشت زمان هر روز بر تعداد اعضا و هواداران این جماعت افزوده شود, به گونهای که در مدت اندک تمام کشور مصر را در بر گیرد و بعد از مدتی دامنة آن مرزهای مصر را درنوریده و به دیگر کشورهای اسلامی و حتی غیر اسلامی نیز برسد؛ و هم اکنون این حرکت در هشتاد و چند کشور جهان نمایندگی دارد. و اما دستاوردهای تربیت مکتب اخوان المسلمین, تقدیم بهترین الگوهای انسانی برای جامعة بشری است که در هیچ حالتی انسان بودن, بنده بودن و مسؤول بودن خود را فراموش نمیکنند؛ انسانی که بوی از انصاف برده باشد حقیقت این امر را در سخنان اخیر دکتور محمد مرسی به حیث رئیس جمهور منتخب قدرتمندترین کشور عربی احساس میکند.
به هر حال, اندیشة اخوان المسلمین در کشورهای مختلف باعث شد تا با گذاشت زمان بیداری اسلامی گسترش یابد و به سیلی بنیانکَن تبدیل گردیده کاخ زورمداران و حیلهگران کشورهای عربی را فرو بریزد و مراکز قدرتهای شیطانی دنیا را به لرزه در آورد.
از دو سال به این طرف تندباد بیداری اسلامی زیر نام «بهار عربی» دیکتاتورترین سردمداران کشورهای عربی را از اریکة قدرت بزیر کشید و میرود تا بقیه خاینانی را که سالها بر گردة ملتهای بیچاره و مظلوم خود سوار بودند به خاک ذلت نشاند.
اما در کشور مصر که زادگاه حرکت اسلامی است, فرزندان بیداری اسلامی سال گذشته در یک انتخابات آزاد و شفاف محمد مرسی کاندید اخوان المسلمین را به حیث رئیس جمهور کشورشان برگزیدند که روز چهارشنبه در اثر یک توطئة جهانی توسط ارتش مصر با یک کودتای نظامی از کار خود برکنار اعلان شد.
در این مورد سؤالاتی عرض وجود میکند که چرا محمد مرسی در حالی که توسط خود مردم مصر انتخاب گردیده بود به این سادگی و قبل از سپری نمودن دورة ریاست خود برکنار میشود؟ و چرا ارتش مصر دست به این توطئه زد؟ و چرا مردمی که یک سال پیش محمد مرسی را به ریاست جمهوری خود انتخاب کرده بودند اکنون بر ضد وی به خیابانها ریخته خواهان برکناری او شدند؟ و یا اینکه وقتی اخوان المسلمین توان ادارة کشور و یا دفاع از کاندید خود را نداشت, به کدامین دلیل وی را کاندید نمود؟ و آیا این انقلاب و کودتا که علیه حکومت محمد مرسی کاندید اخوان المسلمین صورت گرفت, میشود آن را ضربهای بر پیکر اخوان دانست؟ و آیا این رویداد باعث این خواهد شد که اخوان المسلمین در عملکرد خود بازنگری کند و بعضی اصلاحاتی در تعاملات خود با این قضایا بیاود؟ و دهها سوال از این قبیل که این روزها از طریق رسانهها و شخصیتهای موافق و مخالف اخوان المسلمین مطرح میشود…
اگر به یاد داشته باشید سال گذشته و بعد از برگزاری انتخابات مصر, در اعلان نتیجة انتخابات مرتب تأخیر صورت میگرفت؛ در آن لحظات توطئهگرانی که امروز با کشیدن مشتی اوباش به جادههای مصر بهانهای سرهم کردند تا با مداخلة رهبری خودفروخته و مزدور ارتش مصر او را برطرف کرده مفسدان زمان مبارک را روی کار آورند, دقیقاً در همان لحظات تخم این کودتاه را بذر نمودند؛ اگر سؤال کنید که چرا در همان روز این کار را نکردند, جوابش این است که در آن روز همة مردم مصر به میدانهای مصر آمده بودند تا نتیجة انتخابات خود را ببینند, و این مفسدان هر چه فکر کردند, دیدند توان مقابله با جمهور ملت مصر را در این لحظه ندارند. به عقیده و باور نگارنده در همان روز تصمیم گرفتند که فعلاً محمد مرسی را رئیس جمهور اعلان نموده و بعد به جای همکاری با وی دست به تخریب حکومت او میزنند تا تمام طرحهای اصلاحی او ناکام شود. کسی فکر نکند که دکتور مرسی واقعاً در دوران حکومت یکسالة خود موفق نبود و واقعاً مردم مصر را ناامید کرد و در نتیجه مردم مصر – همانهایی که به او رأی داده بودند- به میدانهای مصر آمده خواهان برکناری او شدند؛ نه, هرگز چنین نبود؛ بلکه, آنان که به او رأی داده بودند مردمیاند که همین لحظه در میدان رابعه و دیگر میادین مصر به دفاع از وی ایستادهاند. اجتماعکنندگان در میدان تحریر که خواهان برکناری محمد مرسی شده بودند مشتی عمیل, سکولار و یا جاهلانی بودند که در زمان انتخابات سال گذشته نیز به رقیب دکتور مرسی رأی داده بودند و اکنون نیز به خاطر مداخلة ارتش استعمال شدند.
اما اینکه توطئة کنونی از کجا سرچشمه میگیرد, باز هم کسی فکر نکند که در این توطئه سکولارهای مصر تنها بودهاند, بلکه دستهای پنهان زیادی بهکار افتاده بود تا در نتیجة آن بقایای حکومت حسنی مبارک و اوباشان مصر مخالفان حکومت دکتور مرسی را به خیابانها کشیدند و این کودتا را رقم زدند.
بلی؛ حکومت آمریکا که بیشترین کمک خود را بعد از اسرائیل به ارتش مصر تخصیص داده بود, این کار را به خاطر کسب رضای خدا انجام نمیداد, بلکه از پرداخت این کمک به دستآوردن هدفی در منطقه را دنبال میکرد و طبیعی است که با روی کار آمدن حکومتی به رهبری اخوان المسلمین نمیتوانست به اهداف خود در منطقه دست یابد. و اسرائیل که در یک قدمی مصر قرار دارد و قهرمان حماس خواب را از چشمانش ربودهاند, نمیتواند در مصر حکومتی را تحمل کند که رهبری آن به دست صادقترین متحدان حماس باشد. حکومت عربستان سعودی که پادشاه آن بعد از دو ساعت به رئیس جمهور تعیین شده از جانب ارتش مصر تبریک میگوید, دوست ندارد در مقتدرترین کشور عربی حکومتی از طریق انتخابات و با ارادة آزاد مردم روی کار آید, در حالی که میداند استحکام پایههای چنین حکومتی در مصر, ارکان حکومت خاندانی او را به لرزه در میآورد… این جهتها و دهها جهت خورد و بزرگ دیگر که منافع خود را فقط از طریق یک حکومت عمیل در مصر تأمین کرده میتوانستند, به مجرد برندهشدن محمد مرسی در انتخابات مصر توطئة خود را آغاز کردند. اما
{وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ} [آل عمران:54]
(و نقشه كشيدند، و الله تعالی نیز چاره جویي كرد؛ و الله بهترينِ چاره جويان است).
زمان به عقب بر نمیگردد, و اخوان المسلمین هرگز به ضعفی که در زمان جمال عبدالناصر داشتند و او با استفاده از آن به قدرت رسیدن و اخوان را سرکوب کرد, دچار نمیشود. اخوان المسلمین نام یک حزب و گروه محصور در داخل مرزهای یک کشور نیست که به خاطر کسب منافع و مصالح موقت اشخاص ایجاد شده باشد؛ اخوان المسلمین نام اندیشة پویا و ضمانت شدهای است که ریشه در قرآن و سنت آخرین پیامآور الهی دارد. اخوان المسلمین جنبشی است که هشتاد سال پیش با الهامگیری از تعلمات دین مبین اسلام حرکت خود را به سوی بازگردانیدن رهبری و قیادت بشریت از رهبران زر و زور و تزویر به رهبران دلسوز و مسؤولیتشناس آغاز نموده و همیشه در حال توسعه بوده است و هیچگاه موانع و مشکلات نتوانسته است پیش روی پویایی و توسعة آن را بگیرد. این حرکت همچنان به پیشرفت خود ادامه میهد تا اینکه به یاری الله تمام اهداف مشخص شدة آن تحقق یابد. بله؛ در این مسیر افراد و نسلهای زیادی قربانی خواهند شد, اما جنبش اخوان المسلمین هیچگاه قربانی افراد و نسلها نمیشود. شاید توطئههای دشمنان بتواند بهترین شخصیتها و امکانات این جنبش را از بین ببرد ولی هرگز فکر و اندیشهای را که اخوان المسلمین بر آن بنا یافته از بین برده نمیتواند و قدرتی در دنیا وجود ندارد و نخواهد داشت که مانع پیشرفت و توسعة این حرکت شود.
در این روزها رسانههای وابسته به سوداگران دنیایی قضایای مربوط به مصر را به گونهای تحلیل میکنند که گویا جنبش اخوان المسلمین هشتاد سال تلاش نمود تا قدرت و حاکمیت مصر را به قبضة خود در آورد و سال گذشته به آخرین آرزوی خود نایل آمد, ولی به زودی معلوم شد که در این آرزوی خود دچار شکست و ناکامی شده است.
واقعیت این است که چنین تحلیلها نمایندگی از عقل و قلبی میکند که سیطرة مادیات آن را کر و کور نموده است, چنانچه الله تبارک و تعالی میفرماید:
{فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ} [الحج:46]
(زیرا اين چشمها نيستند كه كور ميگردند، و بلكه اين دلهاي درون سينهها هستند كه نابينا ميشوند).
و کسانی که به چنین مصیبتی گرفتار آمدهاند دلایل واضح و مشهود و قابل رویت را دیده نمیتوانند چه رسد به اینکه از گفتههای محمد مرسی و دکتور بدیع مرشد عام اخوان المسلمین به حقیقت امر پی برد که با تأنی و آرامش با این پدیده برخورد نموده و با صراحت کامل پیش روی ملیونها انسان دیدگاه و اندیشة خود را از حکومت و دولتداری بیان نمودند.
من این چند سطر را برای جوانان باشعوری نوشتم که از دیروز بارها با من در تماس شده و حقیقت امر وضعیت کنونی مصر و اخوان المسلمین را پرسیدند, من به همگی وعده سپردم که برداشت خود را – که البته متکی به بیش از یک و نیم دهه مطالعه در مورد حرکت اسلامی و تعقیب متواتر وضعیت کنونی مصر, و نشأت گرفته از ایمان عمیق به اسلام و قدسیت تعلیمات آن و باور به حقانیت برداشت جنش اخوان المسلمین از اسلام است- به شکل نوشتهای خدمت شان تقدیم مینمایم.
نه تنها حکومت مصر که حکومت تمام کشورهای اسلامی روزی توسط انسانهای تربیتیافته در مکتب اخوان رهبری خواهد شد, اما تا رسیدن به آن مرحله راه درازی در پیش است که باید نسلهای مسلمان با حوصلهمندی آن را طی کنند.
اما این حقیقت را فقط کسانی میدانند که توفیق الله متعال نصیبشان گردیده است, و کسانی از آن غافل میمانند که زرق و برق مادیات و سیطرة جهان مادی کفر چشمانشان را خیره نموده است.
{لَا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي الْبِلَادِ. مَتَاعٌ قَلِيلٌ ثُمَّ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ} [آل عمران:196، 197]
(رفت و آمد كافران در شهرها، تو را نفريبد. [اين] متاع ناچيزي است، سپس جايگاهشان دوزخ است، و چه بد جايگاهي است!).
{وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ} [يوسف:21]
(خدا بر كار خود چيره و مسلّط است، ولي بيشتر مردم نميدانند).
نوشته: امین الله معتصم