مشاوره یا Counseling چیست؟ (تعریف و تاریخچه)
مشاوره عبارت از پروسه بحث کردن موضوعات مهم کاری با دیگران را گویند که معمولا آمرین بخاطر نفوذ کردن در دیگران، بحث کردن نکات ضعف و قوت های مادونان و اجراء نمودن کار ها توسط آنها با ایشان به مشاوره مبپردازند.
البته مشاوره یک موضوع بسیار وسیع و پیچیده میباشد که برای تشریح آن فقط یک تعریف کافی نه میباشد و باید برای واضیح ساختن خصوصیات این موضوع حد اقل چندین تعریف داشته باشیم تا باشد تمام ابعاد مشاوره برای خوانندگان گرامی روشن گردد. بهتر است به تعریف های که در ذیل تذکر یافته رجوع شود:
مشاوره عبارت از پروسه جمع آوری معلومات از دیگران و فراهم ساختن معلومات به دیگران میباشد.
و یا به عبارت دیگر مشاوره عبارت از پروسه نفوذ کردن در دیگران و انجام دادن کار ها توسط دیگران میباشد.
مشاوره مهارتهای بنیادی تکلم را گویند که توسط آن یک آمر اوامر خویش را به مادونانش می رساند.
مشاوره عبارت از پروسه افهام و تفهیم میان دو جانب میباشد که باهم در حال صحبت اند.
مشاوره به معنی دادن مشورت به دیگران و وادار ساختن دیگران برای انجام آن میباشد.
مشاوره مرحله گفت و شنید بین افراد یا گروها میباشد که در آن تبادله افکار برای بهبود ماموریت های قبلا تنظیم شده صورت میگیرد.
مشاوره عبارت از طرز برخورد و مشورت دادن به دیگران میباشد چه در زمان مصاحبه رسمی باشد. چه هنگام امر کردن به مادون باشد و یا که هنگام جروبجث با فامیل و دوستان، در هر موقع و مورد انسان به یک طرز خاص برخورد نیاز دارد تا بتواند هدف اصلی خود را به دیگران ارائه نموده و بدون اینکه باعث دلگیری و ملالت دیگران گردد نظریات خود را به آنها برساند و آنها را به انجام کار های مطابق ذوق خود آماده سازد و یا حد اقل آنها را هم نظر خود سازد.
مشاوره عبارت از پروسه ایست که رهبران از آن بخاطر بررسی اجرای تظاهراتی و استعداد نهانی مادونان شان کار میگیرند. اگر دقت شود در این جا از دو موضوع مهم ذکر شد یکی اجرای تظاهراتی و دیگر هم استعداد نهانی پس بهتر است بخاطر روشن ساختن موضوع هر یک از این دو موضوع را به شکل جداگانه و تفصیلی به بحث بگیریم. اولا باید یاد آور شد که قیافه ظاهری انسان شاید نمایانگر لیاقت او نباشد ولی باز هم چنین پنداشته میشود که نمای ظاهر یک انسان که عبارت از قیافه، حرکات دست و سر، حرکات چشم، سلیقه ملبوس شدن و حتی رنگهای که در نزد او دیده میشود مانند رنگ لباس، رنگ موتر و رنگ دفتر او همه به طرز تفکر و عواطف داخلی و بلآخره صلاحیت ها و استعداد های نهفته او ارتباط دارند. چون از استعداد نهانی انسان نام برده شد باید گفته شود که منظور از صلاحیت های که در وجود بشر جا دارد می باشد و یا به عبارت دیگر تمام آن کار ها که یک انسان قادر به انجام آنها میباشد. در اینجا حتما در ذهن خوانندگان عزیز این سوال خطور میکند که اگر یک انسان بخاطر انجام یک کار قادر است و آن را به نام استعداد وی یاد می کنید پس کلمه “نهانی” را چرا به شکل پسوند با کلمه استعداد ضمیمه ساخته ایم؟ سوال بسیار خوب و جالب است و میتواند خواندن و آموختن این کتاب را برای شما ساده تر و جالبتر بسازد. بگذارید این سوال را به شکل ذیل برای تان پاسخ بگویم.
انسان یک موجود با استعداد است که دارای صلاحیت های گوناگون میباشد تمام صلاحیت های انسان در کل به دو بخش عمده صنف بندی شده:
۱٫ استعداد یا صلاحیت های فطری
انسان چون به دنیا پر ماجرا قدم میگذارد با معما های گونا گون سر میخورد مثلا اینکه طفل باید یاد بگیرد که پدر، مادر، خواهر، برادر و دیگر اعضای فامیل اش را چه خطاب کند او باید بیاموزد که به چه شکل غذا بخورد و چگونه از سردی، گرمی، گرسنگی، تشنگی و دیگر خطرات ایکه او را تهدید میکنند خود را در امان نگهدارد و بخاطر آموختن این همه موضوعات پیچیده هیچ انسان به کدام مکتب یا مرجع خاص نه میرود بلکه این همه را به ارث میگیرد.
۲٫ استعداد یا صلاحیت های اکتسابی
انسان دارای صلاحیت های فراگیری اکتسابی میباشد. چه علوم باشد چه فنون اگر بخاطر آموختن اش انسان با قاعده به مکتب یا کدام مرجع دیگر برود و از یک شخصی که قبلا در آن علم یا فن دسترسی دارد آن را بیاموزد در آن صورت انسان از استعداد اکتسابی خویش کار گرفته. یا به عبارت دیگر گفته میتوانید که هر آن موضوع را که انسان به ارث نبرده باشد میتواند با به کار انداختن استعداد های اکتسابی خود آن را یاد بگیرد. به مرور زمان چون سن انسان بالا میرود به تجربیات وی نیز افزوده میشود و در کنار این همه یک سلسله موضوعات مهم و کلیدی دیگر را نیز از اجتماع و اطرافیان خود یاد میگیرد که عبارت از طرز برخورد با دیگران، ارتباطات با اطرافیان و مشاوره می باشد. حالا فرق میکند که یک انسان در ۵ دهه عمرش که پشت سر گذاشته تا چه اندازه راجع به مشاوره میداند و همین نوع صلاحیت انسان را میتوان استعداد نهانی یا شخصی وی گفت که یقینا این نوع استعداد ها در همه انسان ها یکسان نه میباشد. یعنی اگر به حساب فیصدی سنجش شود یک انسان شاید راجع به مشاوره در طور ۵۰ سال ۱۰ فیصد بداند و شخص دیگر باشد که بدون اینکه به شکل اکادمیک یا علمی مهارتهای مشاوره را فرا گفته باشد شاید حدود ۳۰ یا ۴۰ فیصد و یا هم بیشتر از آن راجع به مشاوره بداند.
مشاوره یکی از مسولیت های مهم توسعوی رهبری برای رهبران نظامی میباشد چون نفوذ در دیگران و اجراء نمودن کار ها توسط دیگران وظیفه اصلی یک رهبر محسوب میشود و اگر بیشتر از نقطه نظر نظامی دیده شود در اردو محدودیت های بیشتر نسبت به دیگر سازمان ها وجود دارد و برای یک رهبر نظامی مهم است که در کار هایش قاطعیت داشته باشد. حالا بر میخوریم با سر درد هائیکه در نتیجه قاطعیت در رهبری به وجود میاید مانند دل سردی کارمندان، سوء تفاهم بین آمر و مادون، پیدا شدن بد بینی نسبت به آمر، دل سردی و عدم علاقمندی نسبت به کاریکه بخاطر جلو گیری از این همه باید یک رهبر نظامی از مهارتهای مشاوره برخوردار باشد. چرا که، آینده اردو و میراث رهبران اردوی امروزی بالای شانه های آنان است که ایشان را برای آماده بودن بخاطر مسئولیت های بزرگ کمک میکنند.
تاریخچه مشاوره
Brief History of Counseling
قبل از توضیحات بیشتر راجع به مشاوره باید یک اندازه معلومات راجع به تاریخچه آن داشته باشید. مفید خواهد بود اگر بدانید که مشاوره چه وقت ، توسط کی ها و به چه دلیل به وجود آمد.
اگرچه مجالس مختلف جهت مشوره دهی به مردم در هر عصر و زمان بین انسانها مروج بوده اما به مرور زمان چون قضیه ها پیچیده تر گردیده و تقاضا برای بدست آوردن اهداف در مدت کوتاه بالا رفته لهذا نیاز به این بوجود آمده تا مشاوره شکل رسمی را به خود بگیرد و جهت حل مشکلات تبادله افکار بین افراد از آن استفاده شود. به همین دلیل در سال ۱۹۰۸ توسط لیساندر.اس. ریچارد و ووکافی (Lysander S.Richards and Vocaphy) برای بار اول مشاوره به شکل مسلکی به مردم معرفی شد که غرض آن انتخاب نمودن مسلک درست بود. اشخاص فوق الذکر اولین کسانی بودند که مشاوره را به شکل رسمی بکار بردند لیکن لقب پدر مشاوره را به Frank Parsons که به صفت نخستین مشاور واقعی شناخته میشود از آن خود کرده. او بخاطر همکاری با مردم در عرصه انتخاب حرفه از مشاوره کار گرفت و به مشاوره شکل رسمی را داده و آن را از طریق پروسه علمی به پیش برد. آقای (فرانک پارسون) Frank Parsons کسی بود که مشاوره را در تمام امور روزمره مورد استفاده قرار داده و کوشش نمود تا دیگران را نیز با این شیوه افهام و تفهیم بین همدیگر مشرف بسازد. اگرچه معلوماتیکه در عصر حاضر راجع به مشاوره به دسترس همه گان قرار دارد در آن زمان وجود نداشت و او نیز نتوانسته بود که مشاوره را به صورت درست صنف بندی کند و یا برای هر کتگوری اقسام مشاوره های مشخص را معرفی کند اما باز هم به تعقیب آن اشخاص دیگری بودند که در این عرصه خدمات فراوان را انجام داده اند و مشاوره را وسعت بخشیده اند. بطور مثال Jessie B. Davis مشاوره حرفه ئی را به مکاتب انتقال داد. به این معنی که به شاگردان یک فرصت میسر گردید تا بتوانند به شکل علمی شیوه های درست مشاوره را از مکاتب شان بیاموزند.
چون بحث راجع به مشاوره می باشد پس نباید اسامی هر یک Anna Y. Reed and Eli Weaver را از قلم انداخت چون ایشان کسانی هستند که برای بار اول بخاطر حل و فصل موضوعات اجتماعی از خدمات مشاوره کار گرفته اند.
اما نباید فراموش کرد که اشخاص فوق الذکر فقط شیوه های مشاوره را در کتب به شکل مسلکی درج نموده اند درحالیکه اگر به خلقت جهان غور شود پروردگار پیغمبران را برای مردم به صفت مشاورین فرستاده تا از طریق مشاوره با مردم عقاید و برداشتهای آنها را تصحیح کنند لهذا باید چنین گفت که اولین مشاورین جهان انبیاء و رهبران دینی بودند که آنها را در اجرای کار های نیک و شایسته تشویق میکردند و از آنچه که مردود است باز میداشتند. انبیاء و رهبران دینی سرمشق رفتاری برای مردم بودند پس گفته میتوانید که اولین مشاورین جهان پیغمبران بودند.
فرق بین رهنمائی، مشاوره و مشورت
Different amoung Guidance, Counselling and Advising
• رهنمائی Guidance : رهنمائی در لغت به معنی هدایت است و در اصطلاح روانشناسی عبارت از دادن و یا یافتن استقامت در رفتار فرد است. چون رفتار فرد تابع یادگیری است بناء همیشه در رفتار خویش نیازمند رهنمائی و کمک است.
• مشاوره Counselling : مشاوره در لغت به معنی نظردادن است و در اصطلاح روانشناسی عبارت از دادن و یا یافتن رای و توصیه مفید بوده که قادر به حل مشکل موجوده باشد.
• مشورت Advising : مشورت عبارت از پروسه کمک به مراجع از طریق شخص دیگر است یعنی در مشورت مراجع حضور ندارد.
صفی الله نصرتی