شراب و اثرات ناگوارآن
شراب و قمار:
دو پديدۀ منفي و دو عامل فساد اجتماعي است که ازديد عقل و نقل منفور وازاسباب تباهي جامعه به شمار ميرود ، پديده هاي منفي وعداوت ودشمني را در قبال دارد.
به همين خاطر قرآن کريم شراب و قمار را از عمل شيطاني خوانده است. چنانچه ميفرمايد:
« يا اَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا اِنَّما الخَمرُ وَ المَيسِرُ وَ الاَ نصَابُ وَ الاَزلاَمُ رِجسٌ مِن عَملِ الشَّيطَانِ فَا جتَنِبُوهُ لَعَلَکُم تُفلِحُونَ » ( سورۀ مايده آيۀ:90)
اي مؤمنان! شراب نوشي و قماربازي و بتان (سنگي که در کنارآنها قرباني ميکنيد ) وتيرها (وسنگها و اوراقي که براي بخت آزمايي وفال زني وغيبگويي به کار مي بريد، همه وهمه ازلحاظ معنوي) پليدند وازعمل شيطاني مي باشند. پس از(اين کارهاي) پليد دوري کنيد تا اينکه رستگار شويد.
معني شراب:درقرآنکريم اطلاق خمربرشراب گرديده است.
خمردر لغت: به معناي پنهان کردن است شراب نيزعقل انسان را پنهان ميکند.
خمر دراصطلاح:
قال الراغب: (الخمر اِسمٌ لِکُلِ ِمُسکِرٍ). راغب مي گويد: شراب نام براي هرمُسکر(سستي آرنده)است.
شراب نوشي داراي اضرارذيل است:
1ـ فـــــردي.
2ـ اجتماعي.
3ـ دينـــــي.
4ـ صحـــي.
5ـ اخلاقــي.
6ـ اقتصادي.
1ـ اضرار فردي :
الف ـ شراب بالاي عقل وهوش وحواس نوشنده تأثير سوء گذاشته ، عقل را مغلوب و قوت را غالب مي سازد.
ب ـ عقل بزرگترين عطاي الهي و اسباب شرافت و کرامت انساني است، اما بخاطر شراب پنهان مي گردد.
ج ـ ضرر اقتصادي دارد ، نه صرف فرد معتاد بلکه جامعه را متضرر مي سازد.
د ـ بسياري از اشخاص معروف را که مردند، سوال ميشود که چه مريضي داشتند؟
جواب ميدهند که موصوف درمواد الکولي (شراب) افراط مي کرد.
مثال مشهور: در رمضان 1428قمري درشهرکراچي پاکستان بأثر شراب نوشي طبق اعلانات رسمي به تعداد پنجاه و پنج نفر مسموم شدند که از جمله چهل نفر شان مردند.
ونيز يکسال قبل در2006ميلادي طبق اخبارات بين المللي در شهر بمبي هندوستان بيش از هشتاد نفر باثر شراب نوشي جان هاي شيرين خود را از دست دادند. البته در هر دو واقعه تحليل مطبوعات اين بود که اين نوع شراب محلي ويا خانگي بوده است. به هرحال اين را تمام سازنده ها و نوشنده هاي شراب مي پذيرند که اگردر مواد شراب ويا مواد الکولي بي احتياطي و افراط صورت گيرد حتماً باعث مرگ فوري ميگردد ، چنانکه ازدو واقعۀ فوق واضح گرديد.
پس قضاوت کنيد: آياعاقلانه است هرمواد که بخاطربي احتياطي باعث مرگ دسته جمعي و فوري گردد ، در بين جامعۀ بشري استعمال آن قانوني باشد چنانکه که امروز است؟ وآيا اين رحم بربشريت است که اين گونه مواد مثل شراب ترويج گردد ، تجارت واستعمالش مجوزعقلي داشته باشد؟
سوالي که درذهن بسياري ازمعتادين است اين که ميگويند شرابي که توسط اشخاص فني ساخته مي شود و امروز در دنياي غرب و ديگر کشورها مروج است خطرات مرگ را ندارد. ونه شنيده شده که مثل واقعۀ کراچي کسي مرده باشد.
جواب:هيچ نوع شراب خالي ازضررومرگ تدريجي نيست.
زيرا در بازارهاي جهاني امروزانواع واقسام مختلف از شراب يافت مي شود ، چنانکه سيد سابق در فقه السنة بيش از بيست قسم آن را نامبرده است ، و همه اقسام آن از نگاه شريعت اسلامي حرام ، واز نگاه صحي خالي ازضررنيست.
منتهي اگرمرگ فوري باشد مثل مرگ شرابي هاي کراچي وبمبي. واگرتدريجي باشد مثل مرگ شرابي هاي غربي و شرقي. زيرا که درشراب موادي وجود دارد که مجراي شريان هاي اعصاب را تنگ مي سازد و بالآخره به مرورزمان باعث سکتۀ قلبي ومغزي وغيره امراض ميگردد. ودرنتيجه سبب مرگ تدريجي ميگردد. چنانچه که دانشمندان طبي به همين نظر اند.
خلاصه : اکثراً آنهايکه درماحول فساد درعنفوان شبابت خويش زندگي کردند و يا به خاطرتأثرات منفي شراب حيات خويش را از دست دادند و يا به مرض هاي مختلف مبتلا گرديدند، برهرحالت درزمان کهولت از گذشته هاي شان رنج ميبرند. (استاد محترم! در اين مورد توضح دهيد!).
2ـ اضرار اجتماعي:
الف ـ ما درجامعۀ خويش مشاهده مي کنيم وقتي رانندۀ تصادم مي کند و يا از حدّ معمول به سرعت حرکت مي کند که خطرش جامعه را تهديد مي کند ، تمام ناظرين مي گويند (الله اکبر) دُريور نشه است.
ب ـ هرگاه حادثۀ ترافکي را مشاهده مي کنيم که حتماً عطوفت انساني متألم ميشود، فوراً مردم ميگويند: راننده نشه بوده. اگرچه اين موضوع عموم نيست، ولي اکثراً چنين است.
ج ـ دريک اجتماع که اکثر ويا ثـُلث ورُبع آن معتاد به مواد مشروبات و يا مسکرات باشند، پس در آن جامعه چه اقتصاد وسرمايه باقي مي ماند؟ خصوص در دول فقيرو عقب مانده.
د ـ شراب نشه آور است، دربسا موارد منجربه هلاکت و بي عزتي و بي عفتي ميگردد.
هـ ـ شراب اسباب فحشاء و هزيان و هتک حرمت به ديگران ميگردد.
و ـ زيانهاي اجتماعي الکُل:
راجع به زيان هاي اجتماعي اَلکُل صرف همين احصائيه کافي است که، طبق آماري که « انستيتوت » طبي قانون شهر« نيون» درسال 1961 تهيه نموده است جرايم اجتماعي اَلکُليستها از اين قرار است:
مرتکبين قتلهاي عمومي 50 درصد. ضرب و جرحها دراثر نوشيدن الکُل 8/77 درصد، سرقتهاي مربوط به الکليست ها (شرابي ها) 5/88 درصد. جرايم جنسي مربوط به الکُليها 8/88 درصد، مي باشد. اين آمار نشان مي دهد که اکثريت قاطع جنايات وجرايم بزرگ درحال مستي روي مي دهد.
3ـ اضرار ديني :
الف ـ قرآن کريم شراب وقماررا عمل شيطاني خوانده ومنع ميکند پس براي مسلمان لازم است ازمنهيات خداوند منع شود.
ب ـ پيامبرصلي الله عليه وسلم شراب را اُم الخبائث فرموده يعني: در رأس همۀ حرام ها قرار دارد.
ج ـ دين اسلام شراب و قمار را منع قرار داده.
پيامبراسلام صلي الله عليه وسلم ميفرمايد: (هرمسلمان که شراب بنوشد در آن وقت ايمان از وي مرتفع مي گردد. (1) متفق عليه.
د ـ نشۀ شراب مسلمان را از ذکرخدا منع ميکند، زيرا قلب مسلمان معلق به ياد خدا است. چنان که گفته ميشود:
(دست به کار، دل به يار) در واقع مصروفيت هاي عامه مسلمان را از ياد خدا غافل نمي گرداند. چنانچه ميفرمايد: « ر ِجَالٌ لاَ تُلهِهِم تُجَارَتٌ وَلاَ بِيعٌ عَن ذِکرِ اللهِ » [نور/37] هستند مرداني که تجارت و داد و ستد از ياد خدا غافل نمي گرداند. پس شراب است که انسان را از ياد خدا غافل ميگرداند.
درشريعت اسلامي لعنت و گناه صرف متوجه نوشندۀ شراب نيست، بلکه در روايت که ابوداود نقل نموده:
تمام کسانيکه درترتيب وتنظيم شراب شامل اند، شرکاي جرمي شراب خوانده شده و مورد لعنت الهي قرارمي گيرند.
چنانچه پيامبر صلي الله عليه وسلم ميفرمايد: « لَعَنَ اللهُ الخَمرَ وَشَارِبَهَا وَ سَاقِيهَا وَ مُبتَاعَهَا وَبَائِعَهَا وَعَاصِرَهَا وَمُعتَصِرَهَا وَ حَامَلَهَا وَ المَحمُولَةِ إلَيهِ » (رواه الترمذي وابن ماجه)
يعني: خداوند شراب را لعنت ونفرين کرده است وهمچنين کسي را که شراب را مي نوشد وکسي را که به عنوان ساقي به ديگران شراب ميدهد وکسي را که شراب را مي خرد، کسي را که شراب را ميفروشد ، و کسي را که شراب را مي سازد ، کسي را که برايش ساخته ميشود ، کسي را که شراب را مي بردارد ، کسي را که شراب به سويش حمل مي شود ، لعنت و نفرين کرده است. درروايت انس که ترمذي روايت کرده : به ده نفرلعنت شده.
در اين حديث فوق پيامبرصلي الله عليه وسلم در لعنت شراب هشت نفر دست اندر کاران شراب را نيز لعنت نموده است ، بخاطري که در روايت ديگر پيامبراسلام شراب را مفتاح همه شرّ وفساد خوانده است: « عَن أبِي الدَّردَاء(رضي الله عنه) أنَّهُ قَال : اَوصَانِي خَلِيلِي لاَ تَشرِبِ الخَمرَ، فَإنَّهَا مِفتَاحُ کُلِّ شَرّ ٍ » ابن ماجه (3371) وقال في الزوائد: اسناده حسن.
« ازابودرداء (رضي الله عنه) روايت است که دوستم برايم وصيت کرد که شراب را ننوش زيرا شراب نوشي عامل تمام شرّ و فساد است ».
درکتاب « روح دين الاسلامي » اضرارشراب را جمعاً بطور محققانه وعلمي بيان نموده که ماعين عبارت را ذيلا ً نقل نموديم:
« اساس شراب بر اَلکُل است، و مقدار فراواني از ألکُل در شراب وُجود دارد، البته مقدار بسيار کمي از ألکُل براي هضم قند خون به طورطبيعي در بدن انسان آفريده شده است، و وُجود ألکُل دراين حدّ براي جسم مفيد است، ولي به هيچ وجه نبايد بر ميزاني که خداوند به طور طبيعي آن را در بدن آفريده است اضافه شود، زيرا مضرات و زيانهاي فراواني را به وجود مي آورد ، مخصوصاً اگر براي مدت طولاني ادامه داشته باشد، شراب باعث ايجاد تشنج شديد درسيستم اعصاب وکِليه ميگردد و شرايين ورگها را خشک و سفت مينمايد، وکبد را سفت وسخت ميسازد وموجب ضعف قلب ميشود.
اکثر ميگويند: چرا بايد مقدار کمي از شراب هم حرام باشد ؟ در جواب ايشان ميگوئيم: شراب با مواد ديگرفرق ميکند ، حتي کمترين مقدار آن بر اراده و تصميم و قضاوت انسان اثر ميگذارد و آنها را تضعيف مينمايد، و تشنجات روحي را ايجاد ميکند که اين امر، خطري است بسيار جدي،
زيرا شخص به کلي عوض ميشود وبه صورت ديگر در ميآيد و اراده و تصميماتش تحت تأثير قرار ميگيرد وبه حالت طبيعي باقي نخواهد ماند ، تا جائي که شرابخوار درحالت عادي يقين دارد که شراب براي اومضر وزيان آور است، ولي اراده اش ضعيف گشته و نميتواند نفس خود را از خوردن آن مقدار کم منع نمايد وقتي تحت تأثيرآن مقدار کم قرار گيرد و نتواند ازآن دوري نمايد اکثر در اين حد کم، باقي نمي ماند و ميزان و اندازۀ مشخص را رعايت نخواهد کرد وهر اندازۀ که مقدور باشد مينوشد؛ از طرف ديگر مقدار شراب و ألکُل هر اندازه هم کم باشد لرزش و ارتعاش را در اعصاب ايجاد مينمايد ، وبدترازهمه ارادۀ انسان است که به اندازه اي ضعيف ميشود که او را به صورت بردۀ ذليل در مقابل عادت ميخوارگي درمي آورد.
هر گاه دراثرخوردن شراب، ده گرم (گرام) اَلکُل وارد خون انسان شود اثرات نا مطلوب آن آشکار ميشود، آزمايش هاي انجام شده در اين مورد نشان مي دهد که يک پياله شراب (ويسکي) يا (کنياک) بيش از ده گرم اَلکل به همراه دارد، گاهي ميخوار با خوردن پياله اي به حالت مستي درنمي آيد، ولي به طور کلي برخصوصيات جسمي و عقلي او تأثير ميکند. اگر اوضاع و خصوصيات مزاجي و فکري اينگونه افراد چنين حالتهائي مورد بررسي قرار دهيم ، معلوم ميشود که درجۀ درک و شعور و تصميم و قضاوت و اندازه گيري و برآورد شان عملاً تغيير کرده است. مثلاً اگر نويسنده باشد ميزان اشتباهاتش نسبت به حالت عادي بيشتراست، و اگر راننده باشند مقررات رانند گي را رعايت نمي کنند، آمارنشان ميدهد که 13% کُل ِ تصادفات به علت شرابخواري است. حتي يک جرعه شراب باعث بالا رفتن فشار خون ميشود ، اگرچه گاهي اين بالا رفتن فشار خون به تنهائي زياد مضِّر نيست، ولي اگر شخص خود مبتلا به فشار خون باشد و شراب هم بخورد آنگاه خطر جدي مي گردد. اگر در اين حالت مقداري بيشتري بخورد ، باعث ايجاد هيجان ميشود و اين هيجان درجۀ فشار خون را به حدي بالا ميبرد که غالباً خون ريزي مغزي را به همراه دارد، که شخص يا فلج و ذليل مي شود و يا مي ميرد.
بديهي است کساني که فشارخونشان بالا است لازم است، در آرامش روحي و زندگي آرام به سر برند و هر اضطراب و هيجاني درجۀ فشار را افزايش ميدهد تا جائي که به مرحلۀ قطع شريان و خون ريزي و سکته، منتهي حالي است ، که انسان مست نميتواند احساسات وعواطف خود را کنترل کند ، ومحيط آرامي براي خود به وجود آورد.
شراب براي کساني که به آن معتاد نيستند زخم معده بوجود مي آورد، گاهي باعث خونريزي معده يا استفراغ مي شود و هرگاه جرعۀ شراب بزرگ باشد معده را متشنج ميسازد و هاضمه را کُند و ضعيف مينمايد.
برخي از دکتوران معتقد اند: شراب هر چند کم باشد، براي مواد مترشحه اي که در طول کانال هاي گوارش موجود است، مضر و خطر ناک است و باعث از بين بردن آنها است، اين در حالي است که وجود اين مواد براي ادامۀ حرکت هضم به حالت طبيعي ضروري است.
شراب بر وراثت و توليد نسل هم اثر ميگذارد ، تجربه نشان داده است، که اولاد انسانهاي شرابخوار اکثراً نا سالم و ضعيف هستند ، و درجۀ فهم و شعور شان پائين است ، و طبعاً علاقه به جرم و گناه و فساد دارند.
کساني که درکتابهاي طبي مضرات شراب را ميخوانند و با مرضهاي گونا گوني که از آن ناشي ميشود آشنا ميشوند، به خوبي ميدانند شراب تا چه اندازه مايۀ بد بختي فردي و اجتماعي است.
توجه فرمائيد ! علم ثابت کرده است که شراب هيچ فايدۀ دوائي ندارد واين تصور که شراب براي بعضي دردها دوا است، غلط و نا درست ميباشد البته قبل ازاينکه علم اين حقيقت را تأييد کند، اسلام آن را اعلام نموده است.
( از طارق بن سويد روايت شده که او دربارۀ شراب از پيغمبرسوال کرد، وپيغمبرصلي الله عليه وسلم طارق را ازشراب منع نمود، طارق گفت:« شراب را به خاطردوا ميسازم، پيغمبرصلي الله عليه وسلم فرمود:
« إنَّهَا لَيسَت بِدَوَاءٍ وَ لَکِنَّهَا دَاءٌ » (رواه مسلم).
« بيگمان شراب دوا نيست بلکه درد و بيماري است ».
بعضي ازنويسند گان غرب به تعريف و تمجيد شريعت اسلام درمورد تحريم شراب پرداخته اند، يکي از آنان به نام ( بتنام ) درکتاب خود به نام ( اصول شرايع ) چنين ميگويد:
« شراب درممالک شمالي انسان را به صورت ابله و نادان و درممالک جنوبي به صورت ديوانه درميآورد، ولي شريعت ودين محمد تمام انواع شراب را حرام کرده است، که به حقيقت تحريم شراب يکي ازمحاسن ومزاياي دين اواست.» (روحُ الدين الاسلامي ، ص 760ـ 762. ازعفيف عبد الفتاح طياره.)
4ـ اضرار صحي شراب:
( زيانهاي شراب و نوشابه هاي الکُلي در صحت و ديگر بخش هاي زندگي:
الف ـ اثر الکُل درعمر:
يکي ازدانشمندان مشهورغرب اظهار ميدارد که هرگاه از جوانان 21 ساله تا 23 ساله معتاد به مشروبات الکلي 51 نفر بميرند در مقابل از جوانان غير معتاد ده نفرهم تلف نمي شوند.
دانشمند مشهور ديگري ثابت کرده است که جوانان بيست ساله که انتظارمي رود پنجاه سال عمر کنند در اثر نوشيدن الکُل بيشتر از 35 سال عمرنمي کنند. براثر تجربياتي که کمپانيهاي « بيمه عمر» کرده اند ثابت شده است که عمر معتادين به اَلکل نسبت به ديگران 25 الي 30 درصد کمتر است.
آمار گيري نشان مي دهد که حد متوسط عمربا رعايت نکات
طبابت از60 سال به بالا است.
ب ـ اثراَلکُل درنسل:
کسي که درحين انعقاد نطفه مست است 35 درصد عوارض الکليسم حاد را به فرزند خود منتقل مي کند و اگر زن و مرد هر دو مست باشند، صد در صد عوارض حاد در بچه ظاهر مي شود براي اينکه به اثر اَلکل در فرزندان بهتر توجه شود آماري را در اينجامي آوريم:
کود کاني که زود تر از وقت طبيعي به دنيا آمده اند از پدران ومادران اَلکُلي 45 درصد، و از مادران اَلکُلي 31 در صد، و از پدران اَلکُلي 17 درصد، بوده اند.
کود کاني که هنگام تولد توانائي زندگي را ندارند،ازپدران اَلکُلي 6 درصد، و از مادران اَلکُلي 45 درصد، کود کان که کوتاه قد بوده اند ازپدران و مادران اَلکُلي 75 درصد، و ازمادران 45 درصد بوده است، کود کاني که فاقد نيروي کافي عقلاني و روحي بوده اند از مادران و پدران اَلکُلي نيز75 درصد بوده است. ( البته اشتباه نشود که يک نوع کوتاهي طبيعي است، ولي بحث اينجا ازآن کوتاهي عارضي وغير وراثي و غيرمعمول است).
5 ـ اضرار اخلاق شراب :
درشخص الکلي عاطفۀ خانوادگي ومحبت به زن وفرزند ضعيف مي شود بطوريکه مکرر ديده شده که پدران (شرابي) فرزندان خود را با دست خود کشته اند.
6 ـ اضرار اقتصادي شراب:
يکي از دکتوران معروف ميگويد: متأسفانه حکومتها حساب منافع وعايدات مالياتي شراب را مي کنند، ولي حساب بودجه هاي هنگفت ديگري را که صرف ترميم مفاسد شراب مي شود، نکرده اند، اگر دولتها حساب هاي بيماريهاي روحي را در اجتماع و خسارتهاي جامعۀ منحط ، واتلاف وقتهاي گرانبها، و تصادفات را نندگي دراثر مستي وفساد نسلهاي پاک، وتنبلي وبي قيدي وبي کاري وعقب ماندن فرهنگ وزحمات و گرفتاريهاي پوليس ، و پرورشگاها جهت سر پرستي اولاد اَلکُليها و بيمارستانها و تشکيلات داد گستري براي جنايات آنها وزندانها براي مجرمين از اَلکُليها و ديگر خسارات ناشي از ميگساري را يک جا بکنند خواهند دانست درآمدي که ازآن به عنوان عوارض وماليات شراب عايد مي گردد ، در برابر خسارات نا مبرده هيچ است، بعلاوه نتايج اسف انگيز صرف مشروبات اَلکُلي را تنها با دالر وپول نمي توان سنجيد، زيرا مرگ عزيزان وبه هم خوردن خانواده ها، و آرزوهاي برباد رفته وفقدان مغزهاي متفکر انساني، به هيچ وجه قابل مقايسه با پول نمي باشد.
خلاصه:
ضررهاي اَلکل آنقدر زياد است که به گفتۀ يکي از دانشمندان اگر دولت ها ضمانت کنند دروازۀ نيم از ميخانه ها را ببندند، مي توان ضمانت کرد که از نيمي بيمارستانها و تيمارستانها بي نياز شويم.
ازآنچه گفته شد، اگر درتجارت شراب سودي براي بشرباشد و يا فرضاً چند لحظه بي خبري وفراموش کردن غمها براي انسان سودي محسوب شود، زيان آن به درجات بيشتر، وسيع تر وطولاني تر است بطوري که اين دو با هم قابل مقايسه نيستند.
اجتناب از شراب نوشي بخاطر جزء اخلاق حسنه است که شراب غضب را تحريک نموده ونفس اماره را به طغيان سوق داده وقوۀ شهواني را تحريک وانسان را به ارتکاب فحشاء مي
نويسنده: نعمت الله وثيق