رد شبهات در مورد تعدد زوجات رسول الله صلی الله علیه وسلم
این که پیامبر صلى الله عليه وسلم با اضافه از چهار زن ازدواج کرده بود، برای بعضی مردم موجب سوال گردیده است، و کسانیکه این موضوع را دامن میزنند صرف ميخواهند رسول الله صلى الله عليه وسلم را متهم به شهوانیت کنند، و هيچ تفسیری و توجیهى ديگرى را نتوانستند و یا نخواستند داشته باشند.در این جا شبهات و تهمت آنانرا در مورد خیر البشر توسط حقایق تاریخی و مقررات شرعی دفع و باطل ثابت خواهیم کرد.انشاء الله.
1. ازدواجش ثابت کننده کمال بشریت او صلى الله عليه وسلم میباشد.
صاحبان عقل و خرد به این اتفاق دارند که ازدواج مردان بالغ دلالت به کمال آنان میکند نه نقصان، همچنان داشتن اولاد و فرزندان مایه فخر انسان میگردد.
الله تبارک و تعالی میفرماید:
{زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ} (آل عمران:14)
ترجمه: دوستى خواستنيها [ى گوناگون] از زنان و پسران و اموال فراوان از زر و سيم و اسبهاى نشاندار و چهارپايان و كشتزار[ها] براى مردم آراسته شده [ليكن] اين جمله مايه تمتع زندگى دنياست و [حال آنكه] فرجام نيكو نزد خداست.
و میبینیم که مردان هر قوم و قبیله بشری که به بلوغ میرسند ازدواج میکنند، و کسی که ازدواج نمیکند و یا ناتوان باشد، او را ناقص و مریض خطاب میکند، به همین خاطر ادیان آسمانی ازدواج را در حالت توافر شروط مادی و معنوی مشروع کرده است، و اولتر از همه بر انبیاء علیهم السلام ازدواج را مشروع نموده است، الله متعال میفرماید:
{وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلاً مِنْ قَبْلِكَ وَ جَعَلْنَا لَهُمْ أَزْوَاجاً وَذُرِّيَّةً} (الرعد: من الآية38)
ترجمه: و قطعا پيش از تو [نيز] رسولانى فرستاديم و براى آنان زنان و فرزندانى قرار داديم.
به همین منظور ازدواج پیامبر صلى الله عليه وسلم دلالت به کمال و سلامتی او میکند، وقتیکه به سن 25 سالگی رسید، با بی بی خدیجه بنت خویلد ازدواج نمود، که بیوه عائذ بن عبدالله بن مخزوم بوده، به عقد ازدواج در آورد، و یگانه چیزی که بی بی خدیجه را به ازدواج با پیامبر صلى الله عليه وسلم تشویق میکرد، اخلاق نیکو و امانتداری او بود، و مطالبه هم از طرف او بود که گفته بود: ای پسر کاکا، من برای اینکه تو از خویشاوندانم هستی، در قوم خویش جایگاه والای داری، و دارا اخلاق نیکو و راستگو میباشی، میخواهم با تو ازدواج کنم، در این وقت خدیجه از زنانی با شخصیت قریش، با نسب و شریف بود، و دارایی فراوانی داشت، پیامبر صلى الله عليه وسلم این موضوع را برای کاکا های خویش یاد آور شد، و همرایش کاکاهایش هریک حمزه و ابوطالب به خانه بی بی خدیجه رفت و برای پدرش خویلد موضوع خواستگاری را یاد آوری نمودند، و موافقه به ازدواج شد، و بیست رأس بز را برایش مهر داد، در این عقد بنو هاشم وبزرگان مضر.پیامبر صلى الله عليه وسلم از بی بی خدیجه (رضی الله عنها) شش طفل داشت دو پسر قاسم و عبدالله و چهار دختر رقیه، زینب، فاطمه و ام کلثوم بودند، و بدون از ماریه قبطیه مادر ابراهیم از دیگر همسران خویش اولاد نداشتند.
تا وقتیکه بی بی خدیجه (رضی الله عنها) حیات داشت، رسول الله صلى الله عليه وسلم با دیگر زنی ازدواج نکرد، در مکه با با سوده دختر زمعه که بیوه سکران بن عمرو بود و بعد از هجرت به حبشه در حالت کفر از دنیا رفت، و بعداً پدرش اورا به پیامبر صلى الله عليه وسلم به ازدواج داد، بعد از با عائشه (رضی الله عنها) ازدواج کرد، که در ابتداء خورد سال بود، و بعد از هجرت به مدینه منوره با او خانه آباد کرد، بعداً با حفصه دختر حضرت عمر(رضی الله عنهما) ازدواج کرد، که بیوه خنیس بن حذافه بود که در غزوه احد به شهادت رسیده بود، بعداً با آم سلمه بنت أبی امیه مخزومی ازدواج کرد که قبلاً با ابی سلمه بن ابی الاسد بود، بعداً با زینب بنت خزیمه ام المساکین، که قبلاً نزد طفیل بن حارث بن عبد المطلب بود، بعداً با جویریه بنت حارث ازدواج کرد که قبلاً با مالک بن صفوان مصطلقی بود، بعداً با ام حبیبه رمله بنت ابی سفیان ازدواج کرد که قبلاً با عبید الله بن جحش بود، و بعداً الله متعال قسمت او را با زینب بنت جحش کرده بود، که قبلاً نزد زید بن حارثه مولی رسول الله صلى الله عليه وسلم بود ازدواج کرد، بعداً صفیه بنت حیی بن اخطب که قبلاً با نزد سلام بن مشکم بود ازدواج کرد، بعداً میمونه بنت حارث هلالیه که قبلاً نزد عمیر بن عمر ثقفی بود به ازدواج گرفت، بعداً با شراف بنت خلیفه الکلبی ازدواج کرد، اما قبل از خانه ساختن وفات کرد، بعداً با شنباء بنت عمرو الغفاریه، ازدواج کرد، وقتیکه ابراهیم وفات کرد گفت: اگر او نبی می بود پسرش وفات نمیکرد، همان علت بود که پیامبر صلى الله عليه وسلم او را طلاق نمود، بعداً عربه بنت جابر الکلابیه، وقتیکه به پیامبر صلى الله عليه وسلم نزدیک شد از او به الله تعالی پناه خواست، پس اور از خو جدا ساخت، بعداً با عالیه بنت ظبیان ازدواج کرد، و به سبب مرضی که داشت از او جدا شد به فامیلش اورا روان کرد.
زوجات پیامبر صلى الله عليه وسلم امهات المومنین
این خوش قسمتی آنان بود که همسران یک شوهر بهتر و عادل بودند، و الله متعال آنانرا مادران همه مومنا تا روز قیامت ساختن، الله متعال میفرماید:
{وَمَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيماً} (الأحزاب: من الآية53).
ترجمه: و شما حق نداريد رسول خدا را برنجانيد و مطلقا [نبايد] زنانش را پس از [مرگ] او به نكاح خود درآوريد چرا كه اين [كار] نزد خدا همواره [گناهى] بزرگ است.
خانه رسول کریم صلى الله عليه وسلم و مشکلات خانواده گی
مانند دیگر خانه ها، خانه پیامبر صلى الله عليه وسلم نیز در آغوش خوشی، و نیکبختی بود،
{وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ} (الروم:21)
ترجمه: و از نشانههاى او اينكه از [نوع] خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بدانها آرام گيريد و ميانتان دوستى و رحمت نهاد آرى در اين [نعمت] براى مردمى كه مىانديشند قطعا نشانههايى است.
او همرای همسران خویش خوش اخلاقی میکرد، و فضای خانه را خوش نگهمیداشتند.
با از این، در فامیلش مشکلات نیز رخ میداد، مانند کمبود نفقه، مشکلات بین همسران، دوری از بستر، وطلاق…، اینست یک بخشی از اموری که در خانه پیامبر رخ میداد: در حدیث که امام بخاری روایت کرده که عبد الله بن عباس رضی الله عنهما گفت: همیش میخواستم از عمر در مورد آن دو همسران پیامبر صلى الله عليه وسلم بپرسم که الله متعال برایشان گفت:
{إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا} (التحريم: من الآية4)
ترجمه: اگر [شما دو زن] به درگاه خدا توبه كنيد [بهتر است] واقعا دلهايتان انحراف پيدا كرده است…
برایش آب وضوء گرفتم و همرایش میگشتم، وقتیکه بالای دستانش آب میریختم، برایش گفتم که ای امیرالمومنین، کدام هست آن دو زن پیامبر صلى الله عليه وسلم که الله متعال برایشان گفت: {إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا} (التحريم: من الآية4) گفت: متعجم برایت ای ابن عباس، عائشه و حفصه…
شاید خواننده محترم از هدف ذکر این حدیث طویل سوال کند، هدف این است که همسران پاک پیامبر صلى الله عليه وسلم ملائکه نبودند که معصوم باشند، آنها مانند دیگر خانمان در زنده گی زنا شوهری علاقات همانندی دارشتند، و اگر همانطور معصوم می بودند، پس این مقاصد و حکمت که در تعدد زوجات بود، ظاهر نمیگردید.
شکی نیست که پیامبر صلى الله عليه وسلم با ازدواج با چندین زن توانست که با قبائل مختلف خویشاوندی کند، و الله متعال خواست که نسب شریف وی در مردم باقی بماند.
2. خصوصیت پیامبر صلى الله عليه وسلم در موضوع ازدواج
با اینکه الله تعالی ازدواج را مشروع نموده، و سنت پیامبر صلى الله عليه وسلم است، پیامبر اکرم صلى الله عليه وسلم خصوصیات خاصی را داشت، که اضافه از چهار زن داشت، خداوند متعال میفرماید:
{وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَى فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلَّا تَعُولُوا} (النساء:3)
ترجمه: و اگر در اجراى عدالت ميان دختران يتيم بيم ناكيد هر چه از زنان [ديگر] كه شما را پسند افتاد دو دو سه سه چهار چهار به زنى گيريد پس اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد به يك [زن آزاد] يا به آنچه [از كنيزان] مالك شدهايد [اكتفا كنيد] اين [خوددارى] نزديكتر است تا به ستم گراييد [و بيهوده عيالوار گرديد]
با این هم پیامبر صلى الله عليه وسلم یازده زن را در یک وقت در عقد ازدواج خویش داشت، و دیگر مسلمانانیکه جدیداً به اسلام مشرف شده بودند، و اضافه از چهار زن داشتند، امر میکرد که اضافه از چهار زن را طلاق دهد.
این یک فضل خداوند متعال بر پیامبر اکرم صلى الله عليه وسلم بود، و میتوانست که حقوق همه ایشان را مساویانه اداء نماید.
از کمال بنده گی پیامبر صلى الله عليه وسلم بود که او این خصوصیت را برای خیر بشریت در حال و آینده بکار میبرد.
تعجب آور خو اینست که آنانیکه در این مورد بحث میکنند، میدانند که تعداد زوجات پیامبر صلى الله عليه وسلم نسبت به دیگر انبیاء قبلی که در بنی اسرائیل بودند، کم هست، که تعداد زوجات بعضی از آنان از صد بیش بود، چیزیکه در کتب آنان تا حال وجود دارد.
دیگر اینکه تعدد زوجات یک مساله شرعی میباشد، و الله متعال بنده های خویش را در آزمون قرار میدهد.
تعدد زوجات در حدود شریعت اسلامی بهتر از آن است که بعضی از رؤسا غیر مسلمان از روابط نامشروع بنام دوست دختر و معشوق دارند، و در بسیاری از موارد شنیده میشود که اطفال بدون خانه و فامیل به دنیا می آیند، که کسی از آنان سرپرستی میکند و نه در مورد پرورش آنان توجه میکند.
3. حکمت تعدد زوجات پاک پیامبر صلى الله عليه وسلم
بعد از بحث در مورد ازدواج و خصوصیات پیامبر صلى الله عليه وسلم ، حالا در مورد بیان ارزشهاى مدنی نیکو و والا، و مقاصد شریعت در تعدد زوجات پاک (رضی الله عنهم) بحث میکنیم، بعداً تهمت (شهوانیت) را محکوم میکنیم، تا بین شهوت، که به بی راهه فساد، روابط نامشروع با چندین دوست دختر، و بین شخصی که برنامه سعادت بشریت را در دنیا و آخرت تطبیق میکند، کسیکه الله جل جلاله اورا برای تبلیغ رسالت، تزکیه نفوس، و تعلیم همه چیز در زنده گی ایشان، الله متعال میفرماید:
{هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ} (الجمعة:2)
ترجمه: اوست آن كس كه در ميان بىسوادان فرستادهاى از خودشان برانگيخت تا آيات او را بر آنان بخواند و پاكشان گرداند و كتاب و حكمت بديشان بياموزد و [آنان] قطعا پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند.
رسول الله صلى الله عليه وسلم از زنان وقت خویش کسانی را اختیار نمود که، باعلم و ادب بودند، مردم را به اطاعت از الله متعال دعوت میکردند، وسفرای زنان در خانه پیامبر اکرم بودند، و در هر یک از ازدواجش حکمت و مقصدی نهفته شده است.
حكمت هاى تعدد ازواج چهار نوع اند
علامه محمد بن علی الصابونی مقاصد حکمتهای تعدد زوجات پیامبر صلى الله عليه وسلم را به چهار قسم تقسیم نموده است:
1. حکمت تشریعی
2. حکمتهای تعلیمی
3. حکمتهای اجتماعی
4. حکمتهای سیاسی
که بطور ذیل با ذكر مثالها هر یکی از آنانرا به بحث خواهیم گرفت.
اول: حکمت تشریعی
الله متعال رسول خویش محمد صلى الله عليه وسلم را برای دعوت نمودن بنده گان به سوی توحید و عبادت خالق ایشان، فرستاده بود، و اینکه مردم در معاملات و اخلاق نیکو باشند، پیامبر صلى الله عليه وسلم انچیزیکه از طرف خداوند متعال برایش ارسال میشد از طریق قول، عمل و تقریر به دیگران میرسانید.فرزندی گرفتن در جاهلیت عرب یک عادت بود، از اینکه تا آنوقت در این مورد حکمی از طرف خداوند متعال نازل نشده بود، پیامبر صلى الله عليه وسلم نیز زید بن حارثه را به فرزندی گرفت تا اینکه او به نام زید بن محمد نامیده میشد.
از اینکه در این عادت مفاسد دینی و دنیوی وجود داشت، الله متعال به تدبیری خویش آنرا لغوه نمود، تقدیر به این بود که ، بین زید و همسرش مخالفتها ایجاد میشود، آنان به رسول الله صلى الله عليه وسلم مراجعه میکند، و منجر به جدائی آنان میشود، الله متعال پیامبرخویش را از بعضی این امور آگاه ساخته بود، که به امر الله جل جلاله همرای وی ازدواج کند، و الله جل جلاله بخش آخر این قصه را حکایت میکند، و حکمت و علت ازدواج پیامبر صلى الله عليه وسلم را زینب (رضی الله عنها) چنین بیان میکند:
{وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَى زَيْدٌ مِنْهَا وَطَراً زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْ لا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَراً وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولاً} (الأحزاب:37).
ترجمه: و آنگاه كه به كسى كه خدا بر او نعمت ارزانى داشته بود و تو [نيز] به او نعمت داده بودى مىگفتى همسرت را پيش خود نگاه دار و از خدا پروا بدار و آنچه را كه خدا آشكاركننده آن بود در دل خود نهان مىكردى و از مردم مىترسيدى با آنكه خدا سزاوارتر بود كه از او بترسى پس چون زيد از آن [زن] كام برگرفت [و او را ترك گفت] وى را به نكاح تو درآورديم تا [در آينده] در مورد ازدواج مؤمنان با زنان پسرخواندگانشان چون آنان را طلاق گفتند گناهى نباشد و فرمان خدا صورت اجرا پذيرد.
پس ازدواج پیامبر صلى الله عليه وسلم به اراده خویش نبود، بلکه به امر الله متعال بود، که در مقابلش هیچ اختیار نداشت.
دوم: حکمت تعلیمی
حکمت دوم تعدد زوجات پیامبر صلى الله عليه وسلم پخش تعلیم بود، که دین الله تعالی را به تمام انسانها مرد و زن، کودک و بزرگ برساند، و از احکام، و جائب در عبادت ومعاملات آنانرا آگاه سازند، از اینکه خداوند متعال زنانرا با حیاء بیشتر خلق کرده است، و اینکه رسول الله صلى الله عليه وسلم متصف به اخلاق والا، و پاکی زبان بود، مناسب بود که نزدش زنانی باشد که ظرفهای علم، و حاملات ادب باشند که از نزدش احکام مختص به زنان است، به آنان برساند، چیزیکه مربوط به زنده گی همسری میگردد، از عائشه (رضی الله عنها) روایت شده است که، یک زن از رسول الله صلى الله عليه وسلم در مورد غسل حیض سوال کرد، گفتش که غسل کند، …..پس اورا به طرف خویش جذب کردم و گفتمش که اثر خون را پاک کن.
مانند این واقعات در خانه پیامبر صلى الله عليه وسلم زیاد تکرار میگردید، که زنان برای کسب احکام و علم از خودش و همسرانش میآمدند.
همچنان عائشه (رضی الله عنها) ام المومنین، علم و سنت پیامبر صلى الله عليه وسلم را به زنان و دیگر مردان میرساند.و بدون زوجات مطهرات دیگر که بود که از چنین سنتها و معلومات که در بیت رسول خدا بود آگاه شود؟
به همین منظور عائشه (رضی الله عنها) از کسانی به شمار میرود که بیشترین روایات را از پیامبر صلى الله عليه وسلم کرده است، و صاحب عقل و خوبی حافظه مشهور بود، از ابی موسی اشعری روایت است که گفت: در هر قضیه که ما با مشکل مواجه میشدیم ، از عائشه (رضی الله عنها) در آن مورد سوال میکردیم.ترمذی
سوم: حکمت سیاسی
از حکمتهای تعدد زوجات رسول الله صلى الله عليه وسلم یکی آنست که به تنظیم و تدبیر امور مردم مربوط میگردید، او در همه تصرفاتش کوشش میکرد که جلب مصلحت را کند، او فساد جلوگیری کند، و انرا کم نماید، و این را میدانست که جامعه عرب یک جامعه سنتی و قبیلوی بود، در آن انسان برادرد خویش را ظالم بود یا مظلوم، کمک میکرد، آنان از قبیله خویش در حق بود یا باطل متابعت میکرد، پیامبر از اخلاق نیکوی قبائل عرب ستود و آنرا پذیرفت، و مردم را به کمک برادر ظالم و مظلوم بطور شرعی دعوت نمود، طوریکه ظالم را از ظلم منع کند، و دست مظلوم را بگیرد و حقوق سلب شده اش را برایش احیاء نماید.از همین رو پیامبر اکرم صلى الله عليه وسلم با رمله بنت ابی سفیان، وقتیکه شوهر اولش عبیدالله نصرانی شد، و در حبشه وفات کرد، پیامبر صلى الله عليه وسلم از نجاشی خواستگاری اورا کرد، رمله بسیار خوش شد، ابوسفیان که از منزلت والای اجتماعی و قومی در جامعه خویش برخوردار بود، نیز از این عقد به خوشی استقبال نمود و آنرا مایه فخر خویش دانست.
همچنان ازدواجش با جویریه، که از اسیرشده گان غزوه بنی مصطلق سال ششم هجری بود، به این کار پیامبر صلى الله عليه وسلم بین آزاده گان و اسیران زن برابری نشان داد، وفهماند که اسلام دین رحمت و گذشت است، و این ذهنیت را از بین برد که زنان برده فقط برای استفاد و خرید وفروش میباشد، مسلمانان دانست که چطور با برده گان زن رفتار کند.
همچنان در ازدواج پیامبر صلى الله عليه وسلم با صفیه بنت حیی بن اخطب حکمت سیاسی بود، اینکه رد تهمت قوم پرستی بر ضد پیامبر صلى الله عليه وسلم بود که از طرف یهود صورت گرفت، ازدواج پیامبر صلى الله عليه وسلم با صفیه بعد از شکست یهود در خیبر سال ششم هجری، این ازدواج دلالت به این میکند، در قاموس سیاسی و اجتماعی رسول الله هیچ نوع تبعیض و قوم پرستی جای نداشت، و گر نه چطور امکان داشت که با دختر بزرگی از بزرگان یهود که در جنگ با پیامبر، از بین رفت.
چهارم: حکمت اجتماعی
ابوبکر صدیق و عمر فاروق (رضی الله عنه) وزراء پیامبراکرم صلى الله عليه وسلم بودند، کارهای مهم را برای آنان محول میساخت، در کارهای و مسائل دشوار با آنان مشوره میکردة، و نشستهای خاصی با آنان داشت، و شکی نیست که خویشاوندی وی در تقویت روابطش با دو وزیرش نقش مهمی داشت.
منبع: اسلام آنلاين
برگردان: سادات