دولت غوری افغانستان (غوریان ۱۱۴۸ – ۱۲۱۴ میلادی)

ولایت غور در دوره قبل از اسلام دارای حکومت محلی بوده و خود نواده حکمران ( سوری) خوانده می شدند. اخلاف این خانواده بود که در قرن اول هجری با خلافت اسلامی عرب داخل روابط دوستانه شده و دین مبین اسلام را پذیرفتند . از آن بعد این حکومت محلی اسلامی تا قرن چهار هجری دوام نمود.

مشاهیر افراد این خاندان حکمران در دوره قبل از اسلام، بسطام و شماخ سوری اند که فردوسی طوسی از آنها نام برده است. و در دوره اسلام شنسب ، یا بهرام شاه سوری معاصر و معاهد امیرامومنین علی بن ابیطالب کرم الله وجه ، امیر فولاد غوری ، امیر بنجی غوری امیر سوری بن محمد، معروفترین حکمرانان این خانواده را در قرن اول و دوم و سوم تشکیل میدهند ، که از ایشان در تاریخ نام برده می شود. امیر محمد بن سوری غوری حکمدار دیگری از این سلسله است، که در قرن چهار هجری به دست سلطان محمود غزنوی از بین برده شد. از این پس افراد این خاندان به حیث حاکم و عامل امپراطوری غزنوی در ولایت غور باقی ماندند. از قبیل شیش یا شیث بن محمد، عباس بن شیث، ابوعلی بن محمد، امر محمد بن عباس و ملک قطب الدین حسین بن امیر محمد ملک عزالدین حسین بن قطب الدین و همین شخص اخیر الذکر است که به عنوان سلطان علاءالدین حسین، معروف به جهانسوز بر ضد شهنشاه غزنوی عصیان کرد آن دولت بزرگ را منقرض و برای بار اول دولت غوری افغانستان را اعلام نمود.

به هر حال دولت غوریه به زودی با دولت خوارزمشاهی که صفحات شمالی کشور را به دست داشتند تصادم نموده و بعد از جنگهای سختی ولایات شمالی کشور را اشغال و مجددا الحاق کردند. دولت غوریه همین که حدود طبیعی کشور را از جیحون تا سند در شمال و شرق تامین نمود، در ماوراء سند به فتوحات آغاز کرد بقایای شاهان غزنوی را در پنجاب، برانداخت و آنگاه به تاسی از اسلاف غزنوی به فتح اراضی و نشر دین اسلام در حوزه گنگ مشغول شد. غوریان شهر با شکوه غزنی را که زمانی لقب عروس شهرها را داشت به تصرف خود درآوردند. علاالدین غوری معروف به جهانسوز این شهر زیبا را به آتش کشیده اجساد سلاطین غزنوی مگر محمود و پسرش مسعود را از قبرها بیرون کشید و سوزاند. غوریان که همواره خواب رسیدن به سرزمین زرخیز هندوستان را می‌دیدند، بعد از ویران ساختن غزنی در اسرع وقت رهسپار هندوستان شدند. یکی از غلامان ترک غوریان بنام قطب الدین تخت و تاج دهلی را تصاحب کرد و پس از وی غلامان ترک به مدت یک قرن این تخت و تاج را در اختیار داشتند.

سلطان مشهور غیاث الدین و پادشاه معروف، شهاب الدین غوری بودند که قسمت بزرگ هندوستان را فتح و دهلی را در عوض لاهور پایتخت حکومت افغانی هند قرار دادند. دولت غوریه در پیشرفتهای نظامی ، ادبی و اجتماعی طرح غزنوی ها را تعقیب و تکمیل نموده، کشور هند را برای چند صد سال دیگر، مستعد حکمرانی دولتهایی اسلامی افغانی ساختند، که از سال ۶۰۲ هجری تا سالهای اخیر قرن دهم هجری در هند وسطی،بنگال ، مالوه، گجرات ، اوریسه ، دکن و هند جنوبی چندین سلسله پادشاهان افغان، از قبیل موالی غور ( قطبیه، شمسیه، غیاثیه ) خلجیه ، تغلقشاهیه، خضرخانیه، لودهیه سوریه، بنگریه، کرانیه، بهمینه، فاروقیه و … چهار قرن تمام حکومت راندند. و در طول این مدت تهذیب و تمدن، علم و ادب، فن و صنعنت افغانستان اسلامی را در سرتاسر کشور پهناور هند انتشار دادند. به هر حال ، دولت غوری افغانستان در انجام کار ضعیف گردید، زیرا در هندوستان سپه سالارهای افغانی مشغول فتوحات بوده، دیگر یادی از وطن افغانستان نمی نمودند.

و در خوارزم پادشاهان مقتدر خوارزمی بر علیه سلاطین غوری فعالیت نظامی می نمودند. از دیگر طرف خلفای بغداد مخصوصا خلیفه الناصر بالله به سنت اسلاف خویش آتش فتنه را بین پادشاهان غوری و خوارزمی روشن می نمودند ، چنانچه به واسطه مکاتیب خویش غوری ها را بر ضد خوارزمی ها، و دولت قراخطائیان کاشفر را بر ضد خوارزمی تحریک و تشویق به قتال نموده جنگهای طرفین را سبب می شدند. حتی بغداد بعد از آنکه دولت غوری از میان رفت نیز از این دسیسه های سیاسی خویش منصرف نگردیده جنس مغول و چنگیز را بر ضد دولت خوارزم تحریک نمود. فوت سلطان شهاب الدین غوری و عدم کفایت اخلاف او میدان را برای تاخت و تاز خوارزمشاهیان آماده کرد. چنانکه هندوستان زیر قیادت افسران غوری از افغانستان مجزا شد، و در داخل ، یکنوع ملوک الطوایفی روی کار آمد.

در غزنه و زابلستان ، در بامیان و تخارستان، در سند و ملتان، حکومات محلی غوری قوت گرفته و افسران غوری بالاخره ، در این ولایات دولتهای مستقل، وکوچک خود را اعلان کردند. به این ترتیب پایتخت فیروزکوه، که مقر شهنشاهی افغانستان غوری بود ضعیف و تنها گردید. در چنین وقتی بود که دولت بزرگ و مقتدر خوارزمشاهی به حرکت آمده و سوقیات سلطان محمد خوارزمشاه در اوائل قرن ۷ هجری بر افغانستان شروع شد مقاومت دولت پراکنده غوری در مقابل قوای بزرگ سلطان خوارزم دیگر ممکن نبود لهذا به سرعت از هم پاشیده و افغانستان غوری به دولت خوارزمشاهی ملحق گردید.

اسامی سلاطین غوری افغانستان:
سلطان علاءالدین حسین جهانسوز ۵۴۳ – ۵۵۱ هجری
ملک سیف الدین محمد بن علاء الدین ۵۵۱ – ۵۵۸ هجری
سلطان غیاث الدین محمد بن سیف الدین ۵۵۸ – ۵۹۸ هجری
سلطان شهاب الدین ابوالمظفر سام بن سیف الدین ۵۹۸ – ۶۰۲ هجری
امیر محمود بن سلطان غیاث الدین ۶۰۲ – ۶۰۹ هجری
بهاءالدین سام بن محمود ۶۰۷ هجری
اتسز بن علاء الدین سام بن محمود ۶۰۷ – ۶۱۱ هجری

Atomic Habits
د نصاب کتابونه

Editorial Team

د واسع ویب د لیکوالۍ او خپرونکي ټیم لخوا. که مطالب مو خوښ شوي وي، له نورو سره یې هم شریکه کړئ. تاسو هم کولی شئ خپلې لیکنې د خپرولو لپاره موږ ته راولېږئ. #مننه_چې_یاستئ

خپل نظر مو دلته ولیکئ

Atomic Habits
Back to top button
واسع ویب