حقيقت چشم زخم و جادو و راههاي علاج آنها
چشم زخم و راههاي علاج آن:
حافظ ابن حجر عسقلاني/ ميگويد: چشم زخم (عين) عبارت است از نگريستن با شگفتي به كسي يا چيزي كه اين نوع نگريستن به علت خبث باطن و پليدي طبع آميخته با حسد نيز باشد و موجب زيان رساندن به شخص موردنظر گردد. در حديثي صحيح نيز رسول خدا در مورد چشم زخم اينگونه توضيح ميدهد؛ «العين حقُّ ولو كان شيء سابقَ القَدَر سبقته العين وإذا استُغسِلتُم فَأغسِلوا» «چشم زخم واقعيت دارد و افسانه نيست و اگر امكان ميداشت كه چيزي بر (قضا و) قدر الهي سبقت گيرد (يا چيره شود) هر آينه چشم زخم بر تقدير الهي هم پيشي ميگرفت (ولي اين فرضي است محال و همه چيز تحت تقدير الهي است) و چنانچه (براي تعيين عاين و معين) از شما خواسته شد كه اعضايي از بدن خويش را بشوييد پس اين كار را بكنيد».
همچنين نقل شده كه آن حضرت صلی الله علیه وسلم فرموده است: «أكثر من يموت من أمتي بعد كتاب الله وقضائه وقَدَره: بالأنفس» قال الراوي يعني: بالعين. «بيشترين عاملي كه پس از قضا و قدر الهي و آنچه خداوند مقدر دانسته موجب مرگ امتم ميشود همانا چشم زخم است».
وقتي شخصي از چشم زخم آسيب ميبيند دو حالت وجود دارد كه به شرح ذيل است:
1- اينكه شخص چشم زخم زننده (عائن) شناخته شده و مشخص باشد كه در اين صورت براي شخص مُعين (چشم زخم شده) طلب بركت ميشود يا در مورد او گفته ميشود: «ما شاء الله لا قوه إلا بالله». سپس عاين ملزم ميشود كه دستها، صوت، آرنجها و زانوها و كنارههاي پاها و آنچه از اعضاي خود را كه شلوار آن را در برگرفته در ظرفي بشويد و سپس آبهاي مستعمل كه در آن ظرف جمع شده را از پشت بر سر و پشت مُعين بطور يكدفعه ميريزند و آنگاه ظرف مذكور را نيز پشت سر شخص مُعين بر زمين ميافكنند.
2- اينكه شخص عائن مجهول و ناشناخته باشد كه در اين صورت نيز براي مُعين طلب بركت ميشود (و به او بارك الله و ماشاءالله ميگويند) و آنگاه از تعويذ براي درمان او كارگرفته ميشود.
سحر و جادو و راههاي علاج آن:
«سحر داراي انواع متفاوت است. سحر در يك معني به مفهوم زيركي و باريك بيني است و هر چيز را كه ماخذ آن لطيف و دقيق باشد سحر گويند. به عبارتي سحر فسون و جادو است و هرگاه كسي ديگري را بفريبد و يا با خدعه و نيرنگ دل او را بربايد گويند او را سحر كرده است. سحرت الصبي يعني طفل را گول زدم و فريبش دادم. نوعي ديگر از سحر عبارت است از كاري كه هرچند به نظر برخي ميرسد كه آن فعل انجام شده اما در حقيقت انجام نشده است. اين گونه سحر را چشم بندي يا شعبده بازي گويند و در آن شخص ساحر هرچند با گول زدن مردم وانمود ميكند كه كاري مهم و مورد توجه را انجام داده اما حقيقت چيز ديگري است. سومين نوع سحر با همكاري شياطين (و جنيات) و ايجاد رابطه با آنها بوقوع ميپيوندد. نوع چهارمي نيز براي سحر وجود دارد كه طبق آن شخص ساحر ادعا ميكند ميتواند با ستارگان ارتباط برقرار كند يا ارواح برخي از آنها را (به زمين) فرود آورد».
در حديثي صحيح آمده است: باري رسول خدا صلی الله علیه وسلم سحر شد و در نتيجه به حالتي مبتلا شد كه خيال ميكرد كاري را انجام داده اما در حقيقت آن كار را انجام نداده بود…
اما علاج سحر آن است كه چنانچه امكان ابطال سحر باشد آن را باطل كرده و نشانههاي سحر را در شخص آسيب ديده نابود ميكنند تا تاثير سحر نيز (به مرور) از بين برود. اما چنانچه اين كار سودمند نيفتاد بايد به تعويذ يا رقيهي شرعي متوسل شويم.
آشنايي با رقيه يا تعويذ شرعي
رقيه (با ضم راء) به معني پناهگاه، طلسم و التجاء ميباشد و در فارسي آن را تعويذ گويند. به وسيله رقيه انسان مبتلا به عوارض و امراضي چون تب، سردرد و غيره ميتواند خويشتن را از اين مصائب و دردها برهاند. رقيه (تعويذ) به چهار نوع مختلف تقسيم شده كه به شرح ذيل است. 1- رقيه (تعويذ) با آيات قرآن و اسماي حسنا و صفات علياي الهي كه اين نوع از رقيه نه تنها جايز است بلكه مستحب ميباشد. 2- نوع دوم رقيهاي است كه علاوه بر موارد مذكور در مورد اول، اذكار و ادعيهي ماثور نيز بدان افزوده شود كه اين نيز همان حكم رقيه نوع اول را دارد. 3- رقيه با اذكار و ادعيهي غير ماثور كه البته مخالف و متعارض با ادعيهي ماثور نباشد كه اين نوع رقيه نيز جايز است. 4- چهارمين نوع رقيه (تعويذ) عبارت است از رقيه با چيزهاي ن امعقول كه محتوايي ندارد. تعويذهاي عصر جاهلي را ميتوان از اين نمونه برشمرد. بديهي است اين نوع از رقيه ناجايز است و ضروري است هر مسلمان از آن اجتناب كند تا به شرك و مقدمات آن منجر نگردد.
اصول كلي تعويذ شرعي:
علماي اسلامي اجماع كردهاند كه در صورتي كه سه شرط در تعويذ تحقق پيدا كند آن تعويذ جايزو مقبول خواهد بود. آن سه شرط عبارتند از؛ 1- اينكه تعويذ با آيات قرآني يا با اسماء و صفات باري تعالي صورت گيرد. 2- اينكه تعويذ با زبان عربي باشد. البته چنانچه با زباني غير از عربي نيز انجام گيرد كه شخص مرقي (استفاده كننده از تعويذ) بتواند به مفهوم آن پي ببرد اشكالي ندارد. 3- سومين شرط تعويذ آن است كه هر يك از راقي و مُرقي اعتقاد و ايمان داشته باشند كه بيترديد رقيه في نفسه هيچ اثري ندارد و آنچه از آثار و منافع كه بوسيلهي آن عايد انسان ميشود از جانب خداوندگار متعال است.
جزئيات لازم براي استفادهي تام و بهتر از رقيه (تعويذ)
چنانچه راقي و مرقي هر دو شرايط ويژگيهاي ذيل را دارا باشند به اذن الهي نفع و سود بيشتري از رقيه خواهند برد. اين شرايط عبارتند از؛ 1-صلاحيت و شايستگي شخص راقي و اين يعني آنكه شخصي كه به ياري ديگران ميپردازد تا بوسيلهي رقيه آنها را مساعدت كند شخصي مصلح، نيكوكار و با استقامت باشد. 2- شناخت رقيهاي مناسب از آيات قرآن (كه متناسب با حال بيمار و شخص مرقي باشد. 3- اينكه بيمار مومن، مصلح، نيكوكار و متقي باشد و بر دين الهي استقامت ورزد ودر ضمن از گناه، ظلم و ديگر محرمات پرهيز كند. خداوند متعال ميفرمايد: ﴿وَنُنَزِّلُ مِنَ ٱلۡقُرۡءَانِ مَا هُوَ شِفَآءٞ وَرَحۡمَةٞ لِّلۡمُؤۡمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ ٱلظَّٰلِمِينَ إِلَّا خَسَارٗا ٨٢﴾ [الإسراء: 82].
«ما آياتي از قرآن را فرو ميفرستيم كه مايهي بهبودي (دلها از بيماري ناداني و گمراهي و…) و رحمت مومنان (به سبب داشتن ايمان و رهنمودهاي پر خير و بركت يزدان) است ولي بر ستمگران جز زيان نميافزايد».
غالباً رقيه (تعويذ) بر اهل عصيان و منكرات اثري (مثبت) نميگذارد. 4- اينكه بيمار ايمان جازم داشته باشد بر اينكه قرآن (از جانب خداوند) شفا و رحمت ميباشد و بيترديد در درمان (بيماريها) سودمند است. با تحقيق اين شروط و فراهم آمدن آنها استفادهي تام نيز به اذن و قوهي الهي تحقق مييابد. (خداوند بر حقيقت هر چيز آگاهتر است).
چند پيشنهاد كه نتيجه گرفتن از رقيه (درمان) را تسريع ميبخشد
چندي از عوامل هستند كه چنانچه بيمار بدان التزام داشته باشد به اذن الهي درمان و علاج بيماري خويش بوسيلهي رقيه را تسريع خواهد بخشيد. آنها عبارتند از؛
1- پايبندي بر اداي عبادات در سر وقت و شركت در نمازهاي جماعت بويژه نمازهاي صبح كه رسول خدا پيرامون آن فرموده است: «من صلّي الصبح فهو في دمّية الله» «هر آنكس كه نماز صبح را بخواند در ذمهي الهي خواهد بود (و خداوند خود حفاظت از او را به عهده خواهد گرفت).» همچنين آن حضرت فرموده است: «من صلّى الصبح في جماعةٍ فكأنَّما صلّى اللّيل كُلَّهُ» «هر كس نماز صبح با جماعت بخواند گويي تمام شب را نماز خوانده است.»
2- اينكه ابتدا شخص بيمار خود از رقيه (تعويذ) شرعي براي علاج بيماري خويش كارگيرد. بديهي است تعويذ يك شخص بيش از تعويذي كه توسط ديگران براي او كار گرفته ميشود براي او مفيد است و بر او اثر ميگذارد زيرا رقيه دعا است و دعاي يك شخص براي خودش بيش از دعاي ديگران براي وي مورد قبول (درگاه الهي) قرار ميگيرد. بخصوص در عصر حاضر كه بسيار كماند افرادي مخلص كه به تعويذ و رقيه ميپردازند.
3- چنانچه بيمار به علت وخامت احوال خود توانايي رقيه كردن خويش را نداشته باشد يا قبلاً بطور مختصر به رقيهي خويش همت گمارده باشد و اكنون دوست داشته باشد بر آيات و اورادي كه براي رقيهي خويش خوانده است بيفزايد ضروري است كه رقاتي مخلص كه داراي عقايدي راسخ باشند و در ميان مردم به صلاح و نيكوكاري شهره باشند را انتخاب كند و شديداً از دنباله روي ساحرين و شعبده بازان پرهيز كند بيترديد خداوندگار (كه درد را آفريده) درمان را (نيز) براي بندگان خويش خلق نموده اما بدون شك شفاي آنها را در آنچه بر آنان حرام گردانيده قرار نداده است. بنابراين چون سحر و شعبده بازي در شرع مقدس حرام قرار داده شد بيترديد درمان و علاجي نيز در آن وجود نخواهد داشت. رسول گرامي اسلامصلی الله علیه وسلم ميفرمايد: «إن الله لم يجعل شفاءكُم في حرامٍ» خداوند شفا (و درمان) شما را در چيزهاي حرام قرار نداده است.
4- اينكه رقيه (تعويذ) شرعي توسط افرادي نيكو سيرت و پر استقامت در دين كه خويشتن را از حرام تطهير نموده صادر شود. ضمن اينكه شخص راقي بايد يقين داشته باشد كه خداوند است كه شفا ميدهد و شفا دادن تنها در صلاحيت ذات اوست. چنانچه قبلاً نيز متذكر شديم رقيه از جنس دعاست و زماني كه راقي آيات يا ادعيهاي را براي درمان خويش يا ديگري بر او بخواند ضروري است كه اعتقاد راسخ داشته باشد كه درمان و شفاي مريض تنها با خواست الهي انجام ميگيرد و اين يعني آنكه شخص راقي شفا و علاج را فقط نتيجهي تجربيات و تخصص خويش نپندارد. چنانچه راقي (فريفتهي تجربهي خويش گردد يا) در نتيجه دادن و كارآمد بودن رقيه ترديد كند نتيجهي مطلوبي از تعويذ (رقيه) نخواهد برد.
5- اينكه با تاسي از حضرت محمدصلی الله علیه وسلم مصرانه و عاجزانه خواستهي خويش را در محضر الهي مطرح كند و يقين داشته باشد كه خداوند دعاي وي را اجابت خواهد كرد، چرا كه خود در كلام جاويد خويش فرموده است: ﴿أَمَّن يُجِيبُ ٱلۡمُضۡطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكۡشِفُ ٱلسُّوٓءَ وَيَجۡعَلُكُمۡ خُلَفَآءَ ٱلۡأَرۡضِۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ قَلِيلٗا مَّا تَذَكَّرُونَ ٦٢﴾ [النمل:62].
«(آيا بتها بهترند) يا كسي كه به فرياد درمانده ميرسد و بلا و گرفتاري را برطرف ميكند هرگاه او را به كمك طلبد و شما (انسانها) را جانشين (يكديگر در) زمين ميسازد. آيا معبودي با خدا هست؟! واقعاً شما بسيار كم اندرز ميگيريد.»
همچنين شايسته است دعا و (تعويذ) در اوقاتي خاص كه اجابت دعا در آن زودتر و بهتر صورت ميگيرد انجام گيرد. مناسبترين اوقات براي دعا كردن عبارتند از: 1- ثلث اخير شب (پس از نيمه شب) 2- ساعتهاي پاياني روز جمعه (كمي قبل از غروب آفتاب) 3- در هنگام سجود و غيره.
6- پايبندي بر اينكه كسب (و درآمد) او از راه حلال باشد. رسول كريم صلی الله علیه وسلم ميفرمايد: «أطِب مَطعَمَكَ تَكُنْ مستجاب الدَعوَةِ» از راه پاك و حلال ارتزاق كن تا دعايت مستجاب شود (و مستجاب الدعوة گردي). همچنين آن حضرتصلی الله علیه وسلم فرموده است: «أيُّها الناسُ، إنَّ الله طيِّبٌ لا يقبلُ إلا طَيِّباً… ثم ذكرَ الرَّجلَ يطيل السفرَ، أشعَثَ أغبَرَ يَمُدُّ يديه إلى السماء: يا ربِّ، يا ربِّ ومطعَمُهُ حرامٌ وَملبَسُهُ حرامٌ وغُدِّيَ بالحَرامِ فأنّي يُستَجَابُ لِذلِكَ؟!» . «هان اي مردم! همانا خداوند پاك (و مطهر) است و جز پاكي را نميپذيرد…. سپس آن حضرتصلی الله علیه وسلم ادامه داد؛ چه بسا اتفاق ميافتد فردي در يك سفر طولاني با موهايي ژوليده و در حالي كه غبار سفر بر بدنش هويداست دستها را به سوي آسمان دراز كرد و دعا ميكند؛ پروردگارا! پروردگارا! (اما هرچه دعا ميكند خداوند دعايش اجابت نميكند) چنين كسي كه از راه حرام ارتزاق نموده و لباس او حرام و غذايي كه خورده نيز حرام است چگونه (انتظار دارد) دعايش اجابت شود.»
7- پايبندي بر تلاوت سورهي مباركهي بقره. بيترديد اين سوره تعويذي عظيم است، چرا كه رسول خداصلی الله علیه وسلم ميفرمايد: «اقرووا سورة البقرة؛ فإن أخذها بركة وتركها حسرة ولا تستطيعها البطلة». «سورهي بقره را تلاوت كنيد، همانا (پايبندي به) تلاوت آن بركت و ترك تلاوتش موجب (خسران و) حسرت است. (از جمله ويژگيهاي اين سوره آن است كه) سُحرُه (جادوگران) در مقابل آن عاجزند (و نميتوانند قدرت نمايي كنند).»
از ديگر بركات و فوايد اين سورهي مباركه آن است كه رسول گرامي اسلام صلی الله علیه وسلم فرموده است: «إن الشيطان ينفر من البيت الذي تقر فيه سورة البقرة». «همانا شيطان از خانهاي كه سورهي بقره در آن تلاوت شود متواري است.» (استفاده بردن از سورهي بقره به عنوان يك تعويذ شرعي بسيار آسان است). شخص مريض خود ميتواند اين سوره را بخواند يا (تقاضا كند) شخصي ديگر اين سوره را بر او تلاوت كند. همچنين اگر تلاوت اين سورهي مباركه بوسيلهي ضبط صوت انجام گيرد و در طول هر شب يا روز تلاوت تمام اين سوره در خانه طنين انداز شود (بيترديد) به اذن الهي عاملي عظيم براي سلامتي و معافات اهل خانواده خواهد بود و (به بركت اين سوره) آن خانواده از گزند شياطين در امان خواهند ماند.
8- ذكر خداوندجل جلالهرا ورد خويش ساختن، پايبندي به تلاوت قرآن و ملازمت در طلب استغفار ضروري است (شخص مسلمان) اذكار مشروع (و ماثور) را ورد خويش سازد (و از بكاربردن اذكاري كه جنبهي شرعي ندارد خودداري كند). در بخشهاي آتي مجموعهاي از اذكار مشروع (ماثور) را متذكر خواهيم شد.
9- نوشيدن و غسل كردن با آبي پاك كه تعويذ شرعي بر آن خوانده شده باشد، بخصوص آب زمزم كه به تنهايي خود شفاي دردهاست. البته چنانچه بر آب زمزم تعويذ (رقيهي) شرعي خوانده شود بهتر خواهد بود و نتيجهي بهتري نيز در درمان بيماري خواهد داشت. همچنين اگر برگ سِدر (درخت كنار) به آب زمزم يا هر آب پاكي كه بر آن تعويذ شرعي خوانده شده افزوده گردد يا برگهايي را كه آياتي از قرآن با جوهري پاك (و قابل خوردن) مثل زعفران و غيره بر آن نوشته شده در آب مذكور مخلوط گردد همه و همه با اذن و ارادهي الهي نقش بسزايي در درمان و شفاي امراض خواهد داشت.
10- خوردن روغن زيتون و آغشته كردن بدن با آن. رسول خداصلی الله علیه وسلم ميفرمايد: «كلوا الزيت وأدهنوا به، فإنه من شجرة مباركة». «روغن زيتون بخوريد و (هر از گاهي) پوست بدنهاي خويش را بدان آغشته سازيد، همانا اين روغن از درختي مبارك حاصل شده است. در مورد (سياه دانه) نيز توصيههاي فوق ارائه شده است.» رسول خدا پيرامون اين گياه نيز ميفرمايد: «في الحبة السوداء شفاء من كل داء إلا السام» «سياه دانه هر مرضي را جز مرگ دواست». چنانچه بر روغن زيتون و سياه دانه آياتي از قرآن نيز خوانده شود بر شفابخشي آن دو خواهد افزود.
11- خوردن عسل. بنا به فرمودهي خداوند عسل براي (بيماريهاي) مردم شفاعت و چنانچه آياتي چند از كلام الهي بر آن خوانده شود بر خاصيت شفابخشي آن خواهد افزود، زيرا در اين صورت آيات قرآن و عسل كه خداوند تداوي و استشفاء با آن را مشروع قرار داده مجموعهاي را تشكيل خواهند داد و مسلماً تاثير بيشتري در درمان بيماريها خواهند داشت.
12- حجامت كردن در صورت نياز. در اين مورد رسول اكرم ميفرمايد: «الشفاء في ثلاثة في شرطه محجم اأو شربه عسل أو كيه بنار وأنا إنهي أمتي عن الكي». (خداوند) شفا را در سه چيز قرا ر داده است و آنها عبارتند از؛ 1- شكاف محل حجامت (حجامت كردن) 2- خوردن عسل 3- داغ كردن. (اما بدانيد) من امتيانم را از (تداوي با) داغ كردن نهي ميكنم.
13- خوردن هفت خرماي عُجوه (درون چسبيده) به هنگام صبح. رسول خداصلی الله علیه وسلم ميفرمايد: «من تصبح -كل يوم- سبع تمرات عجوه لم يضره في ذلك اليوم سم ولا سحر». «هر كس صبحگاهان در هر روز هفت خرماي عجوه بخورد در آن روز هيچ جادو و سُمي نخواهد توانست به وي آسيبي برساند.»
چگونه از شر حسود، عائن و ساحر در امان بمانيم؛
امام ابن قيم/ راههاي در امان ماندن از شر چشم زخم زننده (عائن)، حسد ورزنده و جادوگر (ساحر) را اينگونه معرفي ميكند. وي ميگويد براي اينكه از اين طيف از افراد در امان بمانيم بايد موارد و افعالي را عملي كنيم. آنها عبارتند از؛
1- (همواره) از شر آنان به خداوند سبحان پناه ببريم (و اذكار و ادعيه مربوط به اين كار را ورد خويش سازيم).
2- تقواي الهي را پيشه سازيم و با انجام دستورات و ترك منهيات (آنچه ما را نهي فرموده) رضايت او را جلب كنيم. هر آنكس كه تقواي الهي را پيشه سازد خداوند خود وي را در امان نگه ميدارد و كارش به غير خويش واگذار نميكند.
3- خويشتن را به زيور صبر در برابر دشمن حسود آراسته سازيم. بيترديد هيچ چيز به اندازه صبر در پيروزي بر حسود انسان را كمك نخواهد كرد و سرانجام مكر بُد به شخص مكر كننده منتهي خواهد (و مكر بد او به خودش خواهد رسيد).
4- بر خداوند سبحان توكل كنيم. بيترديد آنكس كه به خداوندگار با عزت توكل نمايد همو كفايت امور او را خواهد كرد. توكل كردن به خداوند از مهمترين و كارآمدترين عواملي است كه موجب ميشود انسان مومن به وسيلهي آن آزار و اذيتهايي كه از جانب مخلوقات الهي بر او تحميل ميشود را (به اميد روز عدل و داد) تحمل كند.
5- (ذهن و) قلب خويش را از تفكر كردن و تخيلات در مورد حسد ورزنده (حاسد) خالي كنيم. شخصي كه مورد حسد واقع شده است بايد سعي كند هرگاه در مورد شخص حسود چيزي به ذهن او خطور كرد آن را در دم از ذهن خويش برون كند و ضمن اينكه هيچ گونه ترسي از حسود را به دل راه نميدهد به وي عنايتي نيز نداشته باشد.
6- به خداوند روي آوريم و خالصانه دستورات و فرامين او را به انجام برسانيم. اگر اين كار را كرديم در واقع به قلعهاي محكم و شكست ناپذير پناه بردهايم كه ديگر هيچ خوفي از دشمنان نداشته و از گزند آنان در امان خواهيم ماند.
7- از گناهان و معاصي در بارگاه الهي اظهار ندامت كرده و توبه كنيم. بدون شك هرگونه اذيت و رنجي كه عايد انسان (مسلمان) ميشود به خاطر گناهان و معاصيي است كه دانسته يا ندانسته انجام داده است.
8- در راه خداوند صدقه بدهيم و به ديگران احسان كنيم. صدقه دادن تاثير بسزايي در دفع بلاهاي حاصل از چشم زخم و حسد حسدورزان دارد. نقل شده كه رسول كريم فرموده است: «داووا مرضاكم بالصدقة». «بيماران خويش را با صدقه دادن مداوا كنيد».
9- جزاي بدي را با نيكي بدهيم و با نيكي كردن و احسان به شخص حسود، موذي و سركش آتش (كينه و) دشمني را در او خاموش كنيم. بيترديد احسان كردن به خلق خدا بذر دوستي را در ديگران خواهد كاشت و آتش كينه فروكش خواهد كرد. خداوند متعال ميفرمايد: ﴿وَلَا تَسۡتَوِي ٱلۡحَسَنَةُ وَلَا ٱلسَّيِّئَةُۚ ٱدۡفَعۡ بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُ فَإِذَا ٱلَّذِي بَيۡنَكَ وَبَيۡنَهُۥ عَدَٰوَةٞ كَأَنَّهُۥ وَلِيٌّ حَمِيمٞ ٣٤﴾ [فصلت: 34].
«نيكي و بدي يكسان نيست (هرگز بدي را با بدي و زشتي را با زشتي پاسخ مگوي. بلكه بدي و زشتي ديگران را) با زيباترين طريقه و بهترين شيوه پاسخ بده. نتيجهي اين كار، آن خواهد شد كه كسي كه ميان تو و ميان او دشمنانگي بوده است به ناگاه همچون دوست صميمي گردد».
10- توحيد را (به عنوان اصل كلي و اساس براي دين خود، سرلوحهي كار خويش قرار دهيم و يقين كنيم كه از اسباب جز با ارادهي الهي چيزي بر نميآيد و اوست كه (رب الاسباب است و) تمامي اسباب تحت فرمان و ارادهي اويند و نفع و ضرر رسانيدن توسط آنها منوط به اذن و ارادهي الهي است. توحيد بزرگترين پناهگاه امن الهي است كه (به بندگان عرضه شده و) هر كس در آن پناه گيرد همواره در امن و امان خواهد بود.
چگونه سنگيني و رنج مصيبت را بر خويشتن هموار كنيم
(بدون شك در اين دنيا هر كس با مصيبتي دست و پنجه نرم ميكند اما) چه كار كنيم تا سنگيني و رنج مصيبت ما را از پاي در نياورد. بديهي است تنها در صورتي خواهيم توانست در مقابل مصيبتهاي ناگوار و طاقت فرسا مقاومت كرده آنها را سبك و قابل تحمل تصور كنيم كه:
1- به قضا و قدر الهي ايمان داشته باشيم و معقتد باشيم هر آنچه از خير و شر كه عايدمان ميشود از جانب خداوند است. رسول كريم ميفرمايد: «لا يؤمنُ عَبدٌ حتَّى يؤمِنَ بالقَدَرِ خَيرهٍ و شرِّهِ حتى يَعلَمَ أنَّ ما أصابَةُ لَمْ يكُن ليُخطِئَةُ وأَنَّ ما أخطَاهُ لم يكن ليصيبة». «ايمان يك شخص كامل نميشود مگر اينكه به قضا و قدر الهي چه خير آن و چه شر آن ايمان بياورد (و اين ايمان او به مرحلهاي برسد) كه يقين كند هر آنچه (از نعمت و نقمت و غيره كه) عايد او ميشود طبق تقدير و ارادهي الهي است و اگر چيزي نصب او شده آن را خدا به وي داده و آنچه نصيب او نشده را خداوند براي وي مقدر نكرده است.»
2- يقين كنيم هر آنچه از رنج و مصيبت كه عايد انسان مومن ميشود در واقع كفارهي گناهان اوست كه از جانب خداوند حوالهي او شده است. همچنين در چنين مواقعي شخص مسلمان بايد دعا كند كه آنچه از مصيبت بر او طاري شده از دوستي و محبت خداوند نسبت به او نشات گرفته باشد (و نه از غضب او). بديهي است بلا و مصيبت موجب زايل شدن گناهان شخص مبتلا ميشود (و چنانچه خداوند ارادهي زايل شدن گناهان كسي را بكند و به اين خاطر او را مبتلا كند در حقيقت خداوند بر او منت گذاشته و به او محبت كرده است). رسول خداصلی الله علیه وسلم ميفرمايد: «إنَّ عِظَمَ الجزاءِ مَعَ عِظَم البَلاء وإنَّ الله ذإ أحَبَّ قوماً ابتلاهُم فَمَنْ رضِيَ فله الرِّضا ومَنْ سخَط فَلَهُ السَّخَط». «همانا براي (كسي كه) بلاها و مصيبتهاي بزرگ (را تحمل ميكند) پاداشهاي بزرگ در نظر گرفته شده و چنانچه خداوند قوم يا طائفهاي را دوست بدارد آنها را به بلا (و مصيبت) دچار ميسازد (تا آزمايششان كند و ماجورشان سازد). آنكه در مقابل اين مصيبتها صبر پيشه سازد خداوند از وي راضي شده ماجورش ميكند و آنچه بيصبري كرده (و به جزع و فزع بپردازد) خداوند نيز از او ناخرسند شده (وي را عذاب خواهد كرد.»
3- صبر پيشه كرده با خداوند رابطه (و تعلق) برقرار سازيم و ضمن انتظار فرُج از جانب خداوند سبحان به خاطر صبر در مقابل مصيبت از او اجر و پاداش انتظار داشته باشيم. بدون شك اين كار از بهترين عبادتهاست. همچنين ضمن اينكه در برابر مصيبت و بيماري صبر ميكنيم بايد دعا كنيم تا خداوند ما را رهايي بخشد و عافيت را نصيب ما گرداند. رسول خدا ميفرمايد: «سلوا الله العافية في الدنيا والأخرة». «در دنيا و آخرت عافيت را از خداوند مطالبه كنيد».
آداب تعويذ شرعي (رقيه) و آنچه در هنگام تعويذ بايد رعايت شود
آداب و مواردي كه هنگام مستفيذ شدن از تعويذ شرعي بايد رعايت شود عبارتند از:
1- وضو گرفتن راقي و مرقي در صورت امكان و دوري هر دو از حدث اكبر و اصغر.
2- روي آوردن به سوي قبله در صورت امكان.
3- لزوم خشوع و تدبر در اثناي تلاوت آيات (و ادعيه) و استحضار عظمت الهي و استعانت از او.
4- دميدن (بر مريض) در اثناي قراءت (آيات و ادعيه) و پس از آن. البته اگر اين كار ترك شود نيز اشكالي نخواهد داشت.
5- در صورت امكان بهتر است شخص راقي دست خويش را در اثناي قراءت آيات و…. بر پيشاني يا موضع درد مريض قرار دهد. لازم به ذكر است چنانچه شخص مريض زني نامحرم باشد راقي مجاز نيست با دتس موضع درد يا پيشاني را لمس كند مگر اينكه ميان دست او و عضو زن حايلي باشد.
6- همچنين بهتر است هر از گاهي در اثناي رقيه قراءت آيات با صدايي آرام و معتدل در گوش راست يا چپ مريض انجام پذيرد.
7- چنانچه در خلال تعويذ (رقيه) مشخص شود مريض مورد نظرِ راقي از برخي آيات بيشتر منتفع ميشود اشكالي نخواهد داشت كه راقي حسب نياز مريض و ملاحظهي درجهي استجابت، پنج يا هفت بار آن آيات را تكرار كند.
8- اينكه شخص راقي نيت كند با رقيه (تعويذ) به برادرش نفعي برساند و آرزو كند خداوند برادر مسلمانش را از آن مصيبت رهايي بخشد و سختيها را بر وي آسان كند. همچنين بر راقي است كه هدايت برادر مسلمانش را از خداوند مطالبه كند، به خصوص كه وقتي يقين كند با بيماري جن زده مواجه شده كه شياطين جني او را از راه بيراه كردهاند ضروري است مشتاقانه در پي دعوت و ارشاد جني به تقوي و استقامت بر دين الهي برآيد و اين مطلبي بسيار مهم است كه نبايد شخص راقي از آن غافل بماند.
بيترديد رسالت اساسي كه بر عهدهي هر مسلمان نهاده شده همانا دعوت به سوي خداوند است. خداوند متعال ميفرمايد: ﴿قُلۡ هَٰذِهِۦ سَبِيلِيٓ أَدۡعُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا۠ وَمَنِ ٱتَّبَعَنِيۖ﴾ [يوسف: 108].
«بگو اين راه من است كه من (مردمان را) با آگاهي و بينش به سوي خدا ميخوانم و پيروان من هم (چنين ميباشند».
يك مسلمان در وهلهي اول (و قل از هر چيز) يك داعي است و بنابراين شايسته است شخص راقي در حالي رقيهي (تعويذ) خود را آغاز كند در سينه آرزوي هدايت و شفاي برادر مسلمانش (مرقي) را دارد. شايسته نيست كه راقي به منظور هدايت يا درمان به آزار و اذيت جني بپردازد مگر اينكه ناچار شود و ساير راههايي كه براي هدايت او بكار ميبرد كارساز نباشد.
9- حسب مورد ضروري است شخص راقي افعال و ضمايري را كه به كار ميبرد صحيح و مطابق قواعد عربي باشد. به عنوان مثال براي مذكر فعل و ضمير مذكر و براي مونث فعل و ضمير مونث بكار ببرد و در ضماير جمع، تثنيه و مفرد نيز دقت كند.
10- گاه ممكن است رقيه يك هفته كمتر يا بيشتر طول بكشد و البته اين به حال و موقعيت مريض بستگي دارد و به اقتضاي حال وي ادامه خواهد يافت تا به اذن و ارادهي الهي به شفاي تام و كامل منجر گردد.
11- راقي ميتواند به اقتضاي حال مريض آيات (و ادعيهي) م عيني را انتخاب كند و از رقيههاي موجز كار گيرد. بديهي است نوع سوم رقيه (رقيهي مطول) كه طولاني و مفصل است و وقت زيادي را نيز مصروف ميدارد را نميتوان در هر جا (به راحتي) به كار برد. انواع رقيه (رقيهي موجز، متوسط و مطول) را انتخاب و يا اگر رقيهاي طولاني را برگزيده آن را در چند مرحله انجام دهد و به مريض خود در بين فُرجه و استراحت دهد.
12- راقي مختار است تنها از آيات قرآن براي تعويذ استفاده كند و يا تنها تعويذهاي نبوي (كه در احاديث بدان اشاره شده) را بكار ببرد اما بهتر است بين اين دو جمع كند و از هر دو نوع آنها هماهنگ استفاده ببرد.
13- راقي مجاز است آيات قرآني را كه جهت تعويذ استفاده ميكند آهسته و يا بلند تلاوت كند اما اگر بلند (جهر) بخواند بهتر است، زيرا در اين صورت شخص مرقي (مريض) نيز به آيات گوش فرا دهد و بدين ترتيب بر تاثير آيات افزوده شده شخص مرقي بهرهي بيشتري ميبرد.
در ادامهي بحث در سه فصل مجزا به تفصيل مصاديق انواع رقيه را متذكر خواهيم شد.
ـــــــــــــــــــــــــــــ
از کتاب: خودتان، خودتان را مداوا كنيد (ترجمة أرق نفسك بنفسك)
مؤلف: خالد الجريسى
ترجمه: اسحاق دبيرى /