جایگاه سیاسی زن در اسلام

الله جل جلاله به انسان مقام بزرگی بخشیده است و جایگاهش را با گوهر ملکوتی خلافت مزین ساخته است. این مقام بزرگ، تنها از آن ذات انسان است، که به جنس خاص مربوط نبوده و یا بهتر بگوییم خلافت انسان در زمین مشروط به مرد بودن و زن بودن نیست.

گردآورنده: عبدالقدیر”جویا -”بلخ

آری هر اندازه که انسان نصیب بیشتر از آدمیت داشته باشد، حصه او از خلافت و سهم او از مسجود بودن و مکرم بودن بیشتر خواهد بود. اما از صبحدم آفرینش سخن از جنسیت زن در اندیشه بشر مطرح بوده و هرکس از دریچه‌ای به این مسئله نگریسته و سخن پیرامون زن، حقوق و شخصیت او یکی از مباحث گرم و جنجال بر انگیز است و تا دمی که زن و مرد و جود دارند این قصه را پایانی نخواهد بود و با وجود این پیشینه‌ی طولانی سخن از زن و حقوق او همیشه تازگی خواهد داشت.

یکی از نشانه‌های بارز عصر ما هم توجه روز افزون به زن، حقوق و مسؤولیت‌های اوست که گرایش‌های مختلف سیاسی، مکاتب فلسفی و نهضت‌های پیشروی اجتماعی آن را در مقدمه‌ی اهداف و برنامه های اصلاحی خویش جا داده اند.

بلی! موضوع زن و حقوق سیاسی و مقام اجتماعی او یکی از موضوعات مهم روز، بلکه گرمترین عرصه‌ی رویا روی مکتب‌ها و تمدن‌های مختلف و محک تجربه طرح‌های سیاسی، عقیدتی و اجتماعی گوناگون در سطح گیتی گردیده و از همین جهت میتوان گفت که طرح تمدنی اسلام بدون توجه به جنسی که نیمی از جامعه را تشکیل میدهد و نیم دیگرش هم در دامان پرمهر خویش می‌پرورد، نا قص خواهد ماند. کسی که اسلام را از سرچشمه‌های اصیل و اولیه‌ی آن شناخته باشد، این حقیقت را انکار نمی‌کند، نخستین دینی که زنان را آزادی بخشیده و حقوق و کرامت شان را پاس داشته و در مقام دختر، خواهر، مادر، همسر و عضوی از جامعه به آنان نگریسته، اسلام است.

مشارکت سیاسی در یک جامعه شایسته سالار که اسلام خواهان است، حق زنان می باشد. مسایل سیاسی در اسلام مربوط مردان نبوده و مسؤولیت‌های بر اساس کفایت و اهلیت افراد جامعه است (نه جنسیت آنها) و تحقق اهداف دین که در متن سیاست اسلامی جا دارد وظیفه‌ی است که زنان و مردان را شامل می شود و اگر در قرآن خطاب به عنوان (ایها الناس) و (یا ایهاالذین آمنوا) آمده شامل زنان نیز می شود جز اینکه به دلیل خاصی استثنا شده باشند. بر همین اساس مسؤولیت‌ اجتماعی زنان بسان مردان است.

نمونه عملی آن ام سلمه است، وقتی بانگ رسول الله صلی الله علیه وسلم را -که فرمود (ایها الناس)‌- شنید هر چند مشغول پاره‌ی از کار منزل بود، اما با شتاب به طرف رسول الله رفت و چون عده‌ی از سرعت حضور او در شگفت شدندگفت: مگر من جزو مردم نیستم؟!

سوره‌ی نمل که در مکه نازل شده و طبیعت آیات مکی این است که اصول پایه‌ها، اعتقادات و زیربناهای کلی جهان بینی قرآنی را مشخص می‌سازد. قرآن در این سوره از شاهدخت سبا و حکمت و دور اندیشی ومدیریت عالی او حکایت می کند، ملکه‌ای که هم در کفر و هم در اسلام خود زمامدار وارسته‌ای بود.

نزول آیات مربوط به بلقیس وآن هم در مرحله‌ی مکی که همه چیز ضد زن بود و دختران فقط به جرم مؤنث بودن شان زنده به گور شده و زنان در درجه‌ی نزدیک به غلامان قرار داشته اند مفهوم خاص داشت مفهومش شخصیت دادن به زن و اینکه زن می تواند هم اداره کشوری بزرگ و حکومت مقتدری را به دست داشته باشد.

زمانیکه بلقیس مسلمان هم می شود سلیمان علیه السلام او را سلب تاج و سلطنت نکرد بلکه به گفته ی مفسران او هم در مرحله ی پیش از اسلام خود و هم بعد از آن شاه یمن بود. اسلام آوردن بلقیس به سلیمان و داخل شدن او در دین الهی چیزی از پادشاهی او نکاست.

قرآن در جای دیگر مسؤولیت‌ اصلاح سر و سامان دادن به امور عامه و اجتماعی را به دوش هر دو قشر مردان و زنان قرار داده است.آن جا که می فرماید:”مردان و زنان مؤمن برخی دوستان و یاوران یکدیگرند و همدیگر را به کار شایسته امر می کنند و از کار خلاف باز می دارند و نماز را چنانکه باید انجام می دهند و زکات را می پردازند و از خدا و پیامبر فرمانبرداری می کنند اینان کسانی هستند که خدواند ایشان را مورد رحمت خویش قرار خواهد داد.”

زن در تاریخ سیاسی اسلام:

وضع زنان در پیچ و خم تاریخ اسلام شاهد فراز و فرود های بوده است نزدیک به مدلی آرمانی اسلام که از زنان به تصویر می کشد زنان صدر اسلام اند که در همه عرصه های حیات سیاسی حضور شان احساس می گردد اولین کسی که به پیامبر ایمان می آورد یک زن است و اولین فردی که در راه دین او شهید می شود یک زن است، زنان صدر اسلام در بیعت حضور داشتند، در هجرت به حبشه و مدینه حضور داشتند، در همه غزوات شرکت می کردند و در انتخاب بعضی خلفاء سهیم بودند.

چنانچه در اپوزسیون نیز سهم بسیار فعال داشتند اسما بنت ابی بکر در برابر حجاج بن یوسف می ایستد، ام درداء در مقابل عبدالملک احتجاج می نماید و خوله بنت ثعلبه عمر بن خطاب را مشوره میدهد و بلآخره در اولین درگیری سیاسی مسلحانه زعامت یکی از جناح های بزرگ در گیر را زنی بدوش می گیرد.
در تاریخ اسلام از ملکه خاتون دیلمی ، شجره الدر در مصر ، ملکه سیده در عراق ، اروی بنت احمد در یمن ، گیتی آرا در زابلستان ، سلطان رضیه در هندوستان و سیده حره در مراکش میتوان نام برد.

حقوق سیاسی زن در اسلام:
اولین حق سیاسی بیعت(رای دادن) است که زن و مرد از طرف اسلام در آن حقوق یکسان هستند و با هم تفاوت ندارند از ام المومنین عایشه روایت شده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم از طریق گفتار با زنان بیعت می نمود یعنی بدون مصافحه ” متفق علیه”
دومین حق سیاسی مشارکت در پارلمان است. شورا یا پارلمان نظر به آیت قرآنی یکی از اساسات نظام اسلامی است و این مکلفیت است از طرف خدا که رهبر با ملت مشوره کند و ملت حق رای زنی و ابراز نظر را دارند واین بدیهی است که ملت متشکل از زن و مردن می باشد و رای زنی و ابراز نظر در شرع اسلامی برای هردو گروه ثابت شده است و جای بحث نیست که بسیاری از امور تقنینی ویژه زنان و امور خانواده است که نظر خواهی و مشورت با خانم ها در مورد آن مسایل ضروری و حیاتی بوده و هنگام بحث و بررسی آنها زنان باید حضور داشته باشند و چه بسا راجع به آنها دیدگاه بسیار دقیق تر و عمیق تر از مردان داشته باشند.

در دوران رسول الله صلی الله علیه وسلم شورا با روشن ترین مصادقش با زنان پیاده شده است قسمیکه در صلح حدیبیه نزد ام سلمه از یارانش شکوه می کند که به آنان دستور ذبح حیوان ها ، هدی و تراشیدن سر داده است اما آنان اجتناب نموده و این مناسک را انجام نداده اند، ام سلمه میگوید: دوستداری که چنین کنند؟ بیرون شو و بدون سخن گفتن شتر خودت را ذبحه کن و به کسی بگو سرت را تراش کند. بدینسان رسول الله صلی الله علیه وسلم بیرون آمده و سخنان ام سلمه را عملی کردند و صحابه هم از پیامبر صلی الله علیه و سلم تقلید نمودند.

در دوره صحابه و خلفای راشدین هم نمونه های بسیاری وجود دارد که به رای زنان عمل کردند که به چند نمونه آن اشاره می کنیم: روزی حضرت عمر در مسجد پیرامون یک مسأله تقنینی که همانا تعیین مهریه زنان بود صحبت می کرد خانمی از رای ایشان انتقاد نمود که پس از انتقاد آن خانم از رای خود عدول کرد و رای آن خانم را تایید کرد و هچنان در مسله اقامه مدت دوری نظامیان از خانواده شان از دخترش حفصه سوال نموده که بیشترین مدت که یک خانم میتواند دوری شوهرش را تحمل کند چند ماه است؟ حفصه گفت از چهار الی شش ماه، که همین رای حفصه منحیث قانون تصویب می شود.

همچنان قانون پرداخت شهریه به کودکان بعد از شیرخوارگی از مسایل بود که حضرت عمر با زنان شورا نمودند.

صحابه در بسیاری موارد از عایشه رضی الله عنه نظر خواهی می کردند. ابوبرده از پدرش نقل نموده است که گفت کاری بر ما مشکل نمی نمود که را جع به آن از عایشه رضی الله عنه سوال کنیم مگر اینکه میدیدیم در مورد آن دانشی دارد. ابو رباح نیز گفته است حضرت عایشه در میان مردم فقیه ترین و از لحاظ نظر دهی بهترین آنان بود.

وظیفه سوم سیاسی که از جمله بارز ترین وظایف سیاسی است مقام وزارت و پست های سیاسی پایین تر از آن است زنیکه به طور اصولی اهلیت اشتغال سیاسی را دارا باشد می تواند با پابندی به ضوابط مذهبی صادره از سوی خدا به آن پست گمارده شود و آنرا اشغال کند.

برای مثال حضرت عمر فاروق شفا دختر عبدالله عدویه را به عنوان مامور بازرسی و مراقبت از اوضاع بازار مدینه تعین نموده بود.

قضا هم یکی از وظایف است که می شود در ردیف وظایف سیاسی قرار داد.

در رابطه به سپردن مسولیت قضایی به زن دانشمندان آرای متفاوت دارند.اکثر فقها مرد بودن را شرط قضاوت میدانند، اما فقهای حنفی در امور قضایی مدنی مرد بودن را شرط نمیدانند اما در امور قضایی جنایی با جمهور فقها موافقند.

اما ابن جریر طبری واگذاری قضا به زن را طوری مطلق جایز میداند به این دلیل که قضا فتوی است از آنجاکه فتوی دادند به اتفاق دانشمندان اسلامی برای زن جایز است این خود ایجاب می کند قضاوت زنان نیز جایز باشد و حکم وی در امور قضایی قابل اجرا است.

ریاست جمهوری:

تنها مورد که به زنان اجازه فعالیت سیاسی داده نشده مقام امامت عظمی یا رهبری عمومی (ریاست دولت) است . جواز ریاست زنان نظر مشهور فقها است و بسیاری نیز آن مورد را اتفاق همه فقها شمرده اند اما موضوعی نیست که باب بازنگری علمی در چارچوب موازن شرعی کاملا بسته باشد این مسأله تا هنوز در شمار مسلمات فقه اسلامی به شمار می آید اما از مسلمات شریعت اسلامی نیست قویترین استدلال که در باب عدم جواز این امر تا هنوز صورت گرفته همان حدیث معروف بخاری شریف است که میگوید‌ (لن یفلح قوم امر هم امرا – هرگز رستگار نخواهد شد قومیکه زمام امور خویش را بدست زن سپارند) .

بررسی پارهای از استدلال ها :

در اینجا به بررسی بعضی اعتراضات و انتقادات مخالف فعالیت سیاسی زنان می پردازیم.
اول:برخی نماینده گی و مسولیت سیاسی زنان را نوع ریاست بر مردان میدانند که با قوامیت مرد منافات دارد.

آیه که قوامیت و سر پرستی مردان بر زنان را بیان می نماید مربوط به زندگی زنا شویی و خانواده گی است در این میدان است که مرد مدیریت اداره جامعه کوچک را بر عهده دارد.”مردان سرپرست زنان اند بدین خاطر که خدا برخی از آنها را بر برخی دیگر آنها برتری بخشیده و اینکه مردان از دارایی خویش خرچ میکنند.” (1:النسا، ۳۴)

از این آیت یکی از دلایل قوامیت خرچ اموال است و همچنان نظر به آیه دیگری زن در مواردی خانواده گی هم حق مشوره را دارد. «و چنانچه (زن و شوهر) از رضایت و مشورت باهم خواستن کودک را از شیرخواره گی باز دارد مانعی ندارد»”232،بقره”

دوم: برخی با استدلال به آیه (و قرن فی بیوتکن) میگویند زنان جز در مواردی ضرورت نباید از منزل خارج شود. به چند دلیل این استدلال درست نیست.
۱- از ساختارآیه مشخص است که مخاطب این آیه همسران پیامبر است زیرا آنان دارای پاره یی از محدودیت ها بوده اند که برای دیگر زنان چنان محدودیت های وجود نداشته است به همین اساس است که پاداش آنان برای پابندی به آن محدودیت ها چندین برابر دیگر زنان و عدم پابندی به آنها مجازاتی چندین برابر را در پی دارد.
۲- حضرت عایشه (رضی الله عنها) با وجود آگاهی از این آیه از منزل خویش خارج گردیده و در جنگ جمل بر این اساس که آنرا مسؤولیت‌ دینی قصاص از قاتلان حضرت عثمان گمان میکرد مشارکت داشته است هر چند برای این اقدام خود پیشبینی ها و محاسباتش درست از آب در نیامدند کسانی که میگویند حضرت عایشه بعد ها از این اقدام خود اظهار ندامت نمود به این معنا نیست که نفس خارج شدن ایشان نا مشروع بوده بلکه ایشان متوجه اشتباه سیاسی خود شدن که خود موضوع دیگری است.
۳- عملا زنان از منازل خویش خارج شده و به مدارس و دانشگاه ها سرازیرگردیده اند و در عرصه های مختلف اجتماعی مانند آموزش، مدیریت، پزشکی و… بدون آنکه با مخالفت جدی صاحب نظران مواجه شوند به کار و فعالیت پرداخته اند.

یادآوری:
در فعالیت های سیاسی زن این دو محور خیلی باید مدنظر باشد.
۱- زنی کی برای یکی از امور سیاسی کاندید میشود بایستی دارای قابلیت ها و استعداد های باشد که خیر و مصلحتی را که انتظار میرود با بهره گیری از امور سیاسی عاید جامعه میشود تأمین نماید این شرط درخصوص مرد هم قابل ملاحظه است.
۲- مسؤولیت مقام سیاسی زن را بر آن ندارد که نسبت به ضوابط و آداب واجب التزام شرعی و مذهبی بی تفاوت باشد و احساس مسؤولیت‌ نکند و هیچ یک از وظایف سیاسی ایجاب نمی کند که زن از ضوابط و آداب اسلامی سرباز زند – مانند حجاب، عدم خلوت با مردان بیگانه و حفظ عفت و پاکدامنی …
خاتمه
در آخر به چنین نتیجه میرسیم که در جهان بینی اسلامی حکومت حوزه ای مردانه نبوده بلکه مسولیت های سیاسی بر مبنای توانایی افراد به آنها سپرده میشود نه بر اساس جنسیت شان.
اما افسوس که تصویر زن در باور های دینی جامعه ما بازتابی است از سنت های اجتماعی منحطی که سایه ثقل خویش را بر متون مقدس دینی ما گسترده است و سیمای که از زن در ذهن انسان دیندار ما جلوه می کند تصویری است تحقیر آمیز که در هاله ای ازتعبیر ها ومفاهیم نادرست دینی جا داده شده است و در جوامع اسلامی از دیر زمان زن از همه فعالیت های اجتماعی وسیاسی با شلاق دین رانده شده و شایستگی زن را برای احراز پست های رهبری کننده و تاثیر گذار جامعه سد کرده اند.
جامعه شناسان می گویند که پیشرفت جوامع انسانی مربوط به توسعه و تکامل فرهنگ آنست و توسعه فرهنگی بدون پالایش ،نقد و غربال سنتها و باورهای جامعه ممکن نیست. بنا عدم رهبری زنان در جوامع اسلامی هر چند نظر مشهور فقهاست و بسیاری نیز آن را مورد اتفاق همه فقها خوانده اند اما در فقه اسلامی هم متغیرات وجود داشته که در کشاکش زندگی اجتماعی انسان همراه با متغیرات زمان می آمیزد و دانشمندان اسلامی با کاوش در متون و نصوص دینی گهر هایی نو پیدایی را از آن بحر سیال در امتداد زمان بیرون میکشند آگاه باشیم !زنی را که قرآن برای ما معرفی میکند غیر از چیزی که در سنتهای اجتماعی میبینیم است.

گردآورنده: عبدالقدیر”جویا -”بلخ

Atomic Habits

Editorial Team

د واسع ویب د لیکوالۍ او خپرونکي ټیم لخوا. که مطالب مو خوښ شوي وي، له نورو سره یې هم شریکه کړئ. تاسو هم کولی شئ خپلې لیکنې د خپرولو لپاره موږ ته راولېږئ. #مننه_چې_یاستئ

خپل نظر مو دلته ولیکئ

Back to top button
واسع ویب