
تملق و چاپلوسی
تملق چیست؟
تملق و چاپلوسی به کاری اطلاق می شود که مبتنی بر اظهار احساسات محبت، دوستی و قدردانی و در عین حال منافی آنچه که در قلب است، باشد.
به تعبیری دیگر: مدح و ستایش شخصی با اوصاف و مناقبی که وی از آن اوصاف و مناقب خالی باشد به غرض رسیدن به قلب او و کسب رضایتش از متملق.
حضرت علی رضی الله عنه در مورد تملق گفته است: ستایش و قدر دانی که بالاتر از استحقاق باشد تملق است و اگر کمتر از آن باشد حسد.
متملق کیست؟
متملق و چاپلوس کسی است که به خاطر رسیدن به اهداف و مرام شخصی خویش اشخاص دیگری را به خاطر مقام ومنزلت اجتماعی، سیاسی یا ثروت شان تمجید وتعریف بی مورد ونا بجا می کند و در برابر آنها خود را خورد و حقیر نشان می دهد.
برای شناخت درست انسان متملق و شخصیت او سخن پیامبر صلی الله علیه وسلم بهترین رهنمای ماست.
رسول مکرم اسلام صلی الله علیه وسلم در توصیف انسان مومن میفرمایند: ( تملق از منش و اخلاق انسان با ایمان نیست). با توجه به این سخن رسول الله صلی الله علیه وسلم، انسان متملق کسی است که از ایمان حقیقی بهرهای ندارد و نور ایمان به قلب او نتابیده است؛ زیرا کسی که ایمان داشته باشد از تملق و چاپلوسی خودداری میورزد چون میداند در برابر آنچه بر زبان جاری میسازد در پیشگاه خداوند باید پاسخگو باشد.( مَا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ؛[آدمى] هيچ سخنى را به لفظ درنمىآورد مگر اينكه مراقبى آماده نزد او [آن را ضبط مىكند]) و چنانچه در توصیف دیگران از دایره اعتدال خارج گردد به ظلم دچار شده و نتیجه ظلم نیز عقوبت پروردگار است.
و البته با عنایت به این مطلب که سرلوحه تمامی تعالیم انبیاء علیهم السلام، ایمان بوده و بدون آن هیچ خیری در انسان قابل تصورنیست و بدون ایمان بودن، برابر است با داشتن تمامی بدیها و زشتیها و انسان بیایمان در پیشگاه الهی دارای هیچگونه مقام و رتبهای نیست. پس انسان متملق در وجود خود همه بدیها را جمع کرده است.
متملق چه میکند؟
همه ما کم و بیش میدانیم که انسان متملق با تعریف و تمجیدهای ناثواب و نادرست خود، چگونه از افرادی ناشایست و فاقد مراتب انسانی و ایمانی، مردمانی شایسته و بایسته میسازد، متملق انسانهای دیو صفت را فرشته معرفی می کند، جاهل و نادان را دانشمند و حکیم، ددمنشان را افراد رحیم و مهربان و نیکوکار.
متملق می خواهد نظر مردمی را به خود جلب کند که آنها را مؤثر در اموری میداند که مورد طمع اوست. مثلاً کسانی که پولپرست و مالدوست هستند، پیش ارباب ثروت خاضع بوده به آنها تملق میگویند و برای آنها فروتنی مینمایند و کسانی که کشته قدرت و سلطه اند در نزد سیاستمداران و اهل قدرت و ریاست رفته آنها را توصیف می کنند و رکاب اسبهای شان را از نه فلک بلند تر معرفی می کنند، در علم و دانایی آنها را بر ارسطو و ابن سینا و امام غزالی ترجیح می دهند و در حکمت و هوشمندی از لقمان حکیم بلند تر می شمارند.
بدین شکل متملق و چاپلوس ممدوح خود را دچار فریب می سازد، او گمان می برد که همه صفات نیکو وکمالات انسانی را در خود جمع کرده است در حالی که از همه کمالات خالی می باشد؛ ولی باید دانست کار متملق به همین جا ختم نمیشود بلکه گاهی او نه تنها مخاطب خود را با کلمات نسنجیده میفریبد بلکه خود را نیز در نظر او زیبا جلوه میدهد و از این راه خود را برای او میآراید و میخواهد مخاطبش نیز همچون او شده و به وادی زشتیها و آلودگیها وارد شده و سرانجامی همچون او پیدا نماید.
منشأ تملق و چاپلوسی:
تملق بیشتر در برابر اشخاصی صورت می گیرد که از جایگاه بلند اجتماعی، قدرت و منزلت سیاسی ویا ثروت هنگفت بر خوردار هستند، تا انسان متملق ایشان را از خود راضی نگهدارد و یا به چیزی دست یابد که ایشان در دست دارند. ولی انگیزه نفسانی ای که پشت آن کار قرار دارد ترس و چشم داشت است وبس.
تملق چگونه پیدا می شود؟
در واقع امر تملق یک بیماری اجتماعی و نفسی است که در میان مردم به سان یک بیماری ساری، واگیر و کشنده در عصرهای انحطاط انتشار پیدا می کند. عصرهای انحطاط همان عصرهایی است که در طی آن مسلمین از دین خویش فاصله می گیرند و افتخار شان به دین شان دچار ضعف و سستی می گردد. و آن به سبب ضعف ایمان شان به الله می باشد، در نتیجه هراس شان از الله جل جلاله و امید واری شان از او تعالی ضعیف می گردد در حالی که ایمان و باورشان به زندگی دنیا تقویت می شود و حرص شان در به دست آوردن آن شدت میابد و در نهایت اهمیت مردم در نزد شان زیاد گردیده ترس و طمع شان نیز از آنها زیاد می شود.
آثار تملق و چاپلوسی
نتیجه چاپلوسی، برهم خوردن تعادل جامعه و رفتن آن به سوی حالتی دروغین و مسموم خواهد بود . چاپلوسی جامعه را به قهقرا می برد و تعالی و پیشرفت را ضربه می زند و جای انسان های کوشا و پرتلاش را انسان های استفاده جو می گیرند و آنها در تلاش آن می باشند تا از وجود حاکم استفاده شخصی کرده به قصه پیشرفت و عقب ماندگی جامعه نباشند.
چه بسا کسانی که با ستایش دیگران فریب میخورند. یکی از دلایل فریب خوردن آدمی در عرصه حیات همانا سخنان خارج از قاعده و عاری از حقیقت انسانهای متملق و چاپلوس است. آنگاه که آدمی در اثر گفتار انسانهای پست و حقیر خود را برتر از آنچه هست میبیند و احساس میکند که از نظر علم و عمل و سرمایههای مادی و معنوی از دیگران والاتر است، در موقعیتی خطرناک قرار میگیرد که تمام هستی خود را بر باد دهد و به خسران دنیا و آخرت دچار گردد.
از دیگر آثار ناپسند تملق و چاپلوسی مبتلا شدن آدمی به غرور و سرکشی است که از زشتترین گناهان در پیشگاه پروردگار محسوب میشود و انسان خودپسند و مغرور به یقین اهل دوزخ خواهد بود. پیامبر بزرگ مان هم فرموده است: شخصی که در دل ذره ای از کبر خود بزرگبینی داشته باشد بوی خوش بهشت به مشامش نخواهد رسید.
همچنین از دیگر آثار تملق آن است که عقل آدمی را زائل میکند و آدمی را تحقیر کرده و از شخصیت انسانی تهی میگرداند.
درمان چاپلوسی
هر که بنای قناعت بگذارد، برای گذران زندگی به زحمت نمیافتد، هر چند عیالمند باشد، در نتیجه از احتیاج به مردم خلاص میشود و از چاپلوسی و تملّق ناکسان، فراغت مییابد و در نزد خالق و خلق، عزیز میگردد. باید باور خویش به الله متعال را بلند بریم؛ زیرا که او تعالی است که ما را عزت می بخشد و ذلت را از ما دور می گرداند، او تعالی ضمانت رزق و روزی بندگان را به عهده گرفته است، بیماری و تندرستی هم به دست اوست، یقین باید کرد که اگر تأیید الهی با ما باشد همه بشریت هم نمی تواند عزت خدادادی را از ما بگیرد. تقویت این باورها خوی تملق و چاپلوسی را ریشه کن می سازد و جامعه را به سوی تعادل و انصاف وعدالت و احترام به یکدیگر سوق می دهد.
ضرورت پرهیز از متملقین
از آنچه تاکنون گفتیم به ناپسند بودن تملق پی بردیم و دانستیم که این عمل تا چه پایه خطرناک بوده و میتواند نظام فرد و جامعه را به هم بریزد. پس انسان اندیشمند و بالخصوص حاکم اسلامی تا میتواند باید از متملقین دوری جسته و در مقابل آنان را که در انتقاد از او بیپروا هستند به خود نزدیک گرداند زیرا تنها راه سعادت و پیشرفت فرد و جامعه در سایه انتقادات سازنده و درست نهفته است نه چاپلوسیهای متملقین پست و حقیری که برای رسیدن به منافع زودگذر خویش حاضرند دین و دنیای خود را به مخاطره افکنند.
تألیف: داکتر عبدالصبور فخری