تعاون با ديگران به اساس چه؟
وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾ (مائدة/٢)
»و (همواره) در راه نیکی و پرهیزگاری با هم تعاون کنید! و (هرگز) در راه گناه و تعدّی همکاری ننمایید! و از (مخالفت فرمان) الله بپرهیزید که مجازات الله شدید است!«
ارشاد قرآنی فوق یکی از مهم ترین مسؤولیت های انسان مومن، یعنی کمک به دیگران در زمینه های نیک و تقوا و عدم معاونت در امور گناه و دشمنی را مشخص می سازد.
این آیه ی مبارکه هر چند بسیار واضح و صریح الدلاله می باشد ولی در جنب آن، موضوع بس مهم دیگـری که مورد توجه قرار می گیرد، شناخت جبهات چهارگانه ی نیکی و تقوا و گناه و دشمنی است؛ موضوعی که بدون نظرداشت آن، نمی توان کنش لازم را به مقتضای این آیت مبارک به انجام رسانید و به وظیفه ی خطیر و حساس خود با اطمینان کامل در این باره عمل نمود!
بلی! از آن جا که کسب معرفت و نحوه ی انجام درست مسؤولیت انسان مومن در این راستا همانند دیگر موارد، فقط و فقط از طریق پیمودن راه هایی فرا چنگ می آید که سیره ی نبی اکرم علیه السلام آن را برای ما مشخص کرده است، بر این اساس در شرح چهار واژه ی کلیدی این آیت می توان گفت، هر جهت و یا فردی که برای تحکیم پایه های وحدت، دوستی و عدالت و ارزش های اصیل انسانی و مکارم اخلاقی در جامعه فعالیت نموده و قصد خدمتگذاری داشته باشد، سوای اتجاه سیاسی و دینی، جزیی از جبهه ی بِر و نیکی تلقی می شود و بایسته است در صورت ضرورت دست معاونت و یاری از آن دریغ نداریم! و به همین ترتیب هر جبهه ی اسلامی و یا فرد مسلمانی که مواصفات فوق را دارا باشد و برای اقامه ی دین الله در زمین فعالیت و دعوت نماید، سوای نگاه سیاسی و تنظیمی و یا سلیقة فقهی وی، جزئی از جبهه ی تقوی به حساب آمده و هنگام نیاز باید با آن اقدام به همکاری نماییم.
این روند ادامه دارد تا می رسیم به شخص و یا افرادی که به نام اسلام؛ اما برای تخریب اتحاد و انتشار نفرت و فساد، نابودی عدالت و یا ترویج خرافات و بدعات، در میان جامعه دعوت و فعالیت کند و یا هر جبهه ی غیر دینی و یا فرد غیر مسلمانی که به ارزش های اصیل دینی و اخلاقی جامعه بی اعتنایی نماید و از انتشار فساد و تجاوز و بی عدالتی در زمین ابایی نداشته باشد؛ چنین جریان ها و یا افرادی تحت هر نام و رنگ و لباسی که باشند به ترتیب جزیی از جبهه ی اثم و عدوان به حساب می آیند و مطابق این نص قرآنی، انسان مومن نه فقط اجازه ی هیچ گونه همکاری و همراهی با ایشان را ندارد؛ بلکه مکلف به جلوگیری از انتشار فتنه ی آنان نیز می باشد!
نگاهی به سیره ی نبی اکرم صلی الله عليه و سلم از یک جهت نشان می دهد که ایشان وقتی به رسالت مبعوث شدند، با تقدیر از حلف الفضول یا پیمان جوانمردان، یاد می کردند که در ایام جاهلیت میان جوانانی که خود جزء آنان بودند منعقد شده بود و یا پیمان های دیگری که هنگام بعثت با غیر مسلمانان منعقد گردید و همچنین نگاه ما به همراهی هایی می افتد که از جانب رسول-الله صلی الله عليه و سلم ، برای حفاظت رابطه ی اخوت و وحدت امت صورت می پذیرفت چنان که دایماً سلایق و اجتهادات مختلف فقهی اصحاب رضوان الله علیهم اجمعین، مادام که با اصول و مبانی اسلام در تضاد واقع نمی شد مورد تأیید و تصویب ایشان قرار می گرفت و اما از دیگر سوی آن گاه که امیر مسلمانی مردم را به داخل شدن در آتش فرمان داد، توجه ما را این ندای پیامبر به خــود جلب می کنـد که فرمودند:
» در معصیتِ خالق، هیچ اطاعتی از مخلوق وجود ندارد!« و یا درباره ی مسلمانی که دست به کارهای ناشناخته در دین می زد، فرمودند:» هرکس کاری کند که ما بدان امر نکرده ایم، آن کار نامقبـول است« و همچنین است ایستـاده گی و مخالفت رسول الله صلی الله عليه و سلم در برابر جبهه ی سرکش کفر و طاغوت؛ که مجموع این عملکردها به ترتیب، کیفیت تعامل آن اسوه ی پسندیده با هر یک از واژه های بِر و تقوی و اثم و عدوان را با وضاحت تام به نمایش می گذارد!
آری! برادر و خواهر مسلمان! اکنون که جامعه ی اسلامی ما در مرحله ا ی بس حساس قرار گرفته است و در حالی که دشمنان اسلام می کوشند به انواع حیل حق و باطل در هم آمیزند و مردم را در شناخت صحیح از سقیم دچار حیرانی و سرگردانی سازند، بسیار مهم است که سیره ی مطهر نبوی، سرمشق دفتر ما و نشانه ی راه ما باشد، چه فقــط چنین نگــاهی است که به ما می آموزد با چه کسان دستِ دوستی و تعاون به هم دهیم و در چه راهی مال و جان و وقت خویش به مصرف برسانیم و یا بالعکس از چه ناکسانی دوری گزینیم و امانات خدایی را بیهوده در پای بد کاران نریزانیم!
پس بیا و گوش جان به این سخن حق بسپار و چشم دل باز کن تا مباد، خدای نخواسته، با گوشی کر و چشمانی بسته در مسیری قرار بگیری که حرکت در آن نه تنها برای بهبودی حیات دنیاییت نفعی نرساند؛ بل، حیات اخرویت را نیز به تباهی اندر سازد:
)إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَذِكْرَىٰ لِمَن كَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِيدٌ ((ق:٣٧)
»در این سخن پندی است برای هر صـاحب قلب یا کسی که می شنود و نظاره گر است!«.
خلیل احمد جامی.