به فرزندان تان مسؤولیت بدهید تا به زندگی بیشتر آشنا شوند
مادر نسبت به دختر جوانش خشمگین است و در حالت اندوه زیاد می گوید: این مخلوقی كه نه ماه او را حمل كرده، از توشه زندگی ام او را خوراندم، از شیره زندگی روحی ام بهره گرفت، چند سال او را سرپرستی كردم و او ادامه روح و جسدم می باشد و حالا از دستوراتم تمرد كرده و نصیحت هایم را به دیوار می كوبد.
نمی توانم بین این دو حالت موازنه كنم:
۱- طفل كوچكم بین گهواره پیچیده بود، شب های طولانی را به خاطر شیر دادن او بیدار می ماندم و او را تكان می دادم تا آرام شده و به خواب می رفت.
۲- حالا زنی شده و قامتش به اندازه من است، صدایش از صدای من قوی تر شده، بیشترین وقت را با دوستانش سپری می كند، به بازار می رود، تفریح می نماید و احساس می كند این توانایی را دارد تا موعد دخول و خروجش از خانه را به تنهایی تنظیم كند و همیشه می گوید: من آزادم و هیچ كس بر من مسلط نیست.
این سخن مادر درد آور است و مادر این حق را دارد؛ چون از پیامد های جهل نسبت به دخترش بیمناك می باشد و می داند كه دختر هنوز به غفلت طفلانه دچار بوده و برای كسب تجربه های زندگی در آغاز راه قرار دارد؛ لذا زود فریب می خورد و به آسانی پایش می لغزد.
هیچ شك و تردیدی نسبت به اهمیت این احساس ها نزد مادر و جود ندارد، مادری كه می خواهید نقش خود را در تربیت، توجه و اهتمام به فرزندش ایفا نماید. اگر مادر این احساس را نداشته باشد؛ پس مادر بودن چه معنی دارد؟
نظر به اهمیت و حساسیت این موضوع، قضیه دیگری به ذهنم خطور كرد كه فرزند (دختر یا پسر) مستقل است و مانند یك انسان كامل زندگی اش را سپری نمی نماید، بزرگ می شود تا مسؤولیت ها را به عهده گرفته و تحت تكلیف شرعی قرار گیرد تا این كه از باور، سخن و عملكردش مورد بازخواست واقع می شود و حتی گاهی بر ضد عملكرد والدینش قدعلم می كند.
خداوند متعال در قرآن كریم داستان حضرت نوح و فرزند كافرش و داستان حضرت ابراهیم و پدر كافرش را بیان نموده و به اختلافات عقیدتی بین پدران و فرزندان در زمان پیامبر خاتم صلی الله علیه و سلم اشاره كر ده است. لذا خداوند متعال می فرماید: { یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ آبَاءكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِیاء إَنِ اسْتَحَبُّواْ الْكُفْرَ عَلَى الإِیمَانِ وَمَن یتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ} توبه آیه (۲۳) ای مؤمنان ! پدران و برادران ( و همسران و فرزندان و هر یك از خویشاوندان دیگر ) را یاوران خود نگیرید ( و تكیهگاه و دوست خود ندانید ) اگر كفر را بر ایمان ترجیح دهند ( و بیدینی از دینداری در نزدشان عزیزتر و گرامیتر باشد ) . كسانی كه از شما ایشان را یاور و مددكار خود كنند مسلّماً ستمگرند . و به تعقیب آن می فرماید: {قُلْ إِن كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَآؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِیرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَیكُم مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُواْ حَتَّى یأْتِی اللّهُ بِأَمْرِهِ وَاللّهُ لاَ یهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ } توبه آیه (۲۴)
بگو : اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و قوم و قبیله شما ، و اموالی كه فراچنگش آوردهاید ، و بازرگانی و تجارتی كه از بیبازاری و بیرونقی آن میترسید ، و منازلی كه مورد علاقه شما است ، اینها در نظرتان از خدا و پیغمبرش و جهاد در راه او محبوبتر باشد ، در انتظار باشید كه خداوند كار خود را میكند ( و عذاب خویش را فرو میفرستد ) . خداوند كسان نافرمانبردار را ( به راه سعادت ) هدایت نمینماید .
لذا بین فرزندان و پدران اختلافی رونما می گردد و گاهی پدر فرمانبردار بوده و فرزند سركش است و گاهی بر عكس، نتیجه این اختلاف این است كه هریك مستقل اند. الله جل جلاله می فرماید:{وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى} انعام (۱۶۴). هیچ كسی گناه دیگری را بر دوش نمیكشد.
از ابی رمثه روایت است كه گفت: همرای پدر م نزد رسول الله رفتیم، از پدر م پرسید این كیست؟ پدرم گفت: فرزندم می باشد. رسول الله صلی الله علیه و سلم گفت : گناه تو بر او نوشته نمی شود و گناه او بر تو نوشته نمی شود.
از خلال بررسی ام در مورد شیوه های تربیتی دریافتم كه تعامل پدران نسبت به فرزندان شان دو گونه است:
اول: پدران بر فرزندان غالب بوده و هیچ ارزشی به آنان قایل نیستند و فرزندان و هر چه دارند را از خود می دانند و تحقیر شان می كنند و هیچ اختیار برای شان نمی دهند.
پیامد این بر خورد این می شود كه پدران نیاز فرزندان شان را در سنین جوانی درك نكنند و تمایلات شان را در سخن گفتن، آمورش زبانها، درس ، سرگرمی و… در نظر نمی گیرند و از تطورات زمانه بی خبرند و می خواهند كه فرزندان شان در خوردن، نوشیدن، طرز پوشیدن لباس و تصرفات شان مانند دوران جوانی پدران باشند.
لذا حضرت علی رضی الله عنه فرمود: ( فرزندان تان را مجبور به پذیرش رفتار خویش نكنید؛ چون آنان در غیر زمانه شما خلق شده اند).
تغیرات و دگرگونی های از لحاظ زمانی ایجاد می گردد كه باید در نظر گرفته شوند تا بر فرزندان اجباری نشود كه شخصیت شان بمیرد و اعتماد به نفس را از دست دهند؛ چون مصادره كردن شخصیت فرزند او را وادار به نافرمانی از والدین می كند تا به خواسته اش عمل نماید گرچه منجر به خشمگینی والدین شود یا اینكه دچار ضعف شخصیتی شده و همیشه تابع اراده والدین گردیده و بر خلاف خواسته های درونیش عمل می كند كه در نتیجه عقده های روحی در و جودش جوانه زده و دچار اضطراب و پریشانی و منافقت ودوگانگی می گردد.
دوم: نوع دیگری تعامل به گونه ی است كه به فرزند آزادی مطلق می دهند و هیچگاه برای او «نه» نمی گویند و فرزند را آگاه نمی سازند كه جزء از منظومه خانواده است و باید به اعضای خانواده ارتباط محكم داشته و به برنامه ها و قرارها و اصول ارزشمند اخلاقی خانواده سهم بگیرد و احترام افراد خانواده و به خصوص والدین را در نظر داشته باشد.
در حالی كه الله جل جلاله حقوق والدین را با عبادت خودش ذكر نموده {وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیاهُ وَبِالْوَالِدَینِ إِحْسَاناً إِمَّا یبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاَهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً كَرِیماً} اسراء (۲۳) ( ای انسان ! )
پروردگارت فرمان داده است كه جز او را نپرستید ، و به پدر و مادر نیكی كنید ( و با آنان نیكو رفتار نمائید ) . هرگاه یكی از آن دو ، و یا هر دوی ایشان نزد تو به سن پیری برسند ، ( كمترین اهانتی بدیشان مكن و حتی سبكترین تعبیر نامؤدّبانه همچون ) اُف به آنان مگو ! ( و بر سر ایشان فریاد مزن ) و آنان را از پیش خود مران و با سخنان محترمانه با آن دو سخن بگو .
اما فرزندان در دوره جوانی و نوجوانی مرحله خطرناكی را سپری می كنند كه بقیه عمرشان را تحت الشعاع قرار میدهد و اگر درین مرحله درست تربیه نشوند، درمیدان زندگی مؤفق نخواهند شد و نمی توانند در جامعه به حیث انسان فعال و كارا زندگی را سپری نمایند.
به هردو كتگوری از والدین می گویم: مسؤولیت ها را به فرزندان تان بسپارید!
كلیدهای مسؤولیت را به آنان بدهید و شخصیت های شان را مصادره نكنید و به آنان حق تمرین، فعالیت، تلاش و اشتباه را بدهید تا در حالت حیات شان آزموده شوند و مطمئن گردید كه بعداز مرگ شما، امور زندگی را به صورت درست به پیش می برند. آنان را بگذارید تا وظایف مطابق به سن شان را به عهده بگیرند تا بعد از مرگ شما دچار اختلافات و ناهنجاری زندگی نگردند. به فرزندان تان كلیدهای سازندگی را بدهید تا با اعتماد به نفس، صداقت و اخلاص زندگی را رونق دهند؛ چون تربیه سختگیرانه است كه فرزند را بر دروغ و حیله گری وادار می كند و مبالغه در نظارت و كنترول فرزند، او را به یكی از دو حالت می كشاند اگر شخصیت قوی داشته باشد به حیله گری و نیرنگ بازی رو می آورد و اگر ضعیف النفس باشد به تمام خواسته های والدین گردن نهاده و هرگز اعتماد به نفس را حتی در خواب هم نخواهد دید.
به فرزندان تان مسؤولیت بدهید!
با نصیحت های آرام، نشست های دوستانه، روابط صمیمانه، شكیبای دوامدار و سخنان باحكمتی كه در طول عمر فرزند به گوشش طنین انداز باشد و به خوبی از آن سخنان یاد آور شده و در زندگیش عملی كند؛ كلید های پیروزی را در دسترس شان قرار دهید. گمان نكنید كه خشم همیشگی، ناراحتی دوامدار و قهر بودن طولانی راه حل است، اگر فرزند برای شما كاری را انجام دهد و از ته دل از آن كار بدش بیاید و یا به خاطر شما كاری را ترك كند كه قلباً مشتاق آن باشد، این اطاعت چه ارزشی دارد؟
روزی می رسد كه آنان آزادانه به فعالیت دست یازند،پس باید بیشترین تلاش ما به تركیز محبت ایمان، صداقت، عمل و اخلاق در قلب های شان باشد و نفرت از امورناشایست، جهل، تنبلی و بی بندباری در دلهای شان جا دهیم.
خداوند می فرماید:{وَاعْلَمُوا أَنَّ فِیكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ یطِیعُكُمْ فِی كَثِیرٍ مِّنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیكُمُ الْإِیمَانَ وَزَینَهُ فِی قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَیكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْیانَ أُوْلَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ} حجرات(۷)
بدانید كه پیغمبر خدا در میان شما است ( قدر او را بدانید و بدو احترام بگذارید ) . هرگاه در بسیاری از كارها از شما اطاعت كند ، به مشقت خواهید افتاد . اما خداوند ایمان را در نظرتان گرامی داشته است و آن را در دلهایتان آراسته است ، و كفر و نافرمانی و گناه را در نظرتان زشت و ناپسند جلوه داده است ، فقط آنان ( كه دارای این صفات هستند ، یعنی ایمان در نظرشان محبوب و مزین ، و كفر و فسق و عصیان در نظرشان منفور و مطرود است ) راهیابند و بس .
باید محبت نماز را در نفس های شان نهادینه سازیم و آنان را به تنفر از دروغ و دزدی و … عادت دهیم. برای فرزندان تان دعای خیر و نیكی نمایید؛ اگر چه غضبناك باشید؛ چون دعای های راستین و نیك والدین به زودی اجابت می شوند پس دعا برای فرزندان را بخشی از پروژه تربیتی و اصلاحی فرزندان قرار دهید.{ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیاتِنَا قُرَّةَ أَعْینٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً } فرقان (۷۴)
پروردگارا ! همسران و فرزندانی به ما عطاء فرما ( كه به سبب انجام طاعات و عبادات و دیگر كارهای پسندیده ، مایه سرور ما و ) باعث روشنی چشمانمان گردند ، و ما را پیشوای پرهیزگاران گردان ( به گونهای كه در صالحات و حسنات به ما اقتداء و از ما پیروی نمایند ).
نوشته: دکتور سلمان بن فهد العوده
ترجمه: عبدالخالق احسان