الگو های تجاری که سرمایه گذاران آنرا ترجیح می دهند

چرا سرمایه گذاران در مورد شرکت هایی مانند اپل وDisney رفتاری نامتعارف از خود نشان می دهند؟ آیا دلیل آن عوامل مالی، مدیریت فوق العاده، چشم انداز صنعت، ارتباط خوب سرمایه گذاران یا زمان بندی مناسب است؟ احتمالا تمامی این موارد دلایل این رویکرد است. ولی مورد دیگری نیز ممکن است در این انتخاب ها دخیل باشد.

در پژوهشی که در دانشکده مدیریت دانشگاه MIT انجام پذیرفت ما به این نتیجه رسیدیم که بازار سهام به طور مداوم به برخی الگوهای تجاری اهمیت بیشتری نسبت به بقیه می دهد. به ویژه دریافته ایم که در سال های اخیر سرمایه گذاران به الگوهای تجاری روی آورده اند که تمرکزشان بر سرمایه های فکری است (مانند الگوهای تجاری دیزنی) و برخی بنگاه هایی که مانند اپل که از درجه نوآوری بسیار بالایی برخوردارند.

ما قالب کاری ای تهیه کرده ایم که شامل ۱۴ نوع الگوی تجاری است. جالب است بدانید که ما به این نتیجه رسیده ایم که هیچ تعریف جهانی قابل قبول و یکسانی درباره مفهوم مهم یک الگوی تجاری وجود ندارد. بنابراین بیش از ۱۰۰۰۰ شرکتی که در بورس آمریکا معامله می شوند را با توجه به درآمدی که هریک از آنها در ۱۴ قالب کسب می کنند، طبقه بندی کردیم. با طبقه بندی درآمد شرکت ها در این ۱۴ قالب، تصویر جدیدی نه تنها از شرکت ها بلکه به طور کلی از کسب و کار آنها ترسیم شد. این طبقه بندی سپس باعث ایجاد شاخصی برای هر الگوی کاری شد. این شاخص ها به ما این امکان را می دهد تا به مقایسه بازده کلی بازار سهام بپردازیم . نتایج به دست آمده بینشی برای سرمایه گذاران در مورد الگوهای مختلف کاری فراهم می آورند. به ویژه این تحقیق برعامل نوآوری و سرمایه فکری تاکید زیادی دارد.

قالب الگوی تجاری ما بر اساس تعیین انواع دارایی هایی که یک شرکت به فروش می رساند تعریف می شود. ما ۴ نوع دارایی و ۴ راهی را که براساس آن شرکت ها دارایی هایشان را برای ایجاد درآمد مدیریت می کنند، مورد بررسی قرار می دهیم: ۴ نوع دارایی عبارتند از:

دارایی های مالی:

که شامل نقدینگی و اوراق بهادار مانند سهام، اوراق قرضه و سیاست های بیمه ای است که به مالکان آنها این امکان را می دهند تا گردش نقدینگی مناسبی درآینده داشته باشند.

دارایی های مادی:

که شامل اجناس ماندگار مانند رایانه و نیز مواد غیر قابل نگهداری مانند مواد غذایی است.

دارایی های ناملموس:

شامل سرمایه های فکری مانند حق ثبت اختراع و کپی رایت و نیز دیگر دارایی های ناملموس مانند دانش، سرقفلی و ارزش نشان تجاری است.

دارایی های انسانی:

که شامل تلاش و صرف زمان نیروی انسانی برای سازمان است. مسلما افراد به طریق قانونی قابل خرید و فروش نیستند ولی زمان آنها و دانش شان می تواند در برابر بهایی معامله شود. ۴ روشی که شرکت ها برای مدیریت دارایی هایشان در جهت کسب درآمد به کار می برند در قالب الگوهای زیر تعریف می شود:

خلق کنندگان:

که به فروش مالکیت محصولاتی می پردازند که به وسیله تبدیل یا سرهم کردن مواد خام یا تجهیزات آنها ایجاد شده است. بنگاه هایی مانند Ford، ۳MوIntel مثال هایی از این نمونه اند.

توزیع کنندگان:

مانند Wal Mart یا Amazon یا خرده فروش هایی مانند آن که به فروش مالکیت محصولاتی که خریده اند ولی اساسا درآن تغییری به جز حمل، بسته بندی مجدد یا بازاریابی ایجاد نکرده اند می پردازد.

مالکین:

که تنها به فروش حق استفاده از دارایی برای مدت زمان معین می پردازند. Marriot، Hertz، Accenture و Citigroup مثال هایی از الگوی مالکین هستند. ما در این طبقه بندی بنگاه هایی که حقوق مادی و معنوی استفاده از دارایی های سرمایه فکری شان را به فروش می رسانند را نیز در نظر می گیریم. بنگاه هایی مانند: Microsoft, New York Times

واسطه گران:

آنهایی که هزینه ای برای رساندن خریداران و فروشندگان به یکدیگر، حتی بدون در اختیار داشتن تملک یا حضانت محصولی طلب می کنند. مثال های آن بنگاه هایی مانند Charles Schwab، eBay را شامل می شود.

یکی از مزایای تدوین این الگوهای کاری این است که می توانیم به مقایسه شرکت هایی بپردازیم که الگوی تجاری مشابهی دارند و بنابراین نیازمند توانایی های مشابهی هستند، ولی در صنایع مختلفی فعالیت دارند. به عنوان مثال یک مالک مادی می تواند حق استفاده از محدوده گسترده ای از دارایی ها از اتاق های هتل، صندلی هواپیما یا اتومبیل های اجاره ای را به فروش برساند.

ما می توانیم به ارزیابی الگوی تجاری بپردازیم که مورد رجحان سرمایه گذاران در زمان های متفاوت است و نیز می توانیم بررسی کنیم که چگونه یک الگوی تجاری در طول زمان تغییر می یابد. الگوهای تجاری دورنمای بسیار مناسبی برای تجزیه و تحلیل فراصنعتی بنگاه ها در مورد اینکه چگونه مدیریت می شوند و بازده کلی سهام بازار آنها در نتیجه این مدیریت چیست، ارائه می کنند. تفاوت در بازده بازار بنگاه ها که در نتیجه حصول درآمد از الگوهای تجاری متفاوت ایجاد می شود بسیار جالب توجه است. طی دوره ۱۲ ساله مطالعه ما، این بازده بین ۱۴۵درصد تا ۲۴۰درصد تغییر کرده است.

این دورنما به صورت زیر ترسیم می شود: ۸۱ درصد درآمد کلی شرکت های موجود در لیست بورس آمریکا از دارایی های مادی آن حاصل می شود. تولید دارایی های مادی حدود ۵۷ درصد درآمد شرکت را در برمی گیرد. سرمایه گذاران عموما ارزش زیادی برای تولید کنندگان قائلند و بیشتر برای تولید کنندگانی که نوآوری بیشتری دارند. ۲۸ درصد درآمد تمامی بنگاه ها از معاملات مالکین حاصل می شود ولی در بازده کلی بورس تفاوت های عمده ای دارند. تولیدکنندگان خلاق که ما آنها را افرادی تعریف می کنیم که فراتر از حد متوسط صنعتشان سرمایه گذاری می کنند همان هایی هستند که بهترین عملکرد را دارند. اپل به عنوان یک تولیدکننده خلاق، الگوی تجاری خود در سال ۲۰۰۸ را به صورت ۸۶ درصد تولیدکننده،

۷ درصد واسطه گر و ۷ درصد به صورت الگوی مالک تعریف کرد. و نتیجه محصولاتی مانند iphone،ipad، MacBook Air و … بود که سود تقسیم شده بسیار بالایی داشتند.

در نهایت نتایج نشان دادند: بازده کلی بازار سهام در مورد انواع مختلف الگوهای تجاری طی ۱۲ سال انجام این مطالعه بین ۱۴۵ درصد تا ۲۴۰ درصد تغییر کرده است و بالاترین بازده مربوط به الگوی تولیدکننده نوآور است.

مترجم:مریم بیدمشگی پور
منبع: مجله مدیریت دانشگاه MIT

Editorial Team

د واسع ویب د لیکوالۍ او خپرونکي ټیم لخوا. که مطالب مو خوښ شوي وي، له نورو سره یې هم شریکه کړئ. تاسو هم کولی شئ خپلې لیکنې د خپرولو لپاره موږ ته راولېږئ. #مننه_چې_یاستئ

خپل نظر مو دلته ولیکئ

د ښوونکي لارښود کتابونه
Atomic Habits
Back to top button
واسع ویب