اصلاح در قرآن و حدیث

اصلاح در قرآن کریم:

(1) الله متعال فرموده است: {إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}[حجرات:10]. یعنی: در حقيقت مؤمنان با هم برادرند پس ميان برادرانتان سازش بیاورید و از خدا پروا بداريد اميد كه مورد رحمت قرار گيريد.

(2) در جای دیگری فرموده است: {فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ}[انفال:1]یعنی: پس از خدا پروا داريد و با يكديگر سازش نماييد.

(3) الله متعال می فرماید:{لا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلاحٍ بَيْنَ النَّاسِ}[نساء: 114] یعنی: در بسيارى از رازگوييهاى ايشان خيرى نيست مگر كسى كه [بدين وسيله] به صدقه يا كار پسنديده يا سازشى ميان مردم فرمان دهد.

(4) او تعالی می فرماید:{ وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَاءتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ }

و اگر دو طايفه از مؤمنان با هم بجنگند ميان آن دو طايفه اصلاح نمائيد و اگر [باز] يكى از آن دو بر ديگرى تعدى كرد با آن [طايفه اى] كه تعدى مى كند بجنگيد تا به فرمان خدا بازگردد پس اگر باز گشت ميان آنها داد گرانه سازش دهيد وعدالت كنيد كه خدا داد گران را دوست ميدارد.

(5) الله متعال می فرماید:{ وَقَالَ مُوسَى لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ}(اعراف:142) یعنی: و موسى [هنگام رفتن به كوه طور] به برادرش هارون گفت در ميان قوم من جانشينم باش و [كار آنان را] اصلاح كن و راه فسادگران را پيروى مكن.

(6) همچنان می فرماید:{ إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ}(هود:88) یعنی: من قصدى جز اصلاح [جامعه] تا آنجا كه بتوانم ندارم و توفيق من جز به [يارى] خدا نيست بر او توكل كرده‏ام و به سوى او بازمى‏گردم.

(7) همچنان فرموده است:{ وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا}(اعراف:56) یعنی: و در زمين پس از اصلاح آن فساد مكنيد.

(8) ومی فرماید:{ وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ}(هود: 117) یعنی: و پروردگار تو [هرگز] بر آن نبوده است كه شهرهايى را كه مردمش اصلاحگرند به ستم هلاك كند.

(9) الله متعال در قرآن برای مصلحان پاداش وعده داده است، چنانچه او تعالی می فرماید:{ وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ}(اعراف: 170) یعنی: و كسانى كه به كتاب [آسمانى] چنگ درمى‏زنند و نماز برپا داشته‏اند [بدانند كه] ما اجر درستكاران را تباه نخواهيم كرد.

(10) ومی فرماید:{ وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ}(شوری:40) یعنی: و جزاى بدى مانند آن بدى است پس هر كه درگذرد و نيكوكارى كند پاداش او بر [عهده] خداست به راستى او ستمگران را دوست نمى‏دارد.

اصلاح در احادیث نبوی:

(1) هنگامی که سپاهیان حسن بن علی رضی الله عنهما و معاویه بن ابی سفیان رضی الله عنهما رو در روی هم قرار گرفتند، عمرو بن عاص رضی الله عنه روی به معاویه نموده گفت: من قطعاتی از ارتشیان حسن را می بینم که گمان نمی کنم آنها از جنگ پشت بگردانند مگر آن زمان که مقابل خود را از میان بر دارند، معاویه گفت: اگر این گروه آن گروه را و آن گروه این گروه را بکشد، چه کسی امور مسلمانان را به پیش خواهد برد؟ چه کسی زنان آنها را سر پرستی خواهد کرد؟ چه کسی دارایی شان را حفاظت خواهد نمود؟

دو تن از مردان قریشی به نامهای عبدالرحمن بن سمره و عبدالله بن عامر بن کریز را به نزد خود خواست و به ایشان دستور داد که: به نزد این مرد( حسن بن علی رضی الله عنهما) بروید و برایش بگویید و از وی تقاضای قطع جنگ و بازگشتن از تصمیمش نمایید، هر دو(قاصدان) به نزد حسن -رضی الله عنه- آمده از وی تقاضا کردند که از جنگ دست بردارد، حضرت حسن در پاسخ آنها گفت: ما فرزندان عبدالمطلب خواهش این منصب را داریم …. آنها گفتند: آیا باز هم به جنگ خود ادامه خواهی داد در صورتی که او (معاویه) برای تو چنین و چنان پیشکش داشته باشد و از تو خواهش ها داشته باشد؟ حسن گفت: چه کسی می تواند که مرا به این هدف برساند؟ گفتند: ما تو را در رسیدن به همه آرزوهایت همکاری می کنیم، پس به صلح و آشتی حاضر شد.

حسن می گوید: از ابو بکره شنیده بودم که گفت: من پیامبر صلی الله علیه وسلم را بر سر منبر دیدم و حسن در میان او و علی قرار داشت، نگاه کردم که آن حضرت یک بار به سوی مردم نگاه می کند و باری هم به سوی حسن و سپس فرمود: این فرزند من سرور مردم است، امید است که خداوند به واسطه او در میان دو گروه بزرگی از مسلمانان صلح و آشتی را قائم سازد.

(2) از ابو درداء -رضی الله عنه- روایت است که گفت: پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: آیا از عملی برای تان خبر ندهم که پاداشش از پاداش روزه و نماز و صدقه بهتر باشد؟ گفتند: آری برای مان خبر بده، فرمود: اصلاحگری در میان طرفهای درگیر؛ زیرا که فساد در میان مردم تراشنده نیکی ها است.

(3) زید بن ملحه از زبان پدر و بالواسطه از زبان پدر بزرگش روایت می کند که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: ” اسلام به حجاز پناه می برد همان گونه که مار به سوراخ خود پناه می برد….. این دین بیگانه و تنها آغاز یافته و دو باره به غربت و تنهایی می افتد، خوشا به غریبان که آنچه را مردم از سنت من ویران کرده اند آنها اصلاح می کنند و باز سازی می نمایند.”

(4) عمرو بن شعیب از طریق پدر از پدر بزرگش روایت می کند که پیامبر صلی الله علیه وسلم در میان مهاجرین و انصار عهد نامه ای نوشت که قلعه های خود را خود پاسبانی کنند، و با بیچارگان خود به خوبی رفتار کنند و در میان مسلمین اصلاحگری نمایند.

(5) انس بن مالک رضی الله عنه گفته است: در حالی که پیامبر صلی الله علیه وسلم نشسته بود نگاه کردیم که خندید و تا آن حد که دندانهای پیش رویش دیده شد، عمر رضی الله عنه ای ایشان پرسید: مادر و پدرم فدایت ای رسول خدا! چه چیزی تو را به خنده آورد؟

فرمود: دو تن از امتم که در پیشگاه پروردگار عالم حاضر می شوند، یکی از آن دو از او تعالی می خواهد: ای پروردگار! حقم را از این برادرم بگیر و برایم بده، الله متعال برای این شخص می گوید: با برادرت چه می کنی که برایش هیچ حسنه ای باقی نمانده است، در پاسخ می گوید: پس از سیئات و اعمال زشت من حمل نماید، در این حالت بود که چشمهای آن حضرت پر از اشک شد، سپس فرمود: آن روز روز سخت و بزرگی است، مردم محتاج آنند که چیزی از بار گناه شان برداشته شود، الله متعال به شخص خواهش کننده می گوید: نگاهت را بلند کن و به بهشت ببین، وقتی سرش را بلند می کند و می گوید: ای پروردگار شهر هایی از طلا و کاخهایی از لؤلؤ را می بینم، اینها از کدام نبی یا کدام صدیق و یا شهید هستند؟

می فرماید: این برای کسی است که قیمتش را بپردازد، و می گوید: ای پروردگار چه کسی توان پرداختن آن را می تواند داشت؟ او تعالی می گوید: تو توان پرداختن آن را داری، می گوید: با چه چیزی؟ می فرماید: با بخشایش و در گذری ات از تقصیرات برادرت، می گوید: ای پروردگار! از همه تقصیراتش در گذشتم، باز پروردگار برایش می گوید: پس از دست برادرت بگیر و داخل بهشتش ساز، آنگاه پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: « از خدای پروا دارید و کشیدگی های میان همدیگر خویش را اصلاح کنید، الله متعال اختلافات میان مسلمین را بر طرف نموده و حال شان را اصلاح می گرداند».

(6) از ام کلثوم بنت عقبه بن ابی معیط، یکی از مهاجرات نخستین بود که با پیامبر صلی الله علیه وسلم بیعت کرده بود، روایت است، که گفت: از پیامبر صلی الله علیه وسلم شنیدم که فرمود: « کسی که در میان مردم اصلاحگری می کند و سخن خیر می گوید و خیر را تقویت می کند و فزونی می بخشد، او دروغگو نیست»
امام ابن شهاب زهری گفته است: نه شنیده ام که در سخنانی که مردم می گویند به دروغ گفتن جواز داده شده باشد جز در سه چیز: در حالت جنگ، در اصلاحگری میان مردم، و سخنی که شوهر به همسرش و همسر به شوهرش می گوید.

واسع ویب wasiweb wasiweb.com

Editorial Team

د واسع ویب د لیکوالۍ او خپرونکي ټیم لخوا. که مطالب مو خوښ شوي وي، له نورو سره یې هم شریکه کړئ. تاسو هم کولی شئ خپلې لیکنې د خپرولو لپاره موږ ته راولېږئ. #مننه_چې_یاستئ

خپل نظر مو دلته ولیکئ

Atomic Habits
Atomic Habits
Back to top button
واسع ویب