ارزش و اهمیت الگو در تربیه اسلامی
به یقین می توان گفت: که موضوع الگو و رهنما در تربیه اسلامی، یکی از موضوعات نهایت مهم و با اهمیت بوده که پیوند ناگسستنی و مستقیم با حیات انسانی دارد؛ چه رشد و پیشرفت جوامع اسلامی وابسته به وجود الگو و رهنما است.
از همین جهت است که الله متعال پیامبر خود را به عنوان الگوی و سرمشق نیکوی مومنان معرفی نموده و می فرماید: « لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيراً » (الأحزاب21.)( سرمشق والگوی زیبایی در( شیوه پندار و گفتار وکردار)پیغمبرخدا برای شما است. برای کسانی که (دارای سه ویژه گی باشند:) امید به خدا داشته، و جویای قیامت باشند، و خدا را بسیار یاد کنند. )
آری! قدوة صالح و الگو زیبا از پیامبر صلی الله علیه وسلم سرچشمه گرفته و معیار تربیه صالح و بی نظیر برای مسلمانها در همه زمان ها و مکان ها به حساب می آید. مسلمان ها در همه ی مکان ها و زمان ها به جستجو و احیاء الگوی مثالی و بی نظیر پیامبر صلی الله علیه وسلم، سخت محتاج اند؛ تا در آموزش و تربیت درست اولاد، و توجیه و رهبری جامعة خود، به آن اقتداء نموده وآنها را آنچنان سالم تربیه کنند که در همه حالات رضای الله متعال و عزت دنیا را به دست آورده و سعادت و آرامش آخرت را نصیب شوند. « وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً »
( سورة نور/ 55.)
( خداوند به کسانی ازشما که ایمان آورده اند وکارهای شایسته انجام داده اند، وعده می دهد که آنان را قطعا جایگزین (پشتیبان، و وارث فرماندهی و حکومت ایشان) درزمین خواهد کرد( تا آن را پس از ظلم ظالمان، درپرتوعدل وداد خود آبادان گردانند)همان گونه که پیشینیان(دادگر و مؤمن ملتهای گذشته) راجایگزین(طاغیان وباغیان ستمگر) قبل ازخود کرده است. همچنین آئین( اسلام نام) ایشان را که برای آنان می پسندد، حتما (درزمین ) پا برجا و برقرارخواهد ساخت، و نیزخوف و هراس آنان را به امنیت و آرامش مبدل می سازد،( آن چنان که بدون دغدغه و دلهره ازدیگران، تنها) مرا می پرستند.)
بی گمان رسول الله صلی الله علیه و سلم علاوه بر اینکه الگوی تمام بشریت بوده، یک الگو ساز و مربی با درایت نیز بودند؛ چه هر یک از الگوهای که مصطفی صلی الله علیه وسلم ساختند، گفتار پاک وبی آلایش و برخورد زیبا وستودنی را تمثیل میکند و چنان برنامه زنده، متحرک، فراگیر و منضبط را به نمایش می گذارد که هیچگاه به کسالت وتنبلی، سستی وتأخیر نمی انجامد و به قصورو کوتاهی که از نتیجه جهل و فساد و عدم در نظر گرفتن ضروریت های زندگی، بوجود بیاید، هرگز راضی نمی شود.
الگوی که محمد صلی الله علیه وسلم تربیه نمودند، برعلاوه اینکه به جدیت و تلاش اصرار داشته و به پهلوی عبادت، ذکر، فرمانبرداری، رضایت به تقدیرالله متعال، توبه و استغفار و مراجعه نفس که در ادبیات امروزی به نام – نقد ذاتی – یاد می شود، اصرار دارد، در کنار همه این موضوعات، به ارزش و محبوبیت علم وعمل توصیه نموده وسخت تأکید می نماید.
به هر صورت، باید دانست که الگو و رهنما از خانه و خانواده شروع میشود بنا بر این، والدین، اولین کسانی هستند که غالبا، طفل درحیات خود به آنها روبرو میشود، همین گونه برادران، خواهران، عموها و سایر نزدیکان، اینها شیرازه و اصل تربیه و تعلیم طفل بوده رهنما و الگوی او می باشند که به آنها اقتداء نموده وبه عقب آنها گام برمی دارد، خصوصا والدین؛ از این جهت است که از آنها خواسته می شود تا در صحبت و سایرتصرفات خود، مسؤلیت بزرگ اخلاقی را به شکل بسیارعالی در نظر بگیرند؛ زیرا طفل ازایشان پیروی نموده و همواره می کوشد تا در سلوک و رفتارخود مانند شان باشد و به منطق و زبان شان صحبت نماید.
قطعاً الگو خوب درتربیت، الگوی است که هیچگاه تردد، انقطاع و تناقض، در او نباشد پس باید گفتار والدین مطابق عمل کردشان باشد، هیچ کدام شان به هیچ عنوان نباید به زبان چیزی بگویند و در عمل خلاف آنرا انجام دهند؛ زیرا تناقضی که طفل از والدین می بیند ضرر آن بسیا ر بزرگ است؛ بناء اضرارتناقض و ضدیت درین جا- بین گفتار و رفتار- جریان دارد، بالای طفل دقیقا مانند آئینه انعکاس می یابد. همانا یکسان بودن گفتار و رفتار در والدین و سایر اعضای خانواده از اساسات آموزه های تربیتی است که اسلام آنرا تحسین نموده است و درعین زمان آن از پایه ها و اساسات احکام شریعت اسلامی به شمار می آورد.
طفل بگونه ی رشد نموده و بزرگ می شود که از آنچه از گفتار و رفتار می بیند کاملا متأثر میشود پس زمانیکه دو رنگی وتناقضی را از والدین و نزدیکان می بیند این کار در پیش رویش دروازه انحراف و نگرانی را باز می کند و به او فرصت میدهد تا به رفتارها و خطاهای واقع شود که جبرا ن آن در آینده بسیار دشواراست. همانا تناقض بین گفتار و کردار به شکل عام، معصیت و نافرمانی الله متعال را سبب گردیده و مخالفت شریعت را که باعث عذاب الهی است، در قبال دارد؛ ازهمین جهت است که می بینیم الله متعال از فاصله و دو رنگی بین گفتار و کردار هشدار داده و این عمل زشت و نامیمون را سخت نکوهش می کند: » يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ کَبُرَ مَقْتاً عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ«
(1-3 صف.) ( ای مؤمنان! چراسخنی( به دیگران) می گویید که خودتان برابرآن عمل نمی کنید؟ اگر سخني را بگوئيد و خودتان برابر آن عمل نكنيد ، موجب كينه و خشم عظيم خدا مي گردد .)
و در جای دیگری می فرماید: » أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَكُمْ وَأَنتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَفَلاَ تَعْقِلُون« (البقره/ 44 )
( آیا مردم را به نیکوکاری فرمان می دهید وخودرا فراموش می کنید( وبه آنچه به دیگران می گویید، خودتان عمل نمی کنید؟ )درحالی که شما کتاب می خوانید است، مطالعه می کنید؟) آیا نمی فهمید ( و عقل ندارید تا شما را از این کردار زشت باز دارد؟)
از این جهت است که تناقض – بین گفتار و کردار- در دید طفل بسیار مؤثر و خطر ناک است؛ چون طفل اورا اساس رفتاری خود قرار میدهد که پست و بی ارزش است و این سبب می شود تا برفضایل وخوبی ها حریص نباشد و از رذایل وبدی ها دوری ننماید، نه تنها همین؛ بلکه جامعه را از ریشه و اساس فاسد می سازد طوریکه در آَن جامعه دروغ، تباهی، گمراهی، بهتان، شهادت ناحق و دیگر رذایل اخلاقی رایج می گردد؛ چیزهای که امت اسلامی را از حرکت بازداشته و او را به پرتگاهای عقب گرایی و انحطاط می کشاند. و شاید زشترین صفتی که تناقض و دو دسته گی را بین گفتار و کردار بوجود می آورد، صفت دروغ باشد، این صفت زشت و قبیحی است که با صداقت و راستی، فضیلت و بزرگی که باید یک مسلمان به آن آراسته باشد و الله متعال به آن دستورداده، کاملا درتضاد است » يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ« ( التوبه/ 119.) ( ای مؤمنان ازخدا بترسید و همگام با راستان باشید. )
و رسول الله صلی الله علیه وسلم بیان فرمودند: که بی گمان راستی رهنمای واضح و روشنی است که انسان را به طرف نیکوکاری رهنمون میشود، راستی به همه انواع و اشکال خود خیر وخوبی است و سرانجام این صفت زیبا، انسان را به بهشت می رساند. چنانچه از عبدالله ابن مسعود رضی الله عنه روایت است که پیامبرصلی الله علیه وسلم فرمودند: « همانا راستی انسان را بسوی نیکوکاری رهنمایی می کند ونیکوکاری انسان را به بهشت رهنمون می گردد وهمانا شخص راست می گوید تا اینکه در نزد خداوند بسیار راستگو وصدیق نوشته می شود ودروغ انسان را بسوی معاصی و گناهان سوق می دهد و گناهان انسان را بسوی دوزخ می کشاند و شخص همانا دروغ می گوید تا که درپیشگاه خداوند کذاب وبسیار دروغگو نوشته می شود.» (متفق علیه.)
همانا صفت بزرگ راستی، اساس حرکت افراد جوامع و ملت ها است، بدون شک ملت های که در جهان امروز پیشرفت وترقی دارند این براساس راستی وصداقت آنها درامورداخلی و بین افراد شان است که درنتیجه، فعالیت ها و کارهای بزرگ را پایه گذاری وایجاد کردند از سایرملت ها پیشی گرفته و جهان را به شگفت آوردند؛ صحیح است که این جوامع بخاطر بدست آوردن اغراض شخصی و خودکامگی های بی جا و بی مورد خود، دروغ مکر و فریب- آنچه که هرانسان باشعور و با احساس آنرا قبیح و زشت می پندارد- را با ملت های دیگر جایز و مباح میدانند؛ ولی اینها در نظام داخلی خود هیچگاه دروغ را جایز ندانسته فقط براساس صداقت و راستی با همدیگر معاونت و همکاری می کنند و این آنچیزی است که رشد و ترقی و پیشرفت را به نام آنها رقم زده است.
جامعه اسلامی به اساس صداقت و راستی با خود و دیگران حرکت و تعامل دارد، و برهمین اساس بود که درقرون اول از صدر اسلام پیشرفت و ترقی داشتند تا اینکه مصیبت بزرگ و ریشه کنی از طرف شرق و طوفانهای کوبندة صلیبی از طرف غرب جامعه اسلامی را درنوردید که در نتیجه ارزش ها را متأثر ساخته و فضایل و خوبی ها را متغیر نموده و اخلاق را بشکل عموم به هم ریخت و امور مردم را در داخل جامعه اسلامی و خارج آن نابسامان و دشوار گردانید.
به یقین می توان گفت که مدرسه بعد از خانه الگو و تربیتگاه دوم را تمثیل می کند؛ بناء معلم الگو و رهنما است برای شاگرد خود پس لازم است تا به اخلاق نیک و عالی، ارزش های پاک و بی آلایش و سلوک و رفتار نیکو آراسته باشد، معلم به منزله چوپان است در صنف خود،چنانچه والدین بمثابه چوپان است درخانه خود. طفل که از سنین ابتدائی به مدرسه یا دیگر مراکز تعلیمی می رود و یا محصلین لیلیه پوهنتون، درآنجا بیشتراز خانه خود، شبانه روز خود را می گذرانند دراین صورت است که دربناء شخصیت انسانی طفل و محصل جایگاه علم وتحصیل، برازنده شده ویک رول محوری را بازی میکند؛ طوریکه مدرسه، پوهنتون و دیگر مراکز تعلیمی، فضا و محیط تطبیقی و عملی اند که درآنجا سلوک و رفتاراسلامی آنها تمرین و عملی و پخته و پویا میگردد و به طرف جوانی، مردانگی، شجاعت و … رشد نموده و نتیجه درست اندازه تربیه اسلامی آنها دیده می شود.
اما مشکل امروزه این است که امت اسلامی در تطبیق درست نظام تعلیم و تربیه دراکثریت جاها ازخود ضعف و سستی واضحی نشان میدهد ازاین جهت لازم است که بشکل درست و واقعی به سمت تعلیم و تربیه گام برداشته تا تربیه صالح و علم مفید را به ابناء امت اسلامی بگونه واقعی باز گردانند؛ البته که این یگانه راهی است برای امت اسلامی تا بتواند با جهانی که دراطراف ما در حال ترقی و پیشرفت است، تعامل نموده و به پیش برود.
امروز وسایل صوتی وتصویری در زمینه های تعلیم وتربیه بشکل بسیار مؤثر وبی سابقه داخل شده است خصوصاً تلویزیون؛ زیرا تأثیر آن به حدی است که هیچ چیز دیگری مانند او مؤثر نیست، روی همین دلیل است که ماده و شکلی که بالای صفحه کوچک تلویزیون، ظاهر می شود؛ در واقع سلوک و رفتار، اندیشه وگفتار را متأثر نموده و در آنها ظاهر میشود. لذا اهمیت این موضوع باید ما را وادارسازد تا ازیک طرف، برای حفاظت هویت اسلامی خود واز طرف دیگر بخاطرساختن شخصیت رفتاری و فکری اولاد خود، از این وسیله، بصورت جدی بگونه، درست و صحیح استفاده نموده، و آن را بکار اندازیم
بعضی تلویزیون را به پدری تشبیه کردند که همیشه حاضراست و اولاد هیچگاه از تقلید و پیروی او، راه و چاره ی ندارند؛ پس باید مواد و برنامه های که ازخارج وارد و یا در داخل کشور- برای پخش و نشردرتلویزیون – تولید، تنظیم وتهیه می شود، لازم و ضروراست تا به مستوای پدر با اخلاق، الگو و نمونه ی باشد که مفاهیم وتصورات اسلامی را تمثیل وعملی سازد، اگرچنین نبوده وعکس آن باشد، قطعاً نتایج بسیار بد، جبران ناپذیر و ناگواری را به مستوای فردی گروهی به بارمی آورد.
البته برعلاوه آنچه گفته شد باید اهمیت مسجد را در تربیه درست و واقعی اولاد مان فراموش نکنیم خصوصاً خطبه جمعه مسجد، و درسهای دینی روزانه آن که فرهنگ اسلامی و اجتماعی را به طفل، جوان و کلان سال، تعلیم و انتقال میدهد، و این مهم از خطیب و امام می طلبد تا بطور عموم در مستوای عالی و بلند فکری، بتواند قرآن کریم و آموزهای دینی را متناسب به مستوای همه اقشار جامعه اعم از اطفال، جوانان و بزرگان، تفسیر و تبلیغ نماید.
در اخیر یگبار دیگر باید اذعان نمود که قدوه و رهنما درتربیه اسلامی موضوع بس مهم و حیاتی است و به اصطلاح مدیریتی و سازمانی یک استراتیژی با ارزش و اساسی است که سخت نیازمند آنیم و باید آن را به طور همیشه و مداوم تمرین نموده و نیکو گردانیم و آنرا درمیدان های مختلف چون خانه، مکتب، پوهنتون، مسجد، رسانه ها و دیگروسایل نشراتی ، بگونه درست، مسؤلانه و دلسوزانه، مد نظر گرفته به آن اقدام نماییم تا امت اسلامی جایگاه والا و رفیع خودرا باردیگر درجهان بدست آورند.
نویسنده: د: حلمی محمد القاعود
برگردان: عبدالعزیز عطیش