ارزشهای اخلاقی در پرتو آیات قرآنی و حدیث
ارزشهای اخلاقی در پرتو آیات قرآنی
با یک نگاه گذرا وتعمق کوتاه در قرآن کریم در می یابیم که این کتاب مقدس حاوی تعداد زیادی از ارزشها ومبادی اخلاقی است که از تمام نظامهای اخلاقی آن را متمایز می سازد. در این سطور تلاش می کنیم تا شماری از قواعد اخلاق اسلامی را – به گونه مشت نمونه خروار- در روشنی آیات قرآنی بیان داریم:
(1) نیکی در گفتار:
قرآن کریم با دعوت عام و همه جانبه خویش انسان ها را به سوی اخلاق وگفتار نیکو فرا می خواند ومی فرماید:« وَقُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوًّا مُبِينًا» یعنی: به بندگان من بگو: سخنی بگویند که بهترین سخنان است، هر آئینه شیطان در میان ایشان نزاع می افگند، یقینا که شیطان دشمن آشکار انسان است.
گفتن بهترین سخن در آیت فوق دعوت عام است، و مقصد از آن گفتن سخن نیک و پسندیده در تمام خطابات وگفتمان ها می باشد.
(2) نیکی در دعوت و تعامل:
الله متعال در آیت دیگری در سوره نحل می فرماید:« ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ» یعنی: مردم را به حکمت و پند نیکو به راه پروردگارت بخوان، و با آنان به شیوه ای که نیکوتر است مجادله کن، همانا پروردگار تو داناتر است به آن که از راه او گم شده و او داناتر است به راه یافتگان.
(3) نیکی در برخورد با دشمنان و بد خواهان:
الله متعال در آیت دیگری به طور عموم به سوی برخورد نیکو فرا خوانده می فرماید:« ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ…» یعنی: زشتی را با نیکو ترین روش دفع کند…
(4) لزوم دوری از صفات نا پسند:
قرآن کریم در آیت دیگری از بی حیایی و کارهای نا پسند وتعدی باز می دارد: « … وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ» یعنی: … و از زشتکاری و کار ناپسند (سخن زشت و عمل زشت) و ستم وسرکشی باز می دارد، شما را پند می دهد، باشد که پند گیرید.
(5) وفاء به عهد:
الله متعال می فرماید:« وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْئُولًا» یعنی: وبه عهد خود وفاء کنید که بی تردید عهد مورد پرسش قرار می گیرد.
(6) دوری از سخن گفتن بدون علم:
الله متعال در این مورد فرموده است:« وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا» یعنی: واز پی آنچه بدان دانش نداری مرو، که گوش و چشم ودل هر یک از اینها از آن باز خواست خواهد شد.
(7) دوری از رفتار غرور آمیز و متکبرانه چنانچه مستکبرین بدان عادت دارند:
خداوند متعال می فرماید:« وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّكَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَلَنْ تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا» یعنی: و در زمین با تکبر وخرامان راه مرو، زیرا تو زمین را نخواهی شگافت و قامتت به بلندای کوهها نخواهد رسید.
(8) دستور به میانه روی در خرج ومصرف:
خداوند متعال می فرماید:« وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا» یعنی: ودستت را به گردنت مبند(بخل مکن) و آن را یکسره مگشای که آنگاه ملامت کرده درمانده خواهی گشت.
(9) اجرای عدالت در تمامی حالات و در برابر همگان:
خداوند متعال می فرماید: « وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى» یعنی: وچون سخن گفتید عدالت کنید اگرچه بر خویشاوندان باشد.
و می فرماید:« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ» یعنی: اى كسانى كه ايمان آوردهايد براى خدا به داد برخيزيد [و] به عدالتشهادت دهيد و البته نبايد دشمنى گروهى شما را بر آن دارد كه عدالت نكنيد عدالت كنيد كه آن به تقوا نزديكتر است و از خدا پروا داريد كه خدا به آنچه انجام مىدهيد آگاه است.
(10) همکاری بر نیکی و تقوی و دوری از تجاوزگری:
خداوند بزرگ فرموده است:« وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ» یعنی: در کار نیک و تقوی همکاری کنید و در گناه و تجاوزگری همکاری نکنید.
(11) خود داری از ظلم:
خداوند متعال می فرماید:« وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ» یعنی: و كسانى كه ستم كردهاند به زودى خواهند دانست به كدام بازگشتگاه برخواهند گشت.
همچنان می فرماید:« وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ» یعنی: و كيستستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ بسته يا آيات او را تكذيب نموده بى ترديد ستمكاران رستگار نمىشوند.
در در سوره بقره فرموده است:« تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَعْتَدُوهَا وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ» یعنی: اين ستحدود احكام الهى پس از آن تجاوز مكنيد و كسانى كه از حدود احكام الهى تجاوز كنند آنان همان ستمكارانند.
(12) دعوت به سوی صبر وشکیبایی.
خداوند متعال در مورد صبر آیات متعددی را در قرآن کریم بیان داشته تا بندگان را به آن تشویق نماید و حیثیت صابران را روشن می سازد و بیان میدارد که صابران در برابر فیصله های الهی از جمله محسنین به حساب آمده و شامل رحمت الله متعال می گردند: چنانچه او تعالی فرموده است:« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» یعنی: اى كسانى كه ايمان آوردهايد صبر كنيد و ايستادگى ورزيد و مرزها را نگهبانى كنيد و از خدا پروا نماييد اميد است كه رستگار شويد.
او تعالی در سوره هود فرموده است:« وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ» یعنی: صبر کند که الله پاداش نیکو کاران را ضایع نمی گرداند.
(13) صدق از نشانه های داشتن ایمان راستین است:
الله متعال از خلال آیات متعدد به صدق فرا می خواند و صادقان را گرامی میدارد. او تعالی در این مورد می فرماید:« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ» یعنی: اى كسانى كه ايمان آوردهايد از خدا پروا كنيد و با راستان باشيد.
(14) ثابت قدم ماندن بر مواقف بر حق:
الله متعال در مورد استقامت و استوار ماندن بر حق می فرماید:« إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ» یعنی: در حقيقت كسانى كه گفتند پروردگار ما خداستسپس ايستادگى كردند فرشتگان بر آنان فرود مىآيند [و مىگويند] هان بيم مداريد و غمين مباشيد و به بهشتى كه وعده يافته بوديد شاد باشيد.
(15) راه علاج جهل و برخورد با جاهلان گذشت و دوری از ایشان است:
الله متعال در این مورد می فرماید:« خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ» یعنی: عفو و گذشت پیشه کن، و به کار پسندیده فرمان ده، واز جاهلان روی گردان باش.
(16) اخوت وبرادری انسانی که بالاتر ومقدس تر از ارتباط جنس ونوع است:
الله متعال می فرماید:« {يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا}1 .یعنی: اى مردم از پروردگارتان كه شما را از نفس واحدى آفريد و جفتش را [نيز ] از او آفريد و از آن دو مردان و زنان بسيارى پراكنده كرد پروا داريد و از خدايى كه به [نام] او از همديگر درخواست مىكنيد پروا نماييد و زنهار از خويشاوندان مبريد كه خدا همواره بر شما نگهبان است.
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ}2 .یعنی: اى مردم ما شما را از مرد و زنى آفريديم و شما را ملت ملت و قبيله قبيله گردانيديم تا با يكديگر شناسايى متقابل حاصل كنيد در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست بىترديد خداوند داناى آگاه است .
(17) وفاء وایستادگی بر سر پیمان های امضاء شده:
الله جل جلاله فرموده است:{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ} .یعنی: اى كسانى كه ايمان آوردهايد به قراردادها[ى خود] وفا كنيد.
(18) مقابله با خیانت با تمام جدیت وحزم:
الله متعال در این مورد می فرماید: {وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْخَائِنِينَ} . یعنی: و اگر از گروهى بيم خيانت دارى [پيمانشان را] به سويشان بينداز [تا طرفين] به طور يكسان [بدانند كه پيمان گسسته است] زيرا خدا خائنان را دوست نمىدارد.
(19) همکاری با مستضعفان:
الله متعال می فرماید:« {وَمَا لَكُمْ لا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا} یعنی: و چرا شما در راه خدا [و در راه نجات] مردان و زنان و كودكان مستضعف نمىجنگيد همانان كه مىگويند پروردگارا ما را از اين شهرى كه مردمش ستمپيشهاند بيرون ببر و از جانب خود براى ما سرپرستى قرار ده و از نزد خويش ياورى براى ما تعيين فرما.
(20) امر به ترک استبداد و فساد پیشگی:
الله متعال می فرماید:« {تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ} یعنی: آن سراى آخرت را براى كسانى قرار مىدهيم كه در زمين خواستار برترى و فساد نيستند و فرجام [خوش] از آن پرهيزگاران است.
ارزشهای اخلاقی در پرتو سنت نبوی
از عمده ترین پایه های سلوک ورفتار متمدنانه این است که انسان مسلمان در راستای کسب فضایل و ارزش های اخلاقی همه توان خود را به کار گیرد و از رذایل اخلاقی پرهیز نماید. زیرا رسول خدا صلی الله علیه وسلم می فرماید:« خداوند اخلاق ارزشمند را دوست می دارد و اخلاقهای ناروا را نمی پسندد.»
همچنین می فرماید:« خداوند کارهای مهم و با ارزش را دوست دارد و از کارهای پست و بی ارزش نا خشنود است.»
همچنین روایت شده است که رسول خدا فرموده است:« خداوند سرچشمه زیبایی هاست وزیبایی را دوست می دارد، و ارزشهای اخلاقی والا وستوده را دوست می دارد، و از اخلاق پست و ناپسند نا خشنود می شود».
در حدیثی دیگر آمده است:« همانا دوست داشتنی ترین شما نزد من و نزدیک ترین شما به من در روز آخرت کسی است که نیکوترین اخلاق را دارد و آنان کسانی هستند که زود با مردم انس می گیرند، و مردم هم با آنان الفت وانس پیدا می کنند. »
علماء می فرمایند: ارزشهای اخلاقی ….آن است که سبب تأمین خیر و مصلحت دنیا و آخرت انسانها بشود، همانگونه که رسول خدا آنها را در کنار هم قرار داده وفرموده است:« خداوندا! دینم را که سبب عصمت و پاکی امورم می باشد، اصلاح کن و دنیایم را که در آن زندگی ام می باشد، اصلاح بگردان، ومرگم را وسیله ای برای آسودگی از همه بدیها بگردان».
براستی وجود رسول خدا صلی الله علیه وسلم که الگو و اسوه وسرچشمه همه ارزشها وفضایل فکری وعملی واخلاقی است، نعمتی بسیار گرانبها وارزشمند است وبا هیچ چیز دیگری قابل مقایسه نیست؛ پیامبری که از همه فضائل اخلاقی پیامبران پیشین و بسیار بیشتر از آن برخوردار است و خداوند در مقام تمجید از او می فرماید:
« وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ» یعنی: براستی تو از اخلاقی بزرگ (وارزشمند) برخورداری.
همچنین می فرماید:
« لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا»
یعنی: (در شیوه پندار و گفتار وکردار) رسول خدا سرمشق والگوی زیبا و ارزشمندی، برای کسانی که به خداوند و قیامت ایمان دارند وخداوند را بسیار یاد می نمایند، وجود دارد».
از ام المؤمنین عایشه رضی الله عنها در مورد اخلاق رسول خدا سوال شد، او در پاسخی بسیار بلیغ و وکوتاه فرمود:« اخلاق ورفتار او قرآنی بود»
این پاسخ حضرت عایشه به این معناست که، رفتار و روش وسنت رسول خدا تبلور وتجسم عملی قرآن بود، واو همچنانکه آیات قرآن را با زبان وعبارات بیان می فرمود، به وسیله سنت ورفتار خویش نیز روش عمل و اجرای آن را برای مسلمانان ارائه می فرمود. ویکی از موهبتهای بسیار ارزشمند خداوند آن است که سیره وسنت رسول خدا – مانند روش زندگی پیامبران پیش از ایشان- ضایع نگردیده و از تولد تا وفات به ویژه مرحله بعثت وبالاخص مرحله پس از هجرت ایشان به طور مفصل وتمام، محفوظ مانده وثبت گردیده است.
در همه عرصه ها علماء در ارتباط با این موضوع کتابهایی را تألیف ومیراث پربار و گرانقدری را در اختیار ما قرار داده اند، و تا اکنون هم بسیاری از علماء نوشتن و تألیف در عرصه سیره و سنت رسول خدا صلی الله علیه وسلم را به عنوان وسیله ای برای تقرب به خداوند نگاه می کنند وبه بیان ابعاد عظمت و جنبه های عبرت آموز وتربیتی و اسوه بودن آنها اهتمام می نمایند.
هیچ انسانی را نمی توان یافت که از صید و شکار در اقیانوس بیکران راه ورسم زندگی رسول خدا صلی الله علیه وسلم بی نیاز باشد و به سهم خود مروارید های گرانبهایی را بدست نیاورد و آن را همچون چراغی فرا راه زندگی خویش نیفروزد، و در این عرصه پیر وجوان، مجرد ومتأهل، مستمند وثروتمند، حاکم ومحکوم، صلح جو و جنگجو هریک گمشده خویش را در آن پیدا می کنند. وهیچکس در طول تاریخ بشریت وجود نداشته که روش زندگی او به اندازه رسول خدا صلی الله علیه وسلم پربار و فراگیر بوده، ورسالت او با رسالت رسول خدا قابل مقایسه باشد.
مسائلی نیز همچون معاشرت صحیح و اخلاق درست که سنت رسول خدا صلی الله علیه وسلم مسلمانان را به آراسته شدن به آنها فرا می خواند بخشی از ارزشها و مکارم اخلاق به شمار می روند، برای مثال رسول خدا می فرماید:« ایمان کسی کامل تر است که اخلاق او نیکوتر باشد».
همچنین می فرماید:« ایمان کسی کامل تر است که اخلاق او نیکوتر باشد، و بهترین شما کسانی هستند که با زنان خود بهترین رفتار داشته باشند».
همچنین می فرماید:« ممکن است انسانی از طریق خوش اخلاقی و نیک رفتاری به منزلت شب زنده داران وروزه داران برسد».
ومی فرماید:« ارزشمند ترین چیز در روز قیامت و در پیشگاه خداوند خوش رفتاری است و خداوند از انسان بد زبان و ناسزاگو متنفر است».
ومی فرماید:« هرکجا( و در هر شرایطی که قرار داشته باشی) پرهیزگاری را پیشه کن و به دنبال هر بدی، کارنیکی انجام بده تا آن را پاک گرداند و با مردم به بهترین روش رفتار کن».
ومی فرماید:« کرامت مؤمن دین وی است و مردانگی ومروتش خردمندی وی است وحسب وشرافتش اخلاق وی است».
ابوذر رضی الله عنه از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت کرده است:« بیگمان کسی رستگار است که دل خویش را برای ایمان خالص کرده ودل خود را سالم نماید و زبانش را راستگو ونفس و روحش را آرام واخلاقش را درست گرداند».
بدون شک پیامبر صلی الله علیه وسلم درمیان یاران خود مثل اعلای اخلاق نیکوئی بود که آنان را به سوی آن دعوت می نمود و او پیش از آنکه با پند و اندرزهای حکیمانه اش نهال اخلاق نیکو و رفتار و کردار نیکو را درنهاد یارانش بنشاند، با اخلاق نیکو و سیرت معطر خویش، این نهال را می کاشت و آنگاه با آب پند و اندرز بارورش می ساخت.
در حدیثی آمده است:« بیشترین عاملی که مردم را به بهشت داخل می کند تقوای خدا و اخلاق نیکو است» .
در روایتی آمده است:« شما نمی توانید در مردم را با اموال تان بدست آورید این کار را با چهره ی گشاده و حسن خلق انجام دهید» .
به روایت از عبدالله بن عمرو آمده است که گفت: پیامبر صلی الله علیه وسلم نا سزا نمی گفت و ناسزا نمی پذیرفت وهمواره می فرمود:« خیارکم أحاسنکم أخلاقا».
به روایت از انس آمده است که گفت:« ده سال در خدمت پیامبر صلی الله علیه وسلم بوده و خدمت وی را کرده ام به خدای هرگز به من نگفت: وای بر تو، وهرگز به من نگفت، چرا چنین نکردی؟ و چرا چنین کردی؟
وبه روایت از وی آمده است که گفت: اگر کنیزی دست پیامبر صلی الله علیه وسلم را می گرفت او را همراهی می کرد تا هرجا که او می خواست وهرگاه مردی وی را استقبال می نمود دست در دست او می نهاد و پیامبر صلی الله علیه وسلم دست خود را از دست وی پس نمی کشید تا زمانی که آن مرد دست خود را از دست وی پس نمی کشید تا زمانی که آن مرد دست خود را از دست ایشان بیرون می کشید و پیامبر صلی الله علیه وسلم از وی روی بر نمی گردانید تا اینکه آن مرد روی بگرداند. وهرگز دیده نشده است که او در میان همنشینان خود زانوان خود را جلو اندازد یعنی همواره حریم حرمت همنشینان خود را حفظ می کرد وتکبر نمی نمود.
وبه روایت از حضرت عایشه رضی الله عنها آمده است که گفت: « هرگز نبوده است که پیامبر صلی الله علیه وسلم بین دو چیز مخیر می شد مگر اینکه آسانترین آنها را برگزید، مادام که آن کار گناه نمی بود واگر گناه و ناروا می بود، دورترین مردم از آن می بود واز همه بیشتر از کار ناروا دوری می کرد …. وهرگز نبوده است که پیامبر صلی الله علیه وسلم انتقام خویش را از کسی گرفته باشد مگر اینکه نسبت به حرمت الهی هتک حرمت می شد که در آن صورت انتقام می گرفت.
هرگز پیامبر صلی الله علیه وسلم چیزی را با دست نزده است، نه زنی را ونه خدمتگزاری را، مگر اینکه در راه جهاد خدای متعال بوده باشد» .
پیامبر صلی الله علیه وسلم نسبت به بزرگ سالان خیلی مهربان بود. به گون مثال: مردی از یمن نزد آن حضرت آمد و می خواست که در جهاد شرکت کند. پیامبر صلی الله علیه وسلم به او فرمود: آیا پدر ومادرت در یمن هستند؟ گفت: بلی، پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: آیا از آنها اجازه گرفته ای؟ مرد گفت: نه، پس پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: نزد پدر ومادرت برگرد و از آنان اجازه بگیر اگر اجازه ات دادند جهاد کند و تا آنجا که می توانی با آنها نیکویی کن؛ زیرا نیکویی به پدر ومادر بعد از توحید بهترین عمل نزد خداست.
آن حضرت چنان مهربان بود که حتی با مشرکان هم از روی رحمت ومهربانی رفتار می کرد، زمانی که آن حضرت از جنگ بدر فارغ شد و عده ای از مشرکین مکه به اسارت مسلمین در آمدند فرمود: با اسیران خود به نیکویی رفتار کنید؛ لذا در جریان باز گشت به مدینه، آن عده که با خود اسیری داشت بنا به توصیه پیامبر صلی الله علیه وسلم غذای بهتر را به اسیر می دادند و غذای خراب تر را خود شان می خوردند.
همچنان رحمت ومهربانی آن حضرت شامل کودکان نیز بود، روزی اقرع بن حابس پیامبر صلی الله علیه وسلم را در حال بوسیدن حسن دید، گفت: من ده فرزند دارم و تا هنوز هیچک کدام از آنها را نبوسیده ام. پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: آیا خداوند مهربانی را از قلب تو بیرون کشیده است؟ هرکس رحم نکند مورد رحم قرار نمی گیرد.«من لا یرحم لا یرحم» .
پیامبر صلی الله علیه وسلم با خدمه(غلامان وکنیزان) رفتار نیکو داشت، ودستور می داد که با خدمه خود همان غذایی را بدهید که خود می خورید و از همان لباسی که می پوشید به آنها نیز بپوشانید.
از انسان ها که بگذریم، آن حضرت در حق حیوانات هم مهربان و رحم دل بود، موردی روایت شده که آنحضرت فرمود: « هرگاه سوار حیوانات شدید حق آنها را در زمینه استراحت شان رعایت کنید و همانند شیاطین، ظالمانه با آنها بر خورد نکنید» .
واز این قبیل احادیث و آثار منقول از سنت نبوی صلی الله علیه وسلم خیلی زیاد بوده و نقل همه آن از حوصله این بحث بیرون است .