اخلاص از نزد سلف صالح:
ابراهيم بن ادهم رحمه الله مي گويد: « شهرت طلب نه خدا را شناخته و نه او را تصديق كرده است». ومی گويد: «در دنيا همچون يك شب خرسند نشدم كه در مسجدي از مسجدهاي شام خوابيده بودم و از درد شكم رنج مي بردم، شب هنگام مؤذن به مسجد وارد شد و از من خشمگين شد و پايم را گرفت و مرا كشيد تا از مسجد بيرونم كرد!»
خرسندي ابراهيم بن ادهم از اين بود كه آن مرد او را نشناخته و بدون در نظر گرفتن موقعيت و منزلت او پايش را گرفته و همچون مجرمي او را از مسجد بيرون كرده است.
سالم بن عبدالله در يك نامه نصيحت گونه به عمربن عبدالعزيز نوشته است: «بدانکه ياري خدا به بنده خود, بر اساس نيت است؛ آنكه نيتش كامل باشد، ياري خدا بر او تكميل مي گردد و آنكه نيتش براي خدا ناقص باشد، ياري خدا براي او ناقص مي گردد.»