چگونه دربرابر مشکلات زندگی برخورد نماییم؟
دوکتور یوسف قرضاوی.
سوال:
من دانش آموزی هستم که سال های کمی سعادتمندانه با خانواده ام زندگی کردم بعد از مدتی پدرم فوت کرد و مادرم پس از سپری شدن عده ا ش با مرد دیگری ازدواج کرد دو سال با مادرم در خانه شوهرش زندگی کردم، مدتی نگذشت که عمویم مرا از خانه بیرون راند و من منزل خود را ترک کردم و آواره شدم نه پدری داشتم نه مادری و نه فامیلی که دلش برای من به رحم آید… به نظر شما من چه کار کنم؟خود کشی کنم؟ یا صبر پیشه نمایم؟ در حال حاضر نیز دانشجو نیز هستم.
به نظر شما من چه کار کنم؟خود کشی کنم؟ یا صبر پیشه نمایم؟
جواب:
پسرم برای تو جز صبری که خداوند به ما دستور داده که هنگام مشکلات به آن صبر و نماز یاری جوییم چاره دیگری نیست، چنانکه خداوند متعال می فرماید: یا ایهاالذین آمنوا استعینوا بالصبر و الصلوة ان الله مع الصابرین. ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده ایداز صبر و نماز کمک گیرید که خدا با صابران است.
اگر خدا بخواهد صبر کلید گشایش است فرد مسلمان باید با زندگی خود با یک روحیه قوی نفس نیرومند و اراده آهنین رو به رو شود و باید به وسیله توکل به خدا تمسک، به ریسمان الهی و اطمینان و یقین به خداوند متعال از حوادث و مشکلات قوی تر باشد فردا و آینده از آن او خواهد بود و پایان شب سیه، سفیدی است و بعدا از دشواری آسانی است و ادامه این حال و احوال محال است. بسیاری از مردان عظیم تاریخی را می بینیم که در مدرسه سختی ها و مشکلات تربیت یافته اند.
خداوند متعال برای پیامبرانش اینگونه خواسته که در دوران کودکی دردمند باشند. هیچ پیامبری را نمی یابی که در ناز و نعمت و رفاه تولد و رشد یافته باشد.
بیشتر پیامبران در گهواره درد و آغوش عذاب تولد یافته اند، حضرت موسی علیه السلام از همان لحظه تولدش به دریا انداخته می شود. و همچنان ما در قرآن داستان یوسف علیه السلام را می خوانیم که چگونه در اوان جوانی دچار آن همه عذاب و مشکلات گردید، برادرانش به او حسادت ورزیدند و خواستند او را نابود کنند. پیشنهاد نمودند که او را در چاه بیندازند و عملاً چنین کردند و او را به درون چاه انداختند و بعدا به مثل برده او رابه فروش رساندند و سپس به اتهام عملی زشت به زندان انداخته شد.
ولی پس از آن چه شد؟ پس از این آزمایش، خداوند به ایشان جایگاه ویژه ای بخشید و ایشان را عزیز مصر گردانید.
تمام این موهبت های الهی درسایه صبر و شکیبایی بود. همانگونه که خداوند در سوره یوسف می فرماید:
انه من یتق الله و یصبر فان الله لایضیع اجرالمحسنین. ترجمه: بی گمان هر که تقوا و صبر پیشه کند خداوند پاداش نیکو کاران را تباه نمی کند.
و اما خودکشی فکری نیست که در ذهن یک مسلمان خطور کند متأسفانه بسیاری از داستانها، رمانها و نمایشنامه هایی که برای مسلمانان نوشته شده و یا می نویسند، منتهی به خودکشی می شود. گویی در این دنیا چیزی غیر از خودکشی که انسان خود را از آن رها سازد و در پناه آن آرام بگیرد و در بحران مشکلات آسوده خاطر گردد وجود ندارد.
انسان حق خود کشی را ندارد:
نه، چنین نیست، روح از آن انسان نیست بلکه ملک خداوند متعال می باشد و به صورت امانت در وجود او به ودیعت گذاشته شده است، به این ترتیب انسان نمی تواند قطعاً در این امانت و ودیعه افراط ورزد و به خودکشی دست زند. خودکشی یکی از گناهان کبیره است به دلیل اینکه یأس و ناامیدی از رحمت خدا را در بردارد در حالی که خداوند متعال می فرماید: انه لاییأس من روح الله الا القوم الکافرون. ترجمه: جز گروه کافران کسی از رحمت خدا نومید نمی شود.
توصیه های من برای جوان:
من به این دانش آموز عزیز سفارش می کنم که با عزم و اراده قوی صبر و پایداری داشته باشد و بر مشکلات فایق آید و به عذاب و سختی های زندگی توجهی نکند. امید است خداوند سپیده فجر را بر او بدمد و فجر نخواهد آمد مگر بعد از ساعت های تاریک شب، و ان شاء الله سپیده و روشنی بر زندگی او طلوع خواهد کرد.
ایشان باید صابرانه بازندگی مواجه گردد. خداوند به ایشان توفیق دهد و گامهایش را در حیات دنیا محکم گرداند و شاید در میان جامعه کسانی باشند که این موضوع به سمع آنها برسد و به یاری دردمندان بشتابند که بهترین کارها کمک ونیکی به یتیم است و بهترین خانه در میان مسلمانان خانه ای است که درآن یتیمی وجود داشته باشد که به او نیکی شود.